نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
چرا ترانه «زمستون» بدون ذکر نام ترانهسرای آن سعید دبیری خوانده شد؟
دلجویی از پیشکسوت ماندگار ترانه
[آرش نصیری - روزنامهنگار، مدیر و مجری برنامه هزار صدا ]
ترانهسرای ترانهای که هر وقت زمستان میآید، همه یادش میافتند، با آهنگی از سیاوش قمیشی و صدای مخملی افشین مقدم: «زمستون، تن عریون باغچه، چون بیابون/ درختا، با پاهای برهنه، زیر بارون/ نمیدونی تو که عاشق نبودی/ چه سخته مرگ گل برای گلدون/ گل و گلدون چه شبها نشستن بیبهانه/ واسه هم قصه گفتن عاشقانه...»
زمستان امسال -اگرچه چندان هم زمستان نبود- آمد و یک بار دیگر هم «زمستون» سعید دبیری بر سر زبانها افتاد، اما این بار کمی فرق میکرد. اصلاً هیچ چیز این زمستان به زمستون نرفته. نه هواش که انگار روزهای دلگیر و خسته پاییز است و نه «زمستون»اش که دل ترانهسرایش را به درد آورد.
***
ترانه «زمستون» منتشر شد و روی پوستری که از آن پخش شد، نوشته بود: «افشین یداللهی، حمیدرضا گلشن/ نوازنده گیتار: فیروز ویسانلو/ میکس و مستر: رضا پوررضوی.» همین. نه اشارهای به آهنگساز آن و نه ترانهسرای آن سعید دبیری. هیچ دلیلی هم برای این سانسور نیست، چون کل این آلبوم چند سال پیش مجوز گرفته و در بازار ایران منتشر شده و در ایام زمستان بارها و بارها از رادیو و تلویزیون خودمان پخش میشود.
حمیدرضا گلشن این قطعه را منتشر میکند و بعد کاور آن را میگذارد در فیسبوکش و در صفحههای مختلف تگ میکند، از جمله صفحه استاد محمدعلی بهمنی. آنجا خیلیها فکر میکنند که این ترانه متغلق به استاد بهمنی است و به ایشان تبریک میگوید! همه هم از سر سهلانگاری. من که مطمئن میشوم، چون اول زنگ میزنم به استاد بهمنی، میگوید مگر ممکن است من بخواهم این ترانه را به خودم نسبت بدهم و ماجرا را میگوید. میدانم که خواسته به دوست و شاگردش حمیدرضا گلشن کمک کند که کارش بیشتر شنیده شود، اما در جریان جزییات نیست.
بعد زنگ میزنم به دکتر یداللهی. میگوید به او پیشنهاد خواندن بخشی از این ترانه شده و او در استودیو کار را فقط خوانده و انصافاً هم خوب خوانده اما او هم در جریان جزئیات نیست. کل ماجرا سهلانگاری و فراموشی لابلای کارها و گرفتاریهای روزانه است، اما دل استاد «دبیری» شکسته و حق هم دارد. مگر از یک ترانهسرا چند کار در گذر زمان ماندگار میشود؟ او شاهد ماندگاری این ترانه است که با صدای رفیق جوانمرگاش «افشین مقدم» خوانده شده اما حتی وقتی خودش اینجاست و به هیچ کجای دنیا هم نرفته، نامش از شناسنامه ترانه ماندگارش حذف شده است. این مانند کندن تکهای از شماست، کندن و کشتن خاطرات و بخش بزرگی از میراث و یادگارتان.
***
وقتی این اتفاق میافتد، این فرایند ادامه پیدا میکند. خبر بعدی بدتر است. به این خبر که در همین «موسیقی ما» منتشر شده و لابد در خبرگزاریهای دیگر هم آمده توجه کنید:
«یاسر داودیان پس از مدتی سکوت، قطعه «زمستون» (افشین مقدم) را با آهنگسازی یکی از مشهورترین آهنگسازان موسیقی پاپ منتشر کرده است. داودیان [...] اکنون بازخوانی متفاوتی از قطعه محبوب «زمستون» افشین مقدم ارائه کرده است. ترانه این قطعه را بهنام مظاهری سروده است. وظیفه تنظیم آن را نیز مسعود جهانی بر عهده داشته است.»
