نسشت خبری کنسرت گروه مهربانی برگزار شد
حسین علیشاپور: برای مطرح شدن باج نمیدهیم
موسیقی ما - نشست خبری کنسرت گروه مهربانی به خوانندگی حسین علیشاپور، آهنگسازی سلمان سالک و احسان عبایی در محل موسسه آوای مهربانی برگزار شد. در ابتدای این نشست، حسین علیشاپور با اشاره به اینکه کنسرت در دو بخش دشتی و اصفهان برگزار میشود، گفت: سلمان سالک آهنگسازی بخش دشتی و احسان عبایی آهنگسازی اصفهان را به عهده داشته است.
شاکله اصلی این کنسرت در واقع، همان شاکله کنسرت قبلی است. ما پارسال هم با همین ترکیب در تالار وحدت کنسرت خود را اجرا کرده بودیم. در حال حاضر هم با توجه به همکاریهای لازم و شرایط خوب حوزه هنری و همراهی مسوولان این مرکز، این کنسرت را در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار خواهیم کرد.
سلمان سالک، آهنگساز گروه مهربانی در ادامه صحبتهای خواننده گروه، یادآور شد: ۱۰ قطعه سازی و آوازی در این کنسرت اجرا میشود که از این میان میتوان به اولین قطعه که دیلمان دشتی است اشاره کرد. پس از آن مقدمه یا پیش درامد دشتی سه ضربی به اجرا در میآید و اثر بعدی که وصل به مقدمه است و یک تصنیف بوده، با شعری از جلال حسامی به اجرا در خواهد آمد.
وی در ادامه گفت: قطعهای دشتی هم با سازو آواز داریم که با شعری از حسین منزوی اجرا میشود. زندان شب یلدا (هوشنگ ابنهاج)، تصنیف درد گنگ (سایه)، که ۵ ضربی است با تکنوازی کمانچه و در اخر تصنیفی به نام دولت بیدار با شعری از شفیعی کدکنی و... نیز از دیگر قطعاتی هستند که قرار است در این کنسرت اجرا شود.
وی ادامه داد: در بخشهایی نیز از ملودی محلی مازندرانی استفاده شده که از علایق من است.
در ادامه نشست سالک با اشاره به اینکه گروه فوق را ۱۳ نفرتشکیل میدهند، درخصوص استفاده از آواز دشتی، گفت: در موسیقی ۷ دستگاه و ۵آواز داریم که طبیتا باید از یکی از اینها استفاده شود که قرعه به نام دشتی برای ما بیشتر از مابقی دستگاهها و اوازها افتاد. چرا که فضای روحی حاکم بر موسیقی و اهالی آن طوری است که آواز دشتی میطلبد.
احسان عبایی آهنگساز دیگر این گروه در ادامه نشست ضمن معرفی قطعات ساخته خود اعلام کرد: طبق برنامه ریزی، بخش اول، رپرتوار دشتی و بخش دوم اصفهان است که چهار قطعه است. در بخش اصفهان از سه قسمت ساز و آواز استفاده کردیم که دو تصنیف یکی از شعرهای عراقی و دیگری از اشعار رهی معیری است.
قطعه اول تحت عنوان «در آغاز» یک فضای در واقع پیش مقدمه است که از یک شعر علیرضا تبریزی شاعر معاصر استفاده شده است و بعد وارد مقدمه میشود. وی ادامه داد: طبق روال همیشگی ۴ مضراب آواز و بعد دو تصنیف ساز و آواز اجرا میشود. در این کنسرت به نسبت سال گذشته، به تنظیمها بیشتر فکر شده و سازبندی متونع تری را درنظر گرفتهایم. به گفته این آهنگساز سازهایی مثل قیچک، آلتو، قیچک باس و... به گروه اضافه شده است.
در ادامه حسین علیشاپور در خصوص استفاده از اشعار به روز و شاعران معاصر در موسیقی سنتی که علیرغم برخی دیگر که به شعر کلاسیک پایبند هستند، گفت: من در آواز به فرم خیلی معتقد نیستم و تنها دغدغهای که دارم بیان آن چیزی است که در درونم است و قصد بیان کردنشان را دارم. به همین دلیل برایم فرقی نمیکند حرفی که میخواهم بزنم از زبان حسین منزوی باشد، از زبان صرت رحمانی باشد یا شاعری دیگر! به اعتقاد من آواز خوان ف واسطهای است بین شاعر و مخاطب، یا آهنگساز و مخاطب و.. و ابزار تولید دستگاه صوت نیست. برای همین سراغ اشعاری میروم که به دغدغههایم بر میگردد. در آلبومهای اخیرم شاید از اشعار عبید زاکانی هم استفاده کرده باشم که این کار را نیز کردهام.
وی در ادامه گفت: آلبوم مشترکی که من به آهنگسازی احسان عبایی آن را ارائه خواهیم کرد، «من آن حکایت شیرین...» است که با اشعاری از حسین منزوی خواهد بود و همچنین اشعاری از اقبال لاهوری و... من سعی میکنم از کلیشهها دوری کنم و از اینکه یک سری از آهنگسازان و خوانندگان سراغ سراغ شعرای متقدم میروندد با استفاده ازا شعر معاصر دوری کنم.
احسان عبایی در ادامه بحث خواننده، یادآور شد: آگر ما بخواهیم فضای موسیقی امروز را بهبود بخشیده و یا تغییر دهیم، و در راستای بهینه شدن حرکتهای موسیقی حرکت کنیم، یکی از کارهایی که باید انجام بدهیم، گشترش شعر و استفاده وسیع از ادبیات است. اینکه مدام خودمان را محدود به استفاده از یک نوع ادبیات خاص کنیم. استفاده از اشعار کلیشه که همه ان را شنیدهاند، نمیتواند تاثری را که ما به دنبال آن هستیم بر روی مخاطب بگذارد.
