مقدمه و موخره این قطعه با اقتباس از la catedral اثرAgustin Barrios ساخته شده است.
دلُم گتشن از ای روزگار نامردی
(دلم گرفته از اين روزگار نامردی)
يكی از غصه نَمُردن يكی از درد بی دردی
(يكی از غصه ميميرد، يكي از درد بیدردی)
دلُم گتشن از ای روزُن سياه مث شوو
(دلم گرفته از اين روزهای سياه مثل شب)
نه جرات امهه وا بيداری و نه زهره خوو
(نه جرات بيداری دارم، نه يك لحظه زهره خوابیدن)
خووم پُر از گرازن و كراسن پر از گريخ و عذاب
(خوابم پر از گرازان و بزمچگان است و پر از گريه و عذاب)
سرابَ هَر چه که ديدُم صبا هميشهَ سراب
(سراب بود هرچیزی كه ديدم، فردا هميشه سراب)
دلُم دلُم دلُم
(دل من، دل من، دل من)
دلُم هماوه كه ای چشمونت تكون ايخا
(دلم از همان وقت كه اين چشمانت تكان خورد)
غزل ترين غزلُم تخت آسمون ايخا
(غزل¬ترين غزلم به تخت آسمان خورد)
دلُم چنون گتشن از ای عمر تلخ و بیحاصل
(دلم چنان گرفته از اين عمر تلخ و بیحاصل)
اگم خوشا هما كه نه احساس ايهه نه جون و نه دل
(ميگویم خوشا به كسی كه نه احساس دارد، نه جان و نه دل)
خووم پُر از گرازن و كراسن پر از گريخ و عذاب
(خوابم پر از گرازان و بزمچگان است و پر از گريه و عذاب)
سرابَ هَر چه که ديدُم صبا هميشهَ سراب
(سراب بود هرچیزی كه ديدم، فردا هميشه سراب)
ابراهيم منصفی
(گويش مينابی)
دیدگاهها
تو این بازار تکراری با ترانه های داغون(البته بغیر از ترانه های حسین صفا) کار گروه داماهی واقعا تحسین برانگیز و شنیدنیه ...البته به شخصه جاده لغزندست رو بیشتر دوست داشتم
افتخارمونن مابندریون گروه داماهی
آهنگای جنوبی نیاز به ریتم های بندری داره تا به دل بشینه . این آهنگ و آهنگ لنج و بیوه وقتی ریتم بندری به خودش می گیره لذت بخش تر می شه . امیدوارم آهنگسازای عزیز و رضا کولغانی به این نکته توجه کنن
عالی بود
این گروه را دوست دارم و با اشتیاق به دیدن کنسرتشان خواهم رفت فقط در شکفتم که چرا در مشخصات این کار اشاره ای به اقتباسشان از قطعۀ کاتادرال اگوستین بریوس نکرده اند. چرا؟ به این امید که کسی ننخواهد فهمید؟ آیا اگر با ساختۀ خودشان چنین معامله ای بشود خونسردیشان را حفظ خواهند کرد؟! فکر نمی کنم.
وای که از شنیدنش سیر نمیشم. همه چی خوبه... ترانه... لهجه و گویش... صدا... موزیک... ریتم... دمتون گرم
صفحهها
افزودن یک دیدگاه جدید