آلبوم موسیقی نام تو با سخنرانی صدیق تعریف، هومان اسعدی، بهزاد عبدی، حسین علیشاپور و كوروش شاهانی رونمایی شد
بهزاد عبدی: موسیقی ایرانی دراماتیک است
موسیقی ما - آلبوم موسیقی «نام تو» به آهنگسازی «کورش شاهانی» با حضور «بهزاد عبدی» - تنظیم کننده- و «حسین علیشاپور» - خواننده- در شهر کتاب فرشته رونمایی شد.در این مراسم «هومان اسعدی» - پژوهشگر موسیقی- این اثر را متشکل از دو بخش ماهور و افشاری دانست که شبیه به آثارِ دورهی آخر موسیقی «گلها»ست :« استفاده از مقدمه، تصنیف، ساز و آواز متناوب و تکرار تصنیف نخست بخشهای مختلف این آلبوم هستند. در بخش اول که در دستگاه ماهور است، پیش درآمدی از استاد مرتضی نی داوود است که به لحاظ ساختار میتوان آن را بسیار سنتی دانست. نحوهی پردازش این کار به صورتی است که در مقایسه با بسیاری از پیش درآمدهای دیگر، ساختار سنتیتری دارد. »
در بخش اولِ این مجموعه تا حدود زیادی ارکستر حالت پس زمینه دارد و سولوی سنتور و بعد از آن نی و تار کار را پیش میبرد و پیش درآمد به پایان میرسد. در ادامه تصنیف در همراهی خواننده و ارکستر و حضور متناوب سازهای ایرانی به صورتی است که ارکستر کماکان به عنوان پس زمینه حضور دارد. در ادامه قسمتی تحت عنوان «چهارمضراب» با الهام از ضربیهای استاد حبیب سماعی اجرا میشود. اجرای این بخش به عهده تنبک و سنتور است. در ادامه قلب سنت موسیقی کلاسیک ایرانی یعنی ساز و آواز و جواب آواز ادامه مییابد و در ادامهی آن در ماهور و با همراهی آواز و سنتور شکل میگیرد. بعد از آن آواز با ساز تار اجرا میشود و در نهایت دوباره سنتور بخش فرود را در همراهی با آواز شکل میدهد. در این اثر همچنین تصنیفی وجود دارد که حدود 5 دقیقه و نیم به طول میانجامد. به همین خاطر است که «اسعدی» میگوید:«در بخش اولِ این اثر، تقارن خاصی بین بخشهای متریک، بخشهای ارکسترالتر و بخش ساز و آواز برقرار است. 15 دقیقه ساز و آواز به طول میانجامد و حدود 15 دقیقه هم بخش ارکسترال ادامه دارد.»
او بر این گمان است که این ارکستر، تداعیگر ارکستر گلهاست که تا حدودی در ارکستر ملی هم با آن روبهرو بودیم، در در دهههای اخیر و بهخصوص در دورهی گلها بخش متریک و به ویژه تصنیف پررنگتر میشود که این مساله را در کار اساتید موسیقی هم میتوان مشاهده کرد؛ اگرچه ارکستر سمفونیک کلاسیک غربی هم در این اثر نقشی اساسی دارد و سازهای ایرانی هم در لحظاتی اضافه میشوند و رنگ و بویی هم با فواصل خاص و با رنگ صدایی خاص اجرا میکنند. اسعدی البته توضیح میدهد که اگرچه کار تا حدودی به کارهای گلها شبیه است؛ اما سبکی در نوازندگی برخی سازها شکل گرفته است که به اصطلاح به آن رادیویی میگویند:« این کار در مقایسه با سبک سنتی تفاوتهایی دارد. نکتهای که در این اثر برای من جالب بود، این است که تداعی فضای کلاسیک کمرنگ است و نگاه سنتی پررنگتر است. در تک نوازیهای استاد منتظری، هوشنمند عبادی و آقای سالک و شاهانی خیلی فضا به سمت رادیویی نمیرود و این یک تفاوت با اجرای گلهاست. همچنین بخش دوم که تا حدودی مختصرتر است با یک تصنیف آغاز میشود. در این بخش با سازهای ایرانی تا حدود زیادی «سنتتیتر برخورد شده است. در این بخش حضور سازهای ایرانی به صورتی است که رنگ آمیزی غنیتری شنیده میشود. تنظیم تصنیف قسمت دوم نقطه اوج این اثر است.»
