جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
ما «موسیقی» را «نقاشی» می‌کنیم
میزگردی با حضور فریدون آسرایی، پوریا حیدری، شهاب رمضان و سید محمد کاظمی
ما «موسیقی» را «نقاشی» می‌کنیم
موسیقی ما -  کنار هم نشستن تعدادی از فعالان عرصه موسیقی می تواند باعث تحلیل مناسبی از وضعیت موسیقی امروز شود. در میزگردی که از نظرتان می گذرد فریدون آسرایی، پوریا حیدری، شهاب رمضان و سید محمد کاظمی دور هم نشستند و از موسیقی و ترانه گفتند. بهانه این میزگرد انتشار آلبومی به نام «دلصدا» است که این 4 نفر به عنوان خواننده و آهنگساز و ترانه در آن حضور داشته اند.

صحبت‌هايمان را با طرح يك سؤال از فريدون آسرايي آغاز مي‌كنيم. آقاي آسرايي؛ شما خواننده سر آلبومي «دلصدا» بوديد. ظاهراً كساني كه اين مجموعه را توليد كرده‌اند در ابتدا موفق به راضي كردن شما جهت حضور در اين آلبوم نشده بودند اما در نهايت توانستند از حضورتان در «دلصدا» استفاده كنند. چه مسيري را طي كرديد تا به قطعه‌اي با نام «سرباز آخر» رسيديد؟

فريدون آسرايي: تا پيش از «دلصدا» حضور در آلبوم‌هاي گروهي را تجربه نكرده بودم. البته هيچ وقت مخالف حضور در چنين آلبوم‌هايي نبوده‌ام چرا كه جمع‌آوري چنين آثاري در همه جاي دنيا ديده مي‌شود و پديده عجيبي نيست. اولين بار شهاب رمضان به من پيشنهاد داد تا قطعه‌اي را براي اين آلبوم بخوانم، فكر مي‌كنم دليل اصلي انتخاب من براي حضور در آلبومي كه سوژه‌اش جنگ است اجراي قطعه «بوي سيب» بود كه هشت سال قبل با هم‌خواني مهرزاد اصفهان‌پور منتشر كرده بوديم. علاوه بر «بوي سيب» قطعه «ياد من باش» را نيز با همين مضمون خوانده بودم و به همين دليل سعي مي‌كردم از حضور در آلبوم «دلصدا» انصراف دهم؛ چرا كه بعيد مي‌دانم موفقيت آثاري چون «بوي سيب تكرارشدني باشد. من هر كاري كه در رابطه با جنگ و شهيد مي‌خواندم، مخاطب و اهالي موسيقي سعی مي كردند آن را با «بوي سيب» مقايسه كنند. اولين بار به شهاب رمضان گفتم كه براي اين مجموعه كاري را توليد نمي‌كنم اما پيشنهادات ديگري هم از سمت توليدكنندگان «دلصدا» مطرح شد و ما پس از مشورت با پاشا يثربي تصميم گرفتيم در اين آلبوم حضور پيدا كنيم.
شهاب رمضان به نمايندگي از قطعه «هم سنگر» كه خودش آن را آهنگسازي و اجرا كرده، پوريا حيدري به نمايندگي از قطعه «خاطره» با صداي مهدي يغمايي و سيدمحمد كاظمي هم به نمايندگي از قطعه «طاقت ندارم» با صداي بهنام صفوي به ترتيب در رابطه با مسيري كه جهت توليد اين قطعات طي كرده‌اند صبحت كنند.

