درباره آلبوم ماه ومه؛
علیزاده همچنان علیزاده است
1. نمیتوان برای حسین علیزاده با قطعيت صحبت كرد. همانطور که آخرین کارش «ماه و مه» میان آسمان و زمین معلق است و سر در عرش و پا در فرش دارد، صاحب اثر هم در تعلیق میان مفاهیم متعارف موسیقی سیر میکند. او در «ماه و مه» از يك سو همان استاد مسلم موسیقی ایرانی است که سابقه آن تکنوازیهاي تكنيكي سهتار یا دو نوازی تار را در آلبوم «تركمن» و «شورانگیز» تکرار میکند. از سوی دیگر، علیزاده ماه و مه، همان خالق «نینوا» و «آوای مهر» است که موسیقی را با قلمموی ساز روی صفحه تصویر کرده است، تصویری که بیشباهت به نقاشیهای سوررئالی نیست که مرزهای واقعیت را مخدوش میکنند. علیزاده اما محدود به یکهتازی در تکنوازی، یا ظرافت در تصویرسازی نیست. اويد دستي در فهم موسیقی دارد، چنانکه اگر کسی بخواهد از کارهای تلفیقی خوب یاد کند - چیزی که بیش از آنچه تصور میشود کمیاب است- ناگزیر از اشاره به کارهای او ست.فهم موسيقي و لهجههاي تکنوازی در ماه و مه مثال زدني است. علیزاده استاد تنظیم موسیقی هم هست. «راز نو» از نمونههای ناب تنظیم صداي اوست. آوازها و سازها در این کار آنچنان با هم پیوند میخورند و در هم میغلتند که آدم حیران میماند از کثرت به وحدت موسیقی رسیده یا به عکس. تنظیم برای علیزاده فرقی نمیکند برای ارکستر بزرگ باشد، یا برای ارکستر ایرانی، یا حتی برای یک ساز؛ مثل شورانگیز. «ماه و مه» تصویری خوب از تنظیم موسیقی برای یک ساز است. سازی که تکامل یافته سهتار به دست خود اوست.
2.شورانگیز به نسبت همه سازهایی که اخیرا ساخته شده اند، ساز کامل و موفقی است. پیش از ماه و مه، علیزاده در کنسرت ترکمن به همه نشان داده بود که ساز جدیدش از چه قابلیتهایی برخوردار است. شورانگیز هم سوناریته سهتار را دارد و هم ميتواند محدوده فضاسازی را کمی بیشتر کند. صدای بمی که شورانگیز دارد، میتواند نقش یك عود یا بربط را در کنار سهتار ایجاد کند، انگار نه یک ساز، بلکه یک یا دو سهتار به اضافه یک عود و بربط کنار هم نشستهاند. روایت خود علیزاده از سازش که در جلد آلبوم آمده خواندنی است:
استاد ابراهيم قنبريمهر ساليان مديدي است كه خدمات ارزنده و بينظيري به موسيقي و هنر سازسازي ايران كرده است. ايشان ابداعات پرشماري در زمينه سازهاي گوناگون داشتهاند كه مورد استقبال اساتيد بزرگ در ادوار مختلف قرار گرفته كه از اين ميان ميتوان به اولين مشوقان ايشان استاد ابوالحسن صبا و استاد حسين تهراني اشاره كرد. رابطه نزديك و صميمانه قنبري با اغلب بزرگان موسيقي ايران از او چهرهاي محبوب و شخصيتي ماندگار ساخته و پيوسته نام نيكشان زبانزد موسيقيدانان بوده است. استاد علي تجويدي كه علاوه بر ويولن، سهتار را نيز به زيبايي مينواخت حدود 20 سال پيش به استاد قنبري پيشنهاد ساخت سهتاري را ميدهند كه در آن بهجاي صفحه چوبي از پوست استفاده شود. قنبري كه اين موضوع را قبلا تجربه كرده بود صداي سهتار پوستي را مطلوب نميدانست اما طي همفكري و صحبتهاي تجويدي با او، طرحي بهنظرشان ميرسد كه صفحهاي با تركيب پوست و چوب را تجربه كنند و در آن خرك سهتار روي صفحه چوبي كوچك و آن صفحه روي پوست قرار گيرد. بدينترتيب سازي متولد شد كه تجويدي نام آن را شورانگيز گذاشت.پس از گذشت ساليان دراز، اينجانب نيز حدود هفت سال پيش همان طرح را روي كاسه تنبور به آقاي ماني جفرودي (از شاگردان آقاي سالاري كه ايشان خود نيز از شاگردان قنبري بودند) پيشنهاد دادم. البته جفرودي در ساخت آن پيوسته از راهنماييهاي استاد قنبري نيز استفاده ميكرد. شورانگيز بعدها توسط شاگردان ممتاز استاد قنبري از جمله آقايان سعيد و مسعود محمدي و مجيد آيتي با علاقه و دقت زيادي بهبود يافت و رفتهرفته شورانگيز با طرح كاسه تنبور متداول و در بسياري از كنسرتها و آثار ضبطشده مورد استفاده قرار گرفت.»
