جناب آقای صهبایی عزیز
متاسفانه این عمل آماتور و حتی بچگانه شما در تاریخ موسیقی ایران ثبت و ضبط شد و با هیچ توجیه و توضیحی ولو به زعم شما حقیقت هم قابل زدودن و پاک شدن نیست. در شرایطی که موسیقی کشور ما بطور اعم با مشکلاتی از قبیل اموزش ضعیف بین موزیسینها و حتی شنوندگان، حق کپی رایت، مشکل نشان ندادن ساز از رسانه ها و بطور اخص با مشکلاتی مثل نحیف شدن تولید موسیقی فاخر در بخش سنتی، فولکلور و ارکسترال و افت علاقمندان به این نوع موسیقی ها بویژه در نسل جوان روبروست می بینیم که یک رهیر میهمان در روی سن تالار وحدت به بیان مسائل خاله زنکی (به زعم خودش حقایق) می پردازد. آیا این مسائل ارتباطی به شنوندگان کنسرتوی پیانو شماره 2 راخمانینوف دارد؟ آیا شما اطلاع ندارید که در کنسرتهای ارکسترهای سمفونی بخش عمده ای از تماشاچیان بخاطر اجرای رهبر مورد علاقه خود میایند و تعداد عمده بلیطهای حاضرین بخاطر آقای روحانی خریداری شده بود و شما لااقل به احترام سلیقه تماشاچیان نباید به هنرمند مورد علاقه آنها توهین می کردید؟ وقتی شما که به قول خودتان یک دکتر پروفسور هستید و اینگونه به هنرمند مورد علاقه بخشی از حضار توهین میکنید (با فراری خواندن وی) آیا انتظار دارید تا آن تماشاچی با احترام با شما برخورد کند؟ و بعد هم می فرمایید که من با احترام حواب وی را دادم. در ادامه حضاری که به خاطر شما بلیت اجرا را تهیه کرده بودند به این تنش دامن زدند و دراصل شما باعث اصلی این جریان بودید متاسفانه.
استاد عزیز اگر در یک سازمان اداری مثلا در یک بانک یا اداره مالیات فردی بنا به هر دلیلی در سر کار خود جاضر نشود و مثلا فرار کند و بگوید مشکل پزشکی دارد و یک فرد بزرگوار دیگری که دکتر پرفسور تشریف دارد بزرگواری کند و منت بر سر رئیس اداره و مردم مراجع بکذارد و بطور موقت بجای فرد غایب که اتفاقا جایگاه حقوقی بسیار مهمی هم دارد مشغول به کار شود آیا باید فقط به کار خودش بنحو احسن مشغول باشد و اسرار سازمان متبوع را تا روشن شدن کامل مطلب حفظ نماید یا باید به هر ارباب رجوعی که به سراغش می آید بگوید که فرد غایب فرار کرده و مریض نیست و من حقیقت را می گویم و این و آن و و وقتی یک ارباب رجوع بگوید پشت سر همکارت حرف نزن فریاد وامصیبتا سربدهد و ......
آقای دکتر هر چند که در مثل مناقشه نیست و شما هنرمند بسیار ارزشمندی هستید و بخاطر جایگاه حقیقی و حقوقی تان انتظاری بیش از این از شما و سایر همکارانتان میرفت اگر در این مثال حق را به رفتار دوم میدهید که هیج صحبتی بین اهالی منصف و مظلوم هنر موسیقی با شما نمی ماند ولی اگر احتمالا سر سوزنی حق را به رفتار اول میدهید باید با کمال تاسف اعتراف کرد که در شرایط فعلی مشکل موسیقی سمفونیک ما نه کمبود شنونده نه کمبود بودجه نه کمبود موزیسین خوب نه مشکل برگزاری کنسرت بعلت فشار از نهادهای بیرونی که از داخل خود هنرمندان ما و حب و بغضهای بین آنها نشات میگیرد.