این آهنگساز با بیان اینکه استفاده از اشعار هر چه تنوع بیشتری داشته باشد، دست خواننده و آهنگساز را بازتر میگذارد، گفت: استفاده از تنوع در شعر، واقعا تاثیرگذار است. البته این تاثیر کوتاه مدت و سریع نیست ولی میشود آن را حس کرد. در آلبومی که آقای علیشاپور به آن اشاره کردند و قرار است به زودی وارد بازار شود، کاری که کردیم آواز روی اشعار مرحوم منزوی است. در صورتی که قبلا در موسیقی کمتر دیده نی شد که بر روی اشعار وی کار شود. چرا که دکلمه آنهانیز کار سختی است چه برسد به آواز خواندن آن! چنین کاری نیاز به تمرین و تفکر دارد. فکر میکنم با استفاده از اشعار ایشان بتوانیم پیوند خوبی بین موسیقی و شعر برقرار کنیم. امیدورام که بتواند تاثیر گذار باشد.
وی در ادامه در پاسخ به اینکه ثصمیم گروه برای شعر نو خوانی و نثر خوانی چیست، گفت: شعر سپید را میشود خواند حتی از نثر هم میتوان استفاده کرد. کما اینکه قرار است من نثری از گلستان سعدی را به اجرا در آورم که ایده آن هنوز به مرحله اجرا در نیامده است.
سالک که آهنگسازی بخش دشتی اجرا را به عهده دارد، در ادامه صحبتهای وی با اشاره به اینکه موسیقی ایرانی محدود نیست و هنرمندان آن را محمدود میکنند، گفت: در بحث تلفیق شعر و موسیقی، هیچ گونه محدودیتی وجود ندارد بلکه برای موسیقی میتوان مناسب با آن و بستری که دارد، شعری پیدا کرد و اجرا کرد.
در ادامه حسین علیشاپور در پاسخ به سوال یکی از خبرنگارن منبی بر اینکه دغدغه شما پر کردن سالن است یا خیر، با صراحت اعلام کرد: وضعیت موسیقی به گونهای است که همه ما به نوعی دغدغه پر کردن سالن موسیقی را داریم. ما باید ببینیم یک درخت را چقدر آبیاری کردهایم، بعد انتظار میوه داشتنش را داشته باشیم. بس که در اینگونه موارد حرف زدهایم، همه به نوعی نخ نما شدهاند و بحث در مورد اینگونه چیزها بیفایده است. شرایط اینقدر سخت شده که ما نمیدانیم چه باید بکنیم.
عبایی در ادامه صحبتهای علیشاپور گفت: دولت برای موسیقی سرمایه گذاری نمیکند. این در حالی است که در کشوری مثل ترکیه، موسیقی سنتی یارانه دارد و مردم میتوانند از موسیقی سنتی به طور رایگان بازدید کنند و دستمزد نوازنده وآهنگساز و خواننده از یارانه این بخش، تامین میشود. ولی در ایران بر عکس است. موسیقی سنتی را به بهانه واگذاری سالنها به بخش خصوصی، تنها در چند سالن مشخص میتوان اجرا کرد. آن چیزهایی که نباید خصوصی میشدند، خصوصی شدهاند و تضمین فروش برای تامین گروهها وجود ندارد.
این نوازنده و آهنگسازبا اشاره به تخفیف ۶۰ درصدی حوزه هنری در واگذاری سالن به گروه مهربانی، ضمن تشکر از مسولان این مرکز، ادامه داد: ۱۲ هزار خواننده و نوازنده در ایران به ثبت رسیدهاند. اینها چه باید بکنند تا تامین شوند؟
همین که به ما در اجراه سالن تخفیف دادهاند جای تشکر و قدردانی دارد ولی برای گروه ما ریسک است و تضمینی برای بازگشت هزینه نیست. و حتی تضمینی نیست که در روز کنسرت اتفاقی نیافتد. سال گذشته کنسرت ما دقیقا مقارن شد با یکی از بازیهای مهم فوتبال که در آن روز اصلا در هشر خبری نبود چه برسد به اینکه مردم بخواهند به کنسرت بروند. گرفتاریهای ما، گرفتاریهایی از این دست است.
علیشاپور در ادامه این بحث سالک خاطر نشان کرد: ماچقدر ارزش و بهای هنرمندانی که برایمان افتخار آفرینی کردهاند را میدانیم؟ مثلا آقای کلهر تا کنون ۴ دفعه نامزد جایزه گرمی شده و این درست مثل این است که یک هنرپیشه ۴ دفعه نامزد اسکار شده باشد! اما آیا این اتفاق افتاده که یکی از مسولان یا غیر مسولان به او حتی یک تبریک بگویند؟ این نشان میدهد که ما در یک سری از مسایل که حتی هزینه بر هم نیستند، کوتاهی میکنیم و از خود ضعف نشان میدهیم. نوابغی مثل مجتبی میرزاده میمیرند و هیچ اتفاقی نمیافتد. اما اگر چنین چیزی برفرض در اتریش بود، لااقل میدانی با نام او در شهر جا خوش میکرد. کرامت هنرمند رعایت نمیشود، چه باید کرد؟
علشاپور درخصوص طیف مخاطبان گروه مهربانی و سن آنها گفت: بیشتر کسانی که از موسیقی گروه مهربانی استقبال میکنند، طیف جوانها هستند و دانشجویان! معمولا این طیف بیشتر از موسیقی ما استقبال میکنند.
در ادامه نشست، عبایی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگارن منبی براینکه کنسرت فوق به صورت سی دی تصویری عرضه خواهد شد یا خیر، گفت: کارها تنظیم و تمرین شده و طبیعتا حیف است که حین برگزاری کنسرت، ضبط نشود. اگر شرایطی فراهم شود که بشود آنها را ضبط کرد حتما این کار را خواهیم کرد. اما موقعیت و شرایطی برای انتشار آن در بازار فراهم نشده است. ما دوست داریم که این اتفاق بیافتد اما بازار نشر این روزها، اصلا بازار خوبی نیستو این فقط مختص موسیقی نیست. در هیچ حوزهای نمیتوان به بازار نشر آن خوشبین بود. متاسفانه شرکتهای نشر هم همکاریهای لازم را با ما نمیکنند.
