با فريدون خوشنود از «ایران، ایران» تا امروز:
موسیقی ایران پتانسیل جهانی شدن را دارد
موسیقی ما -بابك صحرایی: فريدون خشنود از نام هاي شاخص موسيقي ايران است.آهنگسازي كه ساخته هايش خاطره ساز نسل هاي مختلفي بوده است. از سرود جاويدان « ايران، ايران، ایران » تا ديگر نغمه هاي دلنشيني كه هميشه و هر زماني خوش درخشيده اند. گفته هاي فريدون خوشنود همچون موسيقي اش با آگاهي و تعهد نابي همراه است و با هم مسيري سي ساله را قدم زديم. از روزهاي خون و خروش بهمن 57 تا عشق و بهار 89. او با مهرباني و زلالي خاصی از موسيقي و دغدغه هايش گفت.گفته هايي ارزشمند كه با هم مي خوانيم.
گفتگو را مي خواهم از خاطره ساخت سرود « ايران ، ايران » شروع كنيم . اين سرود چگونه خلق شد؟
سال 57بود و انقلاب در حال شكل گرفتن بود. همه چيز در حال تغيير بود و از طرف رژيم ، اعلام حكومت نظامي شده بود. در همين زمان بود كه حضرت امام خميني فرمودند كه مردم اين حكومت نظامي را بشكنند و يكي از راه هاي مبارزاتي مردم در اين دوران به اين شكل بود كه شبها به روي پشت بام ها مي رفتند و بانگ الله اكبر سر مي دادند و يك طنين عجيب و زيبايي در شهر مي پيچيد. به خاطر دارم كه شبها همراه با صداي مردم حركت مي كردم و ملودي اي را مي ساختم و همزمان يك متني شبيه شعر را نيز براي اين ملودي به وجود آوردم كه حاوي متني به اين شكل بود كه فردا مي آيد و مشكلات اين سرزمين حل مي شود و همراه اين متن صداي رگباري نيز شنيده مي شود. در اين زمان ديگر به يك شاعر يا ترانه سراي خوب نياز داشتم كه شعر مناسبي براي اين ملودي بنويسد. آن موقع با تمام دوستان شناخته شده اين عرصه در ارتباط بودم و تنها كسي كه خيلي سريع در دسترسم قرار گرفت آقاي حسين سرفراز، بود. فضاي موسيقي را برايش توضيح دادم . به خانه من آمد و كنار پيانو نشست و من ملودي را برايش نواختم و در همان جا شعر اين سرود شكل گرفت . جناب آقاي رضا رويگري هم از دوستاني بودند كه آن دوره رابطه نزديكي با هم داشتيم و در بسياري از زمانهاي ضبط كارهايم در استوديو كنار من بودند. ايشان آن زمان در تئاتر بازي مي كرد و در هر نمايشي قطعه اي را هم مي خواند.وقتي سرود « ايران ، ايران » تكميل شد به اين نتيجه رسيدم كه هر خواننده اي مناسب اجراي آن نيست . زيرا اين سرود ، سرودي است كه متعلق به مردم ايران است و اگر توسط خواننده اي حرفه اي و شناخته شده خوانده مي شد مردم ديگر به اين سرود اعتماد نمي كردند.به همين دليل بود كه آقاي رضا رويگري را براي اجراي اين قطعه در نظر گرفتم مخصوصا كه صداي ايشان رنگ غريبي داشت و بسيار دلنشين بود.
با توجه به فضاي بسته آن روزها ، « ايران ، ايران » را چطور ضبط كرديد ؟
طبيعتا براي پيدا كردن استوديو دچار مشكلاتي شديم تا اينكه استوديو صبا قبول كرد كه اين قطعه را در آنجا ضبط كنيم و آن زمان آقاي رحيم شبخيز صدابردار استوديو صبا بود. منتها گفتند كه روز نمي توانيم ضبط كنيم و بايد ساعاتي از شب را براي ضبط اين قطعه درنظر بگيريم.
يك شب به همراه رضا رويگري و مقداري زنجير ، قبل از آنكه حكومت نظامي شروع شود به استوديو رفتيم.
اين نكته را نيز بگويم كه من به فكر يك موسيقي حماسي براي اين سرود بودم و آن موقع امكان ضبط ساز براي ما وجود نداشت و نوازنده اي در دسترس نبود. چون به اركستري در حد و اندازه هاي اركستر سمفونيك براي اين كار نياز داشتم . به هر حال تصميم گرفتم كه به يك ريتم و ضرباهنگ بسنده كنم كه صميمي تر نيز خواهد بود. من خط ملودي را در استوديو با پيانو زدم و خواننده به روي آن خواند. با يك سايدرام هم ريتم را زديم و صداي سنج را هم جداگانه گرفتيم و پس از آن به همراه آقاي رويگري بخش هاي كر را خوانديم و زنجير هم زديم تا از صداي زنجير براي انتقال حس حماسي اين سرود استفاده كنيم.
يعني تمام صداي كري كه در اين سرود شنيده مي شود صداي شما و رضا رويگري است؟
بله . چون به جز ما كس ديگري نمي توانست اين بخش هاي سرود را بخواند و ما چندين بار اين بخش ها را با هم خوانديم تا آن فضاي لازمه ايجاد شود. بعد قسمت اذان و دكلمه هم توسط خود آقاي رويگري اجرا شد
زمان ضبط سرود « ايران ، ايران » چه هنگامي بود؟
زمستان 57.روزهاي قبل از 22بهمن بود و حكومت نظامي شديدي بر شهر حاكم بود.ما صبح از استوديو خارج شديم .حالا ديگر به فكر نحوه انتشار آن بوديم. آن زمان من يك سري امكاناتي براي تكثير كاست داشتم و به اين ترتيب به صورت خصوصي و رايگان اين كاست ها را ضبط و پخش كرديم كه كار خطرناكي هم بود. اما به هر حال در مساجد و خيابانها و جمع هاي خصوصي كاست اين قطعه را به دست مردم رسانديم و آرام آرام صداي اين سرود را ازميان مردم شنيدم كه برايم بسيار هيجان انگيز بود.حتي در برخي از تظاهرات ها نيز مردم ضبط صوتي مي آوردند و اين سرود را در ميان جمعيت پخش مي كردند. تا اينكه به 22بهمن رسيديم . يادم است كه مجري تلويزيون در روز 22بهمن از برنامه اي اعلام كرد كه : «هم اكنون پيروزي انقلاب اسلامي ايران را اعلام مي كنم.» و تا دستانش را به نشانه پيروزي به هم فشرد سرود « ايران ، ايران » از تلويزيون پخش شد و شور و شعف وصف ناپذيري در مردم و تمام كشور ايجاد شد. ملت در خيابان با اشك شادي گل و شيريني پخش مي كردند و يكسره نيز اين سرود پخش مي شد.
با توجه به موفقيت كم نظير سرود « ايران ، ايران » مسير هنري شما در سالهاي اوليه انقلاب اسلامي چطور ادامه پيدا كرد؟
آن زمان موسيقي خيلي آرام حركت مي كرد و سعي بر اين بود كه مسير درستي براي حركت موسيقي پيدا شود. من هم آن روزها قدرت زيادي براي ساخت آهنگ داشتم و مي شود بگويم روزي يك آهنگ مي ساختم و هر روز در استوديو بوديم . با اين وجود تا حدي از موسيقي كناره گرفتم و در رشته تحصيلي ام كه مهندسي ساختمان است بيشتر مشغول به كار شدم و منتظر ماندم تا تكليف موسيقي به شكل مناسبي مشخص شود. البته اين فاصله گرفتن من از موسيقي تا حدي زياد شد .رفته رفته بها و ارزش بالايي به موسيقي سنتي و پاپ داده شد اما من غرق مشغله هاي كاري مربوط به ساختمان سازي بودم تا اينكه بالاخره با ورود به حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي مجددا وارد عرصه موسيقي شدم و مديريت بخش موسيقي حوزه هنري را بر عهده گرفتم.
