گفتارى از رامين بهنا درباره رسيتال پيانو رافائل ميناسكانيان در جشنواره موسيقى فجر
اجرای تمیز رپرتواری پیچیده و سنگین
[ رامین بهنا - آهنگساز و نوازنده پیانو ]
رافائل ميناسكانيان استاد بزرگوار من است و خوشحالم كه بعد از مدتها توانستم اجراى او را ببينم. به نظر من ميناسكانيان مرد اول پيانوى كلاسيك ما است كه خود را بسيار بهروز نگه داشته است. بزرگترين خصلت او اين است كه موسيقى را خيلى خوب مىشناسد و هر بار كه رپرتوارى را اجرا مىكند، مىتوان مطمئن بود به خوبى با آن موسيقى آشنايى دارد كه در اجرای اخیر او در جشنواره هم اين قضيه ثابت شد. اما از آنجا كه من او را خيلى دوست دارم و در آن مدتى هم كه در جوار ايشان بودم با خلق و خويش آشنايى پيدا كردهام، احساس كردم وقتى روى استيج آمد، كمى عصبانى است كه حتماً اين عصبانيت هم بىدليل نبوده است.
ميناسكانيان در ابتدا پارتيتاى رِ ماژور اثر «باخ» را نواخت كه با پرلود (مقدمه) و تاچ درخشاناش، شروع شد. او از آن دست هنرمندانى است كه بهشخصه تاچ پيانويش را خيلى دوست دارم اما مىتوانستم عصبانيتاش را روى ساز احساس كنم. ولى رفتهرفته هرچه جلوتر رفت، خودش را در موزيك غرق كرد و «پرلود» را خيلى گرم، با همان تاچ درخشان به پایان رساند.
فكر مىكنم بخشی از آن حالت عصبانيت میناسکانیان به خاطر تعدادی از مخاطبان بود که به نظر مىرسید براى شنيدن موسيقى كلاسيك نيامدهاند يا نمىدانند كجا هستند. چراكه در سالن، هم صداى بچه و هم صداى زنگ موبايل شنيده مىشد! اين «پارتيتا» هفت قسمت است و مخاطبان حرفهای این قبیل کنسرتها میدانند که نبايد بين قسمتها تشويق كرد؛ اما بعد از پرلود، يكسرى شروع به دست زدن كردند كه اين قضيه مرا هم بههم ريخت، چه برسد به پيانيست.
طبيعتاً تمام اينها روى هنرمند تأثير مىگذارد و حس بدى را به او منتقل مىكند. آنجا هم ديدم كه دوباره عصبانيتاش برگشت اما ادامه داد و به خصوص در قسمت سوم «پارتيتا»، دوباره در موزيكاش غرق شد و تا قسمت هفتم آن يعنى «ژيگ» با همان حس و حال ادامه داد.
بخش بعدى سونات شوبرت بود كه نقطه درخشان نوازندگى استاد هم محسوب مىشد؛ بهخصوص در بخش سوم آن. در برخى قسمتهاى اين كنسرت واقعاً لحظات درخشانى خلق شد، مخصوصاً در پارتيتاى باخ كه خيلى سنگين است و در قسمتهايى از آن، ملودىها از نظر كنترپوان در هم تداخل ایجاد میکنند. اما در اجراى ميناسكانيان، كاملاً به صورت شاخص شنيده مىشدند.
بعد از استراحتى كوتاه، بخش دوم كنسرت با «شوپن» شروع شد. ميناسكانيان براى اين اجرا قطعاتى از دورههاى باروك و رومانتيك انتخاب كرده بود كه رومانتيك را از «شوبرت» تا «شوپن» در اين رپرتوار گنجانده بود. نكته جالب و البته تعجببرانگيز برايم اين بود كه رپرتوار بسيار سنگينى براى اين اجرا انتخاب شده بود. پيانيست معمولاً براى خودش جاى تنفس باقى مىگذارد ولى اين رپرتوار چه از لحاظ تكنيكى و چه موزيكاليته بهتدريج سنگينتر مىشد. اما همانطور كه انتظار مىرفت، اين استاد موسيقى از پس آن برآمد.
در كل رافائل ميناسكانيان، اين پيانيست قدر، اگرچه به نظر نمیرسید صددرصد روی مود باشد، اما اجرايى باصلابت و تميز داشت و مثل هميشه استايل خود در نوازندگى را به رخ كشيد.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 بهمن 1394 - 17:02
افزودن یک دیدگاه جدید