موسیقی ما - نوازندگان ارکستر موسیقی ملی ایران شامگاه پنجم مرداد ماه، ساز عشق زدند و بار دیگر «شب دهم» فردین خلعتبری را در برج میلاد تهران جان تازه بخشیدند. هوای تابستانی مردادماه جان میدهد برای گوش سپردن به نوای خوش سازهایی که دستهای هنرمندانهای، سکوت آن را با همنوازی باشکوه خود میشکنند. آرش گوران - رهبر مهمان ارکستر موسیقی ملی ایران - برای سه شب، رپرتوار «شب دهم» را در حالی به صحنه برد که خیلیها چشم به او دوخته بودند تا ببیند این رهبر جوان چگونه از پس اولین تجربه رهبریاش با یک ارکستر بزرگ که زمانی فرهاد فخرالدینی ۷۳ ساله آن را رهبری میکرد، برمیآید!
اما او «رپرتوار» را حماسی و با شکوه آغاز کرد و در این مسیر سه تارها خوب از پس همراهی با ویلنها بر آمدند.
این اجرا همزمان با تصاویری از فیلم «شب دهم» آغاز شد و به قول خلعتبری تصویر و موسیقی در کنار یکدیگر روایت عشق کردند.
بخش اول کنسرت از «قرار عشق» میگفت و گاهی با دیالوگهای ماندگار این فیلم همراه شد. البته شاید پخش تصاویر در برخی قسمتها با ناپختگی در کارگردانی همراه بود، اما نمایش قسمتهایی از فیلم، علاوه بر اینکه از خستگی چشم جلوگیری میکرد، شنیدن موسیقی را نیز برای مخاطب عام پرمعنیتر جلوه میداد و موسیقی همراه با تصویر دنبال میشد.
گاهی نیز صدای علیرضا قربانی روح تازهای به جمع سازها میبخشید.
یک تنفس ۱۵ دقیقهای، مقدمهای بود تا سازهای ارکستر موسیقی ملی ایران از به سرانجام رسیدن عشق بگویند.
گوران در بخش دوم این کنسرت نیز بار دیگر نتهایش را مرور کرد و برای همصدا کردن سازها با یکدیگر چوب دستی کوچکش را به حرکت درآورد.
اجرای پر قدرت و کم نقص ارکستر موسیقی ملی ایران در شب گذشته، سکوت را در برج میلاد به زانو درآورد و آرش گوران هم ثابت کرد چیزی از بردیا کیارس ـ رهبر ثابت ارکستر ـ کم ندارد.
موسیقی کم کم به پایان خود رسید و ارکستر برای اجرای قطعه پایانی آماده شد. علیرضا قربانی بار دیگر در جایگاه ایستاد و تیتراژ پایانی «شب دهم» را با کلامی از افشین یداللهی اینگونه خواند:
مرز در عقل و جنون باریک است
کفر و ایمان چه به هم نزدیک است
عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم
گیسویت تعزیتی از رویا
شب طولانی خون تا فردا
خون چرا در رگ من زنجیر است
زخم من تشنهتر از شمشیر است
مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
عشق تو پشت جنون محو شده
هوشیاریست مگو سهو شده
من و رسوایی و این بار گناه
تو و تنهایی و آن چشم سیاه
از من تازه مسلمان بگذر بگذر
بگذر از سر پیمان بگذر بگذر
دین دیوانه به دین عشق تو شد
جاده شک به یقین عشق تو شد
مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی
باده نوشیده شده پنهانی...
کنسرت تمام میشود و ارکستر موسیقی ملی ایران در برابر تشویقهای پیاپی مردم سالن را ترک کردند.
افزودن یک دیدگاه جدید