چه زماني وارد حوزه هنري شديد؟
حدودا 7،6 سال پيش بود. وقتي وارد حوزه هنري شدم ديدم كه اين تشكیلات نياز به پويايي و تحرك دارد و به همين خاطر تصميم گرفتم خودم ساخت آلبومي را آغاز كنم كه نتيجه اش آلبوم« شكوه عشق » با صداي آقاي عليرضا افتخاري بود.
همكاريتان با استاد افتخاري چگونه شكل گرفت؟
از زمان ورودم به حوزه هنري همكاري ما آغاز شد. من مديريت شركت آواي برگ كه زير نظر حوزه هنري بود را عهده دار بودم و ديدم براي كاري كه تصميم به انجامش دارم نيازمند خواننده اي هستم كه حرف اول را در ايران بزند. به همين دليل فكر كردم آقاي عليرضا افتخاري بهترين كسي هستند كه مي توانم در نظر داشته باشم و به اين ترتيب از ايشان براي همكاري دعوت كرديم كه به نظر من واقعا صداي بي نظيري دارند.همانطور كه مطلعيد اخيرا هم لوح چهره هاي ماندگار سال جاري به ايشان تعلق گرفته است.
برداشت شخصي من بر اين است كه همكاري شما و استاد افتخاري فصل جديدي را در كارنامه هنري آقاي افتخاري ايجاد كرد و سه قطعه اي كه در آلبوم « شكوه عشق » ساختيد به نسبت آنچه پيش از آن از استاد افتخاري شنيده شده بود هم فرم متفاوتي داشت و هم از زيبايي هاي ويژه اي برخوردار بود. قطعه هاي « دل را ببين » ، « چلچله » و «بيا باهم يكي بشيم » كه هنوز پس از 5 سال داراي تازگي خاصي هستند. اين فرم متفاوت و فصل جديد در طي كار شكل گرفت يا اينكه نه، شما از ابتدا قصد ايجاد چنين فضايي را داشتيد؟
دقيقا درست مي گوييد . من از ابتدا براي رسيدن به اين فرم جديد برنامه ريزي كرده بودم .زماني كه مشغول همكاري شديم آقاي افتخاري از كارنامه بسيار درخشان و موفقي برخوردار بودند و داراي يك سبك مشخص و خاص بودند كه بسيار هم زيبا و ارزشمند بود. من تصميم گرفتم قطعاتي را در اختيار ايشان قرار دهم كه با آنچه پيش از آن اجرا كرده بودند تفاوت هاي بسياري داشته باشد و در عين حال كاراكتر هنري ايشان نيز به شكل مناسبي حفظ شود. مدت زيادي بود كه سكوت كرده بودم و مي خواستم پس از سالها كه به موسيقي بازگشته ام ، كار متفاوتي انجام دهم . به عنوان مثال براي اولين بار در موسيقي اي كه توسط عليرضا افتخاري اجرا مي شود از ساز ساكسيفون استفاده كرديم و ريتم را نيز بيشتر كرديم . در كارهاي استاد افتخاري پيش از آن هميشه ريتم توسط تنبك نواخته شده بود اما ما از سازهايي مثل ساكسيفون ، تمپو و درامز در ريتم ها استفاده كرديم. اين رنگ و تنوعي كه به وجود آمد متفاوت شد كه بايد نيز چنين مي شد.
استاد عليرضا افتخاري هم با اين تغييرات موافق بودند؟
صدرصد و در واقع يكي از امتيازات منحصر به فرد استاد افتخاري در اين است كه هميشه به دنبال تغيير و تحول و نو آوري هستند ، ما در همكاري هاي بعدي مان در آلبوم « عطر مهر» و « عاشقا درود عاشقا سلام» هم در هر كدام تغييرات بسياري را به نسبت كارهاي قبلي ايجاد كرديم . در آلبومي كه در دست انتشار داريم و « شب كوچه ها» نام دارد نيز به فضاي فوق العاده زيبايي دست پيدا كرده ايم . اين آلبوم داراي 8 قطعه است و ضمن اينكه با آثار قبلي استاد افتخاري تفاوت دارد با كارهاي خود من كه پيش از اين براي ايشان ساخته ام نيز بسيار متفاوت است.
آلبوم « شب كوچه ها » چه زماني منتشر مي شود؟
تمام سعي ما بر اين است كه قبل از ماه مبارك رمضان در بازار باشد.
چه نظري درباره كارنامه كاري عليرضا افتخاري و جايگاهش در موسيقي ايران داريد؟
به عنوان كسي كه سابقه هنري زيادي داشته و داراي تحصيلات موسيقي هستم و با صداهاي مختلفي نيز همكاري كرده ام خيلي راحت بگويم كه در حال حاضر در ايران صدايي بهتر از استاد عليرضا افتخاري و همچنين آقاي محمد اصفهاني و محمد حشمتی نمي شنوم . البته اساتيدي مثل شجريان و شهرام ناظري جايگاه خودشان را دارند. به اين دليل مي گويم استاد افتخاري بهترين است چون هم آوازه خوان توانايي است و هم تصنيف خوان قدرتمندي است كه آوازه خواني و تصنيف خواني همانطور كه مي دانيد تفاوتهاي زيادي با هم دارند. آقاي اصفهاني نيز چنين است البته فكر مي كنم آوازه خواني اش به قدرت عليرضا افتخاري نباشد اما پاپ را بسيار خوب اجرا مي كند و صداي بسيار لطيفي دارد.
در مورد سطح و وضعيت خوانندگي در موسيقي سالهاي اخير چه نظري داريد؟
متاسفانه در سالهاي اخیر هركسي كه خواسته وارد عرصه خوانندگي شده و جايگاهي پيدا كند به تقليد روي آورده است و سعي كرده شبيه خواننده هاي گذشته بخواند كه به نظر من قشنگ نيست .ثابت هم شده كه هيچ كدام از اين خواننده هاي تقليدي نمي توانند به جايگاه ويژه اي در موسيقي و هم چنين در ميان مردم دست پيدا كند. زمان ثابت مي كند كه هيچكدام از اين خواننده ها به ماندگاري نخواهند رسيد. شايد به صورت مقطعي محبوبيتي كسب كند اما خيلي زود از طرف مردم كنار گذاشته مي شوند چون مردم را نمي شود فريب داد.موسيقي در خون و رگ و پي ما جاري است و به همين خاطر خيلي زود متوجه تقلبي بودن يك خواننده می شویم.
يكي از صداهاي ناب اين روزها ، محمد حشمتي است كه به تازگي آلبومي به آهنگسازي شما و خوانندگي او به نام « خدا چرا عاشق شدم » از او به بازار آمده است .با توجه به سختگيريهايي كه مي دانم در همكاري با خواننده ها لحاظ مي كنيد چه شد كه با محمد حشمتي همكاري كرديد؟
آقاي حشمتي اولين بار با پدرشان كه خدا رحمتشان كند پيش من آمد. جوان مظلوم و سربه زيري بود كه به من معرفي شده بود وبه اطلاع من رسانده بودند كه صداي خوبي دارد. مطابق معمول كه خواننده اي براي همكاري به من مراجعه مي كند به ايشان گفتم كه قطعه اي را بخواند. معمولا در اين موقع خواننده ها دست و پايشان را گم مي كنند و نمي توانند اجراي خوبي داشته باشند اما محمد حشمتي بلافاصله خواند و من واقعا از زيبايي صدايش تعجب كردم .بدون اغراق مي گويم كه احساس كردم شيشه هاي دفتر در حال لرزيدن هستند.به قدري كه طنين زيبا و وسعت صداي عجيبي داشت همان موقع با استوديو پاپ تماس گرفتم و از آقای ناصر فرهودي براي فرداي آن روز وقت گرفتم و براي تست صدا به استوديو رفتيم. در استوديو پاي پيانو از محمد حشمتي تست گرفتم و ديدم خواننده چپ كوكي است كه مي توانم بگويم در حال حاضر در ايران خواننده اي نداريم كه جايي كه او مي خواند قادر به خواندن باشد . البته من در زمينه موسيقي پاپ صحبت مي كنم . به اين ترتيب همكاري ما آغاز شد .محمد حشمتي از خانواده متدین ، اصيل و ريشه داري برخوردار است.او مهندس شيمي است كه البته در حال حاضر به خاطر اثرگذاري مواد شيميايي روي حنجره ،در رشته تحصيلي اش فعاليت نمي كند.او هم چنين حافظ قرآن نیز است .دليل طولاني شدن پروسه توليد آلبوم محمد حشمتي نيز مشغله هاي فراوان كاري من بوده است اما الان تصميم گرفته ام كه آلبوم محمد حشمتي كه « خونه خورشيد» نام دارد را طي ماههاي آينده به اتمام رسانده و منتشر كنيم.
«خونه خورشيد» حدودا چه زماني به انتشار مي رسد؟
برنامه ريزي ها براين است كه اين آلبوم نيز پيش از ماه رمضان منتشر شود.آلبوم بعدي محمد حشمتي كه حاوي كارهايي فاخر است نيز در ميانه هاي راه توليد قرار دارد و 5،4 قطعه اش در استوديو پاپ ضبط شده اند و در نظر دارم كه امسال در كنار « خدا چرا عاشق شدم» دو آلبوم ديگر نيز از محمد حشمتي روانه بازار شود.
آلبوم « خدا چرا عاشق شدم» از نظر فرم چيدمان قطعات حركت نو و جديدي در بازار موسيقي ماست .اين آلبوم تنها حاوي سه اجراي متفاوت از تك قطعه « خدا چرا عاشق شدم» است كه در شرايط آشفته موسيقي از نظر هزينه هاي توليد ، حركت جالبي است. فكر اينكه يك قطعه توانايي اين را دارد به صورت مجرد در قالب يك آلبوم منتشر شود از كجا شروع شد؟
« خدا چرا عاشق شدم» كه از ساخته هاي قديمي من است قطعه اي بود كه در زمان خودش رتبه اول را از نظر استقبال و موفقيت كسب كرد.اين قطعه براي نسل گذشته تبديل به يك خاطره شده است و نسل جديد هم آن را مي شناسد و زمزمه اش مي كند. به همين خاطر فكر كردم كه همين يك قطعه به دليل خاطره انگيز بودنش حتي اگر در يك آلبوم 8،7 قطعه اي هم قرار بگيرد بيشتر شنيده مي شود.به خاطر احترام به خاطره هاي مردم تصميم گرفتم كه همين يك قطعه را با سه تنظيم مختلف در قالب يك آلبوم منتشر كنم كه هم كار نويي انجام داده ايم و هم به آن كساني كه اين آهنگ را دوست دارند احترام ويژه اي گذاشته ايم كه تنظيم ها نيز توسط آقاي ناصر چشم آذر و پويا نيك پور و يك ورژن با اجراي پيانو به انجام رسيد. خواستم يك بار امتحان كنم و ببينم آيا مي شود اين فرم جديد را براي انتشار آلبوم ايجاد كرد يا نه وهنوز مطمئن نيستم كه موفقيت آميز خواهد بود يا نه .
قطع به يقين حركت شايسته اي است.با توجه به انتشار سرطاني آهنگهاي غير مجاز از طريق اينترنت و هزينه هاي بالاي توليد آلبوم به صورت رسمي ، اين حركت مي تواند حركت سازنده اي در راستاي فعاليت رسمي و قانوني يك خواننده در عرصه موسيقي باشد. البته بايد در نظر داشت كه نيازمند آهنگي مثل « خدا چرا عاشق شدم» است .قطعه اي كه به تنهايي قادر به جذب مخاطب گسترده براي يك خواننده باشد .با توجه به اين بحث مي خواهم از شما بپرسم به نظر خودتان چه سري در اين آهنگ نهفته است كه اين چنين نسل هاي مختلف را به سوي خود جلب مي كند؟
در ابتداي صحبتمان درباره سرود « ایران ایران» اشاره كردم كه اين سرود صداي مردم بود و به همين دليل به دل مردم نشست.من زمان ساخت « خدا چرا عاشق شدم» دوران جواني را مي گذراندم و اين شوروحال عشق كه هر كسي تجربه اش كرده است را سعي كردم به موسيقي تبديل كنم . اين موسيقي از ته دل من برخاست .من با اين تكيه كلام ملودي را ساختم و آقاي سعيد دبيري برهمين اساس ترانه اين قطعه را نوشت.من كار آقاي حشمتي را با آهنگ « آرزو » شروع كردم كه كار موفقي بود.بعد از آن قطعه « اذان مي گويند» را كار كرديم كه در سريال آقاي محمد صالح علا به نام «سمت خدا» در ماه مبارك رمضان پخش شد و درحال حاضر نيز آرم برنامه « آفتاب شرقي » است كه هر روز پخش مي شود و الان مردم محمد حشمتي را با همين قطعه مي شناسند .آهنگ «اذان مي گويند» در آلبوم قبلي محمد حشمتي كه « شب نمناك » نام دارد قرار دارد كه اين اسم برگرفته از يكي از شعرهاي سهراب سپهري است .« خونه خورشيد» نيز ترانه اي است كه بخشي از شعر بلند « پريا» سروده احمد شاملو است.
وضعيت موسيقي امروز را چگونه مي بينيد؟
خيلي سردرگم و آشفته است و هنوز هيچكسي جايگاه خودش را پيدا نكرده است .متاسفانه بخشي از موسيقي ما نيز به بخش زير زميني اختصاص يافته و به غلط در حال رشد است .به نظر من وزرات ارشاد بايد امكانات وموقعيت بيشتري را در اختيار جوان ها قرار دهد .بسياري از جوانها به خاطر مشكلات مالي به موسيقي سطحي روي آورده اند و سعي مي كنند با كمترين هزينه آلبوم يا آهنگي را منتشر كنند كه همين مساله آسيب هاي بسياري به موسيقي ما وارد كرده است . موسيقي پاپ هنوز جايگاه واقعي اش را پيدا نكرده است .چطور در كنار گوش ما فلان كشور همسايه بيش از 5 هزار خواننده دارد كه اكثرشان هم موفقند در حالي كه در ايران هنوز تعريف درستي از خوانندگي وجود ندارد و اين نرم افزار اُتوتيون همه را خواننده كرده است.