در ادامه نشست گروه مهربانی احسان عبایی متذکر شد: از زمانی که سلایق مردم به سمت موسیقیای رفت که صرفا جنبه مصرف دارد، موسیقی به دو قسمت تقسیم شده است. یکی موسیقیای که صرفا با بخش شنوایی مردم سر و کار دارد و ذائقه آنها را تحریک میکند و هیچ اتفاق دیگری نیز نمیافتد مگر مدت کوتاهی سر گرمی و دیگری موسیقی تاثیر گذار است.
وی ادامه داد: در سبک و سیاق موسیقی ما، تبلیغ حرف اول را میزند. اما این تجارت است که پشت همه کارها ست و بعضیها با آن کاسبی میکنند. چه کسی بهتر از جوانها ی مملکت برای این کسب و کار بهترند؟ چه بهتر از اینکه با خواستههای هنری امان کسب در آمد هم داشته باشیم. اما اگر فقط تجارت مد نظر باشد با شکست مواجه خواهیم شد. آن وقت باید به این فکر کنیم که با سلیقه شنیداری مردم چه کنیم و چه بلایی بر سر آن خواهد آمد؟
در خصوص موسیقی ایرانی باید بیش از اینها اطلاع رسانی شود. چرا که من معتقدم خیلی موسیقیها بوده که خیلیها باید میدیدند و ندیدند و خیلی چیزها بوده که باید میشنیدند و نشنیدهاند، چون در مورد آنها اطلاع رسانی نشده استبه اعتقاد وی وقتی یک موسیقی فیلم گل میکند و مردم همه آن را زمرمه میکنند، به دلیل توجه بیش از حد مسولان و در نهایت جا انداختن آن در اذهان عمومی است.
وی در ادامه بیان این اعتقاد خود یاداور شد: اما اگر اذهان عمومی را از هر چیزی دور کنیم، چه بسا آن موسیقی یا هنر ارزش هنری داشته باشد با توفیق عمومی مواجه نخواهد شد و طبیعی است که از آن استقبالی نخواهد شد. سین علیشاپورمشکلات هنرمندان عرصه موسیقی را اما بسیار فراتر از اینها دانسته و اعلام کرد: برای برگزاری همین کنسرت، سلمان سالک کی دوندگی کرده استف من به عنوان یک خواننده، سعی کردهام گوشهای از کار را در بخش اطلاع رسانی بگیرم و هر یک از دوستان نیز به همین منوال! از طرفی هم باید کار و تمرین کنیم. ولی باز وقتی به مسایل جدیتر میرسیم، باید حوزهها جدیتر و گسترهتر شوند و جدیتر با آنها برخورد کرد.
در یک نگاه، اگر طی ۱۰ روز یک شبکه راه اندازی شود و از آن به پخش کنسرتهایی که برگزار میشود، اقدام شود، خواهید دید که چه اتفاقی در زمینه موسیقی میافتد. چرا که در راستای موسیقی، ما موانع زیادی داریم که هنوز خیلی از آنها را از سر راه بر نداشتهایم. برای همین شما هر چه میخواهی باش، با هر کیفیتی که میخواهی کنسرت بده، اما مشکلات اجازه نفس کشدین را به شما نخواهد داد، مطمئن باشید. هر چه زحمت بکشی آنچنان که باید فایدهای در بر نخواهد داشت. دغدغه ما دغدغه فرهنگ، دایره زیاد کردن تخاطب و ایجاد شرایط مناسب است که متاسفانه مهیا نیست.
در ادامه این نشست سلمان سالک با بیان اینکه در بحث موسیقی پاپ، همه به سمت ستاره سازی زفتهاند، متذکر شد: در حالی این اتفاق میافتد که به راحتی میشود چنین کاری کرد اما در زمینه موسیقی سنتی این کار سختی است. چرا که کسی که میخواهد در این بخش، حرفی برای گفتن داشته باشد، باید سالها زحمت بکشد و مثلا بعداز ۴۰ سال، بشود آنچیزی که به دنبالش بوده است.
وی در ادامه از شرکتهایی که موسیقی سنتی را به حال خود رها کرده و به سمت پاپ رفتهاند گلایه کرده و در ادامه گفت: موسیقی سنتی به حال خودش رها شده و کسی برای ان دل نمیسوزاند.
در این زمینه علیشاپور اعلام کرد: البته شرکتهایی هستند که هنوز هم کار سنتی منتشر میکنند ولی در کنار پاپ به این کار اقدام میکنند. چرا که میخواهند بحث فرهنگی بودن قضیه را هم با خود داشته باشند و مدعی کار فرهنگی شوند. من به ملی بودن این مسایل اعتقاد دارم به همین دلیل میگویم به شرکتی مثل سامسونگ چه ارتباطی دارد که بخواهد در این زمینه اسپانسر شود؟ اینگونه شرکتها معمولا استفاده ابزاری خودشان را میکنند و از این راه برای خود در آمد دارند.
عبایی نیز تعریف پاپ را تعریف ناکاملی دانسته و گفت: ما هنوز در تعریف از موسیقی پاپ به معنای واقعی مشکل داریم. حال این پای به مجاز و غیر مجاز هم که تبدیل شود قضیه قز بالا قوز میشود. هیچ وقت کسی نیامده با این دید به موسیقی نگا کند که چه کنیم که موسیقی ایرانی هر چه بیشتر شناخته شود.
