جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
گفت‌وگو با آهنگساز آلبوم «در دنیای تو ساعت چند است؟» به بهانه کنسرت مشترک‌اش با «لیام فِنِلی»
کریستف رضاعی: این موسیقی به احساس آدم‌ها تکیه می‌دهد و می‌تواند برای هر مخاطبی دل‌انگیز باشد
موسیقی ما - در آستانه فصل زمستان حضور نوازنده سرشناس ساز ویولا داگامبا، «لیام فِنِلی» در تهران بهانه‌ای شده تا آنسامبل «کارگاه موسیقی باروک» در کنار این نوازنده بلژیکی قطعاتی از دوره رنسانس و باروک را تحت عنوان کنسرت «ویول و زمستان» روی صحنه ببرد که لیام فِنِلی در این برنامه، در بخش اول به تک‌نوازی ساز ویُلا داگامبا خواهد پرداخت.
 
در این برنامه کریستف رضاعی هم در کنار لیام فِنِلی و آنسامبل کارگاه موسیقی باروک، قطعات آوازی رنسانس و باروک را اجرا خواهد کرد. او درباره این کنسرت به «موسیقی ما» می‌گوید: «در این اجرا برخلاف کنسرت قبلی که بیشتر باروک فرانسوی بود، از آهنگسازان انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و احتمالاً در قسمت اول برنامه، از آهنگسازان اسپانیایی آثاری را اجرا خواهیم کرد. فکر می‌کنم جذابیت این کنسرت وجود ساز ویولا داگامبا باشد که تقریباً می‌دانم دومین‌بار است وارد ایران می‌شود. این ساز یک‌بار پانزده سال پیش از طریق گروه باروکی که آن سال‌ها تشکیل داده بودم، توسط یک نوازنده فرانسوی نواخته شد و بعد از آن هیچ اتفاقی دیگری نیفتاد. حالا در کنسرت پیشِ رو قرار است در بخش اول تک‌نوازی ساز ویولا داگامبا داشته باشیم که فکر می‌کنم اتفاق بسیار جالبی خواهد بود؛ چراکه این ساز، بسیار دلنشین است و می‌توان آن را به سرزمین ایران ربط داد. یعنی نوع نواختن آن و بداهه‌نوازی‌هایش خیلی نزدیک به موسیقی سرزمین ما است. برای همین از نظر من در بخش اول کنسرت، اتفاقات عرفانی جالبی خواهد افتاد. نوازنده این ساز یعنی «لیام فِنِلی» بلژیکی است و ربط خاصی هم با ایران دارد. چون ایشان موسیقی و ادبیات فارسی را بلد است. او علاقه خاصی هم به ایران دارد که البته یکی از دلایل این علاقه‌مندی، داشتن همسر ایرانی است.»
 
حال بعد از 15 سال قرار است دوباره صدای این ساز (که مربوط به دوران باروک است) در تهران شنیده شود. رضاعی درباره انگیزه‌اش برای استفاده از ساز ویولا داگامبا در ایران می‌گوید: «این ساز در رپرتوار باروک وجود دارد. در واقع ویولا داگامبا سازی است که موازی ویلنسل وجود داشت و اواسط قرن پانزدهم میلادی در اسپانیا ظهور کرد و بعد از آن در کشورهای دیگر گسترش پیدا کرد. این ساز در دوران رنسانس و باروک بسیار محبوب و مورد استفاده بوده و در موسیقی باروک فرانسه در قرن 17 و 18 بسیار از آن استفاده می‌شده است. البته در موسیقی انگلیس و اسپانیا هم همین‌طور؛ اما در ادامه ویلنسل و ویولاها باقی ماندند و وقتی وارد دوره کلاسیک شدیم، این ساز حذف شد.»
 
سرپرست گروه «نور» در خصوص ریشه این ساز توضیح می‌دهد: «لغت «گامبا» در زبان ایتالیایی به معنای «پا» است. این ساز مثل ویلنسل جلوی نوازنده قرار می‌گیرد. منتها آن زمان در انتهای این سازها میله‌ای که امروزه به واسطه‌اش آن را روی زمین نگه می‌دارند، وجود نداشته. برای همین، نوازنده‌ها ساز را بین دو پای خود نگه می‌داشتند و به همین علت هم نامش ویولا داگامبا شده است. این ساز مثل ویلنسل هم نقش سولیستی دارد و هم اینکه در بخش آکومپانیمان (همراهی) سازهای دیگر می‌تواند نقش خیلی مهمی بازی کند. در موسیقی باروک تکنیکی به نام «باسو کونتینو» وجود دارد که از یک ساز بم و یک ساز زیر زخمه‌ای مثل «هارپسیکورد» یا ساز «لوت» یا «ارگ» (که البته زخمه‌ای نیست) تشکیل شده است. آن ساز بم یا ویلنسل است یا ویولا داگامبا یا سازهای دیگر و به همین دلیل است که این ساز اهمیت بسیاری در این دوره از موسیقی داشته است.»
 
