از اولین آهنگهای محسن چاوشی و فضای آهنگهاش همیشه حسرت اینو میخوردم که چرا محسن چاوشی سراغ اشعار کلاسیک و سَبْک واسوخت و شاعرهایی مثل وحشی بافقی، کلیم کاشانی، حزین لاهیجی و... نمیره.
اما وقتی آلبوم «من خود آن سیزدهم» منتشر شد، ارادتم به محسن چاوشی عزیز خیلی خیلی بیشتر شد. چون واقعا اون اشعار کلاسیک به صدای محسن چاوشی میخوره. و آفرین بهش که توی این فضای موسیقی پاپ که بیشتر خوانندهها ترانههای بی سر و ته و بیمعنی میخونن، خوانندهای وجود داره که شعر کلاسیک رو میخونه و درست میفهمه و درست میتونه مفهوم اون شعر کلاسیک رو به شنونده منتقل کنه.
این شعر وحشی بافقی رو هم عالی خونده. اونایی که میگن چرا چاوشی اول آهنگ رو یه جوری خونده و چرا آهنگ فراز و فرود نداره، باید به مفهوم شعر دقت کنن، دقت کنن که این شعر داره از زبان یه عاشق روایت میشه که معشوقش ترکش کرده و عاشق دیگه حالی برای فریاد زدن نداره.
دم محسن چاوشی گرم
از اولین آهنگهای محسن چاوشی و فضای آهنگهاش همیشه حسرت اینو میخوردم که چرا محسن چاوشی سراغ اشعار کلاسیک و سَبْک واسوخت و شاعرهایی مثل وحشی بافقی، کلیم کاشانی، حزین لاهیجی و... نمیره.
اما وقتی آلبوم «من خود آن سیزدهم» منتشر شد، ارادتم به محسن چاوشی عزیز خیلی خیلی بیشتر شد. چون واقعا اون اشعار کلاسیک به صدای محسن چاوشی میخوره. و آفرین بهش که توی این فضای موسیقی پاپ که بیشتر خوانندهها ترانههای بی سر و ته و بیمعنی میخونن، خوانندهای وجود داره که شعر کلاسیک رو میخونه و درست میفهمه و درست میتونه مفهوم اون شعر کلاسیک رو به شنونده منتقل کنه.
این شعر وحشی بافقی رو هم عالی خونده. اونایی که میگن چرا چاوشی اول آهنگ رو یه جوری خونده و چرا آهنگ فراز و فرود نداره، باید به مفهوم شعر دقت کنن، دقت کنن که این شعر داره از زبان یه عاشق روایت میشه که معشوقش ترکش کرده و عاشق دیگه حالی برای فریاد زدن نداره.
دم محسن چاوشی گرم