گزارش فرهنگ آشتی از پیدا و پنهان جشنواره موسیقی فجر
از ساز تا سازگاری
موسیقی ما- یک هفته مانده به آغاز بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجر، آخرین مراحل آمادهسازی این جشنواره در حال انجام است. دیروز آخرین نشست مطبوعاتی مسئولان دفتر موسیقی برگزار شد و عملا امور اجرایی جشنواره مراحل پایانی خود را طی میکند. یک هفته دیگر در همین روز، شش سالن میزبان جشنواره خواهد بود و به سنت جشنوارههای هنری فجر، فضای فرهنگی کشور تحتتاثیر این اتفاق قرار میگیرد. در همین روزهای باقی مانده همچنان بیم و امیدهای همیشگی حاکم بر فضای موسیقی، بر فضای این جشنواره هم سایه انداخته است. جشنواره برگزار شود یا نه، اهالی موسیقی باید تا آخرین لحظات اجرا، در اضطراب لغو برنامههایشان باشند ، پلههای هفت طبقه مرکز موسیقی را برای گرفتن مجوز بالا و پایین کنند و همچنان به پارتیتورها و قطعاتی چشم بدوزند که گوشهای از خانهشان را اشغال کرده؛ با این امید که روزی آنها را اجرا کنند. با این همه حضور کامبیز روشنروان در بیست و چهارمین رخداد موسیقایی کشور را باید به فال نیک گرفت و منتظر بود تا باز شاهد اتفاقاتی خاص در این جشنواره باشیم. اضافه شدن بخش پاپ از دوره پیش به جشنواره اگرچه تاکنون حرف و حدیثهای بسیاری به دنبال داشته است، اما این اقدام را تنها او بود که میتوانست به انجام برساند، به آن رسمیت بخشد و پرمخاطبترین بخش جشنواره را رقم زند.
آغازی دیگر
بیست و چهار سال از جشنواره موسیقی فجر میگذرد و این یعنی کولهباری از تجربه، حضور، بایدها و نبایدها. زمان آسیبشناسی نیست، بهخصوص آنکه تغییر مدام مدیران دفتر موسیقی و همچنین دبیران جشنواره، مانع بزرگی است برای آنکه بتوان از این تجربهها بهره برد. برای همین است که گاه افسوس سالهای گذشته را میخوریم؛ آن وقتی که همه برای شرکت در این جشنواره سر از پا نمیشناختند. حسرت و افسوس، انگار با هنر ایران عجین شده است؛ حالا هر بار به بهانهای. سعید فرجپوری، سرپرست گروه موسیقی دستان، نظر خود را در اینباره اینگونه به فرهنگ آشتی میگوید: «جشنواره موسیقی فجر هم باید به شکل رقابتی برگزار شود و محلی برای عرض اندام جوانان باشد و هم گروههای شناخته شده و حرفهای در آن شرکت داشته باشند. اما رسیدن به این هدف شرایط خود را میطلبد. نمیتوان تنها با سفارش و بهانه مشکلات، جشنواره را نادیده گرفت و یا حل شده تلقی کرد».
او البته به نکتهای اشاره دارد که گویا بنبستی بر اشکالاتی است که به جشنواره موسیقی فجر وارد شده: «در شرایطی که موسیقی هنوز در کشور ما شأنیت ندارد و حرمت بزرگان و کسانی که عمر خویش را صرف موسیقی کردهاند، رعایت نمیشود نمیتوان انتظار اتفاقی خارقالعاده از جشنواره داشت. هم اکنون مشکلاتی در موسیقی کشور وجود دارد که باید یکبار برای همیشه تدبیری برایشان اندیشیده شود. چطور است که بازی فوتبال یک تیم دست چندم به شکل مستقیم از تلویزیون پخش میشود، اما بزرگترین کنسرتهای کشور هیچ بازتابی در رسانه ملی ندارند؟». او میگوید که بسیاری از موسیقیدانان، دیگر تحمل شرایط بدینشکل را ندارند و عدم حضورشان در این رخداد، بازتابی از مشکلاتی است که با آن دست و پنجه نرم میکنند: «بسیاری از اهالی موسیقی این جشنواره را یک اقدام مناسبتی میدانند، در حالی که باید آن را بدل به یک جریان آزاد موسیقی کرد». هنوز بسیاری خاطره قطع برق در دو شب متوالی از برنامه گروه دستان به همراه همایون شجریان را در تابستان سالجاری از یاد نبردهاند؛ اتفاقی که به اعتراض شدید محمدرضا شجریان انجامید. با این اوصاف دستان همچنان به اجرای برنامه در ایران میاندیشد؛ آن هم در حالی که برنامههای مرتبی در خارج از کشور دارد، اما حضور در رخدادی مناسبتی، کمی دور از انتظار نیست؟
آنها که آمدند، آنها که نمیآیند
ایران سرای جشنوارههاست . انگار رسمیت داشتن و نداشتن بسیاری از وقایع، به برگزاری جشنوارهها وابسته است. در این میان جشنواره فجر، یعنی مهمترین رخداد هنری در فضای فرهنگی کشور. اما در اینکه جشنواره موسیقی فجر هم توانسته است در این سالها این کارکرد را بیابد یا خیر، محل بحث است. این شک آنگاه بیشتر میشود که جشنواره را با اسامیای قیاس کرد که در آن حضور مییابند. اگر حضور کارگردانهای شاخص در جشنواره فیلم میتواند محلی برای اعتبار آن باشد، در جشنواره موسیقی نیز حضور چهرههای درخشان موسیقی است که میتواند به آن رسمیت بخشد. در این میان البته نمیتوان از حضور بزرگانی چون محمدرضا لطفی، مجید کیانی، فرهنگ شریف، جلال ذوالفنون و هادی منتظری به همراه چهرههایی که در بخش سیاستگذاریهای جشنواره حضور داشتهاند، گذشت. اما جشنواره موسیقی فجر پر از نامهایی است که میتوانست در آن حاضر باشند و اکنون نیستند. جای خالی کسانی چون محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، کیهان کلهر، پرویز مشکاتیان، شهرام ناظری، هوشنگ ظریف، داریوش پیرنیاکان، صدیق تعریف، محمدرضا درویشی، خاچیک بابائیان، حسن ناهید و... یا گروههایی چون دستان، کامکارها، پورناظریها و... در جشنواره امسال احساس میشود. انگار نه جشنواره را نیازی به حضور اینان است و نه این بزرگان را رغبتی برای حضور در رخدادی که قرار است مهمترین رخداد موسیقایی کشور باشد. هرکدام از دو طرف هم دلایل خود را دارند. مسئولان جشنواره میگویند که این افراد، خود رغبت به حضور در جشنواره را ندارند؛ اما موسیقیدانان نیز شرایط را بهگونهای نمیبینند که بخواهند در آن حضور یابند. انگار شرایط میزبانی را آنطور نمیبینند که دعوت را اجابت کنند. هوشنگ کامکار سرپرست گروه موسیقی کامکارها در این رابطه به فرهنگ آشتی میگوید: «جشنواره موسیقی فجر در این سالها در نازلترین سطح ممکن اجرا میشود؛ بنابراین گروهها رغبتی به حضور در آن ندارند، بهخصوص آنکه قرار گرفتن در کنار گروههای جوان در شأن بسیاری از گروههای موسیقی نیست. شما چه نامی را میتوانید بیاورید که در جشنواره حضور داشته باشد؟».
هوشنگ کامکار میگوید که گروهش مشقتهای بسیاری تحمل میکند تا در جشنوارهها و فستیوالهای مهم دنیا حضور داشته باشد و در این شرایط، طبیعی است که در جشنوارهای که سطح کیفی مناسبی نداشته باشد، حضور نمییابد. او البته راهکار خودش را برای حل این مشکل دارد: «راهحل بسیار ساده است؛ آسانتر از آن چیزی که تصور میشود. باید جشنواره محترم شمرده شود؛ هم توسط مسئولان برگزارکننده این جشنواره و هم توسط موسیقیدانان، آن وقت میبینید که جشنواره چه اندازه رونق مییابد و همه برای شرکت در آن دست و پنجه نرم میکنند».سرپرست گروه موسیقی کامکارها نیز بر این اعتقاد است که اگرچه دبیر جشنواره خود از اهالی موسیقی است، اما حل مشکلات آن تنها از عهده او خارج است و باید همتی سترگ در این خصوص وجود داشته باشد: «طبیعی است که برای برگزار کردن جشنوارهای در سطح استانداردهای جهانی نیاز به برنامهریزی و بودجه فراوان است؛ بودجهای که هماکنون وجود ندارد. به همین خاطر است که در بخش بینالملل نیز گروههای بزرگ که هزینههای بسیاری ایجاد میکنند، حضور ندارند و تمام برنامهها به گروههای ناشناخته اختصاص دارد».