رضاعی در مورد تجربه پیشین اجرا با این ساز در ایران می‌گوید: «پانزده سال پیش با آن گروه باروکی که تشکیل داده بودم، همراه نوازنده‌های فرانسوی دو سال پشت هم در ایران کنسرت دادیم که این اتفاق با کمک سفارت فرانسه افتاد؛ اما بعد از آن سفارت دیگر در این زمینه کمکی نکرد و این اتفاق تکرار نشد. البته بعد از آن هم کنسرت در داخل ایران با حضور نوازنده‌های خارجی کمتر شد و به همین شکل 14، 15 سال گذشت. حالا در این یک سالی که «آنسامبل کارگاه موسیقی باروک» تشکیل شده، انگیزه‌ای پیدا شد که سعی کنیم ارتباطی برقرار کنیم با نوازنده‌هایی که از ما تخصص بیشتری در زمینه موسیقی باروک دارند. من «لیام فنلی» را از قبل می‌شناختم و به این ترتیب از او دعوت کردم که به ایران بیاید تا هم سازش را معرفی کند، هم اینکه کنسرت داشته باشیم. در بخش دوم کنسرت هم که با همراهی هم اجرا خواهیم داشت.»
 
شاید برای کسانی که نگاه جدی‌تری به این نوع از موسیقی دارند، این موضوع که قرار است از چه فواصلی برای موسیقی این اجرا استفاده شود و اینکه آیا کوک سازها تعدیل شده یا نه، نکته جالبی باشد. رضاعی در این باره می‌گوید: «رپرتوارهای باروک کوک‌های خاصی دارند که در دوره کلاسیک و رومانتیک تبدیل به یک کوک یکسان برای تمام رپرتوارها می‌شود. اما زمان باروک با توجه به موسیقی کشورهای مختلف، کوک‌های مختلفی وجود داشته است. ما در طول اجرا کوک را یکسان گرفته‌ایم و با نیم‌پرده پایین‌تر از «لا»ی معمولی می‌نوازیم. یعنی «A415» که این اتفاق به دلیل کوک فلوت‌ها و استفاده از تارهای روده برای داگامبا و ویلن می‌افتد. جدا از این ریزه‌کاری‌ها، این آنسامبل سعی دارد تا موسیقی را با یک‌سری قوانین موجود در آن زمان اجرا کند؛ چه از لحاظ سازبندی و کوک سازها و چه به لحاظ اجرایی. در واقع قرار است اجرای خاصی از آثار انتخاب شده داشته باشیم.»
 
با توجه به اینکه آهنگسازان دوره باروک به بداهه‌نوازی هم تکیه می‌کرده‌اند، این آهنگساز درباره اینکه آیا قرار است در این اجرا شاهد بداهه‌نوازی باشیم یا نه، می‌گوید: «در این اجرا بداهه‌نوازی مطلق وجود ندارد، هرچند که همان‌طور که شما گفتید، رپرتوار آن دوره بسیار به بداهه‌نوازی متکی بوده است.»
 
حالا اینکه چطور نوازنده‌هایی که در قرن 21 زندگی می‌کنند، می‌توانند روی چنین موسیقی که مربوط به چهار قرن پیش است بداهه‌نوازی کنند، خودش نکته جالبی می‌تواند باشد: «نوازنده‌هایی که در این آنسامبل هستند، آموزش دیده‌اند. مثلاً «آیدین منعم» که هارپسیکورد می‌نوازند، خارج از کشور درس خوانده و یاد گرفته که چطور باید با این ساز این‌گونه موسیقی‌ها را بنوازد و باقی نوازنده‌ها هم دوره‌های کوچکی در خارج از کشور گذرانده‌اند. علاوه بر این، علاقه‌ی آنها و شنیدن اجراهای مختلف بسیار هم به آنها کمک کرده است. یعنی اینکه این اتفاق پداگوژیک می‌‌تواند برای این نوازندگان کاملاً تجربی هم باشد. من خیلی خوشحالم که در یک سال و نیم اخیر، دوباره این اتفاق ممکن شده است. چون آن زمان که از فرانسه به ایران آمدم، تجربه کوچکی در این نوع موسیقی داشتم و می‌خواستم آن را هم ادامه دهم که متأسفانه در آن سال‌ها کسی جز «رضا عسکرزاده» و چند نوازنده محدود پیدا نشد تا بتوانیم آن را ادامه دهیم. اما خوشبختانه الان این اتفاق افتاده است.»
 
کریستف در پاسخ به این سوال که آیا می‌توان شاکله این موسیقی را با موسیقی‌ای که امروزه به عنوان موسیقی جَز می‌شناسیم، مقایسه کرد یا نه، می‌گوید: «بله، البته هیچ ربطی از لحاظ استیل ندارند؛ اما در ذات خود به یکدیگر شبیه هستند. اتفاقاً بسیاری از نوازنده‌هایی که در اروپا هستند و این موسیقی را دوست دارند، خیلی به موسیقی معاصر و مدرن هم علاقه‌مندند. کمتر پیش می‌آید که یک متخصص موسیقی کلاسیک یا رومانتیک بخواهد موسیقی باروک بنوازد، اما یک باروک‌زن می‌تواند موسیقی معاصر بنوازد.»
 