درحال حاضر حدود 13سال از تولد دوباره پاپ مي گذرد و هنوز آشفتگي هاي اين موسيقي ازبين نرفته است .آيا شما به عنوان يكي از چهره هاي شاخص و تاثير گذار موسيقي ايران اميد به اين داريد كه موسيقي پاپ در آينده به فرم ايده آلش برسد؟
مطلبي كه مي خواهم بگويم تا حدي نيز كار من را در آينده سخت مي كند.من به همان دلايلي كه شما مي فرماييد مي توانم ثابت كنم كه اگر صدايي بيايد كه ويژه بوده و تقليدي نباشد من خودم حمايتش مي كنم و كارهايي را توليد مي كنيم كه از تمام استانداردهاي لازمه موسيقي پاپ برخوردار باشد و مورد استقبال مناسب نيز قرار گيرد. مطمئن باشيد كه اگر خواننده خوبي پيدا شود به شخصه از هر جهت حمايتش مي كنم .من شركتي نيز به نام پنج برگ هنر دارم و در قالب همين شركت همه نوع حمايتي را براي خواننده ايجاد مي كنم . اگر تنظيم كننده خوبي در جوان ها پيدا شود حمايتش مي كنم.اگر بتوانم گروهي تشكيل مي دهم و ثابت مي كنم كه مي شود گروهي متشكل از چند خواننده داشته باشيم كه از تمام لحاظ در سطح ايده آلي باشد.مطمئن باشيد مي شود به كمك شما و ديگر دوستان دست در دست هم دهيم و تغيير و تحولات مناسبي را در موسيقي ايجاد كنيم . من آمادگي خودم را اعلام مي كنم. صدايي بيايد كه اداي كسي را در نياورد و شبيه كسي نباشد و من هم تا نهايت توانم كمكش مي كنم. من هميشه از تقليد متنفر بوده ام.در حال حاضر به نظر من آقاي <ماهي صفت> خيلي بهتر از اكثر خواننده هاي عرصه پاپ مي خواند و اداي همه را به بهترين شكل در مي آورد . آقاي ماهي صفت بهتر از همه مي تواند آلبوم هاي مختلفي را با صداي خواننده هاي مختلف منتشر كند و قول مي دهم كه از تمام اين خواننده ها نيز موفق تر خواهد بود. چون صداي قشنگ و شيرين و زيبايي دارد.در حالي كه خواننده هاي تقليدي ما تلاش بي نهايتي مي كنند و به سختي تنها موفق به ادا در آوردن مي شوند .شما در هيچ كجاي دنيا اتفاقي كه در موسيقي ما با آن مواجه هستيم را نمي بينيد . مطمئن باشيد اگر خواننده هاي خوبي وارد عرصه موسيقي شوند صدا سيما و وزارت ارشاد نيز از آنها حمايت خواهند كرد .ريشه موسيقي ترك و عرب و امثالهم همه براي ماست و ما بايد در عرصه موسيقي مدعي باشيم كه در حال حاضر چنين نيست.
با توجه به گسترش موسيقي الكترونيك در جهان و به طبع آن در ايران ، چه نظري درباره موسيقي الكترونيك و نقش آن در موسيقي پاپ امروز داريد؟
ما نمي توانيم منكر ريتم باشيم. .بحث در اينجاست كه بايد به نحو صحيحي از آن استفاده كنيم . من در آلبوم « خدا چراعاشق شدم» يكي ازتنظيم ها را به پويا نيك پور سپردم تا به صورت الكترونيك نيز اين ملودي تنظيم شود كه نشان دهنده نظر مثبت من به اين گونه از موسيقي است . بايد بياييم و ريتم هاي مناسبي را در زمينه الكترونيك براي موسيقي پاپ مان بسازيم و ايجاد كنيم و به اين صورت به شكل مناسبي توجه جوان ها را جلب كنيم . مثل بسياري از نقاط جهان كه ريتم هايي مختص به خود دارند.از قبيل هاوس و تكنو و امثالهم .ما هم بياييم و بر اساس المان هاي موسيقي الكترونيك ريتمي را ايجاد كنيم كه داراي شاخصه هاي موسيقي ملي ما باشد و از استانداردهاي جهاني نيز برخوردار باشد. بحث تقليدي كه در زمينه خوانندگي مطرح است در موسيقي الكترونيك ما نيز بسيار ديده مي شود و همين مساله باعث درجا زدن موسيقي پاپ مي شود. به جايش بايد از موسيقي الكترونيك استفاده كرد وبه جايش نيزبايد به سراغ موسيقي كلاسيك وآكوستيك رفت. مثلا در تنظيم پاپ – كلاسيك « خدا چرا عاشق شدم» كه توسط ناصر چشم آذر انجام شد ما مي توانستيم از سمپل درامز استفاده كنيم اما براي ارتقاء كيفيت موسيقي از بهنام ابطحي دعوت كرديم كه بيايد و درامز اين قطعه را بزند كه اتفاقا به افزايش زيبايي اين ورژن بسيار كمك كرد و مطمئنم كه اگر از ريتم الكترونيك استفاده مي كرديم نتيجه كار به اين زيبايي نمي شد.
يعني شما معتقديد فرم موسيقي پاپ ما نبايد از ريشه هاي موسيقي ملي و بومي ايران جدا باشد؟
كاملا همينطور است . موسيقي هاي قدرتمند منطقه مثل عرب و ترك نيز تماما داراي ريشه هاي موسيقي ايراني هستند و براساس موسيقي ما شكل گرفته اند و زمان آن رسيده كه خود ما نيز به شكل مناسبي از اين ميراث ملي غني و ارزشمند در موسيقي پاپ استفاده كنيم.
رسيدن به اين مرز به نظر شما نيازمند برنامه ريزي و حمايت از سوي نهادهاي مسئول موسيقي است يا بايد از سوي اهالي موسيقي و فعالان اين عرصه صورت بگيرد؟
به نظر من بايد به صورت توامان باشد.يعني به عنوان مثال صدا و سيما بيايد و آهنگ هاي خواننده هاي تقليدي را به صورت كامل از آرشيو خود حذف كند و شوراهاي موسيقي و نظارتي صداو سيما و ارشاد به صداهاي تقليدي مجوز ندهند. حال اين تقليد چه از گذشتگان باشد چه از خواننده هاي امروزي. اگر از اين نقطه شروع كنيم مي توانيم آرام آرام جايگاه خود را پيدا كنيم . حذف خواننده هاي تقليدي باعث مي شود كه موسيقي ما نيز از دام و بند تقليد رهايي يابد.چون تقليد خواننده طبيعتا باعث به تقليد كشيده شدن موسيقي آن آهنگسازي كه با او همكاري مي كند نيز مي شود . موسيقي ايراني به خوبي پتانسيل تبديل شدن به يك موسيقي جهاني را دارد.
در حال حاضر چه آلبوم هايي را در دست توليد و انتشار داريد؟
آلبومي با صداي آقاي عليرضا افتخاري به اسم « شب كوچه ها » و دو آلبوم با صداي محمد حشمتي كه در موردشان صحبت كرديم .هم چنين آلبوم اينسترومنتالي به نام « گل آفتابگردون» را آماده انتشار دارم كه حاوي تعدادي از آهنگ هاي قديمي من است كه خط ملودي خواننده شان توسط ساكسيفون به صورت سلو نواخته شده است . كنار اين آلبوم ها برنامه هايي دارم براي تشكيل دو گروه پاپ و سنتي كه هركدام متشكل از تعدادي خواننده مرد و زن باشد و قصد دارم حركت هاي مثبتي را به اين وسيله ايجاد كنم .