علیشاپور اما نظر خود را در این زمینه اینگونه بیان کرد: چچطور است که به جایی رسیدهایم که موسیقی آهنگسازان بزرگی مثل واروژان و اسفندیار منفردزاده در دسته موسیقی غیر مجاز جای میگیرد و موسیقی آقای ایکس که الف و ی موسیقی را نمیشناسد، در جایگاه موسیقی مجاز؟ من معتقدم موسیقی نباید مجاز و غیر مجاز داشته باشد. من میگویم موسیقی ذاتا چیزی نیست که بخواهی برایش اینگونه دسته بندیها را قائل شوی. موسیقی پاپ خودش یک جریاتن است و مردم ان را خوب گوش میکنند. چرا باید جلوی آن را بگیریم؟
علیشاپور در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که تاثیر خلاقیت در ارتباط گیری با مخاطب را جویا شده بود، گفت: من با خلاقانه بودن یک اثر مشکلی ندارم اما میگویم مثلا شرکتی مثل سامسونگ چرا برای غیر استثناها سرمایه گذاری نمیکند و فقط با خوانندگان خاصی کار میکند؟ چون از طریق آنها کسب درآمد میکند. همین گروه رستاک سالهای سال تلاش کرد و زحمت کشید تا امروزه بتواند بهره برداری کند. اما هر کی از بیرون به قضیه نگاه میکند فکر میکند رستاک ره صد ساله را یک شبه طی کرده است. این گروه مرارتهای زیادی کشید. خیلی به دنبال اسپانسر بود و کلی تمرین کرد. ۵-۶ سال مدام کار کرد و زحمت کشید.
مثلا همین بحث دعوت از کریس دبرگ! شما شاید ندانید چه مرارتهایی برای حضور ایشان کشیده شد! اما ما بهتر میدانیم که رفع موانع در موسیقی کار چندان راحتی نیست. یا بر فرض دعوت گروه موسیقی از اندونزی که در شب کنسرت از اجرای کنسرت بازماند، چه مسایلی را با خود به همراه دارد. ما فقط یک طرف قضیه را میبینیم و توجهی به دیگر وجوه ان نداریم. گاهی از فیلترهایی باید بگذریم که هیچ جای قانون ثبت نشدهاند. مشکل یکی دوتا نیست که بشود به راحتی آنها را رفع کردف ما با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم. کار ما باید از جایی مثل ارگانهای دولتی حمایت شود که داعیهاش را دارد. باید از ملیت ایرانی و ایران حمایت شود. اما متاسفانه این کار هزینه بر است و ایران مثل کشوری همچون شوروی نیست که دولت خود را موظف بداند تا از هنر و بخصوص موسیقی مایت جدی کند.
وی ادامه داد: موسیقی در ایران برای کسی مهم نیست. اگر هم مهم باشد برای یک سری افراد خاص اهمیت دارد و بس! ما توقع نداریم که همهمردم بیایند و موسیقی ما را گوش کنند. چرا که هر موسیقی طرفدار خودش را دارد. ما به عنووان هنرمند با یک سری انسان طرف هستیم که حامل فرهنگ نلی هستند و هویت ساز هستند. قاعدتا در این میان باید توفیری باشد. باید خیلی زحمت کشید تا اتفاقی که میخواهد بیافتد، بیافتد!
شاید ما هم برای خود ضوابطی داریم. از کجا میدانید که یک گروه دچار چه مشکلهایی بوده است؟ و مثلا فلان گروه چه باجهایی داده است که ما به هیچ وجه به دادن این باجها تن نمیدهیم. شاید واقعا ما نخواهیم این باجها را بدهیم. خیلی شرایط باید دست به دست هم بدهند تا همه چیز برای ما مهیا شود.
وی در پایان گفت: خیلی کارها میشود کرد. من روی کاغذ از سال ۷۶ خواننده تلویزیون هستم. خیلی از دوستان آن موقع نبوند. من نمیگویم هر جور که من نگاه میکنم همه آنجور نگاه کنند. ولی این نگاه به فرهنگ قومی، وابسته به همه است و در عین حال وابسته به کسی نیست. من به خواننده سالاری و نوازنده سالاری و کلا سالار بودن در حوزه موسیقی اعتقادی ندارم ولی به موسیقی سالاری معتقدم. گفتنی است که کنسرت گروه مهربانی کنسرت گروه مهربانی طی روزهای ۲۴ و ۲۵ شهریور ۹۰ راس ساعت ۲۱ درتالار اندیشه حوزه هنری، خیابان حافظ ابتدای خیابان سمیه برگزار میشود.
عوامل اجرایی گروه مهربانی متشکل از افراد زیر است:
خواننده: حسین علیشاپور
سرپرست گروه: سلمان سالک
آهنگسازی و تنظیم: آواز بیات اصفهان احسان عبایی، آواز دشتی سلمان سالک
اعضای گروه به ترتیب حروف الفبا
فرهاد ابراهیم خانی: نی
حمیدرضا آفریده: کمانچه
امیر رحمانی: سنتور
مهدی رنگین کمان: تمبک
محمدباقر زینالی: بربط
سلمان سالک: تار
مهیار طهماسبی: قیچک باس
شیدا عبادت دوست: کمانچه
احسان عبایی: تار
شیما (گلاره) عبداللهپور: قیچک و کمانچه آلتو
فرزانه فروزش: تارباس
بامداد ملکی: دف، دایره و دوایر کوکی
محل فروش بلیت:
- خانه کتاب شهر آراء: ۶۶۹۰۱۲۷۰- ۶۶۹۰۱۲۷۲
- سیاه و سفید: ۶۶۹۷۱۶۰۳
- ققنوس: ۲۲۷۲۸۰۰۷ - ۲۲۷۳۸۰۰۷
- آوای مهربانی: ۸۸۷۴۰۷۶۹ - ۸۸۷۴۴۳۰۳
فروشگاه آوای خانه (خانه موسیقی) ساختمان فاطمی: تهران، انتهای خیابان دکترفاطمی، نبش جمالزاده، شماره ۲۷۰
تلفن: ۶۶۵۷۶۲۲۳
وب سایت کنسرت www. 1concert.
