خانه از پاى بند ویران است خواجه در بند نقش ایوان است
حکایت این دوست عزیز است که این بنده دلگیر یعنی آقا شهرام دارند از بلایی که از سر گذرانده اند می گویند و احوال ناجور هنرمندان این مملکت که مدافع و صاحب اقتداری بر احوال آنان نیست و در این مسیر درخواست مشایعت و همراهی دارند که چه کنیم احوالمان به از این شود و .....بعد........آخه دوست من سخن شما بسیار زیبا و از لحاظ ادبی هم کاملا درست آخه حتما باید در پایان متن به این بلند بالایی و سرشار از نکاتی که فقط آدمهایی که درگیرش شده اند وخامت موضوع را درک می کنند شما هم گیر داده اید به تفاوت ماهوی گذاشتن و گزاردن؟ البته ما را کشتند
خانه از پاى بند ویران است خواجه در بند نقش ایوان است
حکایت این دوست عزیز است که این بنده دلگیر یعنی آقا شهرام دارند از بلایی که از سر گذرانده اند می گویند و احوال ناجور هنرمندان این مملکت که مدافع و صاحب اقتداری بر احوال آنان نیست و در این مسیر درخواست مشایعت و همراهی دارند که چه کنیم احوالمان به از این شود و .....بعد........آخه دوست من سخن شما بسیار زیبا و از لحاظ ادبی هم کاملا درست آخه حتما باید در پایان متن به این بلند بالایی و سرشار از نکاتی که فقط آدمهایی که درگیرش شده اند وخامت موضوع را درک می کنند شما هم گیر داده اید به تفاوت ماهوی گذاشتن و گزاردن؟ البته ما را کشتند