مروری بر کارنامهٔ یکسالهٔ موسیقی کلاسیک و اصیل ایران؛
خواب آشفتهٔ موسیقی!
آمن خادمی: شاید بتوان گفت که سال ۸۹؛ سال خوبی برای موسیقی بود و نبود. شاید بهترین اتفاقش راهاندازی دوبارهٔ ارکستر ملی بود. در این سال ارکستر سمفونیک تهران با رهبران میمهمان اداره شد و کنسرتهای زیادی در طی آن برگزار شد که آنچنان شوری در مخاطبان برپا نکرد. اما بعداز چهار سال کیهان کلهر دوباره در وطنش به صحنه رفت و حسین علیزاده بعداز یک غیبت سه ساله. شهرام ناظری بعداز دو سال و نیم، همایون خرم بعداز ۱۰ سال سکوت و گروه شمس بعداز دوسال. ولی از شجریان خبری نشد گویی از گرفتن مجوز در کشورش دلسرد شده و به شیخنشینها برای اجرای کنسرت پاسخ مثبت داد.
جشنواره موسیقی فجر اما بدون حضور بزرگان و در سکوت افتتاح و بعدهم به پایان رسید. بازار پاپ داغ بود و برج میلاد اغلب در تصرف پاپها بود. آلبومهای رستاک، صدای تهرون و عسرت در میان سنتیها از همه پرفروشتر بودند و در میان پاپها؛ یه خاطره از فردا، کما۳، رگ خواب و دارکوب رکوردار بودند. محمد نوری رفت و بازار انتقادها داغ بود. هرکس به فراخور سابقه؛ دولت و مدیریت سلیقهای آن در حوزهٔ موسیقی را نقد کرد.
اعضای شواری فنی ارکستر ملی اعلام کردند که بنابه علاقه به موسیقی؛ این مسئولیت را قبول کردند و اگر بعداز پنج سال دوباره ارکسترملی از هم پاشید؛ نباید عجب کرد.
هر چند ارکستر ملی و شخص فرهاد فخرالدینی نقش مهمی در معرفی خوانندههای جوان به مردم داشته اما حسین علیزاده اعلام کرد: ارکستر نباید خواننده محور باشد و آنچه که در این ارکستر اهمیت دارد؛ موسیقی سازی است؛ البته این بدان معنا نیست که ما با موسیقی آوازی مخالفت داشته باشیم اما اگر باید اجرایی هم در این زمینه باشیم؛ باید توجیه داشته باشد.
درپایان سکوت دوسالهٔ ارکستر ملی؛ این ارکستر در بیست و ششمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر به صحنه رفت؛ اما در اجرای نخست خود برخلاف وعدههای داده شده، نتوانست مخاطبان را راضی از سالن بیرون ببرد و این اجرا با اینکه در بروشورش نام بیش از ۱۶ نوازنده سازهای ایرانی را درج کرده بود؛ اما بدون آنها کارش را روی صحنه برد. شاید مهمترین نقطه ضعف ارکستر اجرای ضیف آثاری چون نینوا و بیژن و منیژه بود که همگان را به تعجب واداشت.
صهبایی؛ خود در توضیح این رفتن گفت: باتوجه به مشکلات موجود و عدم مدیریت درست در عرصهٔ هنر موسیقی تصمیم گرفتم دیگر بهعنوان رهبر فعالیت نکنم و از رهبران مهمان برای ارکستر استفاده کنیم.
بعداز رفتن صهبایی؛ سناریوی رفت و آمد رهبران به ارکستر سمفونیک آغاز شد. ابتدا شهداد روحانی آمد و گمانهزنی شد برای اینکه وی سکاندار ارکستر سمفونیک تهران باشد اما همکاری با روحانی چندان به مذاق مدیران خوش نیامد و نوبت به نازنین آقاخانی رسید هرچند حضور وی در ایران فقط به یک اجرای خصوصی منتهی شد و خبری از اجرای رسمی وی نشد و او هم رفت.
جالبترین اتفاق ارکستر سمفونیک؛ انتخاب ماتیاس گروگربود که مدیرعامل انجمن موسیقی در معرفی او گفته بود: بهدنبال سفر برخی هنرمندان برای خرید سازها به آلمان، کروگر در آن سفر به دوستان معرفی شد و بعداز بررسی در شورای ارکستر حضور ایشان بهعنوان نخستین رهبر غیرایرانی مورد تأیید قرار گرفت.
بعداز کروگر نوبت به دریک گلیسون رسید تا سکانداری ارکستر سمفونیک تهران به دست او سپرده شود اما بازهم رهبری ارکستر به شهداد روحانی سپرده شد که در جشنواره موسیقی فجر به صحنه رفت و با استقبال تماشاگرانش نیز مواجه شد.
