تا منو دید تنهاییم و حس کرد
خواست تن بدم به تسکین این درد
اون واسم هرکاری میتونست کرد

گفت میتونم رد شم از این بن بست
موند به من و زخم های من دل بست
نیست ولی یادش تا من هستم هست

دیگه با لبخند چشم به راهم نیست
شونه امنش تکیه گاهم نیست
اونی که واسش بی قرارم نیست
هم گریه من کنارم نیست

دلم گرفته از اون شبی که
تو یه لحظه زندگی مو غم گرفت
خدا هر چی که داده بود ازم گرفت
تنها دلخوشیم و زود ازم گرفت

دیگه با لبخند چشم به راهم نیست
شونه امنش تکیه گاهم نیست
اونی که واسش بی قرارم نیست
هم گریه من کنارم نیست