شهاب رمضان: شاهد صادق‌پور پيشنهاد حضور در يك آلبوم گروهي را به من داد و من هم از پيشنهادش استقبال كردم. ضمناً او از من خواست تا خواننده‌هاي ديگري را نيز براي حضور در اين مجموعه پيشنهاد بدهم. اولين خواننده‌اي كه شخصاً با او تماس گرفتم و پيشنهاد آلبوم «دلصدا» را مطرح كردم، فريدون آسرايي بود؛ چرا كه هميشه فريدون و صدايش را دوست داشته و دارم. محسن چاوشي، بهنام صفوي و مهدي يغمايي هم پيشنهادهايي بودند كه از طرف من مطرح شد. البته علاوه بر اين دوستان، با خواننده‌هاي ديگري هم در اين رابطه صحبت كردم ولي خيلي‌ها دوست نداشتند در اين آلبوم حضور داشته باشند. به هر حال من در موسيقي ارتباط نزديكي با همه دوستان و همكارانم دارم. شايد به همين خاطر بود كه از من خواستند تا با برخي از خواننده‌ها صحبت كنم.

پوريا حيدري: ما در استوديو مشغول كار بر روي قطعات آلبوم مهدي يغمايي بوديم كه ناگهان خودش با ما تماس گرفت و از توليد يك قطعه مناسبتي براي جنگ صحبت كرد. شمخصاً از صميم قلب به توليد قطعه‌اي با اين مضمون اعتقاد داشتم و تنظيم «خاطره» را هم برگرفته از اعتقاد شخصي‌ام انجام دادم. اميدوارم ماحصل اين تراك راضي‌كننده شده باشد.

محمد كاظمي: اتفاقاً من و بهنام صفوي هم درگير نوشتن ترانه‌هاي آلبوم «آرامش» و تطبيق آن با ملودي‌ها بوديم كه او پيشنهاد كار جديدي با مضمون جنگ را مطرح كرد. قبلاً هم گفته‌ام كه شايد غير از «جنگ» در آن برهه زماني هر موضوع ديگري مطرح مي‌شد، پيشنهاد را نمي‌پذيرفتم ولي از آنجايي كه به اين مسئله اعتقاد داشتم و همكاري با بهنام نيز همواره برايم لذت‌بخش بوده، خيلي سريع كارمن را آغاز كرديم و فكر مي‌كنم جزو اولين تيم‌هايي بوديم كه تراك نهايي را آماده كرديم.
نظرتان در رابه با كليت آلبوم «دلصدا» چيست؟

فريدون: براي اولين بار بود كه در ايران آلبومي با اين نوع بسته‌بندي و قيمتي مناسب مي‌ديدم. شخصاً از «دلصدا» راضي هستم و فكر مي‌كنم مجموعه خوبي از كار درآمده باشد.

رمضان: خوشبختانه شركت پخش هم آمار خوب و رضايت‌بخشي را از فروش اين اثر ارائه كرده و فكر مي‌كنم همان بسته‌بندي و قيمت مناسبش دليل اصلي اين مسئله باشد. ضمناً اين آلبوم از لحاظ موسيقايي هم كيفيت خوبي داشت.

حيدري: به نظر من هم تمام قطعات «دلصدا» شنيدني بود و شايد به همين خاطر باشد كه دفتر مطالعات بشارت تصميم گرفته توليد «دلصدا 2» را با جديت پيگيري كند.

كاظمي: يك از نكات مثبت «دلصدا» اين بود كه ما ترانه‌هاي سالمي را شنيديم و تقريباً تمام خواننده‌هاي اين آلبوم سعي كرده بودند در انتخاب ترانه‌هايشان وسواس به خرج بدهند. شايد دليل اصلي‌اش مضمون «دلصدا» باشد كه شوخي‌بردار نبود.

حالا كه صحبت از ترانه شد، بد نيست مسير توليد قطعات را مرحله به مرحله از زبان فريدون،‌ شهاب، پوريا و محمد بشنويم.

فريدون: ترانه «سرباز آخر» را آقاي كاكايي در اختيار من قرار دادند كه ابتدا روي آن ملودي ديگري ساخته بودم. اما اين ملودي مورد قبول عوامل تصميم‌گيرنده آلبوم «دلصدا» قرار نگرفت و به من گفتند كه ما از او تو يك ملودي «فريدوني» مي‌خواهيم! راستش را بخواهيد منظورشان را از ملودي فريدوني نفهميدم چرا كه آن ملودي را هم خودم ساخته بودم. با اين حال قرار شد ملودي جديدتري بسازم كه نتيجه‌اش همين قطعه‌اي شد كه در آلبوم شنيده‌ايد.