اجرای کنسرت محمدرضا لطفی به همراه گروه سه گانه شیدا در خرداد یکی از اتفاقات مهم ۸۹ بود. این گروه تیرماه در شیراز هم به صحنه رفت.
شهرام ناظری هم بعداز دو سال و نیم اواخر اسفند با گروه شاهنامهخوانی در تهران و اصفهان به صحنه رفت و لوح سپاس بنیاد فردوسی را هم دریافت کرد.
اجرای کنسرت همایون خرم بعداز ۱۰ سال بدون خواننده نیز با استقبال مواجه شد.
اجرای گروه موسیقی شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری یکی دیگر از برنامههای مهم سالجاری بود که خوانندگی علیرضا قربانی را برای سیامین سال تاسیس گروه شمس همراه داشت اگرچه این گروه شب دوم اجرای خود را درغیاب تهمورس پورناظری که در سخنانش یادی از جعفر پناهی کرده بود؛ پشت سر گذاشت.
کیهان کلهر هم امسال با صدای حمید نوربخش برنامهٔ همنوازان کلهر را در تهران، شیرای، اصفهاو و کرمان در تیرماه اجرا کرد. کلهر پس از جدایی از محمدرضا شجریان آخرین بار در گروه اساتید به اتفاق حسین حسین علیزاده در سال ۸۴ در ایران به صحنه رفته بود. بعدهم گروه اساتید ازهم پاشید.
تورکنسرت دونوازی حسین علیزاده به همراه مجید خلج در شش شهر ایران از دیگر وقایع مهم سال ۸۹ بود. این تور از ۲۸ بهمن از قزوین آغاز شده و قرار است ۲۶ فروردین سال ۹۰ در تهران پایان یابد.
از دیگر اجراهای سالجاری؛ اجرای گروه کامکار بعداز دوسال در شهریور بود اما نتوانست رضایت مخاطبان را به دست آورد درحالیکه قطعات کردی؛ تنها نقطه قوت کنسرت برشمرده شد.
همایون شجریان هم با گروه موسیقی حصار به آهنگسازی علی قمصری در تهران به صحنه رفت.
از دیگر کنسرتهای سال؛ اجرای پروژهٔ موسیقی سیمرغ بود که آهنگساز آن حمید متبسم و خوانندهٔ آن همایون شجریان بود. رهبری این ارکستر با محمدرضا درویشی بود هرچند برای ضبط این اثر میان متبسم و درویشی اختلاف افتاد و درویشی از پروژه کنار کشید و اعلام کرد هرآنچه در این اجرا مروبط به وی است را حذف کنند.
برنامهٔ موسیقی گروه موسیقی قمر با خوانندگی سالار عقیلی نیز در پاییز برگزار شد.
آندره آروزمانیان نیز یکی دیگر از درگذشتگان بود که خرداد ماه ملودی مرگ را نواخت.
مرگ برخی چهرههای برتر محلی نیز ازجمله وقایع تلخ امسال بود: غلامعلی نینواز (نوازندهٔ برجسته سرنا در اثر سانحهٔ رانندگی در جاده تربتجام باخرز در استان خراسان رضوی)، علی آبچوری (بهدلیل بیماری هپاتیت ب)، رضا سقایی (خوانندهٔ دیار لرستان و قطعهٔ معروف «دایه دایه وقت جنگه») و اولین باغچهبان (از بنیانگذاران اپرای ایران و متولد ۱۳۰۷ و همسر مرحوم ثمین باغچهبان بود که شاگردان زیادی را نیز تربیت کرده بود) ازجمله مرگهای مهم امسال بود.
سال گذشته و در بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر ۲۵۲ گروه موسیقی از سراسر کشور برای حضور در این رویداد ثبتنام کرده بودند که شامل ۸۳ گروه سنتی، ۲۰ گروه کلاسیک، ۵۷گروه موسیقی نواحی، ۳۶ گروه پاپ، ۱۷گروه ارکسترال، ۱۰گروه آواز جمعی و ۲۹ اثر (آهنگسازی) بود اما امسال این تعداد نصف شد و تنها ۵۳ گروه آهنگسازی، ۵۲گروه کلاسیک ایرانی، ۱۴ گروه کلاسیک غیرایرانی و ۱۱ گروه آواز جمعی برای حضور در جشنواره اعلام آمادگی کردند.
در جشنوارهٔ همانطور که انتظار میرفت از حضور بزرگان موسیقی خبری نبود. هریک از گروهها به فاصله ۲۴ ساعت بعداز جشنواره درگیر کنسرت خود در قالب جداگانه بودند. در بخش بینالملل نیز تنها شش گروه حضور داشتند. گروههای شهرستانی هم نام آشنا نبودند.
جشنواره نواحی هم به بخشی جداگانه تبدیل شده و برگزاری آن به اردیبهشت سال آینده سپرده شده است.