به همين منظور قصد برگزاري فراخواني گسترده دارم تا از آن طريق موفق به كشف تعدادي صداي زيبا و ناب بشويم هر چند كه كار سختي است و زمان برخواهد بود.
گفتگو را مي خواهم از خاطره ساخت سرود « ايران ، ايران » شروع كنيم . اين سرود چگونه خلق شد؟
سال 57بود و انقلاب در حال شكل گرفتن بود. همه چيز در حال تغيير بود و از طرف رژيم ، اعلام حكومت نظامي شده بود. در همين زمان بود كه حضرت امام خميني فرمودند كه مردم اين حكومت نظامي را بشكنند و يكي از راه هاي مبارزاتي مردم در اين دوران به اين شكل بود كه شبها به روي پشت بام ها مي رفتند و بانگ الله اكبر سر مي دادند و يك طنين عجيب و زيبايي در شهر مي پيچيد. به خاطر دارم كه شبها همراه با صداي مردم حركت مي كردم و ملودي اي را مي ساختم و همزمان يك متني شبيه شعر را نيز براي اين ملودي به وجود آوردم كه حاوي متني به اين شكل بود كه فردا مي آيد و مشكلات اين سرزمين حل مي شود و همراه اين متن صداي رگباري نيز شنيده مي شود. در اين زمان ديگر به يك شاعر يا ترانه سراي خوب نياز داشتم كه شعر مناسبي براي اين ملودي بنويسد. آن موقع با تمام دوستان شناخته شده اين عرصه در ارتباط بودم و تنها كسي كه خيلي سريع در دسترسم قرار گرفت آقاي حسين سرفراز، بود. فضاي موسيقي را برايش توضيح دادم . به خانه من آمد و كنار پيانو نشست و من ملودي را برايش نواختم و در همان جا شعر اين سرود شكل گرفت . جناب آقاي رضا رويگري هم از دوستاني بودند كه آن دوره رابطه نزديكي با هم داشتيم و در بسياري از زمانهاي ضبط كارهايم در استوديو كنار من بودند. ايشان آن زمان در تئاتر بازي مي كرد و در هر نمايشي قطعه اي را هم مي خواند.وقتي سرود « ايران ، ايران » تكميل شد به اين نتيجه رسيدم كه هر خواننده اي مناسب اجراي آن نيست . زيرا اين سرود ، سرودي است كه متعلق به مردم ايران است و اگر توسط خواننده اي حرفه اي و شناخته شده خوانده مي شد مردم ديگر به اين سرود اعتماد نمي كردند.به همين دليل بود كه آقاي رضا رويگري را براي اجراي اين قطعه در نظر گرفتم مخصوصا كه صداي ايشان رنگ غريبي داشت و بسيار دلنشين بود.
با توجه به فضاي بسته آن روزها ، « ايران ، ايران » را چطور ضبط كرديد ؟
طبيعتا براي پيدا كردن استوديو دچار مشكلاتي شديم تا اينكه استوديو صبا قبول كرد كه اين قطعه را در آنجا ضبط كنيم و آن زمان آقاي رحيم شبخيز صدابردار استوديو صبا بود. منتها گفتند كه روز نمي توانيم ضبط كنيم و بايد ساعاتي از شب را براي ضبط اين قطعه درنظر بگيريم.
يك شب به همراه رضا رويگري و مقداري زنجير ، قبل از آنكه حكومت نظامي شروع شود به استوديو رفتيم.
اين نكته را نيز بگويم كه من به فكر يك موسيقي حماسي براي اين سرود بودم و آن موقع امكان ضبط ساز براي ما وجود نداشت و نوازنده اي در دسترس نبود. چون به اركستري در حد و اندازه هاي اركستر سمفونيك براي اين كار نياز داشتم . به هر حال تصميم گرفتم كه به يك ريتم و ضرباهنگ بسنده كنم كه صميمي تر نيز خواهد بود. من خط ملودي را در استوديو با پيانو زدم و خواننده به روي آن خواند. با يك سايدرام هم ريتم را زديم و صداي سنج را هم جداگانه گرفتيم و پس از آن به همراه آقاي رويگري بخش هاي كر را خوانديم و زنجير هم زديم تا از صداي زنجير براي انتقال حس حماسي اين سرود استفاده كنيم.
يعني تمام صداي كري كه در اين سرود شنيده مي شود صداي شما و رضا رويگري است؟
بله . چون به جز ما كس ديگري نمي توانست اين بخش هاي سرود را بخواند و ما چندين بار اين بخش ها را با هم خوانديم تا آن فضاي لازمه ايجاد شود. بعد قسمت اذان و دكلمه هم توسط خود آقاي رويگري اجرا شد
زمان ضبط سرود « ايران ، ايران » چه هنگامي بود؟
زمستان 57.روزهاي قبل از 22بهمن بود و حكومت نظامي شديدي بر شهر حاكم بود.ما صبح از استوديو خارج شديم .حالا ديگر به فكر نحوه انتشار آن بوديم. آن زمان من يك سري امكاناتي براي تكثير كاست داشتم و به اين ترتيب به صورت خصوصي و رايگان اين كاست ها را ضبط و پخش كرديم كه كار خطرناكي هم بود. اما به هر حال در مساجد و خيابانها و جمع هاي خصوصي كاست اين قطعه را به دست مردم رسانديم و آرام آرام صداي اين سرود را ازميان مردم شنيدم كه برايم بسيار هيجان انگيز بود.حتي در برخي از تظاهرات ها نيز مردم ضبط صوتي مي آوردند و اين سرود را در ميان جمعيت پخش مي كردند. تا اينكه به 22بهمن رسيديم . يادم است كه مجري تلويزيون در روز 22بهمن از برنامه اي اعلام كرد كه : «هم اكنون پيروزي انقلاب اسلامي ايران را اعلام مي كنم.» و تا دستانش را به نشانه پيروزي به هم فشرد سرود « ايران ، ايران » از تلويزيون پخش شد و شور و شعف وصف ناپذيري در مردم و تمام كشور ايجاد شد. ملت در خيابان با اشك شادي گل و شيريني پخش مي كردند و يكسره نيز اين سرود پخش مي شد.
با توجه به موفقيت كم نظير سرود « ايران ، ايران » مسير هنري شما در سالهاي اوليه انقلاب اسلامي چطور ادامه پيدا كرد؟
آن زمان موسيقي خيلي آرام حركت مي كرد و سعي بر اين بود كه مسير درستي براي حركت موسيقي پيدا شود. من هم آن روزها قدرت زيادي براي ساخت آهنگ داشتم و مي شود بگويم روزي يك آهنگ مي ساختم و هر روز در استوديو بوديم . با اين وجود تا حدي از موسيقي كناره گرفتم و در رشته تحصيلي ام كه مهندسي ساختمان است بيشتر مشغول به كار شدم و منتظر ماندم تا تكليف موسيقي به شكل مناسبي مشخص شود. البته اين فاصله گرفتن من از موسيقي تا حدي زياد شد .رفته رفته بها و ارزش بالايي به موسيقي سنتي و پاپ داده شد اما من غرق مشغله هاي كاري مربوط به ساختمان سازي بودم تا اينكه بالاخره با ورود به حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي مجددا وارد عرصه موسيقي شدم و مديريت بخش موسيقي حوزه هنري را بر عهده گرفتم.
