برنامه یاد بعضی نفرات
 
نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
میلاد کیایی بعد از 20 سال، امروز اثر جدیدی منتشر می‌کند
نباید دست روی دست گذاشت
موسیقی ما - امروز بعد از بیست سال اثر جدیدی از «میلاد کیایی» استاد پیشکسوت موسیقی ایران (نوازنده سنتور) با عنوان «راز آشکارا» توسط مؤسسه فرهنگی هنری «رادنواندیش» منتشر می‌شود. در این اثر، «نازنین پدرثانی» با سازهای تمبک و دایره «میلاد کیایی» را همراهی کرده‌ است. این اثر بر اساس ملودی‌های خاطره‌انگیز و قدیمی اجرا شده است که در بخشی از آن برای نخستین بار به صورت رسمی ساز سنتور قطعاتی از موسیقی آذری را اجرا می‌کند. در مراسم رونمایی این آلبوم که به همت مؤسسه فرهنگی هنری رادنواندیش و با همکاری فرهنگسرای ارسباران انجام می‌پذیرد، علاوه بر میلاد کیایی، نازنین پدرثانی و دو هنرمند دیگر به اجرای قطعات موسیقی خواهند پرداخت. سخنرانی این برنامه را هوشنگ کامکار و دکتر محمد سریر عهده‌دار خواهند بود. به همین بهانه با او به گفت‌وگو نشسته‌ایم:
 
  • شما بعد از 20 سال، یک اثر منتشر کرده‌اید که در آن قطعات آذری را با ساز سنتور نواخته‌اید، از همین ماجرا شروع کنیم. در این باره توضیح می‌دهید؟
من در این سال‌ها، آهنگسازی کرده‌ام یا به عنوان تک‌نواز و همنواز در فضای موسیقی حضور داشته‌ام، اما این اثر که در آن برای اولین بار در آن قطعات آذری با ساز سنتور اجرا شده است، اولین اثری است که به صورت مستقل بعد از دو دهه از من منتشر می‌شود.  این قطعات پیش از این با سازهایی چون عاشیقلر، گارمان، بالابان و دیگر سازهای آذری نواخته شده بودند، اما من تلاش کردم دست به یک ابتکار زده و با سنتور، معروف‌ترین قطعات آذری از یک قرن پیش تا کنون را اجرا کنم. از جمله‌ی این قطعات می‌توان آرشین مالامان، مشتی عباد و غیره اشاره کرد که توسط مقامات آذری چون یتیم‌سه‌گاه، قره‌باغ و شکسته اجرا شده بودند. در واقع این بخش از اثر، هدیه‌ای از طرف من به آذری زبانان کشورم است که جمعیت زیادی از ایران را تشکیل می‌دهند.
 
  • سازی مثل سنتور چگونه برای اجرای این قطعات کوک شد؟
اتفاقن کوک این قطعات مدت‌ها طول کشید.
 
  • با این اوصاف ضرورت اجرای این قطعات با ساز سنتور چه بود؟‌
یکی به خاطر اینکه تا به حال این کار نشده بود و تنها یک سری تجربیات شخصی انجام شده بود و از آن طرف دلم می‌خواست حرکتی نو انجام دهم. ضمن اینکه به نظرم می‌رسید تاکنون موزیسین‌های ما نسبت به موسیقی آذری زبانان کم‌توجهی کرده‌اند.
 