شاکله اصلی این کنسرت در واقع، همان شاکله کنسرت قبلی است. ما پارسال هم با همین ترکیب در تالار وحدت کنسرت خود را اجرا کرده بودیم. در حال حاضر هم با توجه به همکاریهای لازم و شرایط خوب حوزه هنری و همراهی مسوولان این مرکز، این کنسرت را در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار خواهیم کرد.
سلمان سالک، آهنگساز گروه مهربانی در ادامه صحبتهای خواننده گروه، یادآور شد: ۱۰ قطعه سازی و آوازی در این کنسرت اجرا میشود که از این میان میتوان به اولین قطعه که دیلمان دشتی است اشاره کرد. پس از آن مقدمه یا پیش درامد دشتی سه ضربی به اجرا در میآید و اثر بعدی که وصل به مقدمه است و یک تصنیف بوده، با شعری از جلال حسامی به اجرا در خواهد آمد.
وی در ادامه گفت: قطعهای دشتی هم با سازو آواز داریم که با شعری از حسین منزوی اجرا میشود. زندان شب یلدا (هوشنگ ابنهاج)، تصنیف درد گنگ (سایه)، که ۵ ضربی است با تکنوازی کمانچه و در اخر تصنیفی به نام دولت بیدار با شعری از شفیعی کدکنی و... نیز از دیگر قطعاتی هستند که قرار است در این کنسرت اجرا شود.
وی ادامه داد: در بخشهایی نیز از ملودی محلی مازندرانی استفاده شده که از علایق من است.
در ادامه نشست سالک با اشاره به اینکه گروه فوق را ۱۳ نفرتشکیل میدهند، درخصوص استفاده از آواز دشتی، گفت: در موسیقی ۷ دستگاه و ۵آواز داریم که طبیتا باید از یکی از اینها استفاده شود که قرعه به نام دشتی برای ما بیشتر از مابقی دستگاهها و اوازها افتاد. چرا که فضای روحی حاکم بر موسیقی و اهالی آن طوری است که آواز دشتی میطلبد.
احسان عبایی آهنگساز دیگر این گروه در ادامه نشست ضمن معرفی قطعات ساخته خود اعلام کرد: طبق برنامه ریزی، بخش اول، رپرتوار دشتی و بخش دوم اصفهان است که چهار قطعه است. در بخش اصفهان از سه قسمت ساز و آواز استفاده کردیم که دو تصنیف یکی از شعرهای عراقی و دیگری از اشعار رهی معیری است.
قطعه اول تحت عنوان «در آغاز» یک فضای در واقع پیش مقدمه است که از یک شعر علیرضا تبریزی شاعر معاصر استفاده شده است و بعد وارد مقدمه میشود. وی ادامه داد: طبق روال همیشگی ۴ مضراب آواز و بعد دو تصنیف ساز و آواز اجرا میشود. در این کنسرت به نسبت سال گذشته، به تنظیمها بیشتر فکر شده و سازبندی متونع تری را درنظر گرفتهایم. به گفته این آهنگساز سازهایی مثل قیچک، آلتو، قیچک باس و... به گروه اضافه شده است.
در ادامه حسین علیشاپور در خصوص استفاده از اشعار به روز و شاعران معاصر در موسیقی سنتی که علیرغم برخی دیگر که به شعر کلاسیک پایبند هستند، گفت: من در آواز به فرم خیلی معتقد نیستم و تنها دغدغهای که دارم بیان آن چیزی است که در درونم است و قصد بیان کردنشان را دارم. به همین دلیل برایم فرقی نمیکند حرفی که میخواهم بزنم از زبان حسین منزوی باشد، از زبان صرت رحمانی باشد یا شاعری دیگر! به اعتقاد من آواز خوان ف واسطهای است بین شاعر و مخاطب، یا آهنگساز و مخاطب و.. و ابزار تولید دستگاه صوت نیست. برای همین سراغ اشعاری میروم که به دغدغههایم بر میگردد. در آلبومهای اخیرم شاید از اشعار عبید زاکانی هم استفاده کرده باشم که این کار را نیز کردهام.
وی در ادامه گفت: آلبوم مشترکی که من به آهنگسازی احسان عبایی آن را ارائه خواهیم کرد، «من آن حکایت شیرین...» است که با اشعاری از حسین منزوی خواهد بود و همچنین اشعاری از اقبال لاهوری و... من سعی میکنم از کلیشهها دوری کنم و از اینکه یک سری از آهنگسازان و خوانندگان سراغ سراغ شعرای متقدم میروندد با استفاده ازا شعر معاصر دوری کنم.
احسان عبایی در ادامه بحث خواننده، یادآور شد: آگر ما بخواهیم فضای موسیقی امروز را بهبود بخشیده و یا تغییر دهیم، و در راستای بهینه شدن حرکتهای موسیقی حرکت کنیم، یکی از کارهایی که باید انجام بدهیم، گشترش شعر و استفاده وسیع از ادبیات است. اینکه مدام خودمان را محدود به استفاده از یک نوع ادبیات خاص کنیم. استفاده از اشعار کلیشه که همه ان را شنیدهاند، نمیتواند تاثری را که ما به دنبال آن هستیم بر روی مخاطب بگذارد.
این آهنگساز با بیان اینکه استفاده از اشعار هر چه تنوع بیشتری داشته باشد، دست خواننده و آهنگساز را بازتر میگذارد، گفت: استفاده از تنوع در شعر، واقعا تاثیرگذار است. البته این تاثیر کوتاه مدت و سریع نیست ولی میشود آن را حس کرد. در آلبومی که آقای علیشاپور به آن اشاره کردند و قرار است به زودی وارد بازار شود، کاری که کردیم آواز روی اشعار مرحوم منزوی است. در صورتی که قبلا در موسیقی کمتر دیده نی شد که بر روی اشعار وی کار شود. چرا که دکلمه آنهانیز کار سختی است چه برسد به آواز خواندن آن! چنین کاری نیاز به تمرین و تفکر دارد. فکر میکنم با استفاده از اشعار ایشان بتوانیم پیوند خوبی بین موسیقی و شعر برقرار کنیم. امیدورام که بتواند تاثیر گذار باشد.