حسین علیزاده در نشست مطبوعاتی خود که برای تور کنسرتهایش برگزار شده بود، روند گرفتن مجوز را در دورهٔ کنونی عقبافتاده ارزیابی کرد و گفت: ۴۰ سال است که در این کشور فعالیت میکنم اما برای هر اجرا باید دنبال مجوز باشم. وی همچینن گرفتن مجوز برای هنرمندانی مانند شجریان را سخیف دانست.
علیزاده با اشاره به اینکه اوضاع فعلی شوق به صحنه رفتن را از بسیاری از هنرمندان میگیرد، گفت: آیا توهین کردن به این معناست که به کسی فحش بدهند. بهنظر من؛ صدور مجوز برای کسانی که پاسبان موسیقی این مرز و بوم بودهاند؛ بزرگترین توهین به شمار میآید.
وی با تاکید بر این موضوع که جشنواره موسیقی فجر یک جشنواره هنری نیست و صرفا یک جشنواره سیاسی است؛ خاطرنشان کرد: بار هنری این جشنواره آنچنان نیست که هنرمندان این حوزه را تشویق و دلگرم کند. این جشنواره ازنظر ارزشی ضعیف است.
علیزاده با تاکید بر این موضوع که کمبودها در حوزهٔ موسیقی آنچنان زیاد است که با برگزاری یک جشنواره در طول سال جبران نمیشود، تاکید کرد: تنها روش اعتراض هنرمندان حوزه موسیقی به وضعیت موجود این است که در جشنواره شرکت نکنند.
دیگر معترضان این وضع؛ علی رهبری بود که در همه کشورهای جهان نامدار است اما جای تاسف دارد که در کشورش؛ او را راه نمیدهند و اجرایش با ارکستر زهی پارسیان را لغو میکنند.
مدیرعامل انجمن موسیقی در اینباره گفته: شخصا با علی رهبری مشکلی ندارم اما آمدن رهبری منوط به سیاستهای هنری و از دست من خارج است.
رهبری که اوضاع موسیقی را آشفته دیده بود، در انتقاد به این وضعیت گفته است: این روش بیشتر به یک قایمباشکبازی شبیه است. نمیدانم در معاونت هنری ارشاد و دفتر موسیقی چهخبر است؟ هرکس تقصیر را گردن نفر دیگری میاندازد. من اصلا این سبک را نمیپسندم و امیدوارم مسئولان دیگری که کارشان بهطور مستقیم با زندگی روزمره مرتبط است، به این شکل رفتار نکنند.
او با بیان اینکه نمیخواهم کسی در ایران فکر کند، علاقهای به برگزاری کنسرت در کشورم ندارم، ادامه داده: من چه قبل و چه بعداز انقلاب نه سیاسی بودهام و نه به دستمزد و عنوان رهبری ارکستر سمفونیک تهران علاقهای داشتهام. من بهدنبال یک یا صد کنسرت دیگر نیستم، فقط میخواهم اگر قرار باشد که برای اجرای برنامهای دیگر به کشورم نیایم، دلیلش برای دوستدارن موسیقی مشخص باشد.
امینالله رشیدی (خواننده) هم از انتشار کتابش باعنوان «ایران در رهگذر زمان» صرفنظر کرده و گفته است: میخواستم این کتاب را به دوستانم علی تجویدی، پرویز یاحقی، پرویز مشکاتیان و... تقدیم کنم اما عمرشان کفاف نداد. حالا میترسم عمر خودم نیز به سرآید و آرزوی چاپ این کتاب را به گور ببرم.
کیوان ساکت هم مثل بسیاری دیگر از هنرمندان از بازار و سیاستهای موسیقی گلهمند بوده و اعلام کرد؛ تضمینی برای اجرای کنسرت در ایران وجود ندارد.
پرچمداران داعیه افزایش قیمت سیدیهای موسیقی، انتشارات آوایخورشید، موسسه گلچین آوایشرق، ماهور، هرمس، رهگذر هفتاقلیم و نیداوود بههمراه آوای باربد بودند.
مدیر موسسه فرهنگی ـ هنری گلچنین آوایشرق گفت: بهظاهر هزار تومان به قیمت هر سیدی اضافه شده اما این پول اندک، سه راس یک مثلث یعنی تولید، توزیع و نشر موسیقی را پوشش میدهد.
مدیر انتشارات آوای خورشید گفت: ازآنجا که هزینههای تولید سیدیهای موسیقی همچون کاغذ، استودیو، نوازنده، کارخانه تولید سیدی و... بالا رفته است، تصمیم گرفتیم از اول تیرماه؛ قیمت تولیدات خود را برای جبران هزینهها؛ اندکی افزایش دهیم.