  • اما موسیقی آذری فواصل و گام‌های خاص خودش را دارد.
بله، مثلا گوشه‌ی قره‌باغ‌،چهار مدولاسیون دارد. یعنی در یک اکتاو، شما با چهار مدولاسیون متفاوت روبه‌رو هستید. حال ما باید این را با سنتوری با 9 خرک اجرا می‌کردیم و همین هم کار را بسیار دشوار می‌کرد. برای حل این مشکل، این قطعات با سازی نواخته شده که هر اکتاوش یک کوک متفاوت شده است و هر خرک هم، شاید به همین خاطر است که کنسرواتوار موسیقی باکو از من دعوت کرده است تا این قطعات را با سنتور اجرا کنم که به احتمال نوروز بعد از ایامِ نوروز این اتفاق رخ خواهد داد. به هر حال من حالا 72 ساله‌ام و از ده سالگی تاکنون مشغول ساز زدن هستم، نمی‌خواهم همچنان در سنت‌های قدیم توقف کنم، البته این به معنای آن نیست که سنت‌شکنی کرده‌ام، من در این سال‌ها همه‌ی گوشه‌ها را نواخته‌ام. شاگرد غیرمستقیم استاد صبا بوده‌ام و کارهای بسیاری از من در شور و دشتی شنیده‌اید؛ اما فکر می‌کنم از یک موزیسین انتظار می‌رود تا حرف‌های تازه‌ای بیان کند. من پیش از این هم با سنتور، تعدادی قطعه‌ی اروپایی را نواختم که البته به شکل رسمی منتشر نشده است، اما در سایت‌ها می‌توان تعدادی از آنها را شنید. البته می‌توانم بگویم که نواختن آنها با این ساز، کار آسان‌تری از نواختن قطعات آذری بود.
 
  • اما معمولا تلاش برای دست‌یابی به این تجربه‌ها برای اهالی موسیقی در سال‌های جوانی رخ می‌دهد.
اتفاقن این‌طور نیست. من از سال‌ها قبل، باید دست تجربیات جدیدی را انجام دهم، به همین خاطر است که من از اولین کسانی بودم که در سبک نوین سنتورنوازی، فعالیت‌هایی را انجام دادم. در اردوهای رامسر که در آن زمان استاد لطفی، استاد کامکار، زنده‌یاد میرزاده و دیگران حضور داشتند، بخشی از این تجربه‌ها شنیده شدند و همان زمان – بین سال‌های 40 تا 42- در مسابقات کشوری این ساز اول شدم. آن زمان از اینکه برای نواختن «شور»، حق بالا و پایین رفتن یک نت هم ندارم، برایم کسل کننده بود. جوان بودم و مثل فنر فشرده‌ای که نیازمند حرکات عجیب است. البته در آن زمان عاشق نواختن پیانو هم بودم و فکر کردم در همین سازِ خودم، بخشی از آن ابتکارات را انجام دهم. در همان زمان بود – فکر می‌کنم 16 ساله بودم- که فانتزی ژیلا را با ساز سنتور را در برنامه‌ی «بزم آدینه» که جمعه‌ها پخش می‌شد، اجرا کردم یا چهارمضرابی می‌نواختم که گام مینور داشت، نه اصفهانِ ایرانی. از تکنیک های موسیقی غرب در موسیقی‌ام بهره می‌گرفتم.
 
  • فضای آن زمان، اجازه‌ی این نوآوری‌ها را به شما می‌داد؟
اتفاقن بسیار سخت بود. ما اجازه طرح‌های‌ نو نداشتیم و حتی برادرم – استاد ایرج کیایی- که اولین استاد من هم هستند، می‌گفتند که این آکروبات بازی‌ها را برای چه انجام می‌دهی؟ اما من توجه چندانی به این حرف‌ها نداشتم و  از پاساژها و آرپژهای زیادی استفاده می‌کردم؛ بعد از آن، سال‌ها احساس کردم باید در زمینه‌ی سنتورنوازی سنتی به پختگی دست پیدا کنم  و در این زمینه فعالیت‌هایی را انجام دادم؛ اما بنا به دلایل مختلفی 20 سال از من کاری به انتشار در نیامد، دلم نمی‌خواست دوباره همان شور و دشتی را بنوازم، می خواستم کار نویی کرده باشم. فکر می‌کنم نمی‌شود دست روی دست گذاشت و تنها به همان اندوخته‌‌های گذشته تکیه کرد؛ چون به این ترتیب موسیقی ما هیچ قدمی رو به جلو برنخواهد داشت. به همین خاطر به احترام آذری‌زبانانِ کشورم، این اقدام را انجام دادم و حالا هم خوش‌بین هستم که مورد پسند آنان واقع شود. به هر حال، قضاوت در این خصوص را زمان انجام می‌دهد. اگر خوب باشد که در آینده توسط جوانانِ علاقه‌مند تکرار خواهد شد و اگر هم نه که تنها یک تجربه‌ای است که انجام شده است.
 
