دوس دارم شبانه روز نگا کنم چشماتو
وقت بی حوصلگی  قهوه بنوشم با تو
دوس دارم وقتی که از هر چی دلت می گیره
روی شونه های من بریزی اون اشکاتو
من با اولین نگاه تو به هم ریختمو
بدون اینکه خودم بخوام دل و دادم و رفت
پیش چشمات همه چی رو به نگاهت گفتم
رمز و راز دلمو پیش تو لو دادم و رفت
پیش من خستگیاتو در کن
حالمو از این که هست بهتر من
من تمام اعترافم اینه
خیلی دوست دارم باور کن
نه می شه رد شد و نه راه فراری مونده
دیگه باید خودمو پیش تو تسلیم کنم
واسه داشتن نگاه مهربونت باید
هر چی دارم و ندارم به تو تقدیم کنم
از خدا ممنونم که به من فرصت داد
ماجرای من و چشمای تو آغاز بشه
قبل تو لحظه به لحظه خاطره سوزوندم
با تو هر لحظه می تونه خاطره ساز بشه
پیش من خستگیاتو در کن
حالمو از این که هست بهتر من
من تمام اعترافم اینه
خیلی دوست دارم باور کن