زمین در خوی و ترکیه طغیان کرد و اهالی موسیقی بار دیگر همراهی خود با مردم را نشان دادهاند
جغدِ فراق بر سر ویرانهها
موسیقی ما- زمین در خوی و در کشورِ همسایهمان ترکیه دوباره طغیان کرده است. زمین لرزیده و دوباره غم آوار شده است بر سرِ خاورمیانهی زیبای باشکوه و همواره غمگین: «آن کومهها که پرتو عشق و امید داشت، غیر از مغاک نیست. آن کلبهها که خانهی دلهای پاک بود، جز تل خاک نیست.»
زمین لرزیده و لبخندها فسرده و پیوندها گسسته شده است. آوای لایلای زنان در گلو شکسته و جغد فراق بر سرِ ویرانهها نشسته است. زمین لرزیده در دو کشور و عشق و امید، برای کرور کرور انسان مُرده است. میانِ این خروارهای غم، همدردی اما کمی راهگشاست؛ در همین روزهای رخوت موسیقی هم تعدادی از هنرمندان به نشانهی همدردی با مردمانِ زلزلهزدهی خوی قرار است کنسرت دهند. از خوانندهی شناختهشدهای چون رضا صادقی گرفته تا هنرمندِ جوانی مثلِ پارسا خائف. «سینا ذکایی» نیز یک دورهمی برای کمک به زلزلهزدگان خوی برگزار کرد.
حتم است که اگر شرایط اینی نبود که حالا هست، تعداد هنرمندانی که برای این اقدام پیشقدم میشدند، به مراتب بیشتر بود که هنرمندانِ نجیبِ موسیقی، سالهاست که در هر غم و رنجی همراهِ مردمانش هستند؛ هر چند که خود جز رنج و عتاب ندیده باشند. آنان در میانهی غم، همواره نغمههای خود را کوک میکنند تا به قولِ خسروی آواز ایران (بعد از زلزلهی بم) فروغ مهر و نیک سرشتی مردم تلخی حادثه را تاب تحمل دهد و مجالی شود تا در روزگار نفرت و شرارت و بی اعتنایی، مهرورزیدن و دوستی را بار دیگر از سر بگیریم. این اتفاقات تلخ، همواره فرصتی بوده برای آنکه بدانیم هنوز توان دوست داشتن در ما نمرده است.
هنرمندان موسیقی سنتی
محمدرضا شجریان: شاید پرخاطرهترین و عزیزترین کنسرتی که برای همراهی با مردم زلزلهزده برگزار شد؛ «همنوا با بم» باشد. دی ماه سال 1382 زلزله مهیبی بم را لرزاند و هزاران نفر جان خود را از دست دادند. استادِ فقیدِ آوازخوان «محمدرضا شجریان» برای کمک به زلزلهزدگان پا پیش گذاشت و با همکاری حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان، کنسرت «همنوا با بم» را برگزار کرد. در این کنسرت «مرغ سحر» با فرم متفاوتی اجرا شد.
«محمدرضا شجریان» در طول چندین دهه در فراز و نشیب تحولات فرهنگی اجتماعی با مردم بود و آثارش همواره ترجمان حالات و تجربههای متنوع اجتماعی. این هنرمند بزرگ اما به برگزاری کنسرت بسنده نکرد و «باغ هنر بم» را نیز ساخت.
این باغ هدیه استاد شجریان به مردم بم در اوج رنج و سختی مردم بعد از زلزله بم بود. این هدیه در شرایط خاص بعد از زلزله که روح و روان مردم مستعد افسردگی بود و بیشتر اهالی این شهر داغدار عزیزانشان بودند، توانست مردم را امیدوار نگه دارد.
ساختِاین باغ سالها مسکوت مانده بود و در شرایطی که با حضور استادانی بزرگ و همسر استاد شجریان، بازگشایی شد؛ اما هنوز از ظرفیتهای آن به شکاِ کامل استفاده نشده است.