چه زماني وارد حوزه هنري شديد؟
حدودا 7،6 سال پيش بود. وقتي وارد حوزه هنري شدم ديدم كه اين تشكیلات نياز به پويايي و تحرك دارد و به همين خاطر تصميم گرفتم خودم ساخت آلبومي را آغاز كنم كه نتيجه اش آلبوم« شكوه عشق » با صداي آقاي عليرضا افتخاري بود.
همكاريتان با استاد افتخاري چگونه شكل گرفت؟
از زمان ورودم به حوزه هنري همكاري ما آغاز شد. من مديريت شركت آواي برگ كه زير نظر حوزه هنري بود را عهده دار بودم و ديدم براي كاري كه تصميم به انجامش دارم نيازمند خواننده اي هستم كه حرف اول را در ايران بزند. به همين دليل فكر كردم آقاي عليرضا افتخاري بهترين كسي هستند كه مي توانم در نظر داشته باشم و به اين ترتيب از ايشان براي همكاري دعوت كرديم كه به نظر من واقعا صداي بي نظيري دارند.همانطور كه مطلعيد اخيرا هم لوح چهره هاي ماندگار سال جاري به ايشان تعلق گرفته است.
برداشت شخصي من بر اين است كه همكاري شما و استاد افتخاري فصل جديدي را در كارنامه هنري آقاي افتخاري ايجاد كرد و سه قطعه اي كه در آلبوم « شكوه عشق » ساختيد به نسبت آنچه پيش از آن از استاد افتخاري شنيده شده بود هم فرم متفاوتي داشت و هم از زيبايي هاي ويژه اي برخوردار بود. قطعه هاي « دل را ببين » ، « چلچله » و «بيا باهم يكي بشيم » كه هنوز پس از 5 سال داراي تازگي خاصي هستند. اين فرم متفاوت و فصل جديد در طي كار شكل گرفت يا اينكه نه، شما از ابتدا قصد ايجاد چنين فضايي را داشتيد؟
دقيقا درست مي گوييد . من از ابتدا براي رسيدن به اين فرم جديد برنامه ريزي كرده بودم .زماني كه مشغول همكاري شديم آقاي افتخاري از كارنامه بسيار درخشان و موفقي برخوردار بودند و داراي يك سبك مشخص و خاص بودند كه بسيار هم زيبا و ارزشمند بود. من تصميم گرفتم قطعاتي را در اختيار ايشان قرار دهم كه با آنچه پيش از آن اجرا كرده بودند تفاوت هاي بسياري داشته باشد و در عين حال كاراكتر هنري ايشان نيز به شكل مناسبي حفظ شود. مدت زيادي بود كه سكوت كرده بودم و مي خواستم پس از سالها كه به موسيقي بازگشته ام ، كار متفاوتي انجام دهم . به عنوان مثال براي اولين بار در موسيقي اي كه توسط عليرضا افتخاري اجرا مي شود از ساز ساكسيفون استفاده كرديم و ريتم را نيز بيشتر كرديم . در كارهاي استاد افتخاري پيش از آن هميشه ريتم توسط تنبك نواخته شده بود اما ما از سازهايي مثل ساكسيفون ، تمپو و درامز در ريتم ها استفاده كرديم. اين رنگ و تنوعي كه به وجود آمد متفاوت شد كه بايد نيز چنين مي شد.
استاد عليرضا افتخاري هم با اين تغييرات موافق بودند؟
صدرصد و در واقع يكي از امتيازات منحصر به فرد استاد افتخاري در اين است كه هميشه به دنبال تغيير و تحول و نو آوري هستند ، ما در همكاري هاي بعدي مان در آلبوم « عطر مهر» و « عاشقا درود عاشقا سلام» هم در هر كدام تغييرات بسياري را به نسبت كارهاي قبلي ايجاد كرديم . در آلبومي كه در دست انتشار داريم و « شب كوچه ها» نام دارد نيز به فضاي فوق العاده زيبايي دست پيدا كرده ايم . اين آلبوم داراي 8 قطعه است و ضمن اينكه با آثار قبلي استاد افتخاري تفاوت دارد با كارهاي خود من كه پيش از اين براي ايشان ساخته ام نيز بسيار متفاوت است.
آلبوم « شب كوچه ها » چه زماني منتشر مي شود؟
تمام سعي ما بر اين است كه قبل از ماه مبارك رمضان در بازار باشد.
چه نظري درباره كارنامه كاري عليرضا افتخاري و جايگاهش در موسيقي ايران داريد؟
به عنوان كسي كه سابقه هنري زيادي داشته و داراي تحصيلات موسيقي هستم و با صداهاي مختلفي نيز همكاري كرده ام خيلي راحت بگويم كه در حال حاضر در ايران صدايي بهتر از استاد عليرضا افتخاري و همچنين آقاي محمد اصفهاني و محمد حشمتی نمي شنوم . البته اساتيدي مثل شجريان و شهرام ناظري جايگاه خودشان را دارند. به اين دليل مي گويم استاد افتخاري بهترين است چون هم آوازه خوان توانايي است و هم تصنيف خوان قدرتمندي است كه آوازه خواني و تصنيف خواني همانطور كه مي دانيد تفاوتهاي زيادي با هم دارند. آقاي اصفهاني نيز چنين است البته فكر مي كنم آوازه خواني اش به قدرت عليرضا افتخاري نباشد اما پاپ را بسيار خوب اجرا مي كند و صداي بسيار لطيفي دارد.
در مورد سطح و وضعيت خوانندگي در موسيقي سالهاي اخير چه نظري داريد؟
متاسفانه در سالهاي اخیر هركسي كه خواسته وارد عرصه خوانندگي شده و جايگاهي پيدا كند به تقليد روي آورده است و سعي كرده شبيه خواننده هاي گذشته بخواند كه به نظر من قشنگ نيست .ثابت هم شده كه هيچ كدام از اين خواننده هاي تقليدي نمي توانند به جايگاه ويژه اي در موسيقي و هم چنين در ميان مردم دست پيدا كند. زمان ثابت مي كند كه هيچكدام از اين خواننده ها به ماندگاري نخواهند رسيد. شايد به صورت مقطعي محبوبيتي كسب كند اما خيلي زود از طرف مردم كنار گذاشته مي شوند چون مردم را نمي شود فريب داد.موسيقي در خون و رگ و پي ما جاري است و به همين خاطر خيلي زود متوجه تقلبي بودن يك خواننده می شویم.
يكي از صداهاي ناب اين روزها ، محمد حشمتي است كه به تازگي آلبومي به آهنگسازي شما و خوانندگي او به نام « خدا چرا عاشق شدم » از او به بازار آمده است .با توجه به سختگيريهايي كه مي دانم در همكاري با خواننده ها لحاظ مي كنيد چه شد كه با محمد حشمتي همكاري كرديد؟
آقاي حشمتي اولين بار با پدرشان كه خدا رحمتشان كند پيش من آمد. جوان مظلوم و سربه زيري بود كه به من معرفي شده بود وبه اطلاع من رسانده بودند كه صداي خوبي دارد. مطابق معمول كه خواننده اي براي همكاري به من مراجعه مي كند به ايشان گفتم كه قطعه اي را بخواند. معمولا در اين موقع خواننده ها دست و پايشان را گم مي كنند و نمي توانند اجراي خوبي داشته باشند اما محمد حشمتي بلافاصله خواند و من واقعا از زيبايي صدايش تعجب كردم .بدون اغراق مي گويم كه احساس كردم شيشه هاي دفتر در حال لرزيدن هستند.به قدري كه طنين زيبا و وسعت صداي عجيبي داشت همان موقع با استوديو پاپ تماس گرفتم و از آقای ناصر فرهودي براي فرداي آن روز وقت گرفتم و براي تست صدا به استوديو رفتيم. در استوديو پاي پيانو از محمد حشمتي تست گرفتم و ديدم خواننده چپ كوكي است كه مي توانم بگويم در حال حاضر در ايران خواننده اي نداريم كه جايي كه او مي خواند قادر به خواندن باشد . البته من در زمينه موسيقي پاپ صحبت مي كنم . به اين ترتيب همكاري ما آغاز شد .محمد حشمتي از خانواده متدین ، اصيل و ريشه داري برخوردار است.او مهندس شيمي است كه البته در حال حاضر به خاطر اثرگذاري مواد شيميايي روي حنجره ،در رشته تحصيلي اش فعاليت نمي كند.او هم چنين حافظ قرآن نیز است .دليل طولاني شدن پروسه توليد آلبوم محمد حشمتي نيز مشغله هاي فراوان كاري من بوده است اما الان تصميم گرفته ام كه آلبوم محمد حشمتي كه « خونه خورشيد» نام دارد را طي ماههاي آينده به اتمام رسانده و منتشر كنيم.