مدیر انتشارات هرمس گفت: اگر قیمتهایمان را افزایش ندهیم باید در انتشاراتمان را ببندیم و به فکر شغل دیگری باشیم.
مدیر برنامههای محمدرضا شجریان گفت: قبلا پروسه گرفتن مجوز در بدبینانهترین حالت؛ یک تا دو ماه طول میکشید اما امروز یک سال است که برای مجوز یک آلبوم که قطعات آن پیش از این در وزارت کشور روی صحنه اجرا شده، اقدام کردهایم با این حال بیثمر بوده است. با اوصافی که برای دریافت مجوز برای آلبومهای استاد شجریان پیش روی ما نهاده شده، ما مجبوریم آثارمان را در خارج از کشور منتشر کنیم و حق کپی رایت آن را نیز دریافت کنیم.
اما آلبوم متفاوت «سفر عسرت» شهرام ناظری بالاخره منتشر شد و انتظار هواداران ناظری به سررسید. این آلبوم بعداز ۴ سال وقفه منتشر شد.
آلبوم شب جدایی با صدای همایون شجریان نیز جزو پرفروشها بود.
از دیگر آلبومهای پرفروش میتوان به آلبوم گروه موسیقی رستاک و «صدای تهرون» با صدای مرتضی احمدی، «خستهام از این کویر» اثر شیدا، «آفتابهای همیشه» با صدای آیدا شاملو، سالار عقیلی با آلبومهای عشق دیرین، هوای آفتاب، باده نوشین، علیرضا قربانی با آلبوم جلوه گل، پریچهره به آهنگسازی پیمان خازنی و خوانندگی سینا سرلک و فرزند ایران به آهنگسازی حمید بهروزینیا اشاره کرد.
درمیان پاپها نیز کما به خوانندگی حمید عسگری، حریص با صدای محسن چاووشی، دارکوب با صدای حامد بهداد و مهران مدیری، ساعت ۲۵ به خوانندگی رضا یزدانی، یه خاطره از فردا با صدای احسان خواجهامیری، حس از پیام صالحی، رگ خواب با صدای محسن یگانه، اثیر با صدای علیرضا قمیشی، باید به تو بگردم از خشایار اعتمادی از پرفروشها بودهاند.
جشنواره موسیقی فجر اما بدون حضور بزرگان و در سکوت افتتاح و بعدهم به پایان رسید. بازار پاپ داغ بود و برج میلاد اغلب در تصرف پاپها بود. آلبومهای رستاک، صدای تهرون و عسرت در میان سنتیها از همه پرفروشتر بودند و در میان پاپها؛ یه خاطره از فردا، کما۳، رگ خواب و دارکوب رکوردار بودند. محمد نوری رفت و بازار انتقادها داغ بود. هرکس به فراخور سابقه؛ دولت و مدیریت سلیقهای آن در حوزهٔ موسیقی را نقد کرد.
- ارکستر ملی
اعضای شواری فنی ارکستر ملی اعلام کردند که بنابه علاقه به موسیقی؛ این مسئولیت را قبول کردند و اگر بعداز پنج سال دوباره ارکسترملی از هم پاشید؛ نباید عجب کرد.
هر چند ارکستر ملی و شخص فرهاد فخرالدینی نقش مهمی در معرفی خوانندههای جوان به مردم داشته اما حسین علیزاده اعلام کرد: ارکستر نباید خواننده محور باشد و آنچه که در این ارکستر اهمیت دارد؛ موسیقی سازی است؛ البته این بدان معنا نیست که ما با موسیقی آوازی مخالفت داشته باشیم اما اگر باید اجرایی هم در این زمینه باشیم؛ باید توجیه داشته باشد.
درپایان سکوت دوسالهٔ ارکستر ملی؛ این ارکستر در بیست و ششمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر به صحنه رفت؛ اما در اجرای نخست خود برخلاف وعدههای داده شده، نتوانست مخاطبان را راضی از سالن بیرون ببرد و این اجرا با اینکه در بروشورش نام بیش از ۱۶ نوازنده سازهای ایرانی را درج کرده بود؛ اما بدون آنها کارش را روی صحنه برد. شاید مهمترین نقطه ضعف ارکستر اجرای ضیف آثاری چون نینوا و بیژن و منیژه بود که همگان را به تعجب واداشت.
- ارکستر سمفونیک تهران
صهبایی؛ خود در توضیح این رفتن گفت: باتوجه به مشکلات موجود و عدم مدیریت درست در عرصهٔ هنر موسیقی تصمیم گرفتم دیگر بهعنوان رهبر فعالیت نکنم و از رهبران مهمان برای ارکستر استفاده کنیم.
