نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
خاطرات با دسترسی تصادفی
دفت پانک
موسیقی ما - جواد رهبر: «خاطرات با دسترسی تصادفی» (Random Access Memories)، چهارمین آلبوم استودیویی گروه فرانسوی دو نفرهٔ «دفت پانک» (Daft Punk) گُلسرسبد پنجاه و ششمین دوره از مراسم اعطای جوایز گرمی، موسوم به اسکار موسیقی بود. این آلبوم که روز 17 می 2013 در ژانر دنس منتشر شد با تاثیر از ژانرهای مختلفی ساخته شده و تاثیر موسیقی سالهای پایانی دههی هفتاد و سالهای ابتدایی دههی هشتاد آمریکا، در آن به وضوح شنیده میشود. توماس بنگالتر و گی-مانوئل دو هومم-کریستو، دو عضو گروه الکترونیک «دفت پانک»، در ساخت این آلبوم از عناصر فانک، دیسکو و سافت راک که از لس آنجلس ظهور کردند الهام گرفتند و آلبومی تهیه کردند که در شب گرمی در لس آنجلس بر قلهٔ موسیقی جهان نشست.
گروه «دفت پانک»، که فعالیت خود را از سال 1993 شروع کردند، قطعههای «خاطرات با دسترسی تصادفی» را در پاریس، نیویورک و لس آنجلس ضبط کردند. این آلبوم از 13 قطعه تشکیل شده و خوانندگانی مثل فارل ویلیامز، جولیان کازابلانکاز، پل ویلیامز، تاد ادواردز و پاندا بِر در اجرای بعضی از قطعهها با گروه همراهی کردهاند. این آلبوم تا به امروز موفقترین آلبوم گروه بوده و در سایت «متاکریتیک» از 100 امتیاز 87 را برمبنای نقدهایی که دربارهٔ آن نوشته شده به دست آورده است. این آلبوم در بیست کشور جهان، از جمله آمریکا، انگلیس و استرالیا، هم آلبوم شمارهٔ یک شد و اعضای گروه به واسطهٔ آن پنج جایزهٔ گرمی دریافت کردند.
در ادامه بخشهایی از گفتوگویی که سایت «اِنپیآر» (NPR) دربارهٔ این آلبوم با دو عضو همیشه ماسک بر صورت گروه انجام داده میخوانید و در انتهای این مطلب هم میتوانید چند عکس از دو عضو این گروه با ماسک معروف و همیشگیشان و چند عکس بدون ماسک از آنها را ببینید.
گروه «دفت پانک»، که فعالیت خود را از سال 1993 شروع کردند، قطعههای «خاطرات با دسترسی تصادفی» را در پاریس، نیویورک و لس آنجلس ضبط کردند. این آلبوم از 13 قطعه تشکیل شده و خوانندگانی مثل فارل ویلیامز، جولیان کازابلانکاز، پل ویلیامز، تاد ادواردز و پاندا بِر در اجرای بعضی از قطعهها با گروه همراهی کردهاند. این آلبوم تا به امروز موفقترین آلبوم گروه بوده و در سایت «متاکریتیک» از 100 امتیاز 87 را برمبنای نقدهایی که دربارهٔ آن نوشته شده به دست آورده است. این آلبوم در بیست کشور جهان، از جمله آمریکا، انگلیس و استرالیا، هم آلبوم شمارهٔ یک شد و اعضای گروه به واسطهٔ آن پنج جایزهٔ گرمی دریافت کردند.
در ادامه بخشهایی از گفتوگویی که سایت «اِنپیآر» (NPR) دربارهٔ این آلبوم با دو عضو همیشه ماسک بر صورت گروه انجام داده میخوانید و در انتهای این مطلب هم میتوانید چند عکس از دو عضو این گروه با ماسک معروف و همیشگیشان و چند عکس بدون ماسک از آنها را ببینید.
*****
» اِنپیآر: حین ساخت و ضبط این آلبوم تحت تاثیر کدام ژانرهای موسیقی بودید؟
توماس بنگالتر: ایدهٔ ساخت این آلبوم این بود که روی ژانرهای مختلف موسیقی که دوست داریم تمرکز کنیم و زیاد به فکر سر و سامان دادن آنها کنار هم نباشیم. به همین خاطر شاید در ابتدا ژانرهایی که در این آلبوم شنیده میشود و اسامی کسانی که در اجرای ترانهها با ما همکاری کردند، متناقض به نظر برسد اما هدف ما این بود که تمامی مرزهای موجود میان ژانرهایی که در این آلبوم میشنوید را بشکنیم.