شهرام ناظری: شوالیهی آواز ایران بارها به یاری مردمانش برخواسته است. آن زمان که زلزلهی بم آمد؛ همراه با «ارکستر مجلسی تهران» به رهبری لوریس چکناوریان، در «رویال فستیوال هال» اجرا کرد و همراه با زندهیاد «پرویز مشکاتیان» به اجرای برنامه در سالن وزارت کشور پرداخت. او همچنین همزمان با زلزلهی کرمانشاه، نیز در حالی که خود را صاحبِ عزا میدانست، هم به اجرای کنسرت پرداخت و هم قطعهای با نام «برگریزان» را به نشانهی همدردی با آنان منتشر کرد. شهرام ناظري قبلا براي کودکانِ افغانستان، حادثه ديدگان زلزلهي گلستان و بچههاي سرطاني نيز اجراي برنامه داشته است.
شوالیهی آواز ایران، همین روزهای اخیر نیز با هدف حمایت از زلزله زدگان شهر خوی در آیین اختتامیه نمایشگاه نقاشی «موجهای خفته» حضور پیدا کرد.
گروه موسیقی کامکارها: گروه کامکارها، سالها است که بخشِ مهمی از کنسرتها و عوایدِ آن را به منافع خیریه اختصاص میدهند که پررنگترینِ آن برای موسسه «محک» بوده است. وقتی زلزله کرمانشاه را لرزاند و صدها تن جان سپردند و بسیاری هم مصدوم شدند؛ گروه موسیقی کامکارها با همراهی «شهرام ناظری» به اجرای کنسرت پرداختند. سالهای بسیاری از آخرین همکاری میانِ این هنرمندان که روزگاری آثار ماندگاری خلق کرده بودند، میگذشت و حالا زلزله بهانهای شده بود تا یکی از مهمترین گروههای موسیقی با همراهی ناظری به اجرای برنامه بپردازند و عوایدِ آن را به زلزلهزدگان اختصاص دهند.
در این میان اردشیر کامکار و زکریا یوسفی نیز قطعهای با نام «ژان» را منتشر کردند و آن را مویهی کردستان دانستند. سرزمینی که زیر و بم موسیقی با لبخندها و رنجهای مردمانش آمیخته است، با فراز و فرودشان، با تار و پودشان.
گلپا: وقتی غمی چون زلزله بر سرِ این مردم آواز میشود، حتی هنرمند بزرگی چون «گلپا» که سالهاست در کشورِ خود نخوانده پیشقدم شد. او چند سال پیش بعد از زلزله نوشت: «عمری است که اندوه هم میهنانم را بر گردهی ناتوان خویش میکشم و خاموشانه با میهن عزیزتر از جانم به سوگ مینشینم. هر بار که بانگ ناساز مرگ در اقصای کشورم طنین میافکند، همتی از خداوندم میطلبم تا با همهی وجودم در کنار مصیبتدیدگان باشم و اندکی از آلامشان بکاهم اما روزگارِ کج مدار، مجالِ بیشترم نمیدهد؛ همچنان که در زلزله بم و جیرفت و ورزقان، برای کنسرت خیریه پیشقدم شدم اما عدم دریافت مجوز، دست یاریم را پس زد. این بار نیز در آستانه ٨۵ سالگی، با تمام وجود و از هر نظر همگام با هم میهنان مصیبتزدهی کرمانشاه خواهم بود و پیشقدم برگزاری کنسرت خیریه خواهم شد. بادا که این بار همنفس با غمدیدگان وطن عزیزم بخوانم و همهی درآمد حاصله را صرف تسکین گوشهای از آلام مردم میهنم کنم.»
رامبد صدیف، علیرضا قربانی، سالار عقیلی، پرواز همای و حتی هنرمندان خارج از کشور نیز بارها پس از وقوع حوادث طبیعی به کمک آمدند و کنسرتهایی را به نفع مردمان آسیبدیده اجرا کردند.
