چند دقیقه با تمرین گروه راک فرشاد فزونی پیش از کنسرت «زبان از یاد رفته»
دوست غولم فارسی یاد گرفته
موسیقی ما - فرشاد فزوني امشب و فردا بعد از سالها دوري از صحنه، آلبوم «من و دوست غولم» را براساس اشعاري از شل سيلوراستاين و با تنظيمات جديدي در سال ايوان شمس روي صحنه ميبرد. او و سه همراهش كه گروه چهار نفره اين كنسرت را تشكل ميدهند به مدت طولاني با يكديگر تمرين كردند تا وقتي پس از سالها روي صحنه ميروند، نشان بدهند كه در اين سالها بيكار نبودند و خودشان را اصطلاحا «روي فرم» نگه داشتهاند. در يكي از آخرين شبهاي تمرين آنها به سراغشان رفتيم. فرشاد فزوني (خواننده و سرپرست)، سياوش امامي (گيتاريست)، آيدين رادكيا (درامز) و فرشاد رضايي (گيتار باس) داخل استوديويي مشغول كار هستند. بخش آخر تمرين است. آنها شروع به نواختن ميكنند.
آنها تصميم ميگيرند يك تكه تمام رپرتوار را تا انتها بنوازنند. نخستين قطعه با فضاسازي سياوش امامي با گيتار آغاز ميشود، امامي از آن نوازندههاست كه در اين سالها كه اغلب هم سلفهايش يا مهاجرت كردند يا عطاي موسيقي را به لقايش بخشيدهاند، با همه سختيها مانده و كار كرده است. شنيدن يك قطعه موسيقي با نوازندگي او كافي است تا متوجه عيار نوازندگي او بشويم. نوازندهيي كه از او بسيار خواهيم شنيد. فرشاد فزوني با همان استايل هميشگياش آوازش را ميخواند. خيلي هماهنگ و دقيق پيش ميروند. دارمر و باسيست گروه كه به اندازه سياوش و فرشاد در گروه قديمي نيستند به خوبي مود و مايه گروه را پيدا كرده و در ادبيات نوازندگيشان حال و هواي سرخوش موسيقي فرشاد فزوني را لحاظ كردند. لحني كه فرشاد فزوني براي خودش انتخاب كرده، يك موسيقي سرخوش و پر نشاط است كه تا حدودي برآمده از حس دوست داشتني اشعار شل سيلوراستاين است. شاعري كه در ايران هم بسيار محبوب است. فرشاد فزوني با همان شكل ساده و صميمي آواز خواندنش يكي پس از ديگري قطعهها را اجرا ميكند. به جز نكات كوچكي درباره تنظيم كارها، آنقدري به كار مسلط شدهاند كه خيلي سريع پيش ميروند. توقف ها و تغییرات اندک است. مثلا در وسط يك قطعه فرشاد فزوني ميخواهد تغيير ايجاد كند. به فرشاد رضايي ميگويد براي بخش بدون تکراری (ورس) قطعه باس سكوت كند و با كوراس (ترجيع بند) گيتار باس دوباره وارد شود. اين هم در نوع خود جالب است كه در شبهاي آخر تمرين كه ايده تنظيمات و حتي خيلي دقيق جاي سلوها مشخص شد، فرشاد و سياوش به ايدههاي جديدتري هم فكر ميكنند.
اعضاي گروه در اين تمرينهاي آخر حس و حال خوبي دارند، البته اگرها و اماها هميشه براي اينگونه اجراها وجود دارد و آنها امیدوارند که حواشی روی اجرای آنها تاثیر نگذارد. و همچنین اينكه آنها تا چه حد ميتوانند، آنگونه كه مطلوب است حس و حال موردنظرشان را به مخاطب منتقل كنند، موضوع قابل بحث بعد از روی صحنه رفتن آنهاست.
آنها تصميم ميگيرند يك تكه تمام رپرتوار را تا انتها بنوازنند. نخستين قطعه با فضاسازي سياوش امامي با گيتار آغاز ميشود، امامي از آن نوازندههاست كه در اين سالها كه اغلب هم سلفهايش يا مهاجرت كردند يا عطاي موسيقي را به لقايش بخشيدهاند، با همه سختيها مانده و كار كرده است. شنيدن يك قطعه موسيقي با نوازندگي او كافي است تا متوجه عيار نوازندگي او بشويم. نوازندهيي كه از او بسيار خواهيم شنيد. فرشاد فزوني با همان استايل هميشگياش آوازش را ميخواند. خيلي هماهنگ و دقيق پيش ميروند. دارمر و باسيست گروه كه به اندازه سياوش و فرشاد در گروه قديمي نيستند به خوبي مود و مايه گروه را پيدا كرده و در ادبيات نوازندگيشان حال و هواي سرخوش موسيقي فرشاد فزوني را لحاظ كردند. لحني كه فرشاد فزوني براي خودش انتخاب كرده، يك موسيقي سرخوش و پر نشاط است كه تا حدودي برآمده از حس دوست داشتني اشعار شل سيلوراستاين است. شاعري كه در ايران هم بسيار محبوب است. فرشاد فزوني با همان شكل ساده و صميمي آواز خواندنش يكي پس از ديگري قطعهها را اجرا ميكند. به جز نكات كوچكي درباره تنظيم كارها، آنقدري به كار مسلط شدهاند كه خيلي سريع پيش ميروند. توقف ها و تغییرات اندک است. مثلا در وسط يك قطعه فرشاد فزوني ميخواهد تغيير ايجاد كند. به فرشاد رضايي ميگويد براي بخش بدون تکراری (ورس) قطعه باس سكوت كند و با كوراس (ترجيع بند) گيتار باس دوباره وارد شود. اين هم در نوع خود جالب است كه در شبهاي آخر تمرين كه ايده تنظيمات و حتي خيلي دقيق جاي سلوها مشخص شد، فرشاد و سياوش به ايدههاي جديدتري هم فكر ميكنند.
اعضاي گروه در اين تمرينهاي آخر حس و حال خوبي دارند، البته اگرها و اماها هميشه براي اينگونه اجراها وجود دارد و آنها امیدوارند که حواشی روی اجرای آنها تاثیر نگذارد. و همچنین اينكه آنها تا چه حد ميتوانند، آنگونه كه مطلوب است حس و حال موردنظرشان را به مخاطب منتقل كنند، موضوع قابل بحث بعد از روی صحنه رفتن آنهاست.
تاریخ انتشار : پنجشنبه 26 دی 1392 - 11:48
افزودن یک دیدگاه جدید