تو اون سر شهری و من ، اینجا کنارت نشستم
حس میکنم این سر توست که تکیه داده به شونم
تو خونه خالی من عطر تو پیچیده کم کم
تعقیب عطرت قشنگه حتی اگه بی سرانجام
تو با منی مثل این بغض، این گریه های دمادم
مغرور و پیگیر و قانع ، من سایه تم زیر پاهات
وقتی ازت مینویسم میفته سایت رو دیوار
حس میکنم پشت گوشم هرم نفسهاتو هر دم
حس میکنم بعد هر شعر عطر تو رو توی خونم
گشتن پی تو قشنگه حتی اگه بی سرانجام
حس میکنم التهاب دست تو رو روی دستم
حس میکنم این تویی که پا گذاشتی توی خونم
توی اتاقم گرفته رگبار گلای مریم
حتی اگه باورم شه تنهای تنهای تنهام
حتی اگه برنگردی میمونه چشمات به یادم
بازیگر نقش عشقم، تا لحظه ی آخرین کات
ابریشم دامن تو میگیره به سیم گیتار
اما نشونی ازت نیست وقتایی که برمیگردم
چشمامو دنبال ردت تو کوچه ها می کشونم
حتی اگه باورم شه تنها و دور از تو اینجام
افزودن یک دیدگاه جدید