» اِنپیآر: تعدادی از همکارانتان در ساخت و ضبط این آلبوم از بزرگان عصر طلایی دههی هفتاد و موسیقی دیسکو هستند. دلیل خاصی داشت که سراغ آنها رفتید؟
توماس بنگالتر: راستش نه. اصل ماجرا این است که ما سراغ موزیسینهایی رفتیم که واقعاً عاشق آنها هستیم و از دوران کودکی روی ما تاثیر گذاشتهاند و این تاثیر هنوز هم حفظ شده است. نایل راجرز و جیورجیو مورودر موسیقی پاپ و دنس مدرن را پایهریزی کردهاند و اینکه بتوانیم با آنها همکاری کنیم و قطعههایی با الهام از موسیقی دهههای هفتاد و هشتاد بسازیم واقعاً برای ما شگفتانگیز بود. اما هدف اصلی ما این بود که نواها و صداهایی خلق کنیم که تا به امروز وجود خارجی نداشتهاند. همه چیز این آلبوم در همین تضاد و تقابل چهرههای ژانرهای مختلف نهفته است؛ مثل قرار گرفتن پاندا بِر از گروه «انیمال کُلکتیو» و جولیان کازابلانکاز از گروه «استروکس» در کنار پل ویلیامز و نایل راجرز.
» اِنپیآر: ترانهٔ خاصی از آن دوران در ذهنتان هست که محض نمونه برای ما بگویید؟
توماس بنگالتر: ترانهٔ «اوقات خوش» (Good Times) از «شیک» (Chic) قطعاً یکی از ترانههایی است که از ده یازده سالگی که آن را شنیدهایم تا همین امروز همیشه با ما بوده و هیچ وقت نتوانستهایم آن را کنار بگذاریم. این ترانه واقعاً همه چیز دربارهی موسیقی دنس و دیسکو را در خود جای داد و راز این گونهها یعنی اوقات خوشی داشتن را به نمایش میگذارد. کافیست این قطعه را برای گروهی از آدمها یا در جشن تولد پخش کنید تا تاثیر آنیاش را مشاهده کنید.
» اِنپیآر: میخواستید در این آلبوم همین حس را بازآفرینی کنید؟
توماس بنگالتر: ما موسیقیای میسازیم که خودمان دلمان میخواهد بشنویم. ساخت موسیقی برای ما فرایندی بسیار شخصیست. ما با در نظر گرفتن شنوندگان آثارمان یا براساس انتظارات آنها از ما ترانه نمیسازیم. این درست که طوری ترانه میسازیم که بشود در هر مقطع زمانی و مکانی به آن گوش داد اما هدف اصلی این است که آنچه میسازیم در وهلهٔ همانی باشد که دلمان میخواهد بشنویم. ما عادت داریم ترانهها را بسازیم و چند سال رهایشان کنیم و بعد دوباره سراغشان برویم و ببنیم از گذر زمان جان سالم به در میبرند یا نه. به همین خاطر تهیهی آلبومهایمان چند سال وقت میگیرد.
» اِنپیآر: افرادی که در آلبوم با آنها همکاری داشتید را چطور انتخاب کردید؟
گی-مانوئل دو هومم-کریستو: ما کسی را انتخاب نکردیم. بیشتر ماجرا از دل برخوردهای اتفاقی رخ داد. مثلاً فارل ویلیامز را سه یا چهار سال پیش در اتاق هتلی دیدیم و دو سال پیش در یک پارتی همدیگر را دوباره دیدیم و دربارهٔ همکاری در چند ترانه با هم صحبت کردیم. پاندا بِر دو سال پیش آلبوم «Tomboy» را آماده کرده بود و برای ریمیکس چند ترانهٔ آن به سراغ ما آمد و آن سرآغاز همکاری ما این در آلبوم بود. حالا که به ماجرا نگاه میکنم، حس میکنم وضعیت ساخت این آلبوم این طور بوده که انگار گروهی از موزیسینها را در اتاقی جمع کنید و آنها به صورت اتفاقی با هم صحبت و همکاری کنند.
توماس بنگالتر: ایدهٔ ساخت این آلبوم این بود که روی ژانرهای مختلف موسیقی که دوست داریم تمرکز کنیم و زیاد به فکر سر و سامان دادن آنها کنار هم نباشیم. به همین خاطر شاید در ابتدا ژانرهایی که در این آلبوم شنیده میشود و اسامی کسانی که در اجرای ترانهها با ما همکاری کردند، متناقض به نظر برسد اما هدف ما این بود که تمامی مرزهای موجود میان ژانرهایی که در این آلبوم میشنوید را بشکنیم.