«خونه خورشيد» حدودا چه زماني به انتشار مي رسد؟
برنامه ريزي ها براين است كه اين آلبوم نيز پيش از ماه رمضان منتشر شود.آلبوم بعدي محمد حشمتي كه حاوي كارهايي فاخر است نيز در ميانه هاي راه توليد قرار دارد و 5،4 قطعه اش در استوديو پاپ ضبط شده اند و در نظر دارم كه امسال در كنار « خدا چرا عاشق شدم» دو آلبوم ديگر نيز از محمد حشمتي روانه بازار شود.
آلبوم « خدا چرا عاشق شدم» از نظر فرم چيدمان قطعات حركت نو و جديدي در بازار موسيقي ماست .اين آلبوم تنها حاوي سه اجراي متفاوت از تك قطعه « خدا چرا عاشق شدم» است كه در شرايط آشفته موسيقي از نظر هزينه هاي توليد ، حركت جالبي است. فكر اينكه يك قطعه توانايي اين را دارد به صورت مجرد در قالب يك آلبوم منتشر شود از كجا شروع شد؟
« خدا چرا عاشق شدم» كه از ساخته هاي قديمي من است قطعه اي بود كه در زمان خودش رتبه اول را از نظر استقبال و موفقيت كسب كرد.اين قطعه براي نسل گذشته تبديل به يك خاطره شده است و نسل جديد هم آن را مي شناسد و زمزمه اش مي كند. به همين خاطر فكر كردم كه همين يك قطعه به دليل خاطره انگيز بودنش حتي اگر در يك آلبوم 8،7 قطعه اي هم قرار بگيرد بيشتر شنيده مي شود.به خاطر احترام به خاطره هاي مردم تصميم گرفتم كه همين يك قطعه را با سه تنظيم مختلف در قالب يك آلبوم منتشر كنم كه هم كار نويي انجام داده ايم و هم به آن كساني كه اين آهنگ را دوست دارند احترام ويژه اي گذاشته ايم كه تنظيم ها نيز توسط آقاي ناصر چشم آذر و پويا نيك پور و يك ورژن با اجراي پيانو به انجام رسيد. خواستم يك بار امتحان كنم و ببينم آيا مي شود اين فرم جديد را براي انتشار آلبوم ايجاد كرد يا نه وهنوز مطمئن نيستم كه موفقيت آميز خواهد بود يا نه .
قطع به يقين حركت شايسته اي است.با توجه به انتشار سرطاني آهنگهاي غير مجاز از طريق اينترنت و هزينه هاي بالاي توليد آلبوم به صورت رسمي ، اين حركت مي تواند حركت سازنده اي در راستاي فعاليت رسمي و قانوني يك خواننده در عرصه موسيقي باشد. البته بايد در نظر داشت كه نيازمند آهنگي مثل « خدا چرا عاشق شدم» است .قطعه اي كه به تنهايي قادر به جذب مخاطب گسترده براي يك خواننده باشد .با توجه به اين بحث مي خواهم از شما بپرسم به نظر خودتان چه سري در اين آهنگ نهفته است كه اين چنين نسل هاي مختلف را به سوي خود جلب مي كند؟
در ابتداي صحبتمان درباره سرود « ایران ایران» اشاره كردم كه اين سرود صداي مردم بود و به همين دليل به دل مردم نشست.من زمان ساخت « خدا چرا عاشق شدم» دوران جواني را مي گذراندم و اين شوروحال عشق كه هر كسي تجربه اش كرده است را سعي كردم به موسيقي تبديل كنم . اين موسيقي از ته دل من برخاست .من با اين تكيه كلام ملودي را ساختم و آقاي سعيد دبيري برهمين اساس ترانه اين قطعه را نوشت.من كار آقاي حشمتي را با آهنگ « آرزو » شروع كردم كه كار موفقي بود.بعد از آن قطعه « اذان مي گويند» را كار كرديم كه در سريال آقاي محمد صالح علا به نام «سمت خدا» در ماه مبارك رمضان پخش شد و درحال حاضر نيز آرم برنامه « آفتاب شرقي » است كه هر روز پخش مي شود و الان مردم محمد حشمتي را با همين قطعه مي شناسند .آهنگ «اذان مي گويند» در آلبوم قبلي محمد حشمتي كه « شب نمناك » نام دارد قرار دارد كه اين اسم برگرفته از يكي از شعرهاي سهراب سپهري است .« خونه خورشيد» نيز ترانه اي است كه بخشي از شعر بلند « پريا» سروده احمد شاملو است.
وضعيت موسيقي امروز را چگونه مي بينيد؟
خيلي سردرگم و آشفته است و هنوز هيچكسي جايگاه خودش را پيدا نكرده است .متاسفانه بخشي از موسيقي ما نيز به بخش زير زميني اختصاص يافته و به غلط در حال رشد است .به نظر من وزرات ارشاد بايد امكانات وموقعيت بيشتري را در اختيار جوان ها قرار دهد .بسياري از جوانها به خاطر مشكلات مالي به موسيقي سطحي روي آورده اند و سعي مي كنند با كمترين هزينه آلبوم يا آهنگي را منتشر كنند كه همين مساله آسيب هاي بسياري به موسيقي ما وارد كرده است . موسيقي پاپ هنوز جايگاه واقعي اش را پيدا نكرده است .چطور در كنار گوش ما فلان كشور همسايه بيش از 5 هزار خواننده دارد كه اكثرشان هم موفقند در حالي كه در ايران هنوز تعريف درستي از خوانندگي وجود ندارد و اين نرم افزار اُتوتيون همه را خواننده كرده است.