رمضان:
من از آنجايي كه عاشق صلح هستم، از ترانه‌سرايم خواستم كه فضاي كلي ترانه بيشتر از صلح و زيبايي‌هايش صحبت كند و البته در اين ميان از ارزش‌هاي يك جنگ مقدس هم غافل نبوديم. نمي‌توانم بگويم ترانه «هم‌سنگر» يك ترانه ضد جنگ است؛ بهتر است از آن به عنوان ترانه‌اي ياد كنيم كه مدافع صلح است. ملودي اين قطعه را نيز با همراهي سيروان خسروي ساختم. ما براي اولين بار چنين فضايي را خلق و اجرا كرديم؛ فضايي مابين موسيقي شوشتري و راك!

حيدري: به نظر من هم فضاي قطعه‌اي كه شهاب اجرا كرده، خاص است و شخصاً از شنيدن آن قطعه لذت مي‌بردم. يك نكته جالب در رابطه با روزي بگويم كه از طرف دفتر مطالعات بشارت، قطعات اين آلبوم را به استوديوي من آوردند تا يك دمو براي آلبوم «دلصدا» بود كه آقاي آسرايي اجرا كرده بوند. آنقدر راز شنيدني اين قطعه لذت برديم كه عليرغم زمان اندكمان، تا انتهاي تراك را شنيديم و پس از آن شروع به ساخت دمو كرديم. البته انصافاً همه تراك‌هاي اين آلبوم شنيدني بودند و حرف‌هاي خوبي براي گفتن داشتند. تنوع خوبي را هم در آلبوم شاهد بوديم و اين هم يك اتفاق مثبت ديگر براي «دلصدا» به حساب مي‌آيد؛ چرا كه معمولاً آلبوم‌هاي گروهي چنين فاكتوري را نداشته و قطعات شبيه به هم را در آنها مي‌شنويم.

در رابطه با قطعه‌اي كه خودت در آلبوم تنظيم كرده‌اي هم صحبت كن.

حيدري: لازم مي‌دانم از خانم زهرا عاملي تشكر ويژه‌اي داشته باشم چرا كه زحمت زيادي براي سرودن ترانه اين اثر كشيدند. ملودي مهدي يغمايي هم ملودي بسيار زيبايي از كار درآمده بود. اميدوارم تنظيم من باعث نشده باشد كه زحمت اين دوستان ناديده گرفته شود.

فريدون: يك نكته كه همين الان به ذهنم رسيد اين است كه اي كاش سوژه نسخه بعدي «دلصدا» را به «صلح جهاني» اختصاص مي‌دادند. ما در نسخه اول «دلصدا» براي جنگ خوانديم و قطعاً همه دوستان از ارزش‌هاي اين مسئله آگاه بوده‌اند. اما حالا كه همه دنيا از صلح صحبت مي‌كنند، اي كاش ما هم يك آلبوم گروهي با همين مضمون توليد مي‌كرديم.

ظاهراً مضمون «دلصدا 2» مشخص شده است...

رمضان: بله؛ مضمون «دلصدا 2» در رابطه با امام زمان (عج) است و ظاهراً پيش توليد اين آلبوم نيز آغاز شده. اميدوارم «دلصدا 2» هم آلبوم خوبي از كار دربيايد. اما احساس مي‌كنم يكي از راهكارهاي توليد آلبوم‌هاي گروهي موفق اين است كه عوامل تهيه‌كننده اين آثار از خواننده‌هايي كه قرار است در آلبوم حضور داشته باشند پيشنهاد بگيرند. مثلاً فريدون آسرايي تجربه بالايي دارد و مي‌تواند پيشنهاددهنده خوبي به حساب بيايد. ساير خواننده‌ها هم همينطور. به هر حال قرار است در نهايت قطعاتي را بشنويم كه براساس تفكر خواننده و تيم او توليد شده. پس چه بهتر كه از ابتدا با خواننده‌ها و يا حتي عواملشان از جمله ترانه‌سرا، ملودي‌ساز و تنظيم‌كننده مشورت صورت گرفته و پروژه‌اي استارت بخورد كه ماحصل تفكرات جمعي است.

