آن ستمگران ما هستیم
نقد رولینگ استون بر آلبوم «پهبادها» آخرین اثر گروه «میوز»
«میوز» در این آلبوم به راک آتشینی باز میگردد که در آن بهتر از هر سبک دیگری است و آن را با اصول و احساساتی تند در هم میآمیزد. در آپریل 1961، جان اف کندی رئیس جمهور وقت ایالات متحده به گروهی از صاحبان نشریات اهمیت آزادی نشریات را برای دنیای امروز یادآوری کرد ، دنیایی که توسط یک توطئه بزرگ و بیرحم تهدید میشود، دنیایی که در آن به جای انتخاب آزاد، ترس مایه تصمیمگیریهایشان میشود و مخالفان به جای آنکه رضایتشان جلب شود خاموش میشوند. او مستقیما به اسم کمونیسم اشاره نکرد. گروه سه نفره انگلیسی میوز بخشی از این سخنرانی را در هفتمین آلبوم استودیوییشان به نام «پهبادها» استفاده کردهاند. متیو بلامی، خواننده و گیتاریست این گروه در ترانههای این آلبوم هیچ جا از ستمگران مشخصی صحبت نمی کند اما دلالتها در این آلبوم پروگرسیو-متال کاملا واضح و مشخص هستند. آن ستمگران ما هستیم.
«پهبادها» یک لذت همراه با احساس گناه است، مثل نگاه کردن به برنامهی «دیلی شو»، جایی که میدانیم جان استوارت (مجری و نویسنده این برنامه تلویزیونی) بهترین جوک هایش را از بزرگترین اشتباهات و نقصهای دیگران میسازد. دغدغههایی که در این آلبوم مطرح میشود حتی از دغدغههای آلبوم قبلی آنها یعنی «قانون دوم» که در سال 2012 منتشر شد تاریکتر اند. اینجا صحبت از کشتار و تخریبِ جنگهای مدرنِ از راه دور و فساد موازی وجدان و آرمانهای انسانها است. بلامی در قطعه «مرده در درون» با صدایی ضجه وار میخواند «من خرد و له شدهام/ چون تو به کنترل شدن نیاز داری»، شبیه صدای نگرانی که ترکیبی از صداهای بونو، فردی مرکوری و جیسون بورن است.
اما «پهبادها» همچنین برای این گروه به نوعی بازگشت محسوب میشود، بازگشت از تزئینات آنچنانی اخیرشان به آلبومی مثل «منشا تقارن» که آلبومی با صدای قوی است و در انتخاب و نواختن ریفها شجاعت به خرج میدهد.
داستان بلامی زود تمام می شود، جنگجو به خانه باز میگردد. خسته و دلزده از جنگ و یک سولوی سوپرانوی گیتار که فضای تخریب پس از سانحه را تداعی میکند با آن همراه میشود. قطعات، «گلوبالیست» و «پهبادها» اساسا فضای خرابه و ویرانههای به جا مانده را تداعی میکنند، اولی سرودی مجلل از ناامیدی که شبیه به دوناتی است با مربای جمع شده میان آن و دومی سرود مرگی که خبر از شمار تلفات میدهد و با کُری از صدای بلامی خوانده میشود. پایانی نگران کننده، درباره خطری حقیقی که در اکنون ما حاضر است: وقتی ملتی بزرگ در حفظ و نگهداری اصول و آرمانهایش شکست میخورد تنها خطهایی روی نقشه از آن باقی میماند، موجودیتی که حتی ارزش مردن ندارد.
«پهبادها» یک لذت همراه با احساس گناه است، مثل نگاه کردن به برنامهی «دیلی شو»، جایی که میدانیم جان استوارت (مجری و نویسنده این برنامه تلویزیونی) بهترین جوک هایش را از بزرگترین اشتباهات و نقصهای دیگران میسازد. دغدغههایی که در این آلبوم مطرح میشود حتی از دغدغههای آلبوم قبلی آنها یعنی «قانون دوم» که در سال 2012 منتشر شد تاریکتر اند. اینجا صحبت از کشتار و تخریبِ جنگهای مدرنِ از راه دور و فساد موازی وجدان و آرمانهای انسانها است. بلامی در قطعه «مرده در درون» با صدایی ضجه وار میخواند «من خرد و له شدهام/ چون تو به کنترل شدن نیاز داری»، شبیه صدای نگرانی که ترکیبی از صداهای بونو، فردی مرکوری و جیسون بورن است.
اما «پهبادها» همچنین برای این گروه به نوعی بازگشت محسوب میشود، بازگشت از تزئینات آنچنانی اخیرشان به آلبومی مثل «منشا تقارن» که آلبومی با صدای قوی است و در انتخاب و نواختن ریفها شجاعت به خرج میدهد.
داستان بلامی زود تمام می شود، جنگجو به خانه باز میگردد. خسته و دلزده از جنگ و یک سولوی سوپرانوی گیتار که فضای تخریب پس از سانحه را تداعی میکند با آن همراه میشود. قطعات، «گلوبالیست» و «پهبادها» اساسا فضای خرابه و ویرانههای به جا مانده را تداعی میکنند، اولی سرودی مجلل از ناامیدی که شبیه به دوناتی است با مربای جمع شده میان آن و دومی سرود مرگی که خبر از شمار تلفات میدهد و با کُری از صدای بلامی خوانده میشود. پایانی نگران کننده، درباره خطری حقیقی که در اکنون ما حاضر است: وقتی ملتی بزرگ در حفظ و نگهداری اصول و آرمانهایش شکست میخورد تنها خطهایی روی نقشه از آن باقی میماند، موجودیتی که حتی ارزش مردن ندارد.
منبع:
موسیقی ما
گردآوری و ترجمه:
تاریخ انتشار : چهارشنبه 3 تیر 1394 - 16:27
افزودن یک دیدگاه جدید