یه قرآن جیبی، یه عکس و یه نامه
یه سجاده و یه پلاک و یه سربند
یه مشت خاطره از زبون کسی که
واسه خاطر عشقش از خونه دل کند

تو رفتی واسه باورایی بجنگی که تو باورم نقش بسته همیشه
خدا شاهده اعتقادت به این عشق داره بین مردم یه افسانه می‌شه

از سوره‌های سرخ، تفسیر می‌شه عشق
وقتی که با خونت، درگیر می‌شه عشق
رفتی به جنگ کفر، با ذکر یا زهرا
رفتی که نگه داری، اسلامو پابرجا

رفتی که ایمانت، تو قلب من جاشه
صد سال بعد از تو، اسمت هنوز باشه
از سوره‌های سرخ تا مرز بیداری
رفتی که این عشقو محکم نگه داری

تو جنگیدی و تا نفس داشتی هرگز
نذاشتی که دشمن تو خاکت بمونه
تو رفتی و یک عمره چشمای مادر
می‌گرده پی تو پی یک نشونه

تو معیار عشقی تو که جای خالیت
همیشه تو این خونه حس می‌شه با ما
یه بغض تَرک خورده چند سالی می‌شه
گلومو گرفته نمی‌باره اما

از سوره‌های سرخ، تفسیر می‌شه عشق
وقتی که با خونت، درگیر می‌شه عشق
رفتی به جنگ کفر، با ذکر یا زهرا
رفتی که نگه داری، اسلامو پابرجا