موسیقی ما - ماهور جاوید: احسان حاج علی عسگر «یکی از خوانندگان جوان، مجرب و با اخلاقی است که آوازهای شنیدنی را در عرصه موسیقی سنتی می‌خواند. اولین آلبوم این خواننده جوان به همراه» رضا موسوی زاه «سرپرست گروه فاخته در حالی منتشر می‌شود که وی خبر از انتشار دومین آلبومش با نام» حدیث عشق «تا تابستان سال آینده را اعلام کرده است. وی اظهار داشت: «من با شاگردی اقای «وحید عسگریان»، سبک موسیقی کهن و سنتی ایرانی که مخاطبان خاصی دارد را آموختم. استاد عسگریان در سبک‌هایی مثل سبک استاد» بنان «و» ادیب خراسانی «فعالیت دارند. افرادی مثل عسگریان از معدود بازماندگانی هستند که به سبک دهه بیست می‌خوانند.. با این هنرمند جوان گپی زده‌ایم که در زیر می‌خوانید:

اصولا اهداف شما از روی اوردن به موسیقی آوازی چه بوده است؟
- صرفا علاقه ایست که بنده از‌‌ همان دوران خرد سالی به موسیقی سنتی داشتم و به وسیله آواز حالات و احساساتم را بروز و ارایه می‌دهم.

چرا نوازنده نشدین؟
- باید عرض کنم که بنده نوازنده نیز هستم و در اوقاتی به نواختن هم می‌پردازم ولی بیشتر گرایش و علاقه شخصی‌ام به سمت و سوی آواز است.

چگونه شد که آواز را انتخاب کردین؟
- احساس وگرایش من از‌‌ همان سنین کودکی معطوف به آواز خواندن بود و علاقه‌ای که به این مقوله داشتم به دیگر شاخه‌های موسیقی نداشتم و عقیده‌ام بر این است که آواز می‌تواند زبان بیان احساسات و حالات و انتقادات به سبک موسیقی باشد.

خانوادهٔ شما چقدر در این مقوله سهم داشتند؟
- باید بگویم که خانواده‌ام اولین مشوق و راهنمای من در این مورد بوده و هستند. من در خانواده‌ای رشد کردم که با موسیقی آشنا بود. پدرم که در خواندن مهارت زیادی داشت شیوهٔ خواندن و شعر‌شناسی را به من آموخت و مرا با این مهم آشنا و جهت را برایم نمایان ساخت. بعد‌ها به خواست ایشان تحت نظر اساتید دیگر به شکل گیری و روایتهای دیگر پرداختم.

یکی از مهم‌ترین خصوصیات آواز در این دوران به این بر می‌گردد که صدا‌ها تکراری هستند دلایل این موضوی را چگونه بیا می‌کنید؟
- راجع به این موضوع بار‌ها صحبت به میان آمده و این نکته‌ای ست که همیشه راجع به آن نظرهای فراوانی وجود دارد من دلیل آن را کمی اساتید می‌دانم که چون در این عصر این مهم بسیار برجسته گشته همه کسانی که تصمیم به خواندن دارند تلاش دارند با حداقل تکنیک و مهارت مانند بهترین شخص عمل نمایند که خوب نتیجه همین می‌شود که هست.

چرا موسیقی سنتی و آواز سنتی همپا با منا سبات اجتماعی ما یعنی شعر سپید پیش نرفته است؟
- دلیل آن بسیار شفاف است موسیقی سنتی برگرفته از اتفاقات و حالاتی است که در اثر قرن‌ها و گذشت دوران‌ها حاصل گشته و هر قسمت از گوشه‌ها و ردیف‌ها زاییدهٔ هنر منطقه و ناحیه‌ای از این مرزو بوم است که به کلیات که برسد مجموعهٔ موسیقی سنتی را تشکیل می‌دهد؛ حال این میراثی که در نزد ما است به نوعی است که هر حالت و گوشه‌ای را بدون داشتن تبحر و خلاقیت و مهم‌تر از همه علم موسیقیایی نمی‌توان به راحتی وارد آن نمود وشنونده‌های آنکه در این دوران قالبا اشخاص خاصی هستند، اجازه ورود ارزشهای سبک و بی‌مایه را به این مورد نمی‌دهند. لذا بنده معتقدم که این مجموعه چون بستهٔ کاملی است لذا تغیرات آن نیز مستلزم علم بالایی است. 

