شاعری که من می شناسم ، وقت نوشتن را خوب ، می شناسد . هنگام آفرینش ترانه ، ضرباهنگ واژه ها را از دوردست ذهن خویش به سپیدی کاغذ ، می سپارد . او به درستی ، واقعیت را آشکار ساخته است . سالهاست که دریافته ام در این سرزمین نه تنها دانش موسیقی نزد حاضرین در صحنه ، کمیاب است که حتی اگر زین میانه مایی باشیم که آگاهی هنری و دانش مان را سخاوتمندانه به همگان هدیه کنیم ، همان ناآگاهان بی درنگ نوایمان را خاموش می کنند تا خود بگویند آنچه ما پیشتر گفته ایم. به عنوان یک آهنگساز و دانش آموخته موسیقی و نوازنده با این نکته موافقم که ترانه سرایان سرزمین مادری نه تنها ضرباهنگ واژه ها را در نگارش ترانه نمی شناسند ، بلکه از شناخت جایگاه واقعی هر "کلمه " نیز عاجزند و بیهوده از بهای واژه های گرانبها در ترانه های بی ارزش و بی وزن و قافیه و معنا ، می کاهند . لیک ، اگر به آثار شاعرمان ، نیک ، بنگریم ، الگوی استفاده درست از هر واژه در معنا و جایگاه واقعی آن را در می یابیم.
او بی شک ، آموزگار ترانه نوین بوده و خواهد بود .ا ین شاعر فصلها و نسلها، تمامی عمر گرانمایه خویش را صرف آموختن و آموزاندن شیوه درست نگارش ترانه به همنسالان من ساخته است. دریغ که چشمهای بینایمان در این سالها ، این همه سخاوت را ندیدند. همیشه آرزو می کنم ، روزی به خواسته هایش جامه عمل پوشانیم و جملگی ، قافله موسیقی و شعر معاصر را به سرمنزل مقصود رسانیم.
پندهایش آویزه گوش ، و نسل آینده ترانه ، به هوش .
اوست که از نفس ترانه ها ، شاعر ناب می شود
در پس این همه سخن ، چنگ و رباب می شود .
شاعری که من می شناسم ، وقت نوشتن را خوب ، می شناسد . هنگام آفرینش ترانه ، ضرباهنگ واژه ها را از دوردست ذهن خویش به سپیدی کاغذ ، می سپارد . او به درستی ، واقعیت را آشکار ساخته است . سالهاست که دریافته ام در این سرزمین نه تنها دانش موسیقی نزد حاضرین در صحنه ، کمیاب است که حتی اگر زین میانه مایی باشیم که آگاهی هنری و دانش مان را سخاوتمندانه به همگان هدیه کنیم ، همان ناآگاهان بی درنگ نوایمان را خاموش می کنند تا خود بگویند آنچه ما پیشتر گفته ایم. به عنوان یک آهنگساز و دانش آموخته موسیقی و نوازنده با این نکته موافقم که ترانه سرایان سرزمین مادری نه تنها ضرباهنگ واژه ها را در نگارش ترانه نمی شناسند ، بلکه از شناخت جایگاه واقعی هر "کلمه " نیز عاجزند و بیهوده از بهای واژه های گرانبها در ترانه های بی ارزش و بی وزن و قافیه و معنا ، می کاهند . لیک ، اگر به آثار شاعرمان ، نیک ، بنگریم ، الگوی استفاده درست از هر واژه در معنا و جایگاه واقعی آن را در می یابیم.
او بی شک ، آموزگار ترانه نوین بوده و خواهد بود .ا ین شاعر فصلها و نسلها، تمامی عمر گرانمایه خویش را صرف آموختن و آموزاندن شیوه درست نگارش ترانه به همنسالان من ساخته است. دریغ که چشمهای بینایمان در این سالها ، این همه سخاوت را ندیدند. همیشه آرزو می کنم ، روزی به خواسته هایش جامه عمل پوشانیم و جملگی ، قافله موسیقی و شعر معاصر را به سرمنزل مقصود رسانیم.
پندهایش آویزه گوش ، و نسل آینده ترانه ، به هوش .
اوست که از نفس ترانه ها ، شاعر ناب می شود
در پس این همه سخن ، چنگ و رباب می شود .