وی در ادامه در پاسخ به اینکه ثصمیم گروه برای شعر نو خوانی و نثر خوانی چیست، گفت: شعر سپید را میشود خواند حتی از نثر هم میتوان استفاده کرد. کما اینکه قرار است من نثری از گلستان سعدی را به اجرا در آورم که ایده آن هنوز به مرحله اجرا در نیامده است.
سالک که آهنگسازی بخش دشتی اجرا را به عهده دارد، در ادامه صحبتهای وی با اشاره به اینکه موسیقی ایرانی محدود نیست و هنرمندان آن را محمدود میکنند، گفت: در بحث تلفیق شعر و موسیقی، هیچ گونه محدودیتی وجود ندارد بلکه برای موسیقی میتوان مناسب با آن و بستری که دارد، شعری پیدا کرد و اجرا کرد.
در ادامه حسین علیشاپور در پاسخ به سوال یکی از خبرنگارن منبی بر اینکه دغدغه شما پر کردن سالن است یا خیر، با صراحت اعلام کرد: وضعیت موسیقی به گونهای است که همه ما به نوعی دغدغه پر کردن سالن موسیقی را داریم. ما باید ببینیم یک درخت را چقدر آبیاری کردهایم، بعد انتظار میوه داشتنش را داشته باشیم. بس که در اینگونه موارد حرف زدهایم، همه به نوعی نخ نما شدهاند و بحث در مورد اینگونه چیزها بیفایده است. شرایط اینقدر سخت شده که ما نمیدانیم چه باید بکنیم.
عبایی در ادامه صحبتهای علیشاپور گفت: دولت برای موسیقی سرمایه گذاری نمیکند. این در حالی است که در کشوری مثل ترکیه، موسیقی سنتی یارانه دارد و مردم میتوانند از موسیقی سنتی به طور رایگان بازدید کنند و دستمزد نوازنده وآهنگساز و خواننده از یارانه این بخش، تامین میشود. ولی در ایران بر عکس است. موسیقی سنتی را به بهانه واگذاری سالنها به بخش خصوصی، تنها در چند سالن مشخص میتوان اجرا کرد. آن چیزهایی که نباید خصوصی میشدند، خصوصی شدهاند و تضمین فروش برای تامین گروهها وجود ندارد.
این نوازنده و آهنگسازبا اشاره به تخفیف ۶۰ درصدی حوزه هنری در واگذاری سالن به گروه مهربانی، ضمن تشکر از مسولان این مرکز، ادامه داد: ۱۲ هزار خواننده و نوازنده در ایران به ثبت رسیدهاند. اینها چه باید بکنند تا تامین شوند؟
همین که به ما در اجراه سالن تخفیف دادهاند جای تشکر و قدردانی دارد ولی برای گروه ما ریسک است و تضمینی برای بازگشت هزینه نیست. و حتی تضمینی نیست که در روز کنسرت اتفاقی نیافتد. سال گذشته کنسرت ما دقیقا مقارن شد با یکی از بازیهای مهم فوتبال که در آن روز اصلا در هشر خبری نبود چه برسد به اینکه مردم بخواهند به کنسرت بروند. گرفتاریهای ما، گرفتاریهایی از این دست است.
علیشاپور در ادامه این بحث سالک خاطر نشان کرد: ماچقدر ارزش و بهای هنرمندانی که برایمان افتخار آفرینی کردهاند را میدانیم؟ مثلا آقای کلهر تا کنون ۴ دفعه نامزد جایزه گرمی شده و این درست مثل این است که یک هنرپیشه ۴ دفعه نامزد اسکار شده باشد! اما آیا این اتفاق افتاده که یکی از مسولان یا غیر مسولان به او حتی یک تبریک بگویند؟ این نشان میدهد که ما در یک سری از مسایل که حتی هزینه بر هم نیستند، کوتاهی میکنیم و از خود ضعف نشان میدهیم. نوابغی مثل مجتبی میرزاده میمیرند و هیچ اتفاقی نمیافتد. اما اگر چنین چیزی برفرض در اتریش بود، لااقل میدانی با نام او در شهر جا خوش میکرد. کرامت هنرمند رعایت نمیشود، چه باید کرد؟
علشاپور درخصوص طیف مخاطبان گروه مهربانی و سن آنها گفت: بیشتر کسانی که از موسیقی گروه مهربانی استقبال میکنند، طیف جوانها هستند و دانشجویان! معمولا این طیف بیشتر از موسیقی ما استقبال میکنند.
در ادامه نشست، عبایی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگارن منبی براینکه کنسرت فوق به صورت سی دی تصویری عرضه خواهد شد یا خیر، گفت: کارها تنظیم و تمرین شده و طبیعتا حیف است که حین برگزاری کنسرت، ضبط نشود. اگر شرایطی فراهم شود که بشود آنها را ضبط کرد حتما این کار را خواهیم کرد. اما موقعیت و شرایطی برای انتشار آن در بازار فراهم نشده است. ما دوست داریم که این اتفاق بیافتد اما بازار نشر این روزها، اصلا بازار خوبی نیستو این فقط مختص موسیقی نیست. در هیچ حوزهای نمیتوان به بازار نشر آن خوشبین بود. متاسفانه شرکتهای نشر هم همکاریهای لازم را با ما نمیکنند.
در ادامه نشست گروه مهربانی احسان عبایی متذکر شد: از زمانی که سلایق مردم به سمت موسیقیای رفت که صرفا جنبه مصرف دارد، موسیقی به دو قسمت تقسیم شده است. یکی موسیقیای که صرفا با بخش شنوایی مردم سر و کار دارد و ذائقه آنها را تحریک میکند و هیچ اتفاق دیگری نیز نمیافتد مگر مدت کوتاهی سر گرمی و دیگری موسیقی تاثیر گذار است.
