متن ترانه
بزن به سکوتم؛ صدای باران باش
قدم بزن به خیالم؛ شبیه پایان باش
بیا به کلبه ی شعرم، به حالِ عاشقیم
شراب هر غزلم باش و طعم درمان باش
بگو از آن همه رویا چگونه برگردم
منی که در سر دنیا شبیه یک دردم
زدم به اوج سیاهی ستاره ای گشتم
تو آسمانِ شبم باش و ماه تابان باش
بیا به جشن اقاقی و عطر خاطره ها
برای آن که بخوانم دوباره خندان باش
به اتفاق بهاران بیا به دیدارم
بیا و لحظه ی پایان این بیابان باش
بگو از آن همه رویا چگونه برگردم
منی که در سر دنیا شبیه یک دردم
قدم بزن به خیالم؛ شبیه پایان باش
بیا به کلبه ی شعرم، به حالِ عاشقیم
شراب هر غزلم باش و طعم درمان باش
بگو از آن همه رویا چگونه برگردم
منی که در سر دنیا شبیه یک دردم
زدم به اوج سیاهی ستاره ای گشتم
تو آسمانِ شبم باش و ماه تابان باش
بیا به جشن اقاقی و عطر خاطره ها
برای آن که بخوانم دوباره خندان باش
به اتفاق بهاران بیا به دیدارم
بیا و لحظه ی پایان این بیابان باش
بگو از آن همه رویا چگونه برگردم
منی که در سر دنیا شبیه یک دردم
دیدگاهها
به به، پوریا خان پاپ هم میخونی اینطوری بخون، آفرین تلفیق خوبی بود!
شعر بینظیر استاد اهل دل علیرضا کلیایی عزیز با صدای گرم پوریا اخواص یک اثر فاخر
افزودن یک دیدگاه جدید