یعنی یک ترانهسرای جوان، روی این ملودی یک ترانه دیگر نوشته و یک نفر دیگر تنظیم کرده و خواننده هم که خوانده. ترجیح میدهم قضاوت نکنم. ابتدای ترانه این است: «زمستون، من و آغوش سرد این خیابون/ درختا، با پاهای برهنه زیر بارون/ تموم لحظههام بی تو گذشتن/ یه عمر طی شد بدون هر دو تامون/ تو رفتی و تموم شد/ دلم موند و غرورش/ دلی با کوچههای بیعبورش/ چه تلخه، چه تلخه/ باید تنها بمونم تا همیشه/ واسه ما که هیچوقت/ زمستونا یه فصل خوب نمیشه...»
یعنی حال و هوای ترانه و کلمات و عبارتهای کلیدی ترانه یک استاد را برداشته و ترانه دیگری نوشته شده؛ تو گویی ترانه اصلی بد و ملودی آن خوب بوده و استاد جوان زحمت کشیده و ترانه سعید دبیری را ادیت کرده است. از اینکه چه صدا و با چه حسی به جای افشین مقدم خوانده هم بگذریم. من نمیدانم آهنگساز و ترانهسرای این اثر چه میکشند. من که اینها را مینویسم بغض کردهام.
***
چه باید کرد؟ به کی و کجا باید مراجعه کرد؟ آیا فضای مجازی ما را مجاز میکند که هرکاری دوست داریم انجام دهیم و به یادگارهای یک نسل باشکوه و نجیب دستدرازی کنیم، بی یک تعارف خشک و خالی؟!
من به اتفاقات دیگری که در فضای مجازی میافتد کاری ندارم. به نظرم «موسیقی ما» و سایتهای معتبر و قانونی مثل آن باید دقت کنند تا اشتباهات و ظلمهایی این چنین اتفاق نیفتد. من اگر جای همه کسانی که دل استاد سعید دبیری را به درد آوردهاند باشم، از او دلجویی میکنم. استاد پیشکسوت ترانه خیلی دلگیر است. به خدا حق هم دارد.
***
«زمستون، برای تو قشنگه، پشت شیشه
بهاره، زمستونها برای تو همیشه
تو مثل من زمستونی نداری
که باشه لحظهی چشمانتظاری
گلدون خالی ندیدی، نشسته زیر بارون
گلای کاغذی داری تو گلدون...
تو عاشق نبودی، ببینی تلخه روزای جدایی
چه سخته، چه سخته، بشینم بی تو با چشمای گریون»
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 4 بهمن 1393 - 18:28
دیدگاهها
آرش جون!
حالا شما بیا "وظیفه" ی عذر خواهی رو از جانب کسایی که "باید" این کارو میکردن به دوش بکش! چیزی که من همین گوشه ی تصویر (تو تبلیغ فعلی موجود در موزیک ما) میبینم اینه که هنوز اثری از اسم استاد دبیری نیست!!!
منم تعجب کردم ترانه ادیت شده بود ولی اسم ترانه سرای اصلی تو کاور نبود. البته اسم آهنگساز هم مخفف بود که واقعن درست نیس از استادامون حتی اگه اونور آب باشن اینجوری اسم ببریم.
دمت گرم حرف دل من رو زدی.
من قبلا عذر خواهی کردم و باز هم از استاد دبیری نازنین عذر خواهی میکنم استاد بهمنی من رو متوجه کردن و من سریعا با جناب منبتی عزیز مطرح کردم وکاور کار رو عوض کردم و اسم استاد دبیری رو روی کاور نوشتم باز هم عذر میخوام امیدوارم که کار رو بپسندید.یا علی مدد
آقا بازار همین شده دیگه.دلیل هم داره ، چون آدم با استعداد کم شده و آدم تنبل زیاد!
این یه مسئله خیلی مشخص بود که خدارو شکر صاحب اثر هم در قید حیات هستن و میتونن اعتراض کنن .اما خیلی از بزرگان موسیقی به اصطلاح پاپ ما (بزرگ از نظر فروش آلبوم و تعداد مخاطب و هوادار و نه از جنبه هنری) به راحتی آهنگ های غیر ایرانی رو میدزدن(بخونید کاور میکنن) یه شعر مسخره که یا خالتوره یا شکست عشقی میذارن روش و تحویل مخاطب میدن و کلی هم خلق الله به به و چه چه میکنن.
متاسفانه سرقت از موسیقی ترکیه ، یونان و حتی موزیک های عربی خیلی زیاد شده و هیچ کس هم صداش در نمیاد.
افزودن یک دیدگاه جدید