بعداز رفتن صهبایی؛ سناریوی رفت و آمد رهبران به ارکستر سمفونیک آغاز شد. ابتدا شهداد روحانی آمد و گمانهزنی شد برای اینکه وی سکاندار ارکستر سمفونیک تهران باشد اما همکاری با روحانی چندان به مذاق مدیران خوش نیامد و نوبت به نازنین آقاخانی رسید هرچند حضور وی در ایران فقط به یک اجرای خصوصی منتهی شد و خبری از اجرای رسمی وی نشد و او هم رفت.
جالبترین اتفاق ارکستر سمفونیک؛ انتخاب ماتیاس گروگربود که مدیرعامل انجمن موسیقی در معرفی او گفته بود: بهدنبال سفر برخی هنرمندان برای خرید سازها به آلمان، کروگر در آن سفر به دوستان معرفی شد و بعداز بررسی در شورای ارکستر حضور ایشان بهعنوان نخستین رهبر غیرایرانی مورد تأیید قرار گرفت.
بعداز کروگر نوبت به دریک گلیسون رسید تا سکانداری ارکستر سمفونیک تهران به دست او سپرده شود اما بازهم رهبری ارکستر به شهداد روحانی سپرده شد که در جشنواره موسیقی فجر به صحنه رفت و با استقبال تماشاگرانش نیز مواجه شد.
- کنسرتهای موسیقی ایرانی
اجرای کنسرت محمدرضا لطفی به همراه گروه سه گانه شیدا در خرداد یکی از اتفاقات مهم ۸۹ بود. این گروه تیرماه در شیراز هم به صحنه رفت.
شهرام ناظری هم بعداز دو سال و نیم اواخر اسفند با گروه شاهنامهخوانی در تهران و اصفهان به صحنه رفت و لوح سپاس بنیاد فردوسی را هم دریافت کرد.
اجرای کنسرت همایون خرم بعداز ۱۰ سال بدون خواننده نیز با استقبال مواجه شد.
اجرای گروه موسیقی شمس به سرپرستی کیخسرو پورناظری یکی دیگر از برنامههای مهم سالجاری بود که خوانندگی علیرضا قربانی را برای سیامین سال تاسیس گروه شمس همراه داشت اگرچه این گروه شب دوم اجرای خود را درغیاب تهمورس پورناظری که در سخنانش یادی از جعفر پناهی کرده بود؛ پشت سر گذاشت.
کیهان کلهر هم امسال با صدای حمید نوربخش برنامهٔ همنوازان کلهر را در تهران، شیرای، اصفهاو و کرمان در تیرماه اجرا کرد. کلهر پس از جدایی از محمدرضا شجریان آخرین بار در گروه اساتید به اتفاق حسین حسین علیزاده در سال ۸۴ در ایران به صحنه رفته بود. بعدهم گروه اساتید ازهم پاشید.
تورکنسرت دونوازی حسین علیزاده به همراه مجید خلج در شش شهر ایران از دیگر وقایع مهم سال ۸۹ بود. این تور از ۲۸ بهمن از قزوین آغاز شده و قرار است ۲۶ فروردین سال ۹۰ در تهران پایان یابد.
از دیگر اجراهای سالجاری؛ اجرای گروه کامکار بعداز دوسال در شهریور بود اما نتوانست رضایت مخاطبان را به دست آورد درحالیکه قطعات کردی؛ تنها نقطه قوت کنسرت برشمرده شد.
همایون شجریان هم با گروه موسیقی حصار به آهنگسازی علی قمصری در تهران به صحنه رفت.
از دیگر کنسرتهای سال؛ اجرای پروژهٔ موسیقی سیمرغ بود که آهنگساز آن حمید متبسم و خوانندهٔ آن همایون شجریان بود. رهبری این ارکستر با محمدرضا درویشی بود هرچند برای ضبط این اثر میان متبسم و درویشی اختلاف افتاد و درویشی از پروژه کنار کشید و اعلام کرد هرآنچه در این اجرا مروبط به وی است را حذف کنند.
برنامهٔ موسیقی گروه موسیقی قمر با خوانندگی سالار عقیلی نیز در پاییز برگزار شد.
- درگذشتهها
آندره آروزمانیان نیز یکی دیگر از درگذشتگان بود که خرداد ماه ملودی مرگ را نواخت.
مرگ برخی چهرههای برتر محلی نیز ازجمله وقایع تلخ امسال بود: غلامعلی نینواز (نوازندهٔ برجسته سرنا در اثر سانحهٔ رانندگی در جاده تربتجام باخرز در استان خراسان رضوی)، علی آبچوری (بهدلیل بیماری هپاتیت ب)، رضا سقایی (خوانندهٔ دیار لرستان و قطعهٔ معروف «دایه دایه وقت جنگه») و اولین باغچهبان (از بنیانگذاران اپرای ایران و متولد ۱۳۰۷ و همسر مرحوم ثمین باغچهبان بود که شاگردان زیادی را نیز تربیت کرده بود) ازجمله مرگهای مهم امسال بود.
