تمام کسانی که روزی آرزوی دیدار و دیدن " علی رهبری " را داشتند ؛ تازه متوجه شدند که سرابی پیش نبوده !!! ( از آسیستان کارایان بودن گرفته تا 200 تا ارکستر و 300 تا سی دی و منم منم های وحشتناک خنده دار ؛ اون هم در عصر اینترنت !!! اگر یه عکس با کارایان داشتن دلیل آسیستان بودن وی هست , منم عکس با خاتمی و کیمیایی و شجریان دارم !!! )
تنها چیزی که باعث این تنش شده ؛ بی احترامی / به سخره گرفتن و ساعات زیاد تمرین روزانه هست ( هیچ جای دنیا 5 ساعت تمرین وجود ندارد !!! اون هم 3 ساعت با مواجب و 2 ساعت اضافی بدون مواجب اضافی !!! هیچ نوازنده بادی توان 5 ساعت دمیدن در ساز رو نداره ! ) ! و دستمزد پایین میباشد !
بچه های ارکستر از منم منم های ایشون خسته شده اند ! از تعریف کردن داستانهای بی سر و ته بگیر تا حواله دادن هر بن بستی به مادر ایشون ( مادرم گفت نرو اسراییل ! مادرم صلیب بهم داد ! مادرم من رو برد پیش ملای محل و اون گفت موتزارت مرد خوبیه !!! )
این داستانهای برای نسل جدید ایران مسخره و خنده دار است . ایشون متاسفانه آگاهی اجتماعی و فرهنگی نسبت به نسل جدید ندارند و در همون ایران 40 سال پیش به سر میبرند !!!
بس کنید تو رو خدا ... !
مثلاً ایشون طبق گفته خودشون " بزرگ ترین سولیست فلوت " رو از وین آوردن ؛ ببینید چه جور گندش در ایسنا در آمد ؟؟؟ چرا !؟ چون در یک میهمانی ؛ طبق معمول که ایشون متکلم وحده و مشغول از من اینم و من اونم هاش بوده ؛ با غرور گفته " بچه های ارکستر عاااااشق من هستند و برای همین میگن 5 ساعت تمرین کنیم ! " و ایشون انتقاد کرده که " عاشق شما نیستند ؛ بلکه از ترس صداشون در نمیاد !!! " ...
همین مسئله باعث شده صبح ایمیل بگیرند که " سطح نوازندگی شما به اندازه کافی بالا نیست ! خدا حافظ ! " { دقت کنید این خانم و آقا دعوت شده ؛ در ارکسترهای وین اجرا میکنند ! مدرس در یکی از کنسرواتوارهای وین و شهر کلاگنفورت اتریش هستند !!! }
آقای رهبری متاسفانه خراب کرد ! هفته ای یک بار نشست خبری و پزگرفتن جلوی دوربین خبرنگارها و منم منم های بی سر و ته ؛ همه و همه نشان از یک بیماری درونی داره !!! ایشون تشنه دیده شدن در کشور خودشون هستند !!! ایشون آرزو داره با آوردن " بارنبویم " به ایران , پاش دوباره به ارکستر های دیگه باز بشه ( چون سالهاست که ایشون فقط در آنتالیا و براتیسلاوا فقط روی صحنه می رود و نسبت به رزومه کاری و پز ایشون ؛ دیگه در ارکستر بزرگ و سالنهای درجه یک دعوت به اجرا نمیشوند !!! )
هر سختی و بد اخلاقی و دیسیپلینی توسط ارکستر پذیرفته شده هست ولی بی احترامی و مسخره کردن و ترسوندن نوازنده ها ( امروز آ رو اخراج کردم ! دیروز ب رو اخراج کردم و و و ) و کمبود دستمزد با این همه ساعت کار و تلاش قابل قبول نیست ! آقای رهبری " مدرسه " راه انداخته و هیچ انتقادی رو قبول نمیکنه !!!
متاسفم که از این پس ؛ اسم علی رهبری در موسیقی سمفونیک ایران به بدی و تنفر و سخره یاد خواهد شد ؛ اون هم در سن 70 سالگی و برای نسلی که همیشه فکرررررر ایشون خیلی سطح بالاست !!! کاش هیچگاه به ایران نمی آمد ( با این وضعیت ! ) و میگذاشت همه در خواب و رویا ؛ ایشون رو تجسم میکردند !!!
تـــا مـــرد ســـخـــن نـــگـــفـــتـــه بــــاشـــد, عـــیــب و هــنـــرش نــهــفـــتـــه بـــاشـــد ... علی رهبری زیادی از خودش حرف زد ! و این باعث شد که زیادی از حد شناخته بشه ... ! حدی که به نام او در موسیقی کلاسیک ایران لطمه جبران ناپذیری وارد کرد ...