فرهاد فخرالدینی با ارکستر موسیقی ملیاش در جشنواره حضور دارد و منوچهر صهبایی هم با ارکستر سمفونیک؛ اما حضور این دو بزرگ از آنجا که همراه با ارکسترهای رسمی دفتر موسیقی است، نمیتواند به حساب مسئولان جشنواره منظور شود. اتفاق مهم اما حضور محمدرضا لطفی است که چون همیشه خلاف جریان آب شنا کرده و برخلاف همتایان خود به اجرای برنامه در این جشنواره رضایت داده است؛ آن هم با حضور شاگردان جوانش. او حتی در جشنواره سخنرانی هم خواهد کرد؛ هرچند که او نیز در سخنانش از عدم حضور نامهای مطرح در جشنواره موسیقی گلهمند است و طلب چاره میکند. چاره اما رخ خواهد داد؟
گوشه تنهایی پاپ
سال گذشته برای اولینبار بخش پاپ به جشنواره موسیقی اضافه و امیدهای بسیاری زنده شد، اینکه حضور این بخش در جشنواره فجر موجب به رسمیت شناختن هرچه بیشتر آن شد. انتقادها هم اما بسیار بود. اینکه چرا بزرگترین سالن اجرای برنامه به این بخش اختصاص یافته است و حرف و حدیثهای بسیار دیگر. حالا یک سال گذشته و آبها هم از آسیاب افتاده است. آبها اینبار اما انگار بدجور از آسیاب افتادهاند. گروههایی که سال گذشته در جشنواره بودند، در این یک سال نتوانستند به اجرای برنامه بپردازند. گروههای دیگر هم از این قاعده مستثنی نیستند. موسیقی پاپ در جشنواره باشد یا نه، فرقی نمیکند. فواد حجازی که همین چند وقت پیش مجددا پس از سالها به همراه علیرضا عصار به اجرای برنامه پرداخت در اینباره به فرهنگ آشتی میگوید: «این اتفاق اثرات بعدی داشته باشد یا نه، مهم نیست؛ همین که بهانهای برای حضور گروههای پاپ فراهم میشود، باید به فال نیک گرفت؛ ضمن آنکه گروههای جوانی که در این جشنواره حضور دارند، سعی میکنند تا کیفیت کار خود را افزایش دهند و این اتفاق خوبی است».
از گروه آنان نیز برای شرکت در جشنواره دعوت شده بود اما عصار این روزها خارج از کشور است و نمیتوانسته در جشنواره حضور داشته باشد. حجازی میگوید: «برنامهها باید در طول سال اجرا شود، اگر این اتفاق رخ دهد، جشنواره نیز با شور و حال بیشتری برگزار خواهد شد. در واقع برگزاری کنسرتها در طول سال را نباید رقیب جشنواره قلمداد کرد».
احسان خواجهامیری بهعنوان آخرین نام در لیست پاپیهای حاضر در جشنواره به فرهنگ آشتی میگوید که باید همچنان منتظر اضافه شدن یک گروه شناخته شده دیگر در جشنواره بود: «نبودن بخش پاپ با این همه طرفدار و فراگیریای که دارد، جای شک دارد، در واقع نباید هیچ بحثی در خصوص بودن این بخش صورت گیرد و جشنواره موسیقی فجر باید سهمی نیز از این نوع موسیقی داشته باشد».
او در این برنامه، تعدادی از قطعات قدیمی خود را به همراه چند قطعه از آلبوم جدیدش با نام «فصل تازه» اجرا میکند. در عینحال به این مسئله اشاره میکند که حضور بخش پاپ میتواند تغییری در نگرش افراد و مسئولانی ایجاد کند که دیدگاه چندان مثبتی در این خصوص ندارند و جو بهتری برای آن شکل گیرد.
