با اجازه اساتید یکم قطعه شاه مقصود رو که یکی از دوستان گفت درباره کربلاست رو تشریح کنم
قصه مربوط به پدری جانباز با پای قطع شده است( پیجامه بی ادامه شلوار جانباز)که با مسافرکشی (پیکان دلتنگ، ارابه ناشناسا) پول بخور و نمیر در میاره و اون قسمتی که نذر ابولفضل رو میگه کنایه به این داره که خودش نداره بخوره ولی نذر و نیاز میکنه و اول شعر هم که تابوت منظور تابوت شهیداست که روی دوش میبرند و مرغابی هم شهید پاک است و موج اف ام هم مربوط به موج انفجار بمب هست که باهاش دست و پنجه نرم میکنه و آخر شعر توپخانه هم منظور بازار داروی ناصرخسرو است که با دل شکسته و با موتور داروهاش رو تهیه میکنه و چرک اسکناسها هم منظور پول مسافرکشی است که فقط چرکش باقی میمونه نه پولش
با اجازه اساتید یکم قطعه شاه مقصود رو که یکی از دوستان گفت درباره کربلاست رو تشریح کنم
قصه مربوط به پدری جانباز با پای قطع شده است( پیجامه بی ادامه شلوار جانباز)که با مسافرکشی (پیکان دلتنگ، ارابه ناشناسا) پول بخور و نمیر در میاره و اون قسمتی که نذر ابولفضل رو میگه کنایه به این داره که خودش نداره بخوره ولی نذر و نیاز میکنه و اول شعر هم که تابوت منظور تابوت شهیداست که روی دوش میبرند و مرغابی هم شهید پاک است و موج اف ام هم مربوط به موج انفجار بمب هست که باهاش دست و پنجه نرم میکنه و آخر شعر توپخانه هم منظور بازار داروی ناصرخسرو است که با دل شکسته و با موتور داروهاش رو تهیه میکنه و چرک اسکناسها هم منظور پول مسافرکشی است که فقط چرکش باقی میمونه نه پولش