كاظمي: البته من فكر مي‌كنم اين امكان وجود ندارد! چرا كه مثلاً همين آلبوم «دلصدا» توسط گروهي توليد شده كه شايد به نوعي دولتي به حساب مي‌آيد. اگر پاي تهيه‌كننده‌هاي خصوصي، بيشتر از اين‌ها در ميان باشد مي‌توانيم تفكرات اينچنيني را نيز پياده كنيم. از طرف ديگر اغلب خواننده‌هاي ما حاضر نيستند با يكديگر دور يك ميز نشسته و به يك نتيجه مشترك فكر كنند. بعضي از خواننده‌هايمان بنا به دلايلي كه فقط براي خودشان موجه تلقي مي‌شود هيچ‌جا حضور پيدا نمي‌كنند...

يعني آيا در همين آثار گروهي كه توليدشان رايج شده نمي‌توان انتظار ايجاد تنوع فضايي بيشتري داشت؟

كاظمي: تا وقتي خواننده‌ها از يكديگر دور باشند نه! شهاب و فريدون با هم دوست هستند و در حال حاضر هم كنار يكديگر حاضر شده‌اند. اما همه خواننده‌ها اين خصوصيت را ندارند. از طرف ديگر وقتي پاي يك نهاد دولتي يا وابسته به دولت در ميان باشد، فيلترهايي را به همراه خواهد داشت كه شانس ايجاد تنوع فضايي را كم مي‌كند. به طور مثال من و بهنام صفوي از اولين لحظه توليد قطعه «طاقت ندارم» تصميم داشتيم ماجراي رزمنده‌اي را بيان كنيم كه در حال خداحافظي از معشوقه خود است. اتفاقي كه قطعاً در زمان جنگ وجود داشته و هيچ كس هم نمي‌تواند آنرا انكار كند. دفتر مطالعات هنري بشارت در ابتدا اين ترانه را رد كرد و حتي به بهنام صفوي پيشنهاد داده بود كه از ترانه‌اي حماسي براي اين آلبوم استفاده كند. يك روز با هماهنگي دوست خوبم شاهد صادق‌پور شخصاً به دفتر آنها رفتم و با آقاي ميثم حسني صحبت كردم. خوشبختانه ايشان با رويي گشاده بدون هيچ موضع‌گيري خاصي به حرف‌هاي من گوش كردند و تا حدي قانع شدند. از اينكه ملودي و تنظيم زيباي بهنام را شنيدند، كاملاً مطمئن شدند كه حضور ترانه‌اي عاشقانه كه با جنگ ارتباط مستقيمي دارد، نه تنها خدشه‌اي به آلبوم وارد نمي‌كند بلكه مي‌تواند براي رسيدن به هدف اصلي و ارزشمند توليد «دلصدا» مفيد واقع شود.

كمي بحث را كلي‌تر كنيم. آقاي آسرايي؛ چندي پيش شما از ترانه‌هايي كه اين روزها سروده مي‌شود گله داشتيد و مي‌گفتيد كه اغلب ترانه‌سراهاي جوان، شبيه به يكديگر مي‌نويسند...

فريدون: ترانه‌هاي زيادي به دست من مي‌رسد ولي متأسفانه بيش از 95 درصد از آنها شبيه به يكديگر است؛ چه از لحاظ سوژه ترانه و چه از لحاظ تصويرسازي آن. نمي‌دانم چرا اغلب ترانه‌سراها اصرار دارند كه از عشق و جدايي بنويسند؟! شما اگر نگاهي به ترانه‌هاي سال‌هاي دور بيندازيد، به اين نتيجه مي‌رسيد كه از تنوع به سوژه و كلام بسيار زيادي برخوردار بوده‌اند و خيلي از آنها هنوز هم براي مخاطب تازگي دارند. چرا همه ترانه‌سراها از عشق و رابطه عاطفي بين زن و مرد مي‌گويند؟

رمضان: من هم با نظر فريدون موافقم. ما به ندرت مي‌توانيم ترانه‌هاي متفاوتي را پيدا كنيم كه حرف تازه‌اي براي گفتن داشته باشند.

