گروه کر فیلارمونیک ایران همنوا با مریم عذرا
«استابات ماتر» عظمت اندوه مادرانه
موسیقی ما - بسیاری «استابات ماتر» را یکی از اندوهبارترین قطعات کرال در تاریخ موسیقی غرب میدانند. «استابات ماتر» یا «مادر ایستاده به سوگ» تصویری است از رنج و ماتم مریم عذرا در پای صلیب عیسی. این تصویر تمثیلی است از اندوه مادری که فقدان فرزندش را به سوگ نشسته است. شاید انتخاب فعل «به سوگ ایستادن» به جای «نشستن» اشارهای است به عظمت روح مادری که حتی از دست رفتن عزیزترین داراییاش، فرزندش، نمیتواند زانوانش را خم کند و به تسلیمش وادارد.
در آغاز برنامه، علیرضا شفقینژاد رهبر گروه کر فیلارمونیک ایران ضمن ادای توضیحاتی درخصوص این قطعه و سازندهاش آنتونین دِوُرژاک، که اندوه از دست دادن سه فرزندش را در فراز و فرودهای حزنآلود «استابات ماتر» به تصویر کشیده است، از مادر از دست رفتهاش یاد کرد، و سپس اجرای این کنسرت را به «آلوین آوانسیان» کنسرت مایستر و نوازنده ارگ گروه کر فیلارمونیک ایران تقدیم کرد که مدتی پیش سوگوار از دست دادن مادر شده است.
«استابات ماتر» امروز یکی از ستونهای موسیقی کرال دنیا محسوب میشود که در ۱۰ موومان برای ارکستر بزرگ، کر و چهار تکخوان نوشته شده است. البته اجرای شفقینژاد برای همراهی ارکستری کوچکتر شامل سازهای بادی (دو فلوت، سه ابوا، دو کلارینت و یک فاگوت)، تیمپانی و ارگ کلیسا تنظیم شده بود.
گلاره وزیری تبار (سوپرانو)، سایه سدیفی (آلتو)، بیژن اسماعیلی (تنور) و مهدی امینی (باس) چهار سولیست این کنسرت بودند که در کنار گروه کر ۵۰ نفره اجرای آوازهای محزون ولی باشکوه «مادر ایستاده به سوگ» را برعهده داشتند.
چهار قسمت اول بسیار تاریک و همراه با ترس و اضطراب است. عدم حضور کلام و خواننده در این چهار دقیقه اول در واقع مرحله شوک و در واقع مرحله اول سوگ آهنگساز را نشان میدهد که گویی از گفتن هر کلامی قاصر است و خود را در دنیای واقعیت حس نمیکند. ارکستر به اوج میرسد و قبل از شروع خواندن گروه تنور محو میشود مانند فریادی که با بغض فرو خورده شود: به سوگ استاد مادر، مادر گریان/ برپای آن صلیبی که بر آن، فرزند جان داد...
از یک نظر شاید یک شاهد است که داستان را روایت میکند و حضور اندوهبار مریم بر پای صلیب را به تصویر میکشد و از دیدگاهی دیگر برخی اعتقاد دارند که نشانی از خود دورژاک است که بعد از شوک عظیم بالاخره به سخن در میآید و اندوه خود را ابراز میدارد.
در قسمت پنجم کمی فضا ملایمتر میشود و گویی به سمت نور حرکت میکند. و کم کم تا آخر قطعه فضا بازتر و روشنتر میشود.
به نظر میرسد که دورژاک در تمام طول اثر با موسیقی به نیایش میپردازد و میخواهد که ماتماش به امید بدل شود، و دعاکنندگان نیز در انتهای اثر دعا میکنند که وی به آرامش برسد: در آن هنگام که جسم من فنا گردد/ تو یاری کن/ که روحم نیک دریابد/ شکوه آن بهشت جاودانی را.
سولیستهای سوپرانو و باس در حد عالی ظاهر شدند و هماهنگی بین صداهای چهارگانه گروه کر حکایت از تمرینهای مکرر و طولانی داشت. افسانه جابری مدیر گروه کر و بیتا رادمهر، شادنوش شمشادی، کاظم کشاورز و داوود رادفرمهر نمایندگان آنسامبلها در این کنسرت بودند.
ترجمه متن قسمتهای آوازی به صورت بالانویس در معرض دید حاضران قرار داشت که سارا جعفری و آدینه خجستهپور عهدهدار ترجمه متن بودند.