جناب آقای صهبایی عزیز
متاسفانه این عمل آماتور و حتی بچگانه شما در تاریخ موسیقی ایران ثبت و ضبط شد و با هیچ توجیه و توضیحی ولو به زعم شما حقیقت هم قابل زدودن و پاک شدن نیست. در شرایطی که موسیقی کشور ما بطور اعم با مشکلاتی از قبیل اموزش ضعیف بین موزیسینها و حتی شنوندگان، حق کپی رایت، مشکل نشان ندادن ساز از رسانه ها و بطور اخص با مشکلاتی مثل نحیف شدن تولید موسیقی فاخر در بخش سنتی، فولکلور و ارکسترال و افت علاقمندان به این نوع موسیقی ها بویژه در نسل جوان روبروست می بینیم که یک رهیر میهمان در روی سن تالار وحدت به بیان مسائل خاله زنکی (به زعم خودش حقایق) می پردازد. آیا این مسائل ارتباطی به شنوندگان کنسرتوی پیانو شماره 2 راخمانینوف دارد؟ آیا شما اطلاع ندارید که در کنسرتهای ارکسترهای سمفونی بخش عمده ای از تماشاچیان بخاطر اجرای رهبر مورد علاقه خود میایند و تعداد عمده بلیطهای حاضرین بخاطر آقای روحانی خریداری شده بود و شما لااقل به احترام سلیقه تماشاچیان نباید به هنرمند مورد علاقه آنها توهین می کردید؟ وقتی شما که به قول خودتان یک دکتر پروفسور هستید و اینگونه به هنرمند مورد علاقه بخشی از حضار توهین میکنید (با فراری خواندن وی) آیا انتظار دارید تا آن تماشاچی با احترام با شما برخورد کند؟ و بعد هم می فرمایید که من با احترام حواب وی را دادم. در ادامه حضاری که به خاطر شما بلیت اجرا را تهیه کرده بودند به این تنش دامن زدند و دراصل شما باعث اصلی این جریان بودید متاسفانه.
استاد عزیز اگر در یک سازمان اداری مثلا در یک بانک یا اداره مالیات فردی بنا به هر دلیلی در سر کار خود جاضر نشود و مثلا فرار کند و بگوید مشکل پزشکی دارد و یک فرد بزرگوار دیگری که دکتر پرفسور تشریف دارد بزرگواری کند و منت بر سر رئیس اداره و مردم مراجع بکذارد و بطور موقت بجای فرد غایب که اتفاقا جایگاه حقوقی بسیار مهمی هم دارد مشغول به کار شود آیا باید فقط به کار خودش بنحو احسن مشغول باشد و اسرار سازمان متبوع را تا روشن شدن کامل مطلب حفظ نماید یا باید به هر ارباب رجوعی که به سراغش می آید بگوید که فرد غایب فرار کرده و مریض نیست و من حقیقت را می گویم و این و آن و و وقتی یک ارباب رجوع بگوید پشت سر همکارت حرف نزن فریاد وامصیبتا سربدهد و ......
آقای دکتر هر چند که در مثل مناقشه نیست و شما هنرمند بسیار ارزشمندی هستید و بخاطر جایگاه حقیقی و حقوقی تان انتظاری بیش از این از شما و سایر همکارانتان میرفت اگر در این مثال حق را به رفتار دوم میدهید که هیج صحبتی بین اهالی منصف و مظلوم هنر موسیقی با شما نمی ماند ولی اگر احتمالا سر سوزنی حق را به رفتار اول میدهید باید با کمال تاسف اعتراف کرد که در شرایط فعلی مشکل موسیقی سمفونیک ما نه کمبود شنونده نه کمبود بودجه نه کمبود موزیسین خوب نه مشکل برگزاری کنسرت بعلت فشار از نهادهای بیرونی که از داخل خود هنرمندان ما و حب و بغضهای بین آنها نشات میگیرد.