یک نگاهِ اجمالی به روندِ افزایشِ تصاعدیِ تعدادِ منتقدین ، می تونه جایگاهِ واقعیِ این تیمِ حاکم بر خانۀ موسیقی رو برایِ همگان آشکار کنه . تازه این تعداد هنرمندان که به چنین کمپین هایی می پیوندند ، بجز آنهایی ست که از عواقبِ این نقدِ آشکار می ترسند و یا ارتباطاتِ شاگرد و استادی و همکاری با این آقایون دارند و بخاطرِ همین مسایل ، فکر می کنند که نباید به چنین کمپینِ اعتراضی ای بپیوندند و یا کسانی که بخاطرِ برخی منافعِ شخصی و گره خوردنِ آن منافعشون به این حضرات ، واردِ چنین ماجرایی نمیشوند و یا کسانی که اصولاً سالهاست گوشه گیری و انزوا گزیده اند و اصلاً کاری به مسایلِ صنفی و حقوقِ خودشان هم ندارند و یا کسانی که اصلاً از این ماجرا خبر نشده اند و ..... اون بخشِ منتقدِ این گروه ها هم به این کمپین و این حرکتِ اعتراضی می پیوستند ، بعد معلوم میشد که این حضراتی ست که پشتِ میزهایِ خانۀ موسیقی نسته اند و دودستی این میزها را چسبیده اند و اصولاً قصدِ جدا شدن از این مناصب را ندارند ، وزنِ واقعی شان چقدر است نمایندۀ چند درصد از اهالیِ موسیقیِ این مملکت اند و چه اعتباری دارند در جامعۀ هنری . هرچند امروز هم وزنِ واقعی و جایگاه و اعتبارشان معلوم است و اینکه چرا نمی خواهند کنار بکشند و اصرار دارند به هر قیمتی آقایِ مدیر و رئیس و ... باقی بمانند ، امری ست دیگر .