رضاعی درباره انگیزه‌های زیبایی‌شناسانه در اجرای این رپرتوار می‌گوید: «حرکت این آنسامبل در این نوع موسیقی، حرکت خاصی است. من کم گروهی را می‌شناسم که بخواهد در این سبک فعالیت کند. این موسیقی بسیار تصویری است و وقتی کلام هم دارد، خیلی به کلام تکیه می‌دهد. برای همین هم می‌گویم که به نظر من به موسیقی ایرانی ربط دارد. وقتی در موسیقی سرزمین ما کلام وجود دارد، این شعر و خواننده‌اند که خط‌ملودی را تعیین می‌کنند. آن زمان هم برای یک‌سری از موسیقی‌ها، کلام اهمیت زیادی داشته و بقیه سازها در خدمت کلام بودند و تصویر ایجاد می‌کردند. گاهی حتی این موسیقی قرار نیست خیلی ژوست صدا دهد و قرار است حس خاصی را منتقل کند که می‌تواند جو خاصی از لحاظ بار شاعرانه و عرفانی ایجاد کند. برای همین، فکر می‌کنم می‌تواند هم برای نوازنده و هم برای شنونده یک تجربه جالب باشد. موسیقی این کنسرت کاملاً حسی و تصویری است و موسیقی سختی نیست. البته می‌‌تواند در برخی قسمت‌ها خیلی پیچیده هم باشد؛ اما هنوز به حس آدم‌ها تکیه می‌دهد. برای همین فکر می‌کنم می‌تواند برای هر جور مخاطبی دل‌انگیز باشد.»
 
کنسرت «ویُل و زمستان» قرار است در مجموعه باغ نگارستان تهران برگزار شود که سرپرست گروه «نور» درباره انتخاب محل اجرا می‌گوید: «کنسرت آخر ما در مجموعه باغ نگارستان برگزار شد که تجربه بسیار دلنشینی هم بود. این مجموعه محیط بسیار زیبایی دارد و به نظرم خیلی به روح این موسیقی نزدیک است. برخورد مدیریت آنجا، یک برخورد کنجکاوانه و بسیار خوب بود و از همه مهم‌تر اینکه سیاست این مجموعه خیلی به بخش هنری ماجرا اهمیت می‌دهد. در واقع، این‌طور نیست که حتماً باید آن سالن پُر شود؛ بلکه این بخش هنری ماجرا است که اهمیت زیادی برای آنها دارد. کنسرت قبلی ما در این مجموعه برایمان خیلی دلنشین بود و دوست داشتیم این تجربه را دوباره در آنجا تکرار کنیم.»
 
کریستف رضاعی در انتها درباره کارهایی که قرار است در آینده انجام دهد، می‌گوید: «فعلاً فقط در حال ساخت موسیقی فیلم مانی حقیقی با نام «اژدها وارد می‌شود» هستم. علاوه بر آن، امیدوارم تا آخر امسال بتوانم یک سی‌دی دیگر هم منتشر کنم که برای این انتشار چند انتخاب دارم؛ در واقع یا سی‌دی دوم «گروه نور» خواهد بود یا موسیقی فیلم «ماهی و گربه» یا موسیقی دیگری که شامل یک موسیقی فیلم و موسیقی تئاتر است.»
 
او در پاسخ به این سوال که چه زمانی قرار است اجرای موسیقی فیلم‌های او را روی صحنه ببینیم، می‌گوید: «خیلی خوشحال می‌شوم که بتوانم این آثار را روی صحنه ببرم؛ اما این اتفاق خیلی دست من نیست. غیر از موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» یا همین موسیقی فیلمی که می‌خواهم منتشر کنم (که فقط کوارتت زهی یا زهی و پیانو هستند)، باقی موسیقی فیلم‌هایم ارکستر بزرگ می‌خواهند و باید یک برگزارکننده و تهیه‌کننده داشته باشند.»
 
رضا عسگرزاده و فرهود بیگلربیگی (فلوت رکوردر)، پوریا کیانی و امیرحسین نوروز ناصری (ویولن)، پویان فرزین (فلوت تراورس) و آیدین منعم (هارپسیکورد) از اعضای کارگاه موسیقی باروک در این کنسرت هستند که در روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه 25، 26 و 27 آذرماه، ساعت 20 در مجموعه باغ نگارستان تهران روی صحنه خواهند رفت.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 23 آذر 1394 - 11:44

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

دوشنبه 23 آذر 1394 - 11:50

به آقای رضاعی بابت موسیقی زیبای "در دنیای تو ساعت چند است؟ " تبریک میگم.

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود کریستف رضاعی: این موسیقی به احساس آدم‌ها تکیه می‌دهد و می‌تواند برای هر مخاطبی دل‌انگیز باشد | موسیقی ما