او دربارهی آواز «حسین علیشاپور» نیز میگوید که خواننده به تلفیق شعر و موسیقی توجه زیادی کرده است و نحوهی ادای شعر به خوبی مورد توجه قرار گرفته است؛ به همین خاطر میتوان آن را یکی از نقاط قوت کار دانست. او به ذوق آهنگسازانهی شاهانی و قدرت نوازندگان نیز اشاره دارد و در عین حال میگوید «بهزاد عبدی» با شناختی که از ارکستراسیون، آهنگسازی و موسیقی ایرانی دارد، تنظیم اثر را به خوبی انجام داده است.
«بهزاد عبدی» نیز که صبحِ روز رونمایی از اکراین به تهران رسیده است؛ میگوید که این قطعه را آقای شاهانی برای تنظیم به او سپرده است:« حال و هوای موسیقی ایرانی در سالهایی که نوازندهها کنار هم مینشستند و به صورت زنده همه سازها را میزدند، حال و هوای جالبی بود. بعد از آن مترونوم و کلیکی که دائما در گوش نوازنده است و کالیبره کردن نوازندهها و غیره پیش آمد که من سالهاست از آن فاصله گرفتهام و آثاری چون اپراهای مولوی، حافظ و موسیقی فیلمهایم را هم با ارکستر زنده ضبط کردهام، طبیعی است که وقتی نوازنده و خواننده به چنین فضایی وارد میشوند، کاری مشکل در پیش روی دارند؛ با این وجود ما تمام کار را به صورت زنده ضبط کردیم.»
بهزاد عبدی همچنین به این نکته اشاره دارد که ارکستر غربی ماهور را نمیشناسد و آن را ماژور میشناسد، افشاری که دیگر اصلا نمیشناسد، بنابراین فواصلی که باید اجرا میشد، اصلا فواصل عادی نبوده است:« تمام تلاشم را کردم که از افشاری به دام نوا نیفتیم یا اتفاقات بدی در کار نیفتد. کار سخت بود؛ اما به سرانجام رسید. نگاه من به موسیقی ایرانی این است که موسیقی ایرانی دراماتیک است. این موسیقی از قبل هم دراماتیک بوده؛ اما در یک وقفهی خاص این موسیقی از حالت دراماتیک بودن در آمد. در این اثر سعی کردم این نگاه دراماتیک حفظ شود و به همین خاطر در تنظیم، تلاش کردم ارکستر خیلی مزاحم موسیقی ایرانی نشود و پیچیدگیهای هارمونیک زیادی به خرج ندهم تا اثر هویت خود را حفظ کند.»
«حسین علیشاپور»، اما صحبتهایش را با نقلِ قولی از «علی اصغر شاهزیدی» آغاز کرد که میگوید:«دست خواننده در سفرهی شاعر است. بنده همیشه سعی کردهام حرمت سفره را نگه دارم، فقط همین!»
شاید به همین خاطر است که «صدیق تعریف» به این نکته اشاره کرد که ای کاش میشد فصل مجددی در آهنگسازی ایران باز شود که بر اساس آن آهنگساز ناچار نشود حتما بر اساس افاعیل شعر کلاسیک ایران شعر بگوید. امروز آهنگساز مقید شده بر اساس همان افاعیل، ملودی بسازد. این مسئله تنوع ملودی و ابتکار عمل را کم میکند و آهنگساز مجبور میشود بر همان اساس آهنگ بسازد. بهتر این بود که ترانهسراهای بزرگی چون ملکالشعرای بهار که ترانه جاودانه مرغ سحر، یا نسیم سحر و بهار دلکش و ... را ساخته و کسانی چون هوشگ ابتهاج و رهی معیری که در حوزهی ترانه بی نظیر بودند و هستند را دوباره داشته باشیم. خود آهنگساز قبل از آنکه وارد حوزه شعر شود ملودیهایی میسازد که بعد از آن میتواند با ترانه رویش کلام گذاشته شود. از این رهگذر درست مثل بسیاری از آهنگهای ماندگاری که در تاریخ موسیقی ایران داشتهایم، میتواند به مقولهی آهنگ تنوع بسیار بیشتری بدهد.»
در پایان برنامه، در انتها ساز و آواز کورش شاهانی(سنتور)، خشایار شاهانی( تنبک) و حسین علیشاپور(آواز) با شعری از سعدی آغاز شد. بخش ارکسترال اثر توسط ارکستر ناسیونال اوکراین به رهبری ولادیمیر سیرنکو در اوکراین اجرا و ضبط شده است. در این اثر کوروش شاهانی(سنتور) ، شروین مهاجر(کمانچه)، پاشا هنجنی(نی)، سلمان سالک(تار و سه تار) و خشایار شاهانی(تمبک)، سازهای ایرانی بخش ارکسترال آلبوم را نواختهاند. در قسمت تکنوازی و جواب آواز هم هادی منتظری(کمانچه)، کوروش شاهانی(سنتور)، هوشمند عبادی(نی)، سلمان سالک (تار) و خشایار شاهانی (تمبک) نواختهاند. آلبوم به همت موسسه فرهنگی آوای مهربانی منتشر شد. در این آیین هنرمندانی چون هنگامه اخوان، صدیق تعریف، مظفر شفیعی، جمشید عندلیبی، حسین پرنیا، دکتر هومان اسعدی، پوریا اخواص، امیر اثنیعشری، پویا سرایی، اشکان کمانگری، سیامک جهانگیری، سلمان سالک، مهدی رستمی، احسان عبایی و ایمان عنصری و ... حضور داشتند.