هنرمندان موسیقی پاپ
«محسن چاوشی» همواره سکاندارِ فعالیتهای خیرخواهانه بوده است. او هم در زلزلهی آذربایجان پیشگام بود و هم در لرستان و همچنین کرمانشاه. او یکبار بعد از وقوع یکی از زلزلههای مهیبِ کشور نوشت: «بله؛ این بلایا طبیعی هستند و نمیشود جلوی آنها را گرفت. اما به عکسها که نگاه میکردم و آن را با کشورهایی زلزلهخیز مثل ژاپن مقایسه میکردم غمی چندبرابر گلویم را میگرفت. این خانههای زهوار دررفته را چگونه ساختهایم که با کوچکترین تکانی از هم میپاشند و جماعتی را به خاک مینشانند. آن خانه نو ساز که دیوارش فرو ریخته بود و اهل خانه پیش از زلزله سرگرم جشن تولد بودند، چرا باید آنطور شود. این مردم مظلوم، در این شهرهای کوچک (بارها و بارها گفتهام) حقشان بیش از این است که هنوز در خانههایی زندگی کنند خالی و عاری از هرگونه استاندارد در ساخت و ساز. حرف من این است و دردم این؛ که بیایید یکبار دیگر توجهی جدی به شهرهایی کنیم که مردمانش هیچ کم نگذاشتند اما چنین روزهایی متوجه میشویم که برایشان چقدر کمتر از آنچه که باید وقت و اهمیت قائل شدیم.»
همزمان با زلزلهی آذربایجان، محسن چاوشی فطعهی «ماهی سیاه کوچولو» را به هموطنان آذری زبانش تقدیم کرد. مانی رهنما «فاجعه» را خواند. روزبه نعمت اللهی که مخاطبانش بیشتر او را با قطعات حماسی و همنشین با اشعار مولانا می دانند، با انتشار قطعه «صبوری» ابراز همدردی کرد و بابک جهانبخش در حمایت از زلزله زدگان آذربایجان در 6 سانس به روی صحنه رفت.
بهنام بانی، فرزاد فرزین، هوروش بند، رضا یزدانی، حامد همایون، حجت اشرفزاده، رستاک حلاج، کاوه آفاق، شهاب مظفری و بسیاری دیگر از هنرمندان نیز در این سالها بعد از وقوع زلزلههایی در آذربایجان و کرمانشاه به یاری مردم پرداختند.
زمین لرزیده و لبخندها فسرده و پیوندها گسسته شده است. آوای لایلای زنان در گلو شکسته و جغد فراق بر سرِ ویرانهها نشسته است. زمین لرزیده در دو کشور و عشق و امید، برای کرور کرور انسان مُرده است. میانِ این خروارهای غم، همدردی اما کمی راهگشاست؛ در همین روزهای رخوت موسیقی هم تعدادی از هنرمندان به نشانهی همدردی با مردمانِ زلزلهزدهی خوی قرار است کنسرت دهند. از خوانندهی شناختهشدهای چون رضا صادقی گرفته تا هنرمندِ جوانی مثلِ پارسا خائف. «سینا ذکایی» نیز یک دورهمی برای کمک به زلزلهزدگان خوی برگزار کرد.
حتم است که اگر شرایط اینی نبود که حالا هست، تعداد هنرمندانی که برای این اقدام پیشقدم میشدند، به مراتب بیشتر بود که هنرمندانِ نجیبِ موسیقی، سالهاست که در هر غم و رنجی همراهِ مردمانش هستند؛ هر چند که خود جز رنج و عتاب ندیده باشند. آنان در میانهی غم، همواره نغمههای خود را کوک میکنند تا به قولِ خسروی آواز ایران (بعد از زلزلهی بم) فروغ مهر و نیک سرشتی مردم تلخی حادثه را تاب تحمل دهد و مجالی شود تا در روزگار نفرت و شرارت و بی اعتنایی، مهرورزیدن و دوستی را بار دیگر از سر بگیریم. این اتفاقات تلخ، همواره فرصتی بوده برای آنکه بدانیم هنوز توان دوست داشتن در ما نمرده است.