آیا بدون داشتن صدای خوب وبا تکنیک‌های صدا سازی می‌توان یک خوانندهٔ خوب شد؟ اصولا تکنیک صدا سازی چقدر به کار یک خواننده می‌آید و چگونه؟
فکر می‌کنم می‌شود خواننده‌ای شد که درست و تکنیکی می‌تواند بخواند و خوب بودن بدان معنی است که هم صدای دلنشین وهم تکنیک بالا را با هم داشته باشد و اساسا یک خواننده با تکنیکهای صداسازی است که می‌تواند فرود‌ها و فروز‌ها و عدوات تحریر را انجام دهد وحالت بیان احساسات را به طریقه درست آن هدایت نماید.

آموزش موسیقی سنتی را چگونه ارزیابی می‌کنیدو بویژه آواز را؟ به نظر شما آیا اساتیدی که درس می‌دهند همه صلاحیت این کار را دارند؟
- مهم‌ترین قسمت موسیقی همین مبحث آموزش و تدریس است که متاسفانه استعدادهای فراوانی در کشور ما وجود دارند که به دلیل رجوع به افراد غیر حرفه‌ای یا به صورت غیر درست با موسیقی آشنا می‌شوند یا دچار سر خوردگی در این مهم می‌شوند. این امر نیز به علت دوری اساتید مجرب از این مقوله می‌باشد که عده‌ای از جای خالی آن‌ها سوءاستفاده نموده وبا بی‌تجربه گی محض وکم اطلاعی مطلق هدایت این کشتی را عهده دار شده‌اند. به یقین همه اساتیدی که در حال تدریس هستند صلاحییت این کار را نداشته و ندارند و تنها عدهٔ معدودی هستند که پیام و آموزش را بدون هیچ کم و کاستی به دوستداران آن می‌رسانندکه خب عده آن‌ها نیز بسیار معدود است.

بلند‌ترین قله آواز به نظر شما کی هست در موسیقی سنتی؟ دوست دارید به آن قله برسید؟
- از گذشته تا بحال بسیاری بوده‌اند که قله نشین این میراث گشته‌اند و نامشان همچنان پر آوازه و مایهٔ فخر گیتی نیز شده‌اند نام بردن از آن بزرگان به نظر من شاید توضیح واضحات قلمداد شود چون بر همگان شناخته شده هستند. من همیشه معتقد بوده‌ام که قله‌ای را تجربه کنم که با زحمات خود بدان رسیده‌ام و قطعا قله نشین شدن آرزوی هر شخصیست و آرزوی بنده نیز هست.

چرا به سمت موسیقی پاپ نرفتید؟ اصولا موسیقی پاپ چه چیزهایی گوش می‌دهید؟
- روحیات من برای موسیقی پاپ طراحی نشده است و همین امر سبب می‌شود یا به این نوع موسیقی گوش ندهم یا اگر گوش می‌دهم نسبت به آن بدون انتقاد باشم. بهتر بگویم فقط آن را بشنوم.

به نظر شما پاپ‌های قدیمی و جدید چه تفاوت و شباهت‌هایی با همدیگر دارند؟ کدام اصیل‌تر بودند؟
- از نظر شباهت که خب می‌توان گفت هر دو نام پاپ را با خود همراه دارند ولی از نظر تفاوت‌ها در گذشته خواننده پاپ با تکنیک و احساس فراوان و داشتن صدای دلنشین حالات خود را منتقل می‌کرد و شاعر سعی می‌کرد ساختار شعریش پر وزن باشد ولی متاسفانه امروزه موسیقی پاپ‌‌ همان چیزهایی را هم که در گذشته داشته است را در شرف از دست دادن است وگرایش آن به سمت موسیقی‌های به هویتی است که حس بلاتکلیفی هم در گروه موسیقی و هم در شنونده موج می‌زند.