یادمه یه روز یکی بود عاشق نگاش شدم من
همیشه تو خواب تو رویا میدیدم کنارشم من
یادمه نگاش میکردم دست و پامو گم میکردم
همیشه به خاطرش پشت به همه مردم میکردم
نه کسی واسه حال من دلسوزوند نه
نه واسه کسی حالم مهم نبود نه
نه کسی دل منو خواست که نمونه
بودو نبودم اصا مهم نبود
یادمه رو برگردوندو از اینجا دور شد
اینقد گریه کردم تا چشمام کور شد
همه میگفتن رسیدی به حرف ما , نه
من میگم شاید که مجبور شد
یادمه نگاش میکردم به نگاهش دل میباختم
هی واسه خودم تو رویام قصه و خیال میساختم
فک نکردم به نبودش وقتی رفت فکر منم بود
دیدم از ندیدنش دل نتونست وایسته زمین خورد
نه کسی واسه حال من دلسوزوند نه
نه واسه کسی حالم مهم نبود نه
نه کسی دل منو خواست که نمونه
بودو نبودم اصا مهم نبود
یادمه رو برگردوندو از اینجا دور شد
اینقد گریه کردم تا چشمام کور شد
همه میگفتن رسیدی به حرف ما , نه
من میگم شاید که مجبور شد
حال من
یادمه یه روز یکی بود عاشق نگاش شدم من
همیشه تو خواب تو رویا میدیدم کنارشم من
یادمه نگاش میکردم دست و پامو گم میکردم
همیشه به خاطرش پشت به همه مردم میکردم
نه کسی واسه حال من دلسوزوند نه
نه واسه کسی حالم مهم نبود نه
نه کسی دل منو خواست که نمونه
بودو نبودم اصا مهم نبود
یادمه رو برگردوندو از اینجا دور شد
اینقد گریه کردم تا چشمام کور شد
همه میگفتن رسیدی به حرف ما , نه
من میگم شاید که مجبور شد
یادمه نگاش میکردم به نگاهش دل میباختم
هی واسه خودم تو رویام قصه و خیال میساختم
فک نکردم به نبودش وقتی رفت فکر منم بود
دیدم از ندیدنش دل نتونست وایسته زمین خورد
نه کسی واسه حال من دلسوزوند نه
نه واسه کسی حالم مهم نبود نه
نه کسی دل منو خواست که نمونه
بودو نبودم اصا مهم نبود
یادمه رو برگردوندو از اینجا دور شد
اینقد گریه کردم تا چشمام کور شد
همه میگفتن رسیدی به حرف ما , نه
من میگم شاید که مجبور شد
9- برگرد