
آيا خواننده همچنان سالار است؟
گروه موسيقي «شمس» 30 ساله شد
موسیقی ما - وصال ديدهور: بحث خوانندهسالاري ديرزماني است كه در موسيقي ايران مطرح است. منتقدان خوانندهسالاري در موسيقي ايران كه ديرزماني است اين بحث را مطرح ميكنند، دو دستهاند. گروه نخست معتقدند خواننده سالاري از بياخلاقي خواننده سرچشمه ميگيرد يعني خواننده به عنوان ديكتاتور در راس گروهي قرار ميگيرد و اوست كه همه چيز را تعيين ميكند اما گروه دوم منتقدان معتقدند از آنجا كه موسيقي ايران از دوران مشروطه تابهحال همواره با كلام و شعر همنشين بوده، خوانندهها هم بر همين اساس در گروهها سالاري ميكنند.
بر مبناي عقيده گروه دوم همواره توجه مخاطبان از آن رو به سمت خوانندههاست كه همه گروه در خدمت خواننده هستند اما در موسيقي ايران گروههايي هم هستند كه بر اساس موسيقي سازي عمل كردهاند و خواننده در مقامي همتراز ديگر اعضاي گروه قرار گرفته است. يكي از اين گروههاي خوشنام «شمس» است كه امسال 30ساله شد.
كيخسرو پورناظري و تهمورث پورناظري اعضاي اصلي اين گروه در كنار عليرضا قرباني ظهر چهارشنبه در موزه موسيقي ميان خبرنگاران نشستند تا از 30 سالگي خود بگويند. اگر چه عليرضا قرباني كنار پورناظريها نشسته بود تا به عنوان خواننده كنسرتهاي آينده گروه «شمس» معرفي شود اما يكي از محورهاي اصلي اين نشست درباره خوانندهسالاري بود.
تهمورث وقتي برابر پرسشهاي خبرنگاران درباره موضوع خوانندهسالاري قرار گرفت، چنين واكنش نشان داد: «امروز دوران خوانندهسالاري بهپايان رسيده است. اگر در 30 سال گذشته فقط خوانندههايي همچون شجريان و ناظري مخاطب داشتند، امروز حدود هشت خواننده مخاطب عام دارند و اين نشان ميدهد كه هر گروه براي خود خواننده و مخاطب دارد.»
تهمورث پورناظري كه به گفته خودش 40 درصد آهنگسازي قطعات كنسرت آيندهشان را عهدهدار است، درباره اينكه چرا تصميم گرفتهاند از تكخوان استفادهكنند، گفت: «در سالهاي قبل ما خواننده تكخوان نداشتيم و بيشتر كارها گروهي بود و از سال 78 تا 88 نيز شعرها به صورت همخواني اجرا ميشد اما امسال با حضور عليرضا قرباني به عنوان خواننده كاري متفاوت را تجربه خواهيم كرد.»
اما موضوع ديگري هم كه اين روزها علاقهمندان خاص خود را پيدا كرده، خوانندگي هنرپيشههاي معروف تلويزيون و سينماي عامهپسند است. در فيلمفارسيهاي پيش از انقلاب مثلا هنرپيشهاي مثل فردين هنگام كوبيدن آبگوشت آواز ميخواند اما صداي خودش نبود. ايرج خواننده قبلا آن را خوانده بود و فردين روي آن لب ميزد اما به مرور و بهويژه در سالهاي اخير لبخوانيها به كناري نهاده شد و هنرپيشگان عالم سينما آستين بالا زده و خود دست به كار خوانندگي شدند.
مثلا مواردي چون محمدرضا گلزار در اقدامي غافلگيرانه از نوازندگي گيتار و هنرپيشگي دست كشيد و به خوانندگي روي آورد. هوادارهاي تعصبياش در تبريك اين اقدام وبلاگها ساختند و پوسترها چاپ كردند. او در تازهترين اقدام خود در گفتوگويي اعلام كرده «گروهی تشکیل دادهام به نام ریزار که مخفف اسم خود گلزار است. برای اجرا با این گروه هم خوانندههایی که به صدا و شخصیتشان علاقهمندم بر اساس شرایط زمانی مناسب دعوت میکنم تا با گروه ما همراه باشند.» با اين اوصاف خواننده بودن و سالارياش آنقدر در موسيقي عامهپسند رواج دارد كه مواردي ديگر مثل مديري، بهداد و... به رغم برخورداري از درآمد و شهرت بسيار بيتوجه به سطح كيفي كار، آستين خوانندگي بالا ميزنند اما در همين حال كه چهرههاي مشهور سينما به راحتي خواننده هم ميشوند، موزيسينهاي جدي مثل تهمورث پورناظري اينگونه درباره موانع موجود سخن ميگويند: «موانع هميشه وجود دارد و بهطور كلي ما روي موانع حركت ميكنيم. اما قد موانع از قد هنرمندان در عرصه موسيقي كوتاهتر است زيرا اگر غير از اين بود، امروز موسيقياي وجود نداشت.»