كاظمي: به نظر من دليل اصلي‌اش اين است كه كلام اغلب ترانه‌سراهاي جوان ما در اين برهه زماني، تحت تأثير معدود ترانه‌سراياني قرار گرفته كه كارشان گُل كرده است. كمتر ترانه‌سرايي به سراغ كشف زبان و يا خلق دنياي خود مي‌رود.

فريدون: ترانه‌سراهاي ما به سراغ سرودن فضاهاي حقيقي نمي‌روند. از طرف ديگر در تصويرسازي‌هايشان هم دچار تكرار شده‌اند. به طور مثال سال‌ها پيش آثاري چون «شقايق» را «دو پنجره» را شنيده‌ايم كه هم عاشقانه به حساب مي‌آيند و هم هنوز براي ما جذابيت دارند. امروزه به ندرت چنين ترانه‌هايي سروده مي‌شود.

حيدري: من كاملاً با حرف فريدون موافقم؛ ولي مگر ما چند خواننده مثل فريدون و شهاب داريم كه توانايي اجراي چنين ترانه‌هايي را دارند؟

كاظمي: منظورت از «چنين ترانه‌هايي» چيست؟

حيدري: ترانه‌هايي كه كلامي نو و متفاوت با فضاي غالب بازار دارند. ترانه‌هايي كه اتفاق ويژه‌اي را به همراه دارند؛ چه عاشقانه باشند، چه اجتماعي و چه غيره. مشكل اينجاست كه 90 درصد از خوانند‌ه‌هاي موسيقي، كلامي به جز كلام تكراري انتخاب نمي‌كنند. از اجراي كلام نو و ترانه ويژه واهمه دارند. آنها باعث مي‌شوند كه دنياي ترانه‌سراها هم كوچك باقي بماند. اين اشتباه خواننده‌ها به ملودي‌ساز و تنظيم‌كننده هم لطمه وارد مي‌كند.

كاظمي: بدون شك «خواننده سالاري» در موسيقي پاپ امروز وجود دارد ولي خواننده باهوش، خواننده‌اي‌ست كه به ترانه‌سرا، آهنگساز و تنظيم‌كننده خود اطمينان كند.

فريدون: من فكر مي‌كنم يكي از راه‌هاي موفقيت اين است كه براي خودمان تصوير ذهني ايجاد كنيم. مثلاً زمانيكه ما قطعه «كبوتر» را مي‌ساختيم، تصويري از فيلم «آژانس شيشه‌اي» در ذهنم داشتم و يا هنگام توليد «غريبه» به فيلم «از كرخه تا راين» فكر مي‌كردم. يك ترانه‌سرا هم مي‌تواند پيش از اينكه سرودن ترانه‌اش را آغاز كند، در ذهن خود تصويري را بپروراند. مثلاً تصوير يك مُرداب! مُرداب محلي‌ست كه بسياري از پرنده‌ها فصلي از سال را در آنجا زندگي مي‌كنند تا از سرما يخ نزده و زنده بمانند. پس چرا ما به چنين جايي مي‌گويم مرداب؟! همين مرداب مي‌تواند زندگي پرندگان زيادي را نجات دهد. چرا هيچ كس از درد دل يك پرنده با مراب يا بالعكس نمي‌سرايد؟ چرا هيچ‌كس از دردها و آسيب‌هاي اجتماعي نمي‌سرايد؟

كاظمي: به خاطر اينكه مخاطب امروز موسيقي پاپ به خاطر مشكلات فراوان اجتماعي و اقتصادي‌اش حوصله شنيدن كارهاي مفهومي را ندارند. حوصله اين را ندارند كه به ترانه اثر فكر كنند و در پايان به نتيجه‌گيري برسند. همين مسئله باعث مي‌شود خواننده‌ها هم به قول پوريا به سراغ انتخاب چنين ترانه‌هايي نروند.

