درباره گروه رستاک در گفتوگو با سیامک سپهری، سرپرست گروه؛
موسیقی ما عین سینمای لوکبسون است
موسیقی ما - مرجان صائبی: در روزهایی که انواع و اقسام موسیقیهای غیراصیل وگاه سبک بخش عمدهای از سلیقه شنیداری جوانان را تشکیل داده، یک گروه موسیقی با رویکرد به موسیقی محلی ایرانی و با نوای تار و تنبور و گویشهای مختلف این سرزمین قطعاتی را تنظیم و اجرا کرده که نه تنها مورد توجه مخاطبان خاص قرار گرفته بلکه مخاطب انبوه به دست آورده است. به بهانه کنسرتهای اخیرگروه رستاک گفتوگویی انجام دادیم با سیامک سپهری سرپرست گروه، که برخلاف خیلی از گروههای دیگر نه به دنبال چهره شدن هستند و نه یک گروه خواننده محور، و این را نقطه قوت خودشان میدانند که کسی اسم اعضای گروه را نمیداند و همه، گروه رستاک را میشناسند.
بخش بعدی هم ملودی موسیقیهای محلی است که خیلی کوتاه هستند و در تکرار ملودیها حالت ایجاد میکنند و به لحاظ موسیقایی در اکثر مواقع المانهایی که برای بسط و گسترش یک قطعه موسیقی نیاز داریم در آنها وجود ندارد و یک ملودی ساده است حالا تزییناتی در تکرار دارد (در اجرای اورژینال) مثلا زمانش طولانیتر میشود تا اثر بخشتر شود. ما یک ملودی کوتاه را باید طوری بسط دهیم که ملودی ثابت و سالم باقی بماند.
این موسیقیها بعضا ریتمهای پیچیدهای دارند که برای مخاطب عام قابل هضم نیست یعنی خیلی سریع نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند. چون ریتم اولین بخش موسیقی است که جلب توجه میکند و باعث میشود مخاطب با آن همذاتپنداری کند. اما موسیقیهای کردی که ملودی سادهای دارند و پرتحرک هستند خیلی راحت با مخاطب غیرایرانی ارتباط برقرار میکنند.
- وقتی یک کار جدی را شروع میکنید. طبعا رویایی برای آینده دارید و یک دورنمای کلی برای خودتان ترسیم میکنید، با توجه به شرایط جامعه و جوانها، جایگاه امروز رستاک به عنوان یک گروه مطرح و موفق در خانواده موسیقی ایران تا چه حدی برای شما قابل پیشبینی بود؟
- در واقع بهتر است بگوییم خیلی فراتر از انتظار بود.
- مخصوصا در دورهای که گرایش جوانان به موسیقیهای غیراصیل بیشتر است این موسیقی که تا حدود زیادی به موسیقی جدی مربوط میشود، موفق شد قشرهای مختلفی ازجمله جوانان راجذب کند.
- حالا این فراتر از انتظار بودن برای شما چه حسی دارد؟ خوشحالید، احساس نگرانی میکنید یا احیانا مغرور شدهاید؟
- در ادامه راه چه تصمیمی دارید؟ آیا میخواهید موسیقی ملیتهای دیگری را بخوانید یا تنوع و نوآوری در خود آهنگها و تنظیمات انجام دهید؟
- به نظر شما موسیقی محلی این فضا را دارد تا به صورت جدیتری به آن بپردازید؟ و آثار عمیقتری تولید کنید؟
- منظورم صرفا فعالیتهای موسیقایی گروه رستاک است.
- بین موسیقی فرهنگهایی که شما کار کردید کدامیک از لحاظ موسیقایی غنیتر است؟
- شما ملودی هرمنطقه رابرچه مبنایی انتخاب میکنید؟
- فکر میکنم نقطه عطف یا به اصطلاح رنسانس کار شما همینجا بود؟
- بهترین اتفاق هم برای شما افتاد. با پیشینهای که در آلبوم رنگوارههای کهن داشتید، که یک موسیقی جدی و منسجم بود، شاید اگر اول (همه اقوام من) را کار کرده بودید تا این حد جدی گرفته نمیشد اما با رنگوارههای کهن نشان دادید میتوانید خیلی کلاسیک و جدی کار کنید و موفقیت همه اقوام من بیشتر به همین خاطر بود.