» اِنپیآر: تعدادی از همکارانتان در ساخت و ضبط این آلبوم از بزرگان عصر طلایی دههی هفتاد و موسیقی دیسکو هستند. دلیل خاصی داشت که سراغ آنها رفتید؟
توماس بنگالتر: راستش نه. اصل ماجرا این است که ما سراغ موزیسینهایی رفتیم که واقعاً عاشق آنها هستیم و از دوران کودکی روی ما تاثیر گذاشتهاند و این تاثیر هنوز هم حفظ شده است. نایل راجرز و جیورجیو مورودر موسیقی پاپ و دنس مدرن را پایهریزی کردهاند و اینکه بتوانیم با آنها همکاری کنیم و قطعههایی با الهام از موسیقی دهههای هفتاد و هشتاد بسازیم واقعاً برای ما شگفتانگیز بود. اما هدف اصلی ما این بود که نواها و صداهایی خلق کنیم که تا به امروز وجود خارجی نداشتهاند. همه چیز این آلبوم در همین تضاد و تقابل چهرههای ژانرهای مختلف نهفته است؛ مثل قرار گرفتن پاندا بِر از گروه «انیمال کُلکتیو» و جولیان کازابلانکاز از گروه «استروکس» در کنار پل ویلیامز و نایل راجرز.
» اِنپیآر: ترانهٔ خاصی از آن دوران در ذهنتان هست که محض نمونه برای ما بگویید؟
توماس بنگالتر: ترانهٔ «اوقات خوش» (Good Times) از «شیک» (Chic) قطعاً یکی از ترانههایی است که از ده یازده سالگی که آن را شنیدهایم تا همین امروز همیشه با ما بوده و هیچ وقت نتوانستهایم آن را کنار بگذاریم. این ترانه واقعاً همه چیز دربارهی موسیقی دنس و دیسکو را در خود جای داد و راز این گونهها یعنی اوقات خوشی داشتن را به نمایش میگذارد. کافیست این قطعه را برای گروهی از آدمها یا در جشن تولد پخش کنید تا تاثیر آنیاش را مشاهده کنید.
» اِنپیآر: میخواستید در این آلبوم همین حس را بازآفرینی کنید؟
توماس بنگالتر: ما موسیقیای میسازیم که خودمان دلمان میخواهد بشنویم. ساخت موسیقی برای ما فرایندی بسیار شخصیست. ما با در نظر گرفتن شنوندگان آثارمان یا براساس انتظارات آنها از ما ترانه نمیسازیم. این درست که طوری ترانه میسازیم که بشود در هر مقطع زمانی و مکانی به آن گوش داد اما هدف اصلی این است که آنچه میسازیم در وهلهٔ همانی باشد که دلمان میخواهد بشنویم. ما عادت داریم ترانهها را بسازیم و چند سال رهایشان کنیم و بعد دوباره سراغشان برویم و ببنیم از گذر زمان جان سالم به در میبرند یا نه. به همین خاطر تهیهی آلبومهایمان چند سال وقت میگیرد.
» اِنپیآر: افرادی که در آلبوم با آنها همکاری داشتید را چطور انتخاب کردید؟
گی-مانوئل دو هومم-کریستو: ما کسی را انتخاب نکردیم. بیشتر ماجرا از دل برخوردهای اتفاقی رخ داد. مثلاً فارل ویلیامز را سه یا چهار سال پیش در اتاق هتلی دیدیم و دو سال پیش در یک پارتی همدیگر را دوباره دیدیم و دربارهٔ همکاری در چند ترانه با هم صحبت کردیم. پاندا بِر دو سال پیش آلبوم «Tomboy» را آماده کرده بود و برای ریمیکس چند ترانهٔ آن به سراغ ما آمد و آن سرآغاز همکاری ما این در آلبوم بود. حالا که به ماجرا نگاه میکنم، حس میکنم وضعیت ساخت این آلبوم این طور بوده که انگار گروهی از موزیسینها را در اتاقی جمع کنید و آنها به صورت اتفاقی با هم صحبت و همکاری کنند.
*****
نکته: حرف و حدیث دربارهٔ دلیل ماسک روی صورت اعضای گروه «دفت پانک» زیاد است. اما توماس بنگالتر میگوید: «قرار بود این ماسکها چارهٔ خجالتی بودن ما باشد اما بعد از نقطه نظر مخاطبان باخبر شدیم و اینکه این کار ما به ایدههای جالبی ختم شد. حالا به نظر میرسد که آدمهایی که پشت این ماسک هستند، آدمهایی معمولیاند که نوعی قدرت خاص دارند.»
تاریخ انتشار : دوشنبه 7 بهمن 1392 - 13:29
دیدگاهها
ممنون
مصاحبه ی جالبی بود.فوق العاده ان این دو نفر
بی نظیر و خلاقانه...
Random Access Memories
حافظه کوتاه مدت کامپیوتر است که به صورت مخفف RAM گفته می شود
و برگردان مناسب پارسی آن «حافظه با دسترسی تصادفی» است
این آلبوم بهترین آلبومی بود که تا به حال من شنیدم. واقعا معرکست. آلبوم طوریه که هر چند بار هم که گوش میکنی خسته نمیشی و برای هر کس هم که پخش میکنی نمیگه دیگه تکراری شده قطعش کن!!!
من درست بعد از اینکه آلبوم منتشر شد دارمش و هنوز هم شاید روزی یک بار حداقل یک ترکو گوش میکنم و خسته نمیشم.
افزودن یک دیدگاه جدید