استقبال از جشنواره
بابک رضایی، دبیر اجرایی جشنواره خبر از پیش فروش 50 درصد از بلیطهای جشنواره میدهد. این یعنی آنکه با وجود کنسرتهای متعددی که در طول سال اجرا شده، جشنواره همچنان مخاطبان خود را حفظ کرده است؛ به خصوص آنکه امسال، حضور لطفی و چند گروه پاپ به افزایش تعداد مخاطبان کمک میکند. رقابتی شدن بخشی از جشنواره نیز دلیل دیگری بر استقبال از آن به خصوص در میان جوانان است.
حسن ناهید، نوازنده برجسته نی که سال گذشته بهعنوان داور بخش رقابتی فعالیت کرده است، در اینباره میگوید: «رقابتی بودن جشنواره کمک بزرگی به استعدادیابی جوانان میکند و از طرفی به هیجان گروهها میانجامد. البته باید حمایتهای بیشتری از گروههای منتخب انجام داد و شرایط اجرای برنامه و شرکت در مقاطع آموزشی برای آنان فراهم شود؛ ضمن آنکه گروههای جوان با یکدیگر آشنا میشوند و این اتفاق خوبی است».
او اما به مسئلهای مهم اشاره میکند: «جشنواره بدون شک نقاط ضعفی دارد، اما هیچكس نباید این نکته را فراموش کند که بودن آن بهتر از نبودنش است؛ بنابراین باید همه در ارتقای آن تلاش کنند و اهالی موسیقی از همه بیشتر».
جشنواره تنها شده اما...
اسم جشنواره که میآید، انتظار آن است که سیاستگذاران آن از نظرات تمامی اهالی موسیقی کمک بگیرند. این اتفاق البته برای موسیقی، کمی بعید بهنظر میآید. اهالی موسیقی یاد گرفتهاند که چون جزیرهای تنها به دغدغههای خود فکر کنند. به همین خاطر است که نه حوصلهای مانده و نه رمقی برای این چیزها. دکتر شاهین فرهت در اینباره به فرهنگ آشتی میگوید: «تبادلنظرها میتواند به بهتر شدن سطح جشنواره بینجامد، اتفاقی که خلأ آن به شدت احساس میشود، اهالی موسیقی نیز ابایی از این همکاری ندارند، اما باید از آنان دعوت شود که که این اتفاق بیفتد».
او که بهعنوان داور بخش کلاسیک در جشنواره امسال حضور دارد، سطح جشنواره امسال را از سال گذشته بهتر میداند.
مصطفی کمال پورتراب، اما نگاهی دیگر دارد. او به فرهنگ آشتی میگوید: «بهتر است بهجای نقدهای مدام به جشنواره، به این نکته توجه کنیم که جشنواره موسیقی فجر در چه شرایطی برگزار میشود. در شرایطی که موسیقی، همواره زیر ضربه بوده است و با مشکلاتی اساسی دست و پنجه نرم میکند. ما تنها دو هنرستان موسیقی داریم و تعداد محدودی دانشگاه که در این زمینه وجود دارد، بودجه آن هم از تمام هنرها کمتر است و هنرمندان کمی نیز در آن حضور دارند، در این شرایط چه توقعی میتوان داشت؟».
حرف آخر
جشنواره با تمام نقاط ضعف و قوتش آغاز میشود. اما آیا امیدی برای حل مشکلات اهالی موسیقی وجود دارد؟ مشکلاتی چون نداشتن سالن مناسب اجرای برنامه. مسالهای که رضایی نیز بر آن، صحه میگذارد: «سالن استاندارد و آكوستيك براي اجراي برنامههاي موسيقي وجود ندارد، اما با وجود اين مشكلات تلاش كردهايم تا فاصله سالنها را به حداقل ممكن با سالنهاي استاندارد موسيقي برسانيم و با مشورت كارشناسان صوتي و افراد صاحبنظر، صدابردار و امكانات صوتي در نظر گرفتهايم. ضمن آنکه تالار رودکی نیز پس از 40 سال، بازسازی شده است».