درحال حاضر حدود 13سال از تولد دوباره پاپ مي گذرد و هنوز آشفتگي هاي اين موسيقي ازبين نرفته است .آيا شما به عنوان يكي از چهره هاي شاخص و تاثير گذار موسيقي ايران اميد به اين داريد كه موسيقي پاپ در آينده به فرم ايده آلش برسد؟
مطلبي كه مي خواهم بگويم تا حدي نيز كار من را در آينده سخت مي كند.من به همان دلايلي كه شما مي فرماييد مي توانم ثابت كنم كه اگر صدايي بيايد كه ويژه بوده و تقليدي نباشد من خودم حمايتش مي كنم و كارهايي را توليد مي كنيم كه از تمام استانداردهاي لازمه موسيقي پاپ برخوردار باشد و مورد استقبال مناسب نيز قرار گيرد. مطمئن باشيد كه اگر خواننده خوبي پيدا شود به شخصه از هر جهت حمايتش مي كنم .من شركتي نيز به نام پنج برگ هنر دارم و در قالب همين شركت همه نوع حمايتي را براي خواننده ايجاد مي كنم . اگر تنظيم كننده خوبي در جوان ها پيدا شود حمايتش مي كنم.اگر بتوانم گروهي تشكيل مي دهم و ثابت مي كنم كه مي شود گروهي متشكل از چند خواننده داشته باشيم كه از تمام لحاظ در سطح ايده آلي باشد.مطمئن باشيد مي شود به كمك شما و ديگر دوستان دست در دست هم دهيم و تغيير و تحولات مناسبي را در موسيقي ايجاد كنيم . من آمادگي خودم را اعلام مي كنم. صدايي بيايد كه اداي كسي را در نياورد و شبيه كسي نباشد و من هم تا نهايت توانم كمكش مي كنم. من هميشه از تقليد متنفر بوده ام.در حال حاضر به نظر من آقاي <ماهي صفت> خيلي بهتر از اكثر خواننده هاي عرصه پاپ مي خواند و اداي همه را به بهترين شكل در مي آورد . آقاي ماهي صفت بهتر از همه مي تواند آلبوم هاي مختلفي را با صداي خواننده هاي مختلف منتشر كند و قول مي دهم كه از تمام اين خواننده ها نيز موفق تر خواهد بود. چون صداي قشنگ و شيرين و زيبايي دارد.در حالي كه خواننده هاي تقليدي ما تلاش بي نهايتي مي كنند و به سختي تنها موفق به ادا در آوردن مي شوند .شما در هيچ كجاي دنيا اتفاقي كه در موسيقي ما با آن مواجه هستيم را نمي بينيد . مطمئن باشيد اگر خواننده هاي خوبي وارد عرصه موسيقي شوند صدا سيما و وزارت ارشاد نيز از آنها حمايت خواهند كرد .ريشه موسيقي ترك و عرب و امثالهم همه براي ماست و ما بايد در عرصه موسيقي مدعي باشيم كه در حال حاضر چنين نيست.
با توجه به گسترش موسيقي الكترونيك در جهان و به طبع آن در ايران ، چه نظري درباره موسيقي الكترونيك و نقش آن در موسيقي پاپ امروز داريد؟
ما نمي توانيم منكر ريتم باشيم. .بحث در اينجاست كه بايد به نحو صحيحي از آن استفاده كنيم . من در آلبوم « خدا چراعاشق شدم» يكي ازتنظيم ها را به پويا نيك پور سپردم تا به صورت الكترونيك نيز اين ملودي تنظيم شود كه نشان دهنده نظر مثبت من به اين گونه از موسيقي است . بايد بياييم و ريتم هاي مناسبي را در زمينه الكترونيك براي موسيقي پاپ مان بسازيم و ايجاد كنيم و به اين صورت به شكل مناسبي توجه جوان ها را جلب كنيم . مثل بسياري از نقاط جهان كه ريتم هايي مختص به خود دارند.از قبيل هاوس و تكنو و امثالهم .ما هم بياييم و بر اساس المان هاي موسيقي الكترونيك ريتمي را ايجاد كنيم كه داراي شاخصه هاي موسيقي ملي ما باشد و از استانداردهاي جهاني نيز برخوردار باشد. بحث تقليدي كه در زمينه خوانندگي مطرح است در موسيقي الكترونيك ما نيز بسيار ديده مي شود و همين مساله باعث درجا زدن موسيقي پاپ مي شود. به جايش بايد از موسيقي الكترونيك استفاده كرد وبه جايش نيزبايد به سراغ موسيقي كلاسيك وآكوستيك رفت. مثلا در تنظيم پاپ – كلاسيك « خدا چرا عاشق شدم» كه توسط ناصر چشم آذر انجام شد ما مي توانستيم از سمپل درامز استفاده كنيم اما براي ارتقاء كيفيت موسيقي از بهنام ابطحي دعوت كرديم كه بيايد و درامز اين قطعه را بزند كه اتفاقا به افزايش زيبايي اين ورژن بسيار كمك كرد و مطمئنم كه اگر از ريتم الكترونيك استفاده مي كرديم نتيجه كار به اين زيبايي نمي شد.
يعني شما معتقديد فرم موسيقي پاپ ما نبايد از ريشه هاي موسيقي ملي و بومي ايران جدا باشد؟
كاملا همينطور است . موسيقي هاي قدرتمند منطقه مثل عرب و ترك نيز تماما داراي ريشه هاي موسيقي ايراني هستند و براساس موسيقي ما شكل گرفته اند و زمان آن رسيده كه خود ما نيز به شكل مناسبي از اين ميراث ملي غني و ارزشمند در موسيقي پاپ استفاده كنيم.
رسيدن به اين مرز به نظر شما نيازمند برنامه ريزي و حمايت از سوي نهادهاي مسئول موسيقي است يا بايد از سوي اهالي موسيقي و فعالان اين عرصه صورت بگيرد؟
به نظر من بايد به صورت توامان باشد.يعني به عنوان مثال صدا و سيما بيايد و آهنگ هاي خواننده هاي تقليدي را به صورت كامل از آرشيو خود حذف كند و شوراهاي موسيقي و نظارتي صداو سيما و ارشاد به صداهاي تقليدي مجوز ندهند. حال اين تقليد چه از گذشتگان باشد چه از خواننده هاي امروزي. اگر از اين نقطه شروع كنيم مي توانيم آرام آرام جايگاه خود را پيدا كنيم . حذف خواننده هاي تقليدي باعث مي شود كه موسيقي ما نيز از دام و بند تقليد رهايي يابد.چون تقليد خواننده طبيعتا باعث به تقليد كشيده شدن موسيقي آن آهنگسازي كه با او همكاري مي كند نيز مي شود . موسيقي ايراني به خوبي پتانسيل تبديل شدن به يك موسيقي جهاني را دارد.
در حال حاضر چه آلبوم هايي را در دست توليد و انتشار داريد؟
آلبومي با صداي آقاي عليرضا افتخاري به اسم « شب كوچه ها » و دو آلبوم با صداي محمد حشمتي كه در موردشان صحبت كرديم .هم چنين آلبوم اينسترومنتالي به نام « گل آفتابگردون» را آماده انتشار دارم كه حاوي تعدادي از آهنگ هاي قديمي من است كه خط ملودي خواننده شان توسط ساكسيفون به صورت سلو نواخته شده است . كنار اين آلبوم ها برنامه هايي دارم براي تشكيل دو گروه پاپ و سنتي كه هركدام متشكل از تعدادي خواننده مرد و زن باشد و قصد دارم حركت هاي مثبتي را به اين وسيله ايجاد كنم .
به همين منظور قصد برگزاري فراخواني گسترده دارم تا از آن طريق موفق به كشف تعدادي صداي زيبا و ناب بشويم هر چند كه كار سختي است و زمان برخواهد بود.
منبع:
ماهنامه ترانه ماه
تاریخ انتشار : پنجشنبه 3 تیر 1389 - 00:00
دیدگاهها
متشکریم از اینکه نقطه نظرات اساتید بنام موسیقی کشور مان را بازتاب میدهید تا ما بیشتر بتوانیم از وضعیت موسیقی مان آگاه شویم . اگر ممکن است از استاد بابک بیات بنویسید از ناگفته های این بزرگ موسیقی نوین ایران .
افزودن یک دیدگاه جدید