در بخش اولِ این مجموعه تا حدود زیادی ارکستر حالت پس زمینه دارد و سولوی سنتور و بعد از آن نی و تار کار را پیش میبرد و پیش درآمد به پایان میرسد. در ادامه تصنیف در همراهی خواننده و ارکستر و حضور متناوب سازهای ایرانی به صورتی است که ارکستر کماکان به عنوان پس زمینه حضور دارد. در ادامه قسمتی تحت عنوان «چهارمضراب» با الهام از ضربیهای استاد حبیب سماعی اجرا میشود. اجرای این بخش به عهده تنبک و سنتور است. در ادامه قلب سنت موسیقی کلاسیک ایرانی یعنی ساز و آواز و جواب آواز ادامه مییابد و در ادامهی آن در ماهور و با همراهی آواز و سنتور شکل میگیرد. بعد از آن آواز با ساز تار اجرا میشود و در نهایت دوباره سنتور بخش فرود را در همراهی با آواز شکل میدهد. در این اثر همچنین تصنیفی وجود دارد که حدود 5 دقیقه و نیم به طول میانجامد. به همین خاطر است که «اسعدی» میگوید:«در بخش اولِ این اثر، تقارن خاصی بین بخشهای متریک، بخشهای ارکسترالتر و بخش ساز و آواز برقرار است. 15 دقیقه ساز و آواز به طول میانجامد و حدود 15 دقیقه هم بخش ارکسترال ادامه دارد.»
او بر این گمان است که این ارکستر، تداعیگر ارکستر گلهاست که تا حدودی در ارکستر ملی هم با آن روبهرو بودیم، در در دهههای اخیر و بهخصوص در دورهی گلها بخش متریک و به ویژه تصنیف پررنگتر میشود که این مساله را در کار اساتید موسیقی هم میتوان مشاهده کرد؛ اگرچه ارکستر سمفونیک کلاسیک غربی هم در این اثر نقشی اساسی دارد و سازهای ایرانی هم در لحظاتی اضافه میشوند و رنگ و بویی هم با فواصل خاص و با رنگ صدایی خاص اجرا میکنند. اسعدی البته توضیح میدهد که اگرچه کار تا حدودی به کارهای گلها شبیه است؛ اما سبکی در نوازندگی برخی سازها شکل گرفته است که به اصطلاح به آن رادیویی میگویند:« این کار در مقایسه با سبک سنتی تفاوتهایی دارد. نکتهای که در این اثر برای من جالب بود، این است که تداعی فضای کلاسیک کمرنگ است و نگاه سنتی پررنگتر است. در تک نوازیهای استاد منتظری، هوشنمند عبادی و آقای سالک و شاهانی خیلی فضا به سمت رادیویی نمیرود و این یک تفاوت با اجرای گلهاست. همچنین بخش دوم که تا حدودی مختصرتر است با یک تصنیف آغاز میشود. در این بخش با سازهای ایرانی تا حدود زیادی «سنتتیتر برخورد شده است. در این بخش حضور سازهای ایرانی به صورتی است که رنگ آمیزی غنیتری شنیده میشود. تنظیم تصنیف قسمت دوم نقطه اوج این اثر است.»
او دربارهی آواز «حسین علیشاپور» نیز میگوید که خواننده به تلفیق شعر و موسیقی توجه زیادی کرده است و نحوهی ادای شعر به خوبی مورد توجه قرار گرفته است؛ به همین خاطر میتوان آن را یکی از نقاط قوت کار دانست. او به ذوق آهنگسازانهی شاهانی و قدرت نوازندگان نیز اشاره دارد و در عین حال میگوید «بهزاد عبدی» با شناختی که از ارکستراسیون، آهنگسازی و موسیقی ایرانی دارد، تنظیم اثر را به خوبی انجام داده است.
«بهزاد عبدی» نیز که صبحِ روز رونمایی از اکراین به تهران رسیده است؛ میگوید که این قطعه را آقای شاهانی برای تنظیم به او سپرده است:« حال و هوای موسیقی ایرانی در سالهایی که نوازندهها کنار هم مینشستند و به صورت زنده همه سازها را میزدند، حال و هوای جالبی بود. بعد از آن مترونوم و کلیکی که دائما در گوش نوازنده است و کالیبره کردن نوازندهها و غیره پیش آمد که من سالهاست از آن فاصله گرفتهام و آثاری چون اپراهای مولوی، حافظ و موسیقی فیلمهایم را هم با ارکستر زنده ضبط کردهام، طبیعی است که وقتی نوازنده و خواننده به چنین فضایی وارد میشوند، کاری مشکل در پیش روی دارند؛ با این وجود ما تمام کار را به صورت زنده ضبط کردیم.»
بهزاد عبدی همچنین به این نکته اشاره دارد که ارکستر غربی ماهور را نمیشناسد و آن را ماژور میشناسد، افشاری که دیگر اصلا نمیشناسد، بنابراین فواصلی که باید اجرا میشد، اصلا فواصل عادی نبوده است:« تمام تلاشم را کردم که از افشاری به دام نوا نیفتیم یا اتفاقات بدی در کار نیفتد. کار سخت بود؛ اما به سرانجام رسید. نگاه من به موسیقی ایرانی این است که موسیقی ایرانی دراماتیک است. این موسیقی از قبل هم دراماتیک بوده؛ اما در یک وقفهی خاص این موسیقی از حالت دراماتیک بودن در آمد. در این اثر سعی کردم این نگاه دراماتیک حفظ شود و به همین خاطر در تنظیم، تلاش کردم ارکستر خیلی مزاحم موسیقی ایرانی نشود و پیچیدگیهای هارمونیک زیادی به خرج ندهم تا اثر هویت خود را حفظ کند.»
«حسین علیشاپور»، اما صحبتهایش را با نقلِ قولی از «علی اصغر شاهزیدی» آغاز کرد که میگوید:«دست خواننده در سفرهی شاعر است. بنده همیشه سعی کردهام حرمت سفره را نگه دارم، فقط همین!»
شاید به همین خاطر است که «صدیق تعریف» به این نکته اشاره کرد که ای کاش میشد فصل مجددی در آهنگسازی ایران باز شود که بر اساس آن آهنگساز ناچار نشود حتما بر اساس افاعیل شعر کلاسیک ایران شعر بگوید. امروز آهنگساز مقید شده بر اساس همان افاعیل، ملودی بسازد. این مسئله تنوع ملودی و ابتکار عمل را کم میکند و آهنگساز مجبور میشود بر همان اساس آهنگ بسازد. بهتر این بود که ترانهسراهای بزرگی چون ملکالشعرای بهار که ترانه جاودانه مرغ سحر، یا نسیم سحر و بهار دلکش و ... را ساخته و کسانی چون هوشگ ابتهاج و رهی معیری که در حوزهی ترانه بی نظیر بودند و هستند را دوباره داشته باشیم. خود آهنگساز قبل از آنکه وارد حوزه شعر شود ملودیهایی میسازد که بعد از آن میتواند با ترانه رویش کلام گذاشته شود. از این رهگذر درست مثل بسیاری از آهنگهای ماندگاری که در تاریخ موسیقی ایران داشتهایم، میتواند به مقولهی آهنگ تنوع بسیار بیشتری بدهد.»
در پایان برنامه، در انتها ساز و آواز کورش شاهانی(سنتور)، خشایار شاهانی( تنبک) و حسین علیشاپور(آواز) با شعری از سعدی آغاز شد. بخش ارکسترال اثر توسط ارکستر ناسیونال اوکراین به رهبری ولادیمیر سیرنکو در اوکراین اجرا و ضبط شده است. در این اثر کوروش شاهانی(سنتور) ، شروین مهاجر(کمانچه)، پاشا هنجنی(نی)، سلمان سالک(تار و سه تار) و خشایار شاهانی(تمبک)، سازهای ایرانی بخش ارکسترال آلبوم را نواختهاند. در قسمت تکنوازی و جواب آواز هم هادی منتظری(کمانچه)، کوروش شاهانی(سنتور)، هوشمند عبادی(نی)، سلمان سالک (تار) و خشایار شاهانی (تمبک) نواختهاند. آلبوم به همت موسسه فرهنگی آوای مهربانی منتشر شد. در این آیین هنرمندانی چون هنگامه اخوان، صدیق تعریف، مظفر شفیعی، جمشید عندلیبی، حسین پرنیا، دکتر هومان اسعدی، پوریا اخواص، امیر اثنیعشری، پویا سرایی، اشکان کمانگری، سیامک جهانگیری، سلمان سالک، مهدی رستمی، احسان عبایی و ایمان عنصری و ... حضور داشتند.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 9 خرداد 1394 - 15:34
افزودن یک دیدگاه جدید