فريدون: پس چرا من در آلبوم «غريبه» قطعه‌اي مثل «كبوتر» را خواندم و مورد استقبال مخاطب هم قرار گرفت؟ به قول تو مشكلات اجتماعي امروز كه نسبت به ديروز بيشتر و پيچيده‌تر شده.

كاظمي: مشكلات بيشتر شده ولي همين مسئله باعث شده تا سطح حوصله مخاطب هم پايين آمده و احتمال شنيده شدن چنين ترانه‌هايي كاهش پيدا كند. از طرف ديگر ساخت ملودي براي چنين آثاري كار چندان ساده‌اي نيست...

رمضان: اتفاقاً اگر موسيقي مناسبي را براي چنين ترانه‌هايي بسازيم، مي‌توانيم به نتيجه بسيار خوبي دست پيدا كنيم. حتي شايد بتوان ذائقه مخاطب را تغيير داد.

كاظمي: ولي آنقدر كارهاي عاشقانه ساخته‌ايم كه ساخت ملودي براي كارهايي كه در ژانر ديگري سروده شده واقعاً سخت به نظر مي‌رسد.

حيدري: ملودي‌سازي براي آثار اجتماعي يا آثار غير عاشقانه كار سختي نيست ولي مهمترين نكته در رابطه با ترانه اثر اين است كه ما بايد شاهد وقوع اتفاق جديدي باشيم. علاوه بر آن خواننده هم تأثير بسيار فراواني در قضيه دارد. چنين آثاري بايد توسط خواننده‌اي اجرا شود كه از طرف مخاطب پذيرفته شده. خواننده‌اي كه كارهايش شنيده شده و طرفدار رسمي دارد.

فريدون: من، شهاب رمضان و تمام كساني كه كار ملودي‌سازي را انجام مي‌دهند، حكم نقاشي را داريم كه ترانه‌سرا، ترانه‌هايش را به عنوان يك الگو در اختيارمان قرار مي‌دهد و ما وظيفه داريم از روي همان الگو نقاشي كنيم. تا زماني كه الگو روبروي ما تغيير نكند، نمي‌تواند نقاشي‌هاي جديدي بكشيم و مجبور هستيم به تكرار مكررات بپردازيم.

كاظمي: شما، شهاب رمضان و بسياري از كساني كه كار ملودي‌سازي را هم انجام مي‌دهند، در وهله اول خواننده هستيد. در موسيقي پاپ ما «خواننده‌سالاري» انكارناپذير است. پس اين خواننده‌ها هستند كه بايد الگوي ديگري را باب كنند نه ترانه‌سراها. خواننده بايد درخواست تغيير الگو را داشته باشد تا ترانه‌سرا الگوي جديدتري را در اختيار ملودي‌ساز قرار دهد.

رمضان: همان طور كه پوريا هم اشاره كرد، خواننده بايد مخاطبين خاصي را به دست آورده باشد و پس از آن به الگوسازي بپردازد. اتفاقاً اي كاش آلبوم‌هاي گروهي‌مان هم از شكل و شمايل مناسبتي خارج شوند. مثلاً من علاقمند به ساخت و اجراي كارهاي عاشقانه هستم اما فريدون آثار اجتماعي را مي‌پسندد. چه اشكالي دارد كه در يك آلبوم گروهي، سوژه كار من با سوژه كار فريدون فرق داشته باشد؟

فريدون: زماني كه من آلبوم «غريبه» را منتشر كردم، هنوز در ميان مخاطبين داخلي موسيقي پاپ شهرتي نداشتم. با اين حال تعداد ترانه‌هاي اجتماعي‌ام در آن آلبوم بيشتر از كارهاي عاشقانه‌ام بود...

