26 تیر 94
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا:
تنظیمکننده:
نوازنده:
ویولن: حمیدرضا مردانی - گیتار: میثم اکبری
متن ترانه
سرایت می کنه وقتی
تب دوریت به من هر شب
دووم آوردنم تا صبح
محاله بی تو با این تب
چه حالی بی تو من دارم
یه شعله م زیر خاکستر
با یه جسم ترک خورده
که افتادم تو این بستر
به فکرت گفتم از اینجا
برو دیگه خلاصم کن
تنم پوسید تو این بستر
یه رحمی به لباسم کن
می گن باید فراموش کرد
ولی باز منصرف می شم
من بی ظرفیت با یه
اشاره منحرف می شم
تب دوریت به من هر شب
دووم آوردنم تا صبح
محاله بی تو با این تب
چه حالی بی تو من دارم
یه شعله م زیر خاکستر
با یه جسم ترک خورده
که افتادم تو این بستر
به فکرت گفتم از اینجا
برو دیگه خلاصم کن
تنم پوسید تو این بستر
یه رحمی به لباسم کن
می گن باید فراموش کرد
ولی باز منصرف می شم
من بی ظرفیت با یه
اشاره منحرف می شم
دیدگاهها
سلام
بد نیست ولی ای کاش بیشتر روی وکال کار میشد
افزودن یک دیدگاه جدید