تمام کسانی که روزی آرزوی دیدار و دیدن " علی رهبری " را داشتند ؛ تازه متوجه شدند که سرابی پیش نبوده !!! ( از آسیستان کارایان بودن گرفته تا 200 تا ارکستر و 300 تا سی دی و منم منم های وحشتناک خنده دار ؛ اون هم در عصر اینترنت !!! اگر یه عکس با کارایان داشتن دلیل آسیستان بودن وی هست , منم عکس با خاتمی و کیمیایی و شجریان دارم !!! )
تنها چیزی که باعث این تنش شده ؛ بی احترامی / به سخره گرفتن و ساعات زیاد تمرین روزانه هست ( هیچ جای دنیا 5 ساعت تمرین وجود ندارد !!! اون هم 3 ساعت با مواجب و 2 ساعت اضافی بدون مواجب اضافی !!! هیچ نوازنده بادی توان 5 ساعت دمیدن در ساز رو نداره ! ) ! و دستمزد پایین میباشد !
بچه های ارکستر از منم منم های ایشون خسته شده اند ! از تعریف کردن داستانهای بی سر و ته بگیر تا حواله دادن هر بن بستی به مادر ایشون ( مادرم گفت نرو اسراییل ! مادرم صلیب بهم داد ! مادرم من رو برد پیش ملای محل و اون گفت موتزارت مرد خوبیه !!! )
این داستانهای برای نسل جدید ایران مسخره و خنده دار است . ایشون متاسفانه آگاهی اجتماعی و فرهنگی نسبت به نسل جدید ندارند و در همون ایران 40 سال پیش به سر میبرند !!!
بس کنید تو رو خدا ... !
مثلاً ایشون طبق گفته خودشون " بزرگ ترین سولیست فلوت " رو از وین آوردن ؛ ببینید چه جور گندش در ایسنا در آمد ؟؟؟ چرا !؟ چون در یک میهمانی ؛ طبق معمول که ایشون متکلم وحده و مشغول از من اینم و من اونم هاش بوده ؛ با غرور گفته " بچه های ارکستر عاااااشق من هستند و برای همین میگن 5 ساعت تمرین کنیم ! " و ایشون انتقاد کرده که " عاشق شما نیستند ؛ بلکه از ترس صداشون در نمیاد !!! " ...
همین مسئله باعث شده صبح ایمیل بگیرند که " سطح نوازندگی شما به اندازه کافی بالا نیست ! خدا حافظ ! " { دقت کنید این خانم و آقا دعوت شده ؛ در ارکسترهای وین اجرا میکنند ! مدرس در یکی از کنسرواتوارهای وین و شهر کلاگنفورت اتریش هستند !!! }
آقای رهبری متاسفانه خراب کرد ! هفته ای یک بار نشست خبری و پزگرفتن جلوی دوربین خبرنگارها و منم منم های بی سر و ته ؛ همه و همه نشان از یک بیماری درونی داره !!! ایشون تشنه دیده شدن در کشور خودشون هستند !!! ایشون آرزو داره با آوردن " بارنبویم " به ایران , پاش دوباره به ارکستر های دیگه باز بشه ( چون سالهاست که ایشون فقط در آنتالیا و براتیسلاوا فقط روی صحنه می رود و نسبت به رزومه کاری و پز ایشون ؛ دیگه در ارکستر بزرگ و سالنهای درجه یک دعوت به اجرا نمیشوند !!! )
هر سختی و بد اخلاقی و دیسیپلینی توسط ارکستر پذیرفته شده هست ولی بی احترامی و مسخره کردن و ترسوندن نوازنده ها ( امروز آ رو اخراج کردم ! دیروز ب رو اخراج کردم و و و ) و کمبود دستمزد با این همه ساعت کار و تلاش قابل قبول نیست ! آقای رهبری " مدرسه " راه انداخته و هیچ انتقادی رو قبول نمیکنه !!!
متاسفم که از این پس ؛ اسم علی رهبری در موسیقی سمفونیک ایران به بدی و تنفر و سخره یاد خواهد شد ؛ اون هم در سن 70 سالگی و برای نسلی که همیشه فکرررررر ایشون خیلی سطح بالاست !!! کاش هیچگاه به ایران نمی آمد ( با این وضعیت ! ) و میگذاشت همه در خواب و رویا ؛ ایشون رو تجسم میکردند !!!
تـــا مـــرد ســـخـــن نـــگـــفـــتـــه بــــاشـــد, عـــیــب و هــنـــرش نــهــفـــتـــه بـــاشـــد ... علی رهبری زیادی از خودش حرف زد ! و این باعث شد که زیادی از حد شناخته بشه ... ! حدی که به نام او در موسیقی کلاسیک ایران لطمه جبران ناپذیری وارد کرد ...