بنده ی حقیر چون مدتهای زیادی رو در عرصه نمایش و ارتباز با بزرگان تئاتر و سینما داشته و دیگر خدارو شکر ندارم- باید عرض کنم که حس نفرت و حسادت و مبارزه با زمین و زمان برخی از بزرگان سینما با خودشان ، مردم و جامعه و سایر هنرمندان یه چیز کاملا کاملا طبیعیه. جناب مهرجویی و مشاورینش از من و شما کامل به این موضوع مشرف ترند که حتی فیلم هامون نان بازی بینظیر و استعداد خدادادی زنده یاد خسرو شکیبایی رو خورد ، وگرنه حتی این فیلم که از شاخص ترین آثار مهرجویی به حساب می آد در رده چهل پنجاهم برگزیده های سینما محسوب میشه.و اما سنتوری که فیلمی کاملا عادی و معمولی بحساب می آد اینبار نه نان بازیگران و قصه و سوژه و ... که نان یک صدا و شخصیت بینظیری رو میخوره که سنتوری سنتوری میشه. بله ! جناب مهرجویی ! دیگه دوره ی ارباب رعیتی هنر توی این دنیای سوپر مدرن گذشته و فکر نمیکنم دیگر از این نمد کلاهی برای شما بافته بشه. بروید و چاره ای بهتر بیاندیشید.
با کمال ادب و احترام
حسین .م
بنده ی حقیر چون مدتهای زیادی رو در عرصه نمایش و ارتباز با بزرگان تئاتر و سینما داشته و دیگر خدارو شکر ندارم- باید عرض کنم که حس نفرت و حسادت و مبارزه با زمین و زمان برخی از بزرگان سینما با خودشان ، مردم و جامعه و سایر هنرمندان یه چیز کاملا کاملا طبیعیه. جناب مهرجویی و مشاورینش از من و شما کامل به این موضوع مشرف ترند که حتی فیلم هامون نان بازی بینظیر و استعداد خدادادی زنده یاد خسرو شکیبایی رو خورد ، وگرنه حتی این فیلم که از شاخص ترین آثار مهرجویی به حساب می آد در رده چهل پنجاهم برگزیده های سینما محسوب میشه.و اما سنتوری که فیلمی کاملا عادی و معمولی بحساب می آد اینبار نه نان بازیگران و قصه و سوژه و ... که نان یک صدا و شخصیت بینظیری رو میخوره که سنتوری سنتوری میشه. بله ! جناب مهرجویی ! دیگه دوره ی ارباب رعیتی هنر توی این دنیای سوپر مدرن گذشته و فکر نمیکنم دیگر از این نمد کلاهی برای شما بافته بشه. بروید و چاره ای بهتر بیاندیشید.
با کمال ادب و احترام
حسین .م