- جشن خانهموسیقی
- جشنواره موسیقی فجر
سال گذشته و در بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر ۲۵۲ گروه موسیقی از سراسر کشور برای حضور در این رویداد ثبتنام کرده بودند که شامل ۸۳ گروه سنتی، ۲۰ گروه کلاسیک، ۵۷گروه موسیقی نواحی، ۳۶ گروه پاپ، ۱۷گروه ارکسترال، ۱۰گروه آواز جمعی و ۲۹ اثر (آهنگسازی) بود اما امسال این تعداد نصف شد و تنها ۵۳ گروه آهنگسازی، ۵۲گروه کلاسیک ایرانی، ۱۴ گروه کلاسیک غیرایرانی و ۱۱ گروه آواز جمعی برای حضور در جشنواره اعلام آمادگی کردند.
در جشنوارهٔ همانطور که انتظار میرفت از حضور بزرگان موسیقی خبری نبود. هریک از گروهها به فاصله ۲۴ ساعت بعداز جشنواره درگیر کنسرت خود در قالب جداگانه بودند. در بخش بینالملل نیز تنها شش گروه حضور داشتند. گروههای شهرستانی هم نام آشنا نبودند.
جشنواره نواحی هم به بخشی جداگانه تبدیل شده و برگزاری آن به اردیبهشت سال آینده سپرده شده است.
- انتقادهای سال ۸۹
حسین علیزاده در نشست مطبوعاتی خود که برای تور کنسرتهایش برگزار شده بود، روند گرفتن مجوز را در دورهٔ کنونی عقبافتاده ارزیابی کرد و گفت: ۴۰ سال است که در این کشور فعالیت میکنم اما برای هر اجرا باید دنبال مجوز باشم. وی همچینن گرفتن مجوز برای هنرمندانی مانند شجریان را سخیف دانست.
علیزاده با اشاره به اینکه اوضاع فعلی شوق به صحنه رفتن را از بسیاری از هنرمندان میگیرد، گفت: آیا توهین کردن به این معناست که به کسی فحش بدهند. بهنظر من؛ صدور مجوز برای کسانی که پاسبان موسیقی این مرز و بوم بودهاند؛ بزرگترین توهین به شمار میآید.
وی با تاکید بر این موضوع که جشنواره موسیقی فجر یک جشنواره هنری نیست و صرفا یک جشنواره سیاسی است؛ خاطرنشان کرد: بار هنری این جشنواره آنچنان نیست که هنرمندان این حوزه را تشویق و دلگرم کند. این جشنواره ازنظر ارزشی ضعیف است.
علیزاده با تاکید بر این موضوع که کمبودها در حوزهٔ موسیقی آنچنان زیاد است که با برگزاری یک جشنواره در طول سال جبران نمیشود، تاکید کرد: تنها روش اعتراض هنرمندان حوزه موسیقی به وضعیت موجود این است که در جشنواره شرکت نکنند.
دیگر معترضان این وضع؛ علی رهبری بود که در همه کشورهای جهان نامدار است اما جای تاسف دارد که در کشورش؛ او را راه نمیدهند و اجرایش با ارکستر زهی پارسیان را لغو میکنند.
مدیرعامل انجمن موسیقی در اینباره گفته: شخصا با علی رهبری مشکلی ندارم اما آمدن رهبری منوط به سیاستهای هنری و از دست من خارج است.
رهبری که اوضاع موسیقی را آشفته دیده بود، در انتقاد به این وضعیت گفته است: این روش بیشتر به یک قایمباشکبازی شبیه است. نمیدانم در معاونت هنری ارشاد و دفتر موسیقی چهخبر است؟ هرکس تقصیر را گردن نفر دیگری میاندازد. من اصلا این سبک را نمیپسندم و امیدوارم مسئولان دیگری که کارشان بهطور مستقیم با زندگی روزمره مرتبط است، به این شکل رفتار نکنند.
او با بیان اینکه نمیخواهم کسی در ایران فکر کند، علاقهای به برگزاری کنسرت در کشورم ندارم، ادامه داده: من چه قبل و چه بعداز انقلاب نه سیاسی بودهام و نه به دستمزد و عنوان رهبری ارکستر سمفونیک تهران علاقهای داشتهام. من بهدنبال یک یا صد کنسرت دیگر نیستم، فقط میخواهم اگر قرار باشد که برای اجرای برنامهای دیگر به کشورم نیایم، دلیلش برای دوستدارن موسیقی مشخص باشد.