هنرمندان موسیقی سنتی
محمدرضا شجریان: شاید پرخاطرهترین و عزیزترین کنسرتی که برای همراهی با مردم زلزلهزده برگزار شد؛ «همنوا با بم» باشد. دی ماه سال 1382 زلزله مهیبی بم را لرزاند و هزاران نفر جان خود را از دست دادند. استادِ فقیدِ آوازخوان «محمدرضا شجریان» برای کمک به زلزلهزدگان پا پیش گذاشت و با همکاری حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان، کنسرت «همنوا با بم» را برگزار کرد. در این کنسرت «مرغ سحر» با فرم متفاوتی اجرا شد.
«محمدرضا شجریان» در طول چندین دهه در فراز و نشیب تحولات فرهنگی اجتماعی با مردم بود و آثارش همواره ترجمان حالات و تجربههای متنوع اجتماعی. این هنرمند بزرگ اما به برگزاری کنسرت بسنده نکرد و «باغ هنر بم» را نیز ساخت.
این باغ هدیه استاد شجریان به مردم بم در اوج رنج و سختی مردم بعد از زلزله بم بود. این هدیه در شرایط خاص بعد از زلزله که روح و روان مردم مستعد افسردگی بود و بیشتر اهالی این شهر داغدار عزیزانشان بودند، توانست مردم را امیدوار نگه دارد.
ساختِاین باغ سالها مسکوت مانده بود و در شرایطی که با حضور استادانی بزرگ و همسر استاد شجریان، بازگشایی شد؛ اما هنوز از ظرفیتهای آن به شکاِ کامل استفاده نشده است.
شهرام ناظری: شوالیهی آواز ایران بارها به یاری مردمانش برخواسته است. آن زمان که زلزلهی بم آمد؛ همراه با «ارکستر مجلسی تهران» به رهبری لوریس چکناوریان، در «رویال فستیوال هال» اجرا کرد و همراه با زندهیاد «پرویز مشکاتیان» به اجرای برنامه در سالن وزارت کشور پرداخت. او همچنین همزمان با زلزلهی کرمانشاه، نیز در حالی که خود را صاحبِ عزا میدانست، هم به اجرای کنسرت پرداخت و هم قطعهای با نام «برگریزان» را به نشانهی همدردی با آنان منتشر کرد. شهرام ناظري قبلا براي کودکانِ افغانستان، حادثه ديدگان زلزلهي گلستان و بچههاي سرطاني نيز اجراي برنامه داشته است.
شوالیهی آواز ایران، همین روزهای اخیر نیز با هدف حمایت از زلزله زدگان شهر خوی در آیین اختتامیه نمایشگاه نقاشی «موجهای خفته» حضور پیدا کرد.
گروه موسیقی کامکارها: گروه کامکارها، سالها است که بخشِ مهمی از کنسرتها و عوایدِ آن را به منافع خیریه اختصاص میدهند که پررنگترینِ آن برای موسسه «محک» بوده است. وقتی زلزله کرمانشاه را لرزاند و صدها تن جان سپردند و بسیاری هم مصدوم شدند؛ گروه موسیقی کامکارها با همراهی «شهرام ناظری» به اجرای کنسرت پرداختند. سالهای بسیاری از آخرین همکاری میانِ این هنرمندان که روزگاری آثار ماندگاری خلق کرده بودند، میگذشت و حالا زلزله بهانهای شده بود تا یکی از مهمترین گروههای موسیقی با همراهی ناظری به اجرای برنامه بپردازند و عوایدِ آن را به زلزلهزدگان اختصاص دهند.
در این میان اردشیر کامکار و زکریا یوسفی نیز قطعهای با نام «ژان» را منتشر کردند و آن را مویهی کردستان دانستند. سرزمینی که زیر و بم موسیقی با لبخندها و رنجهای مردمانش آمیخته است، با فراز و فرودشان، با تار و پودشان.