  • حالا برای نتیجه‌ی کار چه اسمی می‌توان گذاشت؟
نمی‌دانم، فقط می‌دانم که این موسیقی تلفیقی نیست. شاید بشود اسمش را تنها یک ابتکار دانست.
 
  • به هر حال این موسیقی آذری است؛ اما چقدر لحن موسیقی ایرانی به خود گرفته است.
به هر حال، این مساله اجتناب ناپذیر است. می‌شود گفت موسیقی‌ای بینِ موسیقی ایرانی و آذری. اما شما اسمش را همان تلاش برای نوآوری بگذارید.
 
  • اما شما در همنوازی هم از سازی غیر از ساز ایرانی بهره برده‌اید.
بله؛ ضمن آنکه اصرار داشتم تا فرهنگ موسیقی کلاسیک آذری رعایت شود، نمی‌خواستم ماجرا را چندان شلوغ کنم.
 
  • و البته بخشی که در آن قطعات قدیمی ایران را نواختید.
بله؛ بعضی از ساخته‌های خودم مثل راز آشکارا، چهارمضراب و غیره و چند قطعه‌ی خاطره‌انگیز قدیمی چون فانتزی ژیلا، گل گللدون من، عاشقم من، عاشقی بی‌قرارم و ملودی‌های زیبای دیگر. هر کدام از این بخش‌ها 40 دقیقه هستند.
 
  • چقدر قرار است این قطعات قدیمی اجرا شوند؟
نمی‌دانم، باید پاسخ این پرسش را کسانی بدهند که در این سال‌ها مشغول فعالیت هستند. شاگردان خود من همیشه می‌خواهند تا آهنگ‌های دهه سی و چهل و پنجاه را یاد بگیرند یا برایشان نت‌نویسی کنم؟  چرا آهنگ‌های زمان خودشان را درخواست نمی‌کنند؟ این در حالی است که در این سی و چند سال، سی و چند هزار آهنگ ساخته شده؛ چرا شاگردهای ما هنوز به دنبال آهنگ‌های زمان کودکی ما هستند؟ چون کارهای قدیمی عاشقانه و عمیق بودند، عاشقانه پدید آمدند در نتیجه در قلب و روح ما ریشه کردند. من با تمام تحولاتی که موسیقی امروز با آن روبه‌روست، آشنا هستم؛ اما به گمانم باید این تحولات با توجه به ریشه‌ها مطرح باشد.
 
  • 20سال زمان زیادی برای عدم انتشار اثر نیست؟
بله؛ اما من در این سال‌ها گرفتاری‌های بسیاری داشتم؛ البته همین روزها قرار است تعدادی از آهنگ‌های من هم منتشر شود که در گذشته توسط خوانندگان اجرا شدهحالا می‌خواهم بار دیگر با خوانندگان با استعداد اما نه‌چندان شناخته شده اجرایشان کنم.
تاریخ انتشار : سه شنبه 7 دی 1395 - 15:40

دیدگاه‌ها

چهارشنبه 8 دی 1395 - 15:32

من نمی دانم چرا باید برای آدم های کوچک و کار های سطحیشان اینقدر سنخنرانی و رونمایی و مراسم بزرگنمایی برگزار کنند. هر خرده نوازنده ای مدعی اولین هاست. من نمی دانم این ادعای اولین ها چه بر این خردکان بزرگ نما می افزاید؟

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود نباید دست روی دست گذاشت | موسیقی ما