امینالله رشیدی (خواننده) هم از انتشار کتابش باعنوان «ایران در رهگذر زمان» صرفنظر کرده و گفته است: میخواستم این کتاب را به دوستانم علی تجویدی، پرویز یاحقی، پرویز مشکاتیان و... تقدیم کنم اما عمرشان کفاف نداد. حالا میترسم عمر خودم نیز به سرآید و آرزوی چاپ این کتاب را به گور ببرم.
کیوان ساکت هم مثل بسیاری دیگر از هنرمندان از بازار و سیاستهای موسیقی گلهمند بوده و اعلام کرد؛ تضمینی برای اجرای کنسرت در ایران وجود ندارد.
- موسیقی گران شد
پرچمداران داعیه افزایش قیمت سیدیهای موسیقی، انتشارات آوایخورشید، موسسه گلچین آوایشرق، ماهور، هرمس، رهگذر هفتاقلیم و نیداوود بههمراه آوای باربد بودند.
مدیر موسسه فرهنگی ـ هنری گلچنین آوایشرق گفت: بهظاهر هزار تومان به قیمت هر سیدی اضافه شده اما این پول اندک، سه راس یک مثلث یعنی تولید، توزیع و نشر موسیقی را پوشش میدهد.
مدیر انتشارات آوای خورشید گفت: ازآنجا که هزینههای تولید سیدیهای موسیقی همچون کاغذ، استودیو، نوازنده، کارخانه تولید سیدی و... بالا رفته است، تصمیم گرفتیم از اول تیرماه؛ قیمت تولیدات خود را برای جبران هزینهها؛ اندکی افزایش دهیم.
مدیر انتشارات هرمس گفت: اگر قیمتهایمان را افزایش ندهیم باید در انتشاراتمان را ببندیم و به فکر شغل دیگری باشیم.
- آلبومها
مدیر برنامههای محمدرضا شجریان گفت: قبلا پروسه گرفتن مجوز در بدبینانهترین حالت؛ یک تا دو ماه طول میکشید اما امروز یک سال است که برای مجوز یک آلبوم که قطعات آن پیش از این در وزارت کشور روی صحنه اجرا شده، اقدام کردهایم با این حال بیثمر بوده است. با اوصافی که برای دریافت مجوز برای آلبومهای استاد شجریان پیش روی ما نهاده شده، ما مجبوریم آثارمان را در خارج از کشور منتشر کنیم و حق کپی رایت آن را نیز دریافت کنیم.
اما آلبوم متفاوت «سفر عسرت» شهرام ناظری بالاخره منتشر شد و انتظار هواداران ناظری به سررسید. این آلبوم بعداز ۴ سال وقفه منتشر شد.
آلبوم شب جدایی با صدای همایون شجریان نیز جزو پرفروشها بود.
از دیگر آلبومهای پرفروش میتوان به آلبوم گروه موسیقی رستاک و «صدای تهرون» با صدای مرتضی احمدی، «خستهام از این کویر» اثر شیدا، «آفتابهای همیشه» با صدای آیدا شاملو، سالار عقیلی با آلبومهای عشق دیرین، هوای آفتاب، باده نوشین، علیرضا قربانی با آلبوم جلوه گل، پریچهره به آهنگسازی پیمان خازنی و خوانندگی سینا سرلک و فرزند ایران به آهنگسازی حمید بهروزینیا اشاره کرد.
درمیان پاپها نیز کما به خوانندگی حمید عسگری، حریص با صدای محسن چاووشی، دارکوب با صدای حامد بهداد و مهران مدیری، ساعت ۲۵ به خوانندگی رضا یزدانی، یه خاطره از فردا با صدای احسان خواجهامیری، حس از پیام صالحی، رگ خواب با صدای محسن یگانه، اثیر با صدای علیرضا قمیشی، باید به تو بگردم از خشایار اعتمادی از پرفروشها بودهاند.
منبع:
ایلنا
تاریخ انتشار : پنجشنبه 26 اسفند 1389 - 00:00
دیدگاهها
شما واقعا یه سایت سیاسی هستید نه هنری چون که مثل اینکه علیرضا افتخاری رو از لیست هنرمندان موسیقی این سرزمین به کلی پاک کردین یا فقط وقتی یه انتقاد شدید ازش میشه تو سایت خبرش رو میزارید
آخه از علیرضا افتخاری چی بنویسن
مثلا امسال آلبوم خاصی منتشر کرده
کنسرت عظیمی برگزار کرده یاو....
مگه از همه نوشتن که از اوهم بنویسن
این فقط یه گزارشه
شما همه چیزو سیاسی میبینید
من واقعا از مسئولان سایت تشکر میکنم
به محمد
دوست عزیز هنرمندی که هر ماه البوم روانه بازار می کند"البته امروزه کم تر شده" این کار کمال بی توجهی به مخاطب است و انهم با تمام بی کیفیتی اثار روزی افتخاری در کنار اساتید قرار می گرفت ولی امروزه جهت خودش را به گونه ای عوض کرده البته من از نظر سیاسی نمی گم بلکه از نظر موسیقی انقدر سطح کارشان را پایین اورند که در موسیقی سنتی به نظرم جایگاهی ندارد و جای بسی افسوس دارد چون اقای افتخاری استعداد خوبی داشتند اما...