وی ادامه داد: در سبک و سیاق موسیقی ما، تبلیغ حرف اول را میزند. اما این تجارت است که پشت همه کارها ست و بعضیها با آن کاسبی میکنند. چه کسی بهتر از جوانها ی مملکت برای این کسب و کار بهترند؟ چه بهتر از اینکه با خواستههای هنری امان کسب در آمد هم داشته باشیم. اما اگر فقط تجارت مد نظر باشد با شکست مواجه خواهیم شد. آن وقت باید به این فکر کنیم که با سلیقه شنیداری مردم چه کنیم و چه بلایی بر سر آن خواهد آمد؟
در خصوص موسیقی ایرانی باید بیش از اینها اطلاع رسانی شود. چرا که من معتقدم خیلی موسیقیها بوده که خیلیها باید میدیدند و ندیدند و خیلی چیزها بوده که باید میشنیدند و نشنیدهاند، چون در مورد آنها اطلاع رسانی نشده استبه اعتقاد وی وقتی یک موسیقی فیلم گل میکند و مردم همه آن را زمرمه میکنند، به دلیل توجه بیش از حد مسولان و در نهایت جا انداختن آن در اذهان عمومی است.
وی در ادامه بیان این اعتقاد خود یاداور شد: اما اگر اذهان عمومی را از هر چیزی دور کنیم، چه بسا آن موسیقی یا هنر ارزش هنری داشته باشد با توفیق عمومی مواجه نخواهد شد و طبیعی است که از آن استقبالی نخواهد شد. سین علیشاپورمشکلات هنرمندان عرصه موسیقی را اما بسیار فراتر از اینها دانسته و اعلام کرد: برای برگزاری همین کنسرت، سلمان سالک کی دوندگی کرده استف من به عنوان یک خواننده، سعی کردهام گوشهای از کار را در بخش اطلاع رسانی بگیرم و هر یک از دوستان نیز به همین منوال! از طرفی هم باید کار و تمرین کنیم. ولی باز وقتی به مسایل جدیتر میرسیم، باید حوزهها جدیتر و گسترهتر شوند و جدیتر با آنها برخورد کرد.
در یک نگاه، اگر طی ۱۰ روز یک شبکه راه اندازی شود و از آن به پخش کنسرتهایی که برگزار میشود، اقدام شود، خواهید دید که چه اتفاقی در زمینه موسیقی میافتد. چرا که در راستای موسیقی، ما موانع زیادی داریم که هنوز خیلی از آنها را از سر راه بر نداشتهایم. برای همین شما هر چه میخواهی باش، با هر کیفیتی که میخواهی کنسرت بده، اما مشکلات اجازه نفس کشدین را به شما نخواهد داد، مطمئن باشید. هر چه زحمت بکشی آنچنان که باید فایدهای در بر نخواهد داشت. دغدغه ما دغدغه فرهنگ، دایره زیاد کردن تخاطب و ایجاد شرایط مناسب است که متاسفانه مهیا نیست.
در ادامه این نشست سلمان سالک با بیان اینکه در بحث موسیقی پاپ، همه به سمت ستاره سازی زفتهاند، متذکر شد: در حالی این اتفاق میافتد که به راحتی میشود چنین کاری کرد اما در زمینه موسیقی سنتی این کار سختی است. چرا که کسی که میخواهد در این بخش، حرفی برای گفتن داشته باشد، باید سالها زحمت بکشد و مثلا بعداز ۴۰ سال، بشود آنچیزی که به دنبالش بوده است.
وی در ادامه از شرکتهایی که موسیقی سنتی را به حال خود رها کرده و به سمت پاپ رفتهاند گلایه کرده و در ادامه گفت: موسیقی سنتی به حال خودش رها شده و کسی برای ان دل نمیسوزاند.
در این زمینه علیشاپور اعلام کرد: البته شرکتهایی هستند که هنوز هم کار سنتی منتشر میکنند ولی در کنار پاپ به این کار اقدام میکنند. چرا که میخواهند بحث فرهنگی بودن قضیه را هم با خود داشته باشند و مدعی کار فرهنگی شوند. من به ملی بودن این مسایل اعتقاد دارم به همین دلیل میگویم به شرکتی مثل سامسونگ چه ارتباطی دارد که بخواهد در این زمینه اسپانسر شود؟ اینگونه شرکتها معمولا استفاده ابزاری خودشان را میکنند و از این راه برای خود در آمد دارند.
عبایی نیز تعریف پاپ را تعریف ناکاملی دانسته و گفت: ما هنوز در تعریف از موسیقی پاپ به معنای واقعی مشکل داریم. حال این پای به مجاز و غیر مجاز هم که تبدیل شود قضیه قز بالا قوز میشود. هیچ وقت کسی نیامده با این دید به موسیقی نگا کند که چه کنیم که موسیقی ایرانی هر چه بیشتر شناخته شود.
علیشاپور اما نظر خود را در این زمینه اینگونه بیان کرد: چچطور است که به جایی رسیدهایم که موسیقی آهنگسازان بزرگی مثل واروژان و اسفندیار منفردزاده در دسته موسیقی غیر مجاز جای میگیرد و موسیقی آقای ایکس که الف و ی موسیقی را نمیشناسد، در جایگاه موسیقی مجاز؟ من معتقدم موسیقی نباید مجاز و غیر مجاز داشته باشد. من میگویم موسیقی ذاتا چیزی نیست که بخواهی برایش اینگونه دسته بندیها را قائل شوی. موسیقی پاپ خودش یک جریاتن است و مردم ان را خوب گوش میکنند. چرا باید جلوی آن را بگیریم؟
علیشاپور در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که تاثیر خلاقیت در ارتباط گیری با مخاطب را جویا شده بود، گفت: من با خلاقانه بودن یک اثر مشکلی ندارم اما میگویم مثلا شرکتی مثل سامسونگ چرا برای غیر استثناها سرمایه گذاری نمیکند و فقط با خوانندگان خاصی کار میکند؟ چون از طریق آنها کسب درآمد میکند. همین گروه رستاک سالهای سال تلاش کرد و زحمت کشید تا امروزه بتواند بهره برداری کند. اما هر کی از بیرون به قضیه نگاه میکند فکر میکند رستاک ره صد ساله را یک شبه طی کرده است. این گروه مرارتهای زیادی کشید. خیلی به دنبال اسپانسر بود و کلی تمرین کرد. ۵-۶ سال مدام کار کرد و زحمت کشید.