حيدري: دليلش اين است كه شما به انتخاب ترانه‌هايي با كلام نو و شيرين پرداخته بوديد. به سراغ ترانه‌هاي كليشه‌اي نرفته بوديد؛ حتي در ژانر اجتماعي.

آيا ايجاد تنوع در ملودي‌سازي و تنظيم، تنها مستلزم اين است كه كلام ترانه‌ها متفاوت و متنوع باشد؟

حيدري: نه اصلاً اينطور نيست. ملودي‌سازهاي خوب، ملودي‌هايي را مي‌سازند كه امضا دارد. مثلاً ملودي‌هاي فريدون آسرايي، امضاي فريدون را دارد. ملودي‌هاي شهاب رمضان هم همينطور. البته امضاي شهاب رمضان به اين معنا نيست كه ملودي‌هايش شبيه به هم هستند. اتفاقاً خود من تنوع را در ساخته‌هاي شهاب كاملاً حس كرده‌ام؛ چرا كه چندين بار با يكديگر همكاري كرده‌ايم. دقيقاً همان ملودي‌سازهايي كه ملودي‌هايشان امضا دارد توانايي ايجاد تنوع در موسيقي يك اثر را دارند. امضايشان حفظ شده و باعث تمايز ملودي‌هايشان از ديگر ملودي‌سازها مي‌شود، اما در عين حال اين توانايي را دارند كه با امضاي خود، ملودي‌هاي متنوعي را خلق كنند.

رمضان: خيلي وقت‌ها امضايي كه پوريا از آن صحبت مي‌كند، ناشي از حس و حال و نوع زندگي يك ملودي‌ساز است؛ چرا كه فعاليت موسيقي، خصوصاً ملودي‌سازي ارتباط مستقيمي با حس انسان داشته و در واقع حس ملودي‌ساز است كه نواخته شده و يك اثر هنري را پديد مي‌آورد. اثري كه امكان دارد تا ساليان سال توسط چندين نسل از مردم شنيده شود.

آقاي آسرايي؛ شما چندي پيش در جايي گفته بوديد كه آهنگساز نيستيد و فقط گاهي ملودي مي‌سازيد. تفاوت آهنگسازي و ملودي چيست؟

فريدون: آهنگسازي نيازمند علم بيشتري‌ست. يك آهنگساز بايد با كار تنظيم هم آشنايي كامل داشته باشد. متأسفانه در موسيقي ما از اين دو عنوان، يك برداشت مشترك مي‌شود و اين غلط است. امروزه بسياري از خواننده‌ها ترجيح مي‌دهند خودشان ملودي بسازند. مثلاً در همين «دلصدا» هم شاهد چنين اتفاقي بوديم. به هر حال آهنگسازي با ملودي‌سازي فرق دارد و من هيچگاه خودم را آهنگساز نمي‌دانم.

حيدري: آهنگسازي تعريف خاص خودش را دارد ولي هيچگاه اين مسئله در موسيقي ما جانيفتاده است. در رابطه با خواننده‌هايي كه خودشان براي صداي خودشان ملودي مي‌سزند هم بايد اين‌گونه بگوييم كه آنها احساس مي‌كنند فضاي بهتري را نسبت به ملودي‌سازي‌هاي ديگر براي خود خلق مي‌كنند. در اغلب موارد هم شاهد اين هستيم كه چنين خواننده‌هايي نه تنها پيشرفت نكرده بلكه سرخورده مي‌شوند. نكته جالب اينجاست كه برخي از اين خواننده‌ها علاوه بر ملودي‌سازي، هم ترانه مي‌سرايند و هم حتي تنظيم مي‌كنند!