گلپا: وقتی غمی چون زلزله بر سرِ این مردم آواز میشود، حتی هنرمند بزرگی چون «گلپا» که سالهاست در کشورِ خود نخوانده پیشقدم شد. او چند سال پیش بعد از زلزله نوشت: «عمری است که اندوه هم میهنانم را بر گردهی ناتوان خویش میکشم و خاموشانه با میهن عزیزتر از جانم به سوگ مینشینم. هر بار که بانگ ناساز مرگ در اقصای کشورم طنین میافکند، همتی از خداوندم میطلبم تا با همهی وجودم در کنار مصیبتدیدگان باشم و اندکی از آلامشان بکاهم اما روزگارِ کج مدار، مجالِ بیشترم نمیدهد؛ همچنان که در زلزله بم و جیرفت و ورزقان، برای کنسرت خیریه پیشقدم شدم اما عدم دریافت مجوز، دست یاریم را پس زد. این بار نیز در آستانه ٨۵ سالگی، با تمام وجود و از هر نظر همگام با هم میهنان مصیبتزدهی کرمانشاه خواهم بود و پیشقدم برگزاری کنسرت خیریه خواهم شد. بادا که این بار همنفس با غمدیدگان وطن عزیزم بخوانم و همهی درآمد حاصله را صرف تسکین گوشهای از آلام مردم میهنم کنم.»
رامبد صدیف، علیرضا قربانی، سالار عقیلی، پرواز همای و حتی هنرمندان خارج از کشور نیز بارها پس از وقوع حوادث طبیعی به کمک آمدند و کنسرتهایی را به نفع مردمان آسیبدیده اجرا کردند.
هنرمندان موسیقی پاپ
«محسن چاوشی» همواره سکاندارِ فعالیتهای خیرخواهانه بوده است. او هم در زلزلهی آذربایجان پیشگام بود و هم در لرستان و همچنین کرمانشاه. او یکبار بعد از وقوع یکی از زلزلههای مهیبِ کشور نوشت: «بله؛ این بلایا طبیعی هستند و نمیشود جلوی آنها را گرفت. اما به عکسها که نگاه میکردم و آن را با کشورهایی زلزلهخیز مثل ژاپن مقایسه میکردم غمی چندبرابر گلویم را میگرفت. این خانههای زهوار دررفته را چگونه ساختهایم که با کوچکترین تکانی از هم میپاشند و جماعتی را به خاک مینشانند. آن خانه نو ساز که دیوارش فرو ریخته بود و اهل خانه پیش از زلزله سرگرم جشن تولد بودند، چرا باید آنطور شود. این مردم مظلوم، در این شهرهای کوچک (بارها و بارها گفتهام) حقشان بیش از این است که هنوز در خانههایی زندگی کنند خالی و عاری از هرگونه استاندارد در ساخت و ساز. حرف من این است و دردم این؛ که بیایید یکبار دیگر توجهی جدی به شهرهایی کنیم که مردمانش هیچ کم نگذاشتند اما چنین روزهایی متوجه میشویم که برایشان چقدر کمتر از آنچه که باید وقت و اهمیت قائل شدیم.»
همزمان با زلزلهی آذربایجان، محسن چاوشی فطعهی «ماهی سیاه کوچولو» را به هموطنان آذری زبانش تقدیم کرد. مانی رهنما «فاجعه» را خواند. روزبه نعمت اللهی که مخاطبانش بیشتر او را با قطعات حماسی و همنشین با اشعار مولانا می دانند، با انتشار قطعه «صبوری» ابراز همدردی کرد و بابک جهانبخش در حمایت از زلزله زدگان آذربایجان در 6 سانس به روی صحنه رفت.
بهنام بانی، فرزاد فرزین، هوروش بند، رضا یزدانی، حامد همایون، حجت اشرفزاده، رستاک حلاج، کاوه آفاق، شهاب مظفری و بسیاری دیگر از هنرمندان نیز در این سالها بعد از وقوع زلزلههایی در آذربایجان و کرمانشاه به یاری مردم پرداختند.
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 بهمن 1401 - 16:44
افزودن یک دیدگاه جدید