مثلا همین بحث دعوت از کریس دبرگ! شما شاید ندانید چه مرارتهایی برای حضور ایشان کشیده شد! اما ما بهتر میدانیم که رفع موانع در موسیقی کار چندان راحتی نیست. یا بر فرض دعوت گروه موسیقی از اندونزی که در شب کنسرت از اجرای کنسرت بازماند، چه مسایلی را با خود به همراه دارد. ما فقط یک طرف قضیه را میبینیم و توجهی به دیگر وجوه ان نداریم. گاهی از فیلترهایی باید بگذریم که هیچ جای قانون ثبت نشدهاند. مشکل یکی دوتا نیست که بشود به راحتی آنها را رفع کردف ما با کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم. کار ما باید از جایی مثل ارگانهای دولتی حمایت شود که داعیهاش را دارد. باید از ملیت ایرانی و ایران حمایت شود. اما متاسفانه این کار هزینه بر است و ایران مثل کشوری همچون شوروی نیست که دولت خود را موظف بداند تا از هنر و بخصوص موسیقی مایت جدی کند.
وی ادامه داد: موسیقی در ایران برای کسی مهم نیست. اگر هم مهم باشد برای یک سری افراد خاص اهمیت دارد و بس! ما توقع نداریم که همهمردم بیایند و موسیقی ما را گوش کنند. چرا که هر موسیقی طرفدار خودش را دارد. ما به عنووان هنرمند با یک سری انسان طرف هستیم که حامل فرهنگ نلی هستند و هویت ساز هستند. قاعدتا در این میان باید توفیری باشد. باید خیلی زحمت کشید تا اتفاقی که میخواهد بیافتد، بیافتد!
شاید ما هم برای خود ضوابطی داریم. از کجا میدانید که یک گروه دچار چه مشکلهایی بوده است؟ و مثلا فلان گروه چه باجهایی داده است که ما به هیچ وجه به دادن این باجها تن نمیدهیم. شاید واقعا ما نخواهیم این باجها را بدهیم. خیلی شرایط باید دست به دست هم بدهند تا همه چیز برای ما مهیا شود.
وی در پایان گفت: خیلی کارها میشود کرد. من روی کاغذ از سال ۷۶ خواننده تلویزیون هستم. خیلی از دوستان آن موقع نبوند. من نمیگویم هر جور که من نگاه میکنم همه آنجور نگاه کنند. ولی این نگاه به فرهنگ قومی، وابسته به همه است و در عین حال وابسته به کسی نیست. من به خواننده سالاری و نوازنده سالاری و کلا سالار بودن در حوزه موسیقی اعتقادی ندارم ولی به موسیقی سالاری معتقدم. گفتنی است که کنسرت گروه مهربانی کنسرت گروه مهربانی طی روزهای ۲۴ و ۲۵ شهریور ۹۰ راس ساعت ۲۱ درتالار اندیشه حوزه هنری، خیابان حافظ ابتدای خیابان سمیه برگزار میشود.
عوامل اجرایی گروه مهربانی متشکل از افراد زیر است:
خواننده: حسین علیشاپور
سرپرست گروه: سلمان سالک
آهنگسازی و تنظیم: آواز بیات اصفهان احسان عبایی، آواز دشتی سلمان سالک
اعضای گروه به ترتیب حروف الفبا
فرهاد ابراهیم خانی: نی
حمیدرضا آفریده: کمانچه
امیر رحمانی: سنتور
مهدی رنگین کمان: تمبک
محمدباقر زینالی: بربط
سلمان سالک: تار
مهیار طهماسبی: قیچک باس
شیدا عبادت دوست: کمانچه
احسان عبایی: تار
شیما (گلاره) عبداللهپور: قیچک و کمانچه آلتو
فرزانه فروزش: تارباس
بامداد ملکی: دف، دایره و دوایر کوکی
محل فروش بلیت:
- خانه کتاب شهر آراء: ۶۶۹۰۱۲۷۰- ۶۶۹۰۱۲۷۲
- سیاه و سفید: ۶۶۹۷۱۶۰۳
- ققنوس: ۲۲۷۲۸۰۰۷ - ۲۲۷۳۸۰۰۷
- آوای مهربانی: ۸۸۷۴۰۷۶۹ - ۸۸۷۴۴۳۰۳
فروشگاه آوای خانه (خانه موسیقی) ساختمان فاطمی: تهران، انتهای خیابان دکترفاطمی، نبش جمالزاده، شماره ۲۷۰
تلفن: ۶۶۵۷۶۲۲۳
وب سایت کنسرت www. 1concert.
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 20 شهریور 1390 - 00:00
دیدگاهها
واقعا باید قدر این هنرمندان عزیز رو دونست...کسانی مثل آقای علیشاپور و آقای عبایی سالهاست که زحمت کشیدند و تازه دارند نتیجه میبینند و این تازه نتیجه گرفتن از تلاش زیاد آنان و عدم همکاری سایر ارگانهای ذیربطه که قدر این چنین هنرمندانی رو نمیدونن--به هر حال خدا قوت به همشون میگم
افزودن یک دیدگاه جدید