اجرای «استبات ماتر» و همچنین سایر آثار بزرگ موسیقی کلاسیک، خصوصا در شاخه کرال، که به همت بعضی گروههای کر درجه یک مثل گروه کر فیلارمونیک ایران در سالهای اخیر در کشور میسر شده است، برای دوستداران موسیقی و آواز کلاسیک اتفاق فرخندهای است که میتواند نوید بخش روزهای بهتری در عرصه موسیقی فاخر در ایران باشد که در نتیجه توجهات بیشتر سیاستگذاران فرهنگی امکانپذیر خواهد شد.
در آغاز برنامه، علیرضا شفقینژاد رهبر گروه کر فیلارمونیک ایران ضمن ادای توضیحاتی درخصوص این قطعه و سازندهاش آنتونین دِوُرژاک، که اندوه از دست دادن سه فرزندش را در فراز و فرودهای حزنآلود «استابات ماتر» به تصویر کشیده است، از مادر از دست رفتهاش یاد کرد، و سپس اجرای این کنسرت را به «آلوین آوانسیان» کنسرت مایستر و نوازنده ارگ گروه کر فیلارمونیک ایران تقدیم کرد که مدتی پیش سوگوار از دست دادن مادر شده است.
«استابات ماتر» امروز یکی از ستونهای موسیقی کرال دنیا محسوب میشود که در ۱۰ موومان برای ارکستر بزرگ، کر و چهار تکخوان نوشته شده است. البته اجرای شفقینژاد برای همراهی ارکستری کوچکتر شامل سازهای بادی (دو فلوت، سه ابوا، دو کلارینت و یک فاگوت)، تیمپانی و ارگ کلیسا تنظیم شده بود.
گلاره وزیری تبار (سوپرانو)، سایه سدیفی (آلتو)، بیژن اسماعیلی (تنور) و مهدی امینی (باس) چهار سولیست این کنسرت بودند که در کنار گروه کر ۵۰ نفره اجرای آوازهای محزون ولی باشکوه «مادر ایستاده به سوگ» را برعهده داشتند.
چهار قسمت اول بسیار تاریک و همراه با ترس و اضطراب است. عدم حضور کلام و خواننده در این چهار دقیقه اول در واقع مرحله شوک و در واقع مرحله اول سوگ آهنگساز را نشان میدهد که گویی از گفتن هر کلامی قاصر است و خود را در دنیای واقعیت حس نمیکند. ارکستر به اوج میرسد و قبل از شروع خواندن گروه تنور محو میشود مانند فریادی که با بغض فرو خورده شود: به سوگ استاد مادر، مادر گریان/ برپای آن صلیبی که بر آن، فرزند جان داد...
از یک نظر شاید یک شاهد است که داستان را روایت میکند و حضور اندوهبار مریم بر پای صلیب را به تصویر میکشد و از دیدگاهی دیگر برخی اعتقاد دارند که نشانی از خود دورژاک است که بعد از شوک عظیم بالاخره به سخن در میآید و اندوه خود را ابراز میدارد.
در قسمت پنجم کمی فضا ملایمتر میشود و گویی به سمت نور حرکت میکند. و کم کم تا آخر قطعه فضا بازتر و روشنتر میشود.
به نظر میرسد که دورژاک در تمام طول اثر با موسیقی به نیایش میپردازد و میخواهد که ماتماش به امید بدل شود، و دعاکنندگان نیز در انتهای اثر دعا میکنند که وی به آرامش برسد: در آن هنگام که جسم من فنا گردد/ تو یاری کن/ که روحم نیک دریابد/ شکوه آن بهشت جاودانی را.
سولیستهای سوپرانو و باس در حد عالی ظاهر شدند و هماهنگی بین صداهای چهارگانه گروه کر حکایت از تمرینهای مکرر و طولانی داشت. افسانه جابری مدیر گروه کر و بیتا رادمهر، شادنوش شمشادی، کاظم کشاورز و داوود رادفرمهر نمایندگان آنسامبلها در این کنسرت بودند.
ترجمه متن قسمتهای آوازی به صورت بالانویس در معرض دید حاضران قرار داشت که سارا جعفری و آدینه خجستهپور عهدهدار ترجمه متن بودند.
اجرای «استبات ماتر» و همچنین سایر آثار بزرگ موسیقی کلاسیک، خصوصا در شاخه کرال، که به همت بعضی گروههای کر درجه یک مثل گروه کر فیلارمونیک ایران در سالهای اخیر در کشور میسر شده است، برای دوستداران موسیقی و آواز کلاسیک اتفاق فرخندهای است که میتواند نوید بخش روزهای بهتری در عرصه موسیقی فاخر در ایران باشد که در نتیجه توجهات بیشتر سیاستگذاران فرهنگی امکانپذیر خواهد شد.
منبع:
گزارش: هنرآنلاین - عکسهای اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 8 شهریور 1393 - 12:15
افزودن یک دیدگاه جدید