متن ترانه
میگذرم تنها، از میان گلها گه به گلستانها
گه به کوه و صحرا
تازه گلی سر راهم گیرد و با من میگوید:
محرم راز تو کو؟
خار رهی به تمنا دامن من برگرفته
کان گل ناز تو کو؟
راز عشق مرا گل در گوش صبا
گفت و غمم بفزود
آنگه در همه جا راز درد من و
قصه عشق تو بود
چون به حسن آسمانی
از مهی برتر شعلة عشق
من از گردون، برآرد سر
در گلستان هم، به تنهایی روم من
اگر تازه گلی سر راهم گیرد و با من گوید:
محرم راز تو کو؟
خار رهی به تمنا دامن من بگرفته
کان گل ناز تو کو؟
گه به کوه و صحرا
تازه گلی سر راهم گیرد و با من میگوید:
محرم راز تو کو؟
خار رهی به تمنا دامن من برگرفته
کان گل ناز تو کو؟
راز عشق مرا گل در گوش صبا
گفت و غمم بفزود
آنگه در همه جا راز درد من و
قصه عشق تو بود
چون به حسن آسمانی
از مهی برتر شعلة عشق
من از گردون، برآرد سر
در گلستان هم، به تنهایی روم من
اگر تازه گلی سر راهم گیرد و با من گوید:
محرم راز تو کو؟
خار رهی به تمنا دامن من بگرفته
کان گل ناز تو کو؟
افزودن یک دیدگاه جدید