بر مبناي عقيده گروه دوم همواره توجه مخاطبان از آن رو به سمت خوانندههاست كه همه گروه در خدمت خواننده هستند اما در موسيقي ايران گروههايي هم هستند كه بر اساس موسيقي سازي عمل كردهاند و خواننده در مقامي همتراز ديگر اعضاي گروه قرار گرفته است. يكي از اين گروههاي خوشنام «شمس» است كه امسال 30ساله شد.
كيخسرو پورناظري و تهمورث پورناظري اعضاي اصلي اين گروه در كنار عليرضا قرباني ظهر چهارشنبه در موزه موسيقي ميان خبرنگاران نشستند تا از 30 سالگي خود بگويند. اگر چه عليرضا قرباني كنار پورناظريها نشسته بود تا به عنوان خواننده كنسرتهاي آينده گروه «شمس» معرفي شود اما يكي از محورهاي اصلي اين نشست درباره خوانندهسالاري بود.
تهمورث وقتي برابر پرسشهاي خبرنگاران درباره موضوع خوانندهسالاري قرار گرفت، چنين واكنش نشان داد: «امروز دوران خوانندهسالاري بهپايان رسيده است. اگر در 30 سال گذشته فقط خوانندههايي همچون شجريان و ناظري مخاطب داشتند، امروز حدود هشت خواننده مخاطب عام دارند و اين نشان ميدهد كه هر گروه براي خود خواننده و مخاطب دارد.»
تهمورث پورناظري كه به گفته خودش 40 درصد آهنگسازي قطعات كنسرت آيندهشان را عهدهدار است، درباره اينكه چرا تصميم گرفتهاند از تكخوان استفادهكنند، گفت: «در سالهاي قبل ما خواننده تكخوان نداشتيم و بيشتر كارها گروهي بود و از سال 78 تا 88 نيز شعرها به صورت همخواني اجرا ميشد اما امسال با حضور عليرضا قرباني به عنوان خواننده كاري متفاوت را تجربه خواهيم كرد.»
اما موضوع ديگري هم كه اين روزها علاقهمندان خاص خود را پيدا كرده، خوانندگي هنرپيشههاي معروف تلويزيون و سينماي عامهپسند است. در فيلمفارسيهاي پيش از انقلاب مثلا هنرپيشهاي مثل فردين هنگام كوبيدن آبگوشت آواز ميخواند اما صداي خودش نبود. ايرج خواننده قبلا آن را خوانده بود و فردين روي آن لب ميزد اما به مرور و بهويژه در سالهاي اخير لبخوانيها به كناري نهاده شد و هنرپيشگان عالم سينما آستين بالا زده و خود دست به كار خوانندگي شدند.
مثلا مواردي چون محمدرضا گلزار در اقدامي غافلگيرانه از نوازندگي گيتار و هنرپيشگي دست كشيد و به خوانندگي روي آورد. هوادارهاي تعصبياش در تبريك اين اقدام وبلاگها ساختند و پوسترها چاپ كردند. او در تازهترين اقدام خود در گفتوگويي اعلام كرده «گروهی تشکیل دادهام به نام ریزار که مخفف اسم خود گلزار است. برای اجرا با این گروه هم خوانندههایی که به صدا و شخصیتشان علاقهمندم بر اساس شرایط زمانی مناسب دعوت میکنم تا با گروه ما همراه باشند.» با اين اوصاف خواننده بودن و سالارياش آنقدر در موسيقي عامهپسند رواج دارد كه مواردي ديگر مثل مديري، بهداد و... به رغم برخورداري از درآمد و شهرت بسيار بيتوجه به سطح كيفي كار، آستين خوانندگي بالا ميزنند اما در همين حال كه چهرههاي مشهور سينما به راحتي خواننده هم ميشوند، موزيسينهاي جدي مثل تهمورث پورناظري اينگونه درباره موانع موجود سخن ميگويند: «موانع هميشه وجود دارد و بهطور كلي ما روي موانع حركت ميكنيم. اما قد موانع از قد هنرمندان در عرصه موسيقي كوتاهتر است زيرا اگر غير از اين بود، امروز موسيقياي وجود نداشت.»
منبع:
تهران امروز
تاریخ انتشار : شنبه 22 آبان 1389 - 00:00
دیدگاهها
خوشبختانه مخاطبانی هم هستند که به جای عشق به چشم و ابروی نوازنده و خواننده زبان اندیشه و بیان برآمده از جان و دل نوازنده و آهنگساز را پیگیری می کنند.
استاد پورناظری پاینده باشید.
افزودن یک دیدگاه جدید