و من هم در اخر امسال از سایت موسیقی ما کمال تشکر را دارم چون یکی از فعالترین سایت های بروز در زمینه موسیقیایی و امیدوارم فعلیتشان در این زمینه پایدار باشد .
باتشکر از دوستانی که با منطق و نه از روی کینه جواب دادن ولی دقت کنید از افتخاری سه چهار ماه پیش البوم شب کوچه ها به بازار اومد ولی برید و ببینید که ایا این البوم تو لیست البوم های موسیقی ما اومده یا نه
بنده به عنوان یکی از علاقه مندان صدای افتخاری تعدادی نقد به آقای افتخاری دارم که امیدوارم خود ایشان به کلیه این انتقادها پاسخ دهند
1. آقای افتخاری شما بارها گفته اید و می گویید برای مردم میخوانید. حال به گذشته شما نگاهی می افکنیم که در آن نیلوفرانه 3 ملیون نسخه به فروش رسید، کاست هایی چون یاد استاد، امان از جدایی، تازه به تازه و غیره نیز فروش بسیار بالایی داشتند. حال سوال من از شما این است که آلبوم عاشقا سلام عاشقا درود شما چند نسخه فروخته است؟ (در حدود 120 هزار نسخه). این یعنی اینکه مردم سبک جدید خواندن شما را دوست ندارند. حال چه میشود که علیرضا افتخاری سبک قبلی خود که مورد علاقه مردم بود را رها میکند و به سبکی متفاوت روی میآورد؟ به نظر من این موضوع فقط یک دلیل دارد و آن هم این دست که افتخاری مردم را رها کرده و به عنوان یک خواننده حکومتی هر آنچه دولتمردان میخواهند را در عوض دریافتی بسیار بالا میخواند
2. یادم هست که علیرضا افتخاری در همدان برای تیم پاس خواند و بنده نیز آنجا حضور داشتم. علیرضا افتخاری چنان حرکات سبکی هنگام خواندن ترانه های مثلا شاد فریدون خوشنود انجام میداد، که بنده را به تاملی عمیق فرو برد. آیا اینکه ایشان در تمامی مجالس دولتی تعدادی ترانه را لبخوانی کند این نشان مردمی بودن است؟ آیا میتوان استنتاجی غیر از این کرد که ایشان هنر خود را برای کسب درآمد فروخته است؟ البته کسب درآمد کار بسیار خوبی است ولی نه به قیمت فروختن اصل هنر. به نظر من اگر آقای افتخاری پول میخواهد بهتر آن است که در کشورهای آمریکایی و اروپایی کنسرت بگذارند.
3. همین جدا شدن از مردم و تکیه بر نهادهای دولتی سبب گردید که ایشان آقای احمدی نژاد را روبوسی کنند. مطمئن باشید این روبوسی به خاطر احترام و از این دست حرفا نبوده و اقای افتخاری با این عمل قصد ارتقای مقام خود در نظر دولتمردان را داشته اند.
حال به اقای افتخاری پیشنهاد مینمایم به جای نامه نوشتن و درخواست کردن از نهادهای دولتی، به دامان مردم باز گردند و برای مردم ترانه ها و آوازهایی را که آنها دوست دارند را بخوانند. آقای افتخاری بنده به عنوان یک هنرجوی موسیقی شما را دوست دارنم و از شما میخواهم به رسم ادب و احترام به مردم، کار کردن برای پول را کنار گذاشته و نهاد های دولتی را رها و به آغوش مردم باز گردید. مطوئن باشد آغوش مردم همیشه پذیرای بزرگ مردان آزاده خواهد بود.
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد، ندانی که جه درد است!...
این سایت گویا برای همه ی اهل موسیقی است اما! چه راحت چشم انصاف و دیده ی وجدان را می توان روی هم گذاشت و ندید آنچه را که هست! به راحتی می توان ندید که فردی با کوله باری از موسیقی هست، می خواند، سکوت می کند و...
"موسیقی ما"، امروز نیز بگذرد...
علیرضا افتخاری عزیز هست، چه شما بخواهید، چه نخواهید...
دو آلبوم "گرفتار" و "شب کوچه ها" امسال با صدای استاد منتشر شده است.
مَه فشانَد بانگ و ...
جناب امیر حسین.افتخاری ارزش گذشته خودشه از دست داده...هم به خاطر حکومتی شدن و هم اجرای سخیف....شما چگونه لقب استادو به ایشان میدین...
افزودن یک دیدگاه جدید