- نظر آقای پژمان راجع به کار شما چه بود؟
- مثل محمدرضا درویشی؟
- خانواده کامکارها به کنسرت شما آمدند؟
- نظرشان راجع به کار شما چه بود؟
- بعد از انتخاب آهنگ بر مبنای مخاطب اعم از عام یا خاص، چه تغییراتی در آهنگ ایجاد میکنید؟
- آیا تغییراتی که ایجاد میکنید برای جلب مخاطب عام است؟
- شما به دو بخش عمده که ساختار کار را تشکیل میدهد دست نمیزنید، یکی شعر و دیگری ملودی کلی کار که به صورت مونوتون است و احتمالا شما گسترشش میدهید قاعدتا از آن فرهنگها هم فیدبک منفی نمیگیرید.
بخش بعدی هم ملودی موسیقیهای محلی است که خیلی کوتاه هستند و در تکرار ملودیها حالت ایجاد میکنند و به لحاظ موسیقایی در اکثر مواقع المانهایی که برای بسط و گسترش یک قطعه موسیقی نیاز داریم در آنها وجود ندارد و یک ملودی ساده است حالا تزییناتی در تکرار دارد (در اجرای اورژینال) مثلا زمانش طولانیتر میشود تا اثر بخشتر شود. ما یک ملودی کوتاه را باید طوری بسط دهیم که ملودی ثابت و سالم باقی بماند.
- خوانندههای گروه برای اجرای لهجههای مختلف چه کار میکنند؟
- سعی میکنید لهجه کاملا مطابق باشد؟
- چقدر هم آذری را خوب اجرا کرده بودید.
- با توجه به اینکه فیزیک صوت فرهنگهای مختلف با هم متمایز است، یعنی جنس صدای کسی که آذری میخواند، با جنس صدای کسی که کردی میخواند، یکی نیست و اینکه شما دو خواننده دارید لطمه به این بخش اثر نمیزند؟
- ما تلاش میکنیم برای نزدیکتر شدن جنس صدا به اثر اورژینال مثلا فرزاد به قطعه آذری از نظر لهجه مسلط است اما جنس صدای بهزاد برای آذری مناسبتر است.
این موسیقیها بعضا ریتمهای پیچیدهای دارند که برای مخاطب عام قابل هضم نیست یعنی خیلی سریع نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند. چون ریتم اولین بخش موسیقی است که جلب توجه میکند و باعث میشود مخاطب با آن همذاتپنداری کند. اما موسیقیهای کردی که ملودی سادهای دارند و پرتحرک هستند خیلی راحت با مخاطب غیرایرانی ارتباط برقرار میکنند.
- پس به نظر شما موسیقی کردی این پتانسیل را دارد؟
- به غیراز ارایه و معرفی موسیقی فرهنگهای مختلف ایرانی، دغدغه شما از تشکیل گروه رستاک چه بود؟
- ما خیلی شاهد تشکیل گروهها و فروپاشی آنها بودهایم، معمولا دلیل فروپاشی گروهها یکی مساله چهره شدن است و دیگری مساله مالی، شما به این نکات توجه دارید؟
- این صمیمیت گروه رستاک چقدر برمیگردد به سیامک سپهری (سرپرست گروه).
- متاسفانه گروههای ایرانی اکثرا خوانندهمحور هستند یا اینکه رییس گروه سعی میکند خودش را مطرح کند.
- طرز ادای کلمات اثر عجیبی میگذارد و باورپذیر میشود و آیا شما فکر میکنید این قابلیت را فقط کسانی که به آن زبان مسلط هستند، متوجه میشوند؟
منبع:
شرق
تاریخ انتشار : دوشنبه 15 فروردین 1390 - 00:00
دیدگاهها
به نظر من مهمترین ویژگی رستاک همین لذت بردن اعضای گروه از کارشان است. همه ما کنسرتهای زیادی را دیده ایم که نوازنده ها خیلی جدی و خشک پشت ساز می نشینند هرچند صدای سازشان دلنشین است. گروه رستاک در مجموعه همه اقوام من خنده بر لب داشتند و حرکات فیزیکی بچه ها بسیار هماهنگ با موسیقی در حال اجرا بود.
به نظر من این سر زندگی و انرژی و لذتی که در گروه موج می زند مهمترین دلیل موفقیت ایشان است هرچند که دانش موسیقی و تنظیم های زیبایی هم دارند. امیدوارم رستاک همیشه بماند.
شنیدم گروه رستاک کرمانشاهین درسته؟
واقعا کارشون عالیه
چرا مصاحبه آقای سپهری رو گذاشتید ولی عکس یه خانم دف نواز رو به جای عکس ایشان قرار دادید !
افزودن یک دیدگاه جدید