در نهایت باید تا زمان انتشار «من خود آن سیزدهم» منتظر بمانیم و ببینیم چاوشی با اشعار کلاسیک شاعران بزرگ ایران چه هنرنمایی کرده است، سالانه شاید ده ها و صدها بار اشعار کلاسیک توسط خوانندگان موسیقی سنتی ما اجرا می شوند و با اینکه اینان داعیه ی جدی بودن و هنری بودن موسیقی شان را دارند ولی آثار زیادی در آلبوم های موسیقی دستگاهی ما بخصوص در چند ساله اخیر پیدا نمی شود که ذره ای احساس و خلاقیت در آن دیده شود، بیشتر کارها تکراری و ساده و عاری از هر گونه احساس و دغدغه هستند، حال باید دید موسیقی پاپ ما با روی کردن شامهره ی خود یعنی محسن چاوشی می تواند در حوزه ی هنر نسبتا جدی هم خودی نشان دهد یا خیر. این اتفاق در حالی صورت می گیرد که سالهاست اهالی موسیقی سنتی به هر دلیل درست یا غلط اهالی پاپ را جدی نمی گیرند و آثارشان را هنر به حساب نمی آورند.
شاید چاوشی بتواند این بار از موجودیت و هویت موسیقی پاپ دفاع کند و نشان دهد که ملودی های احساسی و قدرتمندی که در چهار چوب موسیقی پاپ خلق می کند می تواند زیبایی اشعار کلاسیک را حتی برتر و بهتر از موسیقی سنتی امروزه به مخاطب ارائه دهد.
در نهایت باید تا زمان انتشار «من خود آن سیزدهم» منتظر بمانیم و ببینیم چاوشی با اشعار کلاسیک شاعران بزرگ ایران چه هنرنمایی کرده است، سالانه شاید ده ها و صدها بار اشعار کلاسیک توسط خوانندگان موسیقی سنتی ما اجرا می شوند و با اینکه اینان داعیه ی جدی بودن و هنری بودن موسیقی شان را دارند ولی آثار زیادی در آلبوم های موسیقی دستگاهی ما بخصوص در چند ساله اخیر پیدا نمی شود که ذره ای احساس و خلاقیت در آن دیده شود، بیشتر کارها تکراری و ساده و عاری از هر گونه احساس و دغدغه هستند، حال باید دید موسیقی پاپ ما با روی کردن شامهره ی خود یعنی محسن چاوشی می تواند در حوزه ی هنر نسبتا جدی هم خودی نشان دهد یا خیر. این اتفاق در حالی صورت می گیرد که سالهاست اهالی موسیقی سنتی به هر دلیل درست یا غلط اهالی پاپ را جدی نمی گیرند و آثارشان را هنر به حساب نمی آورند.
شاید چاوشی بتواند این بار از موجودیت و هویت موسیقی پاپ دفاع کند و نشان دهد که ملودی های احساسی و قدرتمندی که در چهار چوب موسیقی پاپ خلق می کند می تواند زیبایی اشعار کلاسیک را حتی برتر و بهتر از موسیقی سنتی امروزه به مخاطب ارائه دهد.