3. «ماه و مه» در دو بخش اجرا شده که به روایت بروشور یکی در مایه افشاری و دیگری در همایون است. شاید در بخش دوم، بشود به سختی متوجه مایه همایونی کار شد، اما در بخش اول يا مايه افشاري نيست، يا آنقدر فضاسازی کار محتوایی بدیع دارد که سخت میتوان متوجه فرم و بنمایه آن شد. اگر واقعا بخش اول ماهور نباشد و نوشته روي بروشور درست باشد، ميتوان گفت ارتباط بخش اول ماه و مه با افشاری، مانند همان ارتباط «ترکمن» با «راست پنجگاه» است که هیچ وقت هیچ کس روی آن زوم نکرده است. ترکمن را هم علیزاده توی مایه راست پنجگاه نوشته و اجرا کرده، اما محتوای اثر آنقدر ذهن آدم را درگیر میکند، که فرم کار جایی از ذهن را درگیر خود نمیکند. در ماه و مه هم -بهخصوص بخش اول و آنجایی که ریتم کار تندتر است- تقریبا همین اتفاق با شدت کمتر میافتد.
4. آلبوم ماه و مه و تقریبا پنج ماه پیش منتشر شد. در فضایی که کار خوب منتشر نمیشود – حتی کار متوسط و بد هم منتشر نمیشود- «ماه و مه»، چه برای شنیدن و چه حتی برای نوشتن غنیمتی است که نباید از دستش داد.
2.شورانگیز به نسبت همه سازهایی که اخیرا ساخته شده اند، ساز کامل و موفقی است. پیش از ماه و مه، علیزاده در کنسرت ترکمن به همه نشان داده بود که ساز جدیدش از چه قابلیتهایی برخوردار است. شورانگیز هم سوناریته سهتار را دارد و هم ميتواند محدوده فضاسازی را کمی بیشتر کند. صدای بمی که شورانگیز دارد، میتواند نقش یك عود یا بربط را در کنار سهتار ایجاد کند، انگار نه یک ساز، بلکه یک یا دو سهتار به اضافه یک عود و بربط کنار هم نشستهاند. روایت خود علیزاده از سازش که در جلد آلبوم آمده خواندنی است:
استاد ابراهيم قنبريمهر ساليان مديدي است كه خدمات ارزنده و بينظيري به موسيقي و هنر سازسازي ايران كرده است. ايشان ابداعات پرشماري در زمينه سازهاي گوناگون داشتهاند كه مورد استقبال اساتيد بزرگ در ادوار مختلف قرار گرفته كه از اين ميان ميتوان به اولين مشوقان ايشان استاد ابوالحسن صبا و استاد حسين تهراني اشاره كرد. رابطه نزديك و صميمانه قنبري با اغلب بزرگان موسيقي ايران از او چهرهاي محبوب و شخصيتي ماندگار ساخته و پيوسته نام نيكشان زبانزد موسيقيدانان بوده است. استاد علي تجويدي كه علاوه بر ويولن، سهتار را نيز به زيبايي مينواخت حدود 20 سال پيش به استاد قنبري پيشنهاد ساخت سهتاري را ميدهند كه در آن بهجاي صفحه چوبي از پوست استفاده شود. قنبري كه اين موضوع را قبلا تجربه كرده بود صداي سهتار پوستي را مطلوب نميدانست اما طي همفكري و صحبتهاي تجويدي با او، طرحي بهنظرشان ميرسد كه صفحهاي با تركيب پوست و چوب را تجربه كنند و در آن خرك سهتار روي صفحه چوبي كوچك و آن صفحه روي پوست قرار گيرد. بدينترتيب سازي متولد شد كه تجويدي نام آن را شورانگيز گذاشت.پس از گذشت ساليان دراز، اينجانب نيز حدود هفت سال پيش همان طرح را روي كاسه تنبور به آقاي ماني جفرودي (از شاگردان آقاي سالاري كه ايشان خود نيز از شاگردان قنبري بودند) پيشنهاد دادم. البته جفرودي در ساخت آن پيوسته از راهنماييهاي استاد قنبري نيز استفاده ميكرد. شورانگيز بعدها توسط شاگردان ممتاز استاد قنبري از جمله آقايان سعيد و مسعود محمدي و مجيد آيتي با علاقه و دقت زيادي بهبود يافت و رفتهرفته شورانگيز با طرح كاسه تنبور متداول و در بسياري از كنسرتها و آثار ضبطشده مورد استفاده قرار گرفت.»
3. «ماه و مه» در دو بخش اجرا شده که به روایت بروشور یکی در مایه افشاری و دیگری در همایون است. شاید در بخش دوم، بشود به سختی متوجه مایه همایونی کار شد، اما در بخش اول يا مايه افشاري نيست، يا آنقدر فضاسازی کار محتوایی بدیع دارد که سخت میتوان متوجه فرم و بنمایه آن شد. اگر واقعا بخش اول ماهور نباشد و نوشته روي بروشور درست باشد، ميتوان گفت ارتباط بخش اول ماه و مه با افشاری، مانند همان ارتباط «ترکمن» با «راست پنجگاه» است که هیچ وقت هیچ کس روی آن زوم نکرده است. ترکمن را هم علیزاده توی مایه راست پنجگاه نوشته و اجرا کرده، اما محتوای اثر آنقدر ذهن آدم را درگیر میکند، که فرم کار جایی از ذهن را درگیر خود نمیکند. در ماه و مه هم -بهخصوص بخش اول و آنجایی که ریتم کار تندتر است- تقریبا همین اتفاق با شدت کمتر میافتد.
4. آلبوم ماه و مه و تقریبا پنج ماه پیش منتشر شد. در فضایی که کار خوب منتشر نمیشود – حتی کار متوسط و بد هم منتشر نمیشود- «ماه و مه»، چه برای شنیدن و چه حتی برای نوشتن غنیمتی است که نباید از دستش داد.
منبع:
تهران امروز
تاریخ انتشار : پنجشنبه 29 مرداد 1388 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید