جلوگیری از اجرای کنسرت موسیقی توسط فرمانداری رودسر
سرپرست گروه موسیقی سپهر: پیام دولت تدبیر و امید به شهرستان ها نرسیده
موسیقی ما - درپی لغو اجرای کنسرت موسیقی ایرانی سپهر در روزهای 27 و 28 مهر در رودسرگیلان توسط فرمانداری این شهرستان ، عزیز قاسم زاده خواننده و سرپرست این گروه طی نامه ای سرگشاده از دولت تدبیر و امید خواست با نظارت بیشتر در شهرستانها کسانی را بر سر امور بگمارند که برنامههای دولت محترم تدبیر و امید را در عمل قبول داشته باشند.
گفتنی است این کنسرت درحالی برگزار نشد که از سوی اداره کل ارشاد گیلان مجوز داشت و مسئولان این اداره حتی باوجود جلوگیری فرمانداری حاضر به لغو مجوز نشدند. عزیز قاسم زاده در این نامه که عنوانش «ما همچنان دوره میکنیم شب را؛ روز را؛ هنوز را ...» است نوشته:
جامعهی ما سالهاست که از دو بیماری جانسوز رنج میبرد. نخست: قانون شکنی و تمکین نکردن به قانون و دیگر حاکمیت سلیقه در حیطههای گوناگون!
آنچه در این میان مایهی تأسف است،تلاش خستگی ناپذیر مجموعهی تصمیم ساز یک شهرستان برای ستیز با فرهنگ و هنر ملی یک سرزمین که انگیزهها و تبعات این ستیز به راستی نه قابل درک و فهم است و نه جبران! وی در ادامه داستان لغو این کنسرت را اینگونه روایت می کند: قرار بود گروه موسیقی ایرانی سپهر در روزهای ۲۸ ﻭ ۲۷ مهر در هتل ارشیا شهرستان رودسر به اجرای کنسرتی بپردازند.این گروه پس از طی همهی مراحل قانونی و اخذ مجوزهای لازم از نهادهای تصمیم ساز و قانونی(اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی،اماکن و نیروی انتظامی) با مخالفت و کارشکنیهای شهرستان رودسر مواجه شد.فرماندار بهرغم این مجوزها به صورت شفاهی خواهان تعطیلی این کنسرت بود.دامنهی مخالفتهای فرماندار در ادامه به حدی تسری پیدا کرد که اقدام به پایین آوردن بنرهای تبلیغاتی گروه موسیقی ایرانی سپهر با داس نمود.و با دستور به شهرداریهای شهرستان رودسر(شهرهای: رودسر،کلاچای،رحیم آباد،واجارگاه و چابکسر) مانع نصب دوبارهی بنرهای تبلیغاتی این گروه گردید.
حتی مسئول حراست فرمانداری طی تماسی با نگارنده تهدید به دستگیری اینجانب در صورت اصرار به برگزاری این کنسرت نمود.به دنبال گسترش این کارشکنیها و تهدید،صاحب این قلم با رجوع به استانداری چند فقره شکایت از فرمانداری و حراست آن را در استانداری ثبت نمودم و با مسئولان استانداری آقایان احمدیپور(معاون سیاسی-امنیتی استانداری) مشفق(معاون حراست استانداری) و عبدا...پور(مدیر کل امنیت ملی استان) به گفتگو نشستم و ضمن نشان دادن تمامی مجوزها از این بزرگواران خواستم تا مانع کارشکنیهای فرمانداری شهرستان رودسر گردند.پیش از آن هم با استاد گرانمایه جناب آقای حمیدرضا نوربخش مدیرعامل محترم خانه موسیقی این کارشکنیها را در میان نهادم و مجوزهای کنسرت را برایشان فرستادم.ایشان هم از طریق جناب آقای مرادخانی معاونت محترم هنری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیر شدند.
به طوری که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان ضمن تأیید مجوز این کنسرت گفتند: مخالفتها خارج از ناحیهی ارشاد است و مربوط به فرمانداری و شورای تأمین شهرستان رودسر است.جناب آقای احمدیپور معاونت محترم سیاسی امنیتی استانداری هم در پارافی که زیر شکواییهی اینجانب نوشته بودند،ضمن تأکید بر قانونی بودن مجوز خواهان عدم دخالت فرمانداری در این کنسرت شدند و حتی نوشتند: ظاهراً آقایان فرمانداری در فضای دولت قرار ندارند.ایشان قبل از اینکه کارشکنیهای فرمانداری عمق بیشتری یابد، به طور شفاهی به من اعلام کردند: با این مجوزهای محکم هیچ کس نمیتواند مانع کار شما گردد.اما در ادامه کارشکنیهای فرمانداری تا روز کنسرت و در نهایت لغو و جلوگیری از آن استمرار پیدا کرد.علیرغم اینکه یک روز قبل اجرا مدیرکل محترم امنیتی استان به من اعلام کردند که با فرماندار صحبت کردیم تا با شما همکاری کنند که این کنسرت برگزار شود و تو هم از در دوستی با آنها صحبت کن و من هم برای نشان دادن حسن نیت و عملیاتی کردن سخن مدیرکل محترم امنیت استانداری گیلان علیرغم زیان و ضرر بسیاری که از ناحیهی فرمانداری طی دو هفته بر ما وارد شده بود،به فرمانداری مراجعت کردم تا از آقایان دعوت به عمل آورم که در نقطهی فاینال از در همراهی و همکاری وارد شوند تا ما هم ببخشیم هر آنچه بر ما رفت،حتی اگر فراموش کردن آن دشوار باشد.اما آقایان ضمن اصرار بر مواضع خود،پیگیری قانونی و حقوقی اینجانب برای اثبات قانونی بودن این کنسرت را نه حق مسلم شهروندی که "جوسازی" تعبیر کردند. و ضمن ممانعت از برگزاری این کنسرت با تهدید هتل دار محل اجرا(هتل ارشیا) مانع ورود اسباب و وسایل صدا به داخل سالن شدند.طوری که ما شرمندهی صدابردار شناخته شده و پیشکسوت موسیقی ایران جناب آقای رحیم بقایی شدیم.
از نکات قابل تأمل این است که وقتی اصرار بیش از اندازهی فرماندار محترم و معاون سیاسی-امنیتی ایشان را بر مخالفت با کنسرت دیدم،از آنها خواستم که مخالفت خود را به صورت مکتوب به من ارائه کنند تا فردا منکر رفتارهای خود نگردند. اما فرماندار اعلام کرد،ما منکر مجوز تو نیستیم تو مجوز داری اما حق اجرا نداری!!!
وی می افزاید: من هرچه فکر کردم معنای این سخن او را با هیچ تفسیر حقوقی و هرمنوتیکی نتوانستم دریابم. نتیجه اینکه آقایان که باید کارگزار سیاستهای دولت محترم تدبیر و امید باشند،با در پیش گرفتن نوعی حاکمیت ملوکالطوایفی خاص ما را چندین میلیون دچار خسارت کردند بی آنکه توضیح دهند این همه کارشکنی و آزار و اذیت برای پاسداری و پاسبانی از کدام اصل اخلاقی،دینی، عرفی، فرهنگی و انسانی بود؟ کدام برگ تاریخ معاصر را به افتخار این عمل به نام خویش ثبت نمودید که با اتکابدان فخر بر آسمان و زمین بفروشید؟ تاریخ به درستی و انصاف قضاوت خواهد نمود که چگونه سکانداران یک شهرستان با تکیه بر هر دو عنصر تدبیر و امیدهمهی همتشان را به کار بستند تا شرمسار این سخن استاد معینی کرمانشاهی نباشند: چنگیز هنرمند نوازانه هجومش ای قوم هنر سوز تو را شرم ز چنگیز آری تاریخ همهی همتهای بلندی که به کار رفت تا دولت پایندهی هنر را شرمسار کند،به راحتی از یاد نخواهد برد.
قدرتهای سیاسی را تدبیری بر میکشاند و گاهی دیگر فرو مینشاند.اما وصال دولت سرافراز هنر ابدی است.ستیز با هنر چه زیرکانه و رندانه و چه به آشکار و علنی، بیگمان افتخاری برای هیچ کس به ارمغان نخواهد داشت. این مایهی کدام مباهات برای فرمانداری شهرستان است که پس از این همه آزار و اذیتها و لغو کنسرتی که همهی مجوزهای قانونی را داشت، حتی اجازهِی نصب پردههای عذرخواهی گروه از مردم را صادر نکند؟ پردههایی که گروه موسیقی ایرانی سپهر تنها از مردم به خاطر برگزار نشدن کنسرت عذر خواهی کرده بود و متأسفانه شهرداریها اعلام کردند که فرماندار به ما اجازهی نصب این عذر خواهی را هم نمیدهد!!!
وی درپایان از دولت خواست: انتظار میرود دوستان وزارت کشور با نظارت بیشتر در شهرستانها کسانی را بر سر امور بگمارند که برنامههای دولت محترم تدبیر و امید را در عمل قبول داشته باشند و نه اینکه همهی تلاش و افتخارشان گسترش انواع کارشکنیها و جلوگیری از کنسرتی باشد که همهی مجوزهای قانونی و مشروع را از دولت برخاسته از رأی مردم کسب کرده باشد.
گفتنی است این کنسرت درحالی برگزار نشد که از سوی اداره کل ارشاد گیلان مجوز داشت و مسئولان این اداره حتی باوجود جلوگیری فرمانداری حاضر به لغو مجوز نشدند. عزیز قاسم زاده در این نامه که عنوانش «ما همچنان دوره میکنیم شب را؛ روز را؛ هنوز را ...» است نوشته:
جامعهی ما سالهاست که از دو بیماری جانسوز رنج میبرد. نخست: قانون شکنی و تمکین نکردن به قانون و دیگر حاکمیت سلیقه در حیطههای گوناگون!
آنچه در این میان مایهی تأسف است،تلاش خستگی ناپذیر مجموعهی تصمیم ساز یک شهرستان برای ستیز با فرهنگ و هنر ملی یک سرزمین که انگیزهها و تبعات این ستیز به راستی نه قابل درک و فهم است و نه جبران! وی در ادامه داستان لغو این کنسرت را اینگونه روایت می کند: قرار بود گروه موسیقی ایرانی سپهر در روزهای ۲۸ ﻭ ۲۷ مهر در هتل ارشیا شهرستان رودسر به اجرای کنسرتی بپردازند.این گروه پس از طی همهی مراحل قانونی و اخذ مجوزهای لازم از نهادهای تصمیم ساز و قانونی(اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی،اماکن و نیروی انتظامی) با مخالفت و کارشکنیهای شهرستان رودسر مواجه شد.فرماندار بهرغم این مجوزها به صورت شفاهی خواهان تعطیلی این کنسرت بود.دامنهی مخالفتهای فرماندار در ادامه به حدی تسری پیدا کرد که اقدام به پایین آوردن بنرهای تبلیغاتی گروه موسیقی ایرانی سپهر با داس نمود.و با دستور به شهرداریهای شهرستان رودسر(شهرهای: رودسر،کلاچای،رحیم آباد،واجارگاه و چابکسر) مانع نصب دوبارهی بنرهای تبلیغاتی این گروه گردید.
حتی مسئول حراست فرمانداری طی تماسی با نگارنده تهدید به دستگیری اینجانب در صورت اصرار به برگزاری این کنسرت نمود.به دنبال گسترش این کارشکنیها و تهدید،صاحب این قلم با رجوع به استانداری چند فقره شکایت از فرمانداری و حراست آن را در استانداری ثبت نمودم و با مسئولان استانداری آقایان احمدیپور(معاون سیاسی-امنیتی استانداری) مشفق(معاون حراست استانداری) و عبدا...پور(مدیر کل امنیت ملی استان) به گفتگو نشستم و ضمن نشان دادن تمامی مجوزها از این بزرگواران خواستم تا مانع کارشکنیهای فرمانداری شهرستان رودسر گردند.پیش از آن هم با استاد گرانمایه جناب آقای حمیدرضا نوربخش مدیرعامل محترم خانه موسیقی این کارشکنیها را در میان نهادم و مجوزهای کنسرت را برایشان فرستادم.ایشان هم از طریق جناب آقای مرادخانی معاونت محترم هنری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیر شدند.
به طوری که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان ضمن تأیید مجوز این کنسرت گفتند: مخالفتها خارج از ناحیهی ارشاد است و مربوط به فرمانداری و شورای تأمین شهرستان رودسر است.جناب آقای احمدیپور معاونت محترم سیاسی امنیتی استانداری هم در پارافی که زیر شکواییهی اینجانب نوشته بودند،ضمن تأکید بر قانونی بودن مجوز خواهان عدم دخالت فرمانداری در این کنسرت شدند و حتی نوشتند: ظاهراً آقایان فرمانداری در فضای دولت قرار ندارند.ایشان قبل از اینکه کارشکنیهای فرمانداری عمق بیشتری یابد، به طور شفاهی به من اعلام کردند: با این مجوزهای محکم هیچ کس نمیتواند مانع کار شما گردد.اما در ادامه کارشکنیهای فرمانداری تا روز کنسرت و در نهایت لغو و جلوگیری از آن استمرار پیدا کرد.علیرغم اینکه یک روز قبل اجرا مدیرکل محترم امنیتی استان به من اعلام کردند که با فرماندار صحبت کردیم تا با شما همکاری کنند که این کنسرت برگزار شود و تو هم از در دوستی با آنها صحبت کن و من هم برای نشان دادن حسن نیت و عملیاتی کردن سخن مدیرکل محترم امنیت استانداری گیلان علیرغم زیان و ضرر بسیاری که از ناحیهی فرمانداری طی دو هفته بر ما وارد شده بود،به فرمانداری مراجعت کردم تا از آقایان دعوت به عمل آورم که در نقطهی فاینال از در همراهی و همکاری وارد شوند تا ما هم ببخشیم هر آنچه بر ما رفت،حتی اگر فراموش کردن آن دشوار باشد.اما آقایان ضمن اصرار بر مواضع خود،پیگیری قانونی و حقوقی اینجانب برای اثبات قانونی بودن این کنسرت را نه حق مسلم شهروندی که "جوسازی" تعبیر کردند. و ضمن ممانعت از برگزاری این کنسرت با تهدید هتل دار محل اجرا(هتل ارشیا) مانع ورود اسباب و وسایل صدا به داخل سالن شدند.طوری که ما شرمندهی صدابردار شناخته شده و پیشکسوت موسیقی ایران جناب آقای رحیم بقایی شدیم.
از نکات قابل تأمل این است که وقتی اصرار بیش از اندازهی فرماندار محترم و معاون سیاسی-امنیتی ایشان را بر مخالفت با کنسرت دیدم،از آنها خواستم که مخالفت خود را به صورت مکتوب به من ارائه کنند تا فردا منکر رفتارهای خود نگردند. اما فرماندار اعلام کرد،ما منکر مجوز تو نیستیم تو مجوز داری اما حق اجرا نداری!!!
وی می افزاید: من هرچه فکر کردم معنای این سخن او را با هیچ تفسیر حقوقی و هرمنوتیکی نتوانستم دریابم. نتیجه اینکه آقایان که باید کارگزار سیاستهای دولت محترم تدبیر و امید باشند،با در پیش گرفتن نوعی حاکمیت ملوکالطوایفی خاص ما را چندین میلیون دچار خسارت کردند بی آنکه توضیح دهند این همه کارشکنی و آزار و اذیت برای پاسداری و پاسبانی از کدام اصل اخلاقی،دینی، عرفی، فرهنگی و انسانی بود؟ کدام برگ تاریخ معاصر را به افتخار این عمل به نام خویش ثبت نمودید که با اتکابدان فخر بر آسمان و زمین بفروشید؟ تاریخ به درستی و انصاف قضاوت خواهد نمود که چگونه سکانداران یک شهرستان با تکیه بر هر دو عنصر تدبیر و امیدهمهی همتشان را به کار بستند تا شرمسار این سخن استاد معینی کرمانشاهی نباشند: چنگیز هنرمند نوازانه هجومش ای قوم هنر سوز تو را شرم ز چنگیز آری تاریخ همهی همتهای بلندی که به کار رفت تا دولت پایندهی هنر را شرمسار کند،به راحتی از یاد نخواهد برد.
قدرتهای سیاسی را تدبیری بر میکشاند و گاهی دیگر فرو مینشاند.اما وصال دولت سرافراز هنر ابدی است.ستیز با هنر چه زیرکانه و رندانه و چه به آشکار و علنی، بیگمان افتخاری برای هیچ کس به ارمغان نخواهد داشت. این مایهی کدام مباهات برای فرمانداری شهرستان است که پس از این همه آزار و اذیتها و لغو کنسرتی که همهی مجوزهای قانونی را داشت، حتی اجازهِی نصب پردههای عذرخواهی گروه از مردم را صادر نکند؟ پردههایی که گروه موسیقی ایرانی سپهر تنها از مردم به خاطر برگزار نشدن کنسرت عذر خواهی کرده بود و متأسفانه شهرداریها اعلام کردند که فرماندار به ما اجازهی نصب این عذر خواهی را هم نمیدهد!!!
وی درپایان از دولت خواست: انتظار میرود دوستان وزارت کشور با نظارت بیشتر در شهرستانها کسانی را بر سر امور بگمارند که برنامههای دولت محترم تدبیر و امید را در عمل قبول داشته باشند و نه اینکه همهی تلاش و افتخارشان گسترش انواع کارشکنیها و جلوگیری از کنسرتی باشد که همهی مجوزهای قانونی و مشروع را از دولت برخاسته از رأی مردم کسب کرده باشد.
منبع:
دریافتی
تاریخ انتشار : چهارشنبه 7 آبان 1393 - 11:15
افزودن یک دیدگاه جدید