این در حالی است که امسال، نمایشگاه موسیقی به دليل محدوديت زماني و درگيريهاي فراوان در امور اجرايي و همينطور كمبود نيروي انساني برگزار نمیشود. ضمن آنکه نباید انتظار دیدن چهره شاخصی از هنرمندان بینالمللی داشت، چرا که کیوان فرزین، دبیر بخش بینالملل جشنواره موسیقی فجر میگوید: «حضور اساتيد درجه يك كه در جهان شناخته شده هستند نيازمند برنامهريزيهاي طولاني مدت است و ما به دليل محدوديتهاي موجود و برنامهريزيهاي كوتاهمدت براي حضور اين هنرمندان با مشكل روبهرو هستيم».
اگرچه در بخش بینالملل جشنواره موسیقی فجر امسال هنرمندان كشورهاي روماني، تركيه، هلند و دو نوازنده از ايران به اجراي برنامه ميپردازند.
آغازی دیگر
بیست و چهار سال از جشنواره موسیقی فجر میگذرد و این یعنی کولهباری از تجربه، حضور، بایدها و نبایدها. زمان آسیبشناسی نیست، بهخصوص آنکه تغییر مدام مدیران دفتر موسیقی و همچنین دبیران جشنواره، مانع بزرگی است برای آنکه بتوان از این تجربهها بهره برد. برای همین است که گاه افسوس سالهای گذشته را میخوریم؛ آن وقتی که همه برای شرکت در این جشنواره سر از پا نمیشناختند. حسرت و افسوس، انگار با هنر ایران عجین شده است؛ حالا هر بار به بهانهای. سعید فرجپوری، سرپرست گروه موسیقی دستان، نظر خود را در اینباره اینگونه به فرهنگ آشتی میگوید: «جشنواره موسیقی فجر هم باید به شکل رقابتی برگزار شود و محلی برای عرض اندام جوانان باشد و هم گروههای شناخته شده و حرفهای در آن شرکت داشته باشند. اما رسیدن به این هدف شرایط خود را میطلبد. نمیتوان تنها با سفارش و بهانه مشکلات، جشنواره را نادیده گرفت و یا حل شده تلقی کرد».
او البته به نکتهای اشاره دارد که گویا بنبستی بر اشکالاتی است که به جشنواره موسیقی فجر وارد شده: «در شرایطی که موسیقی هنوز در کشور ما شأنیت ندارد و حرمت بزرگان و کسانی که عمر خویش را صرف موسیقی کردهاند، رعایت نمیشود نمیتوان انتظار اتفاقی خارقالعاده از جشنواره داشت. هم اکنون مشکلاتی در موسیقی کشور وجود دارد که باید یکبار برای همیشه تدبیری برایشان اندیشیده شود. چطور است که بازی فوتبال یک تیم دست چندم به شکل مستقیم از تلویزیون پخش میشود، اما بزرگترین کنسرتهای کشور هیچ بازتابی در رسانه ملی ندارند؟». او میگوید که بسیاری از موسیقیدانان، دیگر تحمل شرایط بدینشکل را ندارند و عدم حضورشان در این رخداد، بازتابی از مشکلاتی است که با آن دست و پنجه نرم میکنند: «بسیاری از اهالی موسیقی این جشنواره را یک اقدام مناسبتی میدانند، در حالی که باید آن را بدل به یک جریان آزاد موسیقی کرد». هنوز بسیاری خاطره قطع برق در دو شب متوالی از برنامه گروه دستان به همراه همایون شجریان را در تابستان سالجاری از یاد نبردهاند؛ اتفاقی که به اعتراض شدید محمدرضا شجریان انجامید. با این اوصاف دستان همچنان به اجرای برنامه در ایران میاندیشد؛ آن هم در حالی که برنامههای مرتبی در خارج از کشور دارد، اما حضور در رخدادی مناسبتی، کمی دور از انتظار نیست؟
آنها که آمدند، آنها که نمیآیند