ما شهاب رمضان را ابتدا به عنوان يك ملودي‌ساز مي‌شناختيم. اما از پاييز 89 و با آلبوم «رمانتيك» به جرگه خوانندگان هم اضافه شدي. ظاهراً با وجود اينكه خودت يك ملودي‌ساز حرفه‌اي هستي و متقاضيان زيادي هم در اين زمينه داري، در آلبوم دومت از ملودي‌سازهاي ديگر هم كمك گرفته‌اي. چطور شد كه به اين باور رسيدي؟

رمضان: اصلاً اهميتي ندارد كه تمام ملودي‌هاي آلبوم خودم را خودم ساخته باشم. مطمئناً زماني كه مي‌بينم ملودي خوبي ساخته شده و با احساس موجود در صداي من نيز همخواني دارد، از اجراي آن استقبال مي‌كنم. در آلبوم جديد هم به اين خاطر از ملودي‌سازهاي ديگر كمك گرفتم و مطمئن باشيد كه در آينده هم اين كار را انجام خواهم داد.

حيدري: به نظر من تفكر شهاب واقعاً قابل تقدير است!

به عنوان بخش پاياني ميزگرد، از دوستان مي‌خواهيم كه با همان ترتيب اوليه كه براساس سن و سال و تجربه‌شان بود، در رابطه با ميزان رضايت از ماحصل كارشان در آلبوم «دلصدا» بگويند.

فريدون: من فقط يك بار اين قطعه را خواندم و احساس مي‌كنم مي‌توانستم بهتر از اين‌ها هم اين قطعه را اجرا كنم. اما از نوع پكيج و بسته‌بندي اثر واقعاً راضي بودم. در پايان هم لازم مي‌دانم از طريق همين نشريه اعلام كنم كه بنده از ترانه‌ها و ملودي‌هاي خوب استقبال مي‌كنم. اگر كسي كار خوبي ساخته بود كه به صداي من مي‌آمد، خوشحال مي‌شنوم كه بشنوم.

رمضان: من هم از نتيجه قطعه‌اي كه براي اين آلبوم توليد كرده‌ايم راضي هستم. البته بار اصلي آهنگساز «هم‌سنگر» به عهده سيروان بود و لازم مي‌دانم از او تشكر كنم. تشكر ويژه‌اي هم از دفتر مطالعات هنري بشارت دارم.

حيدري: من هم سعي كردم قطعه «خاطره» تنظيم متفاوتي داشته باشد. باز هم لازم مي‌دانم از زحمات خانم عاملي و مهدي يغمايي تشكر كنم. خدا را شكر نه تنها كار من، بلكه تمام قطعات «دلصدا» كارهاي خوبي شده بودند.

كاظمي: همكاري با بهنام صفوي هميشه حس و حال خوبي را برايم به همراه دارد. از ماحصل «دلصدا» هم واقعاً راضي‌ام چرا كه بازتاب‌هاي خوبي را پس از انتشار آلبوم ديده‌ام. مطمئناً بدون ملودي، تنظيم و اجراي خوب بهنام، اين اتفاق رخ نمي‌داد. لازم است از ميثم حسني بابت زحماتي كه براي اين مجموعه كشيد تشكر ويژه‌اي داشته باشم. به شاهد صادق‌پور هم بابت شروع آبرومندانه‌اي كه در عرصه موسيقي مجاز داشت تبريك مي‌گويم.
منبع: 
ماهنامه هفت نگاه
تاریخ انتشار : پنجشنبه 25 خرداد 1391 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:57

Shahab ramezan behtarin khanandeo adame rooye zamine ham khosh sedao ba ehsas ham mehraboono ba adab Take

...
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:57

میشه یه مصاحبه هم با سیروان وزانیاروامیدحاجیلی ترتیب بدید،دلمون براشون تنگ شده ،دوستای صمیمی هستن ،همکاری های زیادیم باهم داشتن،حرفای زیادیم برای گفتن دارن وهم سیروان وهم اقای حاجیلی هم درصدد انتشارالبوم جدیدن و........خیلی دلایل دیگه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:57

مرسی ولی چرااینقدردیر این مصاحبه روگذاشتین؟؟

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود ما «موسیقی» را «نقاشی» می‌کنیم | موسیقی ما