سعید قطبی زاده(منتقد سینما):
گاهی آدمها برای انجام ندادن کاری, به احترام طرف مقابل مستقیما "نه" نمی گویند و ای بسا چیزی دیگر را بهانه کنند. دلیل انجام ندادن کار یا شخصی است, یا حرفه ای, یا هردو. شخصی است چون پای آدمها و نیات دیگری در میان است و حرفه ای است, چون تجربیات اخیر نشان میدهد که نمیشود امید زیادی به موفقیت کار داشت. با احترام به کارگردان بزرگ, تصور میکنم نه انتخاب عوامل اصلی یک فیلم از طریق واسطه کار درستی باشد و نه رسانه ای کردن موضوعی تا این اندازه شخصی. در غائله ی ایجاد شده محال است بشود حق را به کسی داد که انتظار دارد همه همواره باید در برابرش موظف و متعهد باشند و او در عوض ساده ترین قواعد حرفه ای را هم رعایت نکند, در صدد تخریب شخصیت برآید و قضیه پول را وسط کشیده و برای فرافکنی ماجرا را سوزناک جلوه دهد که به دلیل یک تجربه همکاری, بنابراین فرد مورد نظر عنداللزوم باید کمر خدمت بسته و به هر سازی "بخواند". این را نه به دلیل دوستی با محسن چاوشی, که بخاطر حقانیتش میگویم که به شهادت این سالها, بسیار دیده ام که شرافتش را با نرفتن ها و نخواندن ها نشان داده و ارقامی ده ها برابر این, وسوسه اش نکرده. او اهل کیسه دوختن از قِبل هنرش نیست که اگر بود در خانه ای هشتاد متری در گوشه ای از تهران مستاجر نبود.
سعید قطبی زاده(منتقد سینما):
گاهی آدمها برای انجام ندادن کاری, به احترام طرف مقابل مستقیما "نه" نمی گویند و ای بسا چیزی دیگر را بهانه کنند. دلیل انجام ندادن کار یا شخصی است, یا حرفه ای, یا هردو. شخصی است چون پای آدمها و نیات دیگری در میان است و حرفه ای است, چون تجربیات اخیر نشان میدهد که نمیشود امید زیادی به موفقیت کار داشت. با احترام به کارگردان بزرگ, تصور میکنم نه انتخاب عوامل اصلی یک فیلم از طریق واسطه کار درستی باشد و نه رسانه ای کردن موضوعی تا این اندازه شخصی. در غائله ی ایجاد شده محال است بشود حق را به کسی داد که انتظار دارد همه همواره باید در برابرش موظف و متعهد باشند و او در عوض ساده ترین قواعد حرفه ای را هم رعایت نکند, در صدد تخریب شخصیت برآید و قضیه پول را وسط کشیده و برای فرافکنی ماجرا را سوزناک جلوه دهد که به دلیل یک تجربه همکاری, بنابراین فرد مورد نظر عنداللزوم باید کمر خدمت بسته و به هر سازی "بخواند". این را نه به دلیل دوستی با محسن چاوشی, که بخاطر حقانیتش میگویم که به شهادت این سالها, بسیار دیده ام که شرافتش را با نرفتن ها و نخواندن ها نشان داده و ارقامی ده ها برابر این, وسوسه اش نکرده. او اهل کیسه دوختن از قِبل هنرش نیست که اگر بود در خانه ای هشتاد متری در گوشه ای از تهران مستاجر نبود.