ایران سرای جشنوارههاست . انگار رسمیت داشتن و نداشتن بسیاری از وقایع، به برگزاری جشنوارهها وابسته است. در این میان جشنواره فجر، یعنی مهمترین رخداد هنری در فضای فرهنگی کشور. اما در اینکه جشنواره موسیقی فجر هم توانسته است در این سالها این کارکرد را بیابد یا خیر، محل بحث است. این شک آنگاه بیشتر میشود که جشنواره را با اسامیای قیاس کرد که در آن حضور مییابند. اگر حضور کارگردانهای شاخص در جشنواره فیلم میتواند محلی برای اعتبار آن باشد، در جشنواره موسیقی نیز حضور چهرههای درخشان موسیقی است که میتواند به آن رسمیت بخشد. در این میان البته نمیتوان از حضور بزرگانی چون محمدرضا لطفی، مجید کیانی، فرهنگ شریف، جلال ذوالفنون و هادی منتظری به همراه چهرههایی که در بخش سیاستگذاریهای جشنواره حضور داشتهاند، گذشت. اما جشنواره موسیقی فجر پر از نامهایی است که میتوانست در آن حاضر باشند و اکنون نیستند. جای خالی کسانی چون محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، کیهان کلهر، پرویز مشکاتیان، شهرام ناظری، هوشنگ ظریف، داریوش پیرنیاکان، صدیق تعریف، محمدرضا درویشی، خاچیک بابائیان، حسن ناهید و... یا گروههایی چون دستان، کامکارها، پورناظریها و... در جشنواره امسال احساس میشود. انگار نه جشنواره را نیازی به حضور اینان است و نه این بزرگان را رغبتی برای حضور در رخدادی که قرار است مهمترین رخداد موسیقایی کشور باشد. هرکدام از دو طرف هم دلایل خود را دارند. مسئولان جشنواره میگویند که این افراد، خود رغبت به حضور در جشنواره را ندارند؛ اما موسیقیدانان نیز شرایط را بهگونهای نمیبینند که بخواهند در آن حضور یابند. انگار شرایط میزبانی را آنطور نمیبینند که دعوت را اجابت کنند. هوشنگ کامکار سرپرست گروه موسیقی کامکارها در این رابطه به فرهنگ آشتی میگوید: «جشنواره موسیقی فجر در این سالها در نازلترین سطح ممکن اجرا میشود؛ بنابراین گروهها رغبتی به حضور در آن ندارند، بهخصوص آنکه قرار گرفتن در کنار گروههای جوان در شأن بسیاری از گروههای موسیقی نیست. شما چه نامی را میتوانید بیاورید که در جشنواره حضور داشته باشد؟».
هوشنگ کامکار میگوید که گروهش مشقتهای بسیاری تحمل میکند تا در جشنوارهها و فستیوالهای مهم دنیا حضور داشته باشد و در این شرایط، طبیعی است که در جشنوارهای که سطح کیفی مناسبی نداشته باشد، حضور نمییابد. او البته راهکار خودش را برای حل این مشکل دارد: «راهحل بسیار ساده است؛ آسانتر از آن چیزی که تصور میشود. باید جشنواره محترم شمرده شود؛ هم توسط مسئولان برگزارکننده این جشنواره و هم توسط موسیقیدانان، آن وقت میبینید که جشنواره چه اندازه رونق مییابد و همه برای شرکت در آن دست و پنجه نرم میکنند».سرپرست گروه موسیقی کامکارها نیز بر این اعتقاد است که اگرچه دبیر جشنواره خود از اهالی موسیقی است، اما حل مشکلات آن تنها از عهده او خارج است و باید همتی سترگ در این خصوص وجود داشته باشد: «طبیعی است که برای برگزار کردن جشنوارهای در سطح استانداردهای جهانی نیاز به برنامهریزی و بودجه فراوان است؛ بودجهای که هماکنون وجود ندارد. به همین خاطر است که در بخش بینالملل نیز گروههای بزرگ که هزینههای بسیاری ایجاد میکنند، حضور ندارند و تمام برنامهها به گروههای ناشناخته اختصاص دارد».
فرهاد فخرالدینی با ارکستر موسیقی ملیاش در جشنواره حضور دارد و منوچهر صهبایی هم با ارکستر سمفونیک؛ اما حضور این دو بزرگ از آنجا که همراه با ارکسترهای رسمی دفتر موسیقی است، نمیتواند به حساب مسئولان جشنواره منظور شود. اتفاق مهم اما حضور محمدرضا لطفی است که چون همیشه خلاف جریان آب شنا کرده و برخلاف همتایان خود به اجرای برنامه در این جشنواره رضایت داده است؛ آن هم با حضور شاگردان جوانش. او حتی در جشنواره سخنرانی هم خواهد کرد؛ هرچند که او نیز در سخنانش از عدم حضور نامهای مطرح در جشنواره موسیقی گلهمند است و طلب چاره میکند. چاره اما رخ خواهد داد؟
گوشه تنهایی پاپ
سال گذشته برای اولینبار بخش پاپ به جشنواره موسیقی اضافه و امیدهای بسیاری زنده شد، اینکه حضور این بخش در جشنواره فجر موجب به رسمیت شناختن هرچه بیشتر آن شد. انتقادها هم اما بسیار بود. اینکه چرا بزرگترین سالن اجرای برنامه به این بخش اختصاص یافته است و حرف و حدیثهای بسیار دیگر. حالا یک سال گذشته و آبها هم از آسیاب افتاده است. آبها اینبار اما انگار بدجور از آسیاب افتادهاند. گروههایی که سال گذشته در جشنواره بودند، در این یک سال نتوانستند به اجرای برنامه بپردازند. گروههای دیگر هم از این قاعده مستثنی نیستند. موسیقی پاپ در جشنواره باشد یا نه، فرقی نمیکند. فواد حجازی که همین چند وقت پیش مجددا پس از سالها به همراه علیرضا عصار به اجرای برنامه پرداخت در اینباره به فرهنگ آشتی میگوید: «این اتفاق اثرات بعدی داشته باشد یا نه، مهم نیست؛ همین که بهانهای برای حضور گروههای پاپ فراهم میشود، باید به فال نیک گرفت؛ ضمن آنکه گروههای جوانی که در این جشنواره حضور دارند، سعی میکنند تا کیفیت کار خود را افزایش دهند و این اتفاق خوبی است».
از گروه آنان نیز برای شرکت در جشنواره دعوت شده بود اما عصار این روزها خارج از کشور است و نمیتوانسته در جشنواره حضور داشته باشد. حجازی میگوید: «برنامهها باید در طول سال اجرا شود، اگر این اتفاق رخ دهد، جشنواره نیز با شور و حال بیشتری برگزار خواهد شد. در واقع برگزاری کنسرتها در طول سال را نباید رقیب جشنواره قلمداد کرد».
احسان خواجهامیری بهعنوان آخرین نام در لیست پاپیهای حاضر در جشنواره به فرهنگ آشتی میگوید که باید همچنان منتظر اضافه شدن یک گروه شناخته شده دیگر در جشنواره بود: «نبودن بخش پاپ با این همه طرفدار و فراگیریای که دارد، جای شک دارد، در واقع نباید هیچ بحثی در خصوص بودن این بخش صورت گیرد و جشنواره موسیقی فجر باید سهمی نیز از این نوع موسیقی داشته باشد».
او در این برنامه، تعدادی از قطعات قدیمی خود را به همراه چند قطعه از آلبوم جدیدش با نام «فصل تازه» اجرا میکند. در عینحال به این مسئله اشاره میکند که حضور بخش پاپ میتواند تغییری در نگرش افراد و مسئولانی ایجاد کند که دیدگاه چندان مثبتی در این خصوص ندارند و جو بهتری برای آن شکل گیرد.
استقبال از جشنواره
بابک رضایی، دبیر اجرایی جشنواره خبر از پیش فروش 50 درصد از بلیطهای جشنواره میدهد. این یعنی آنکه با وجود کنسرتهای متعددی که در طول سال اجرا شده، جشنواره همچنان مخاطبان خود را حفظ کرده است؛ به خصوص آنکه امسال، حضور لطفی و چند گروه پاپ به افزایش تعداد مخاطبان کمک میکند. رقابتی شدن بخشی از جشنواره نیز دلیل دیگری بر استقبال از آن به خصوص در میان جوانان است.
حسن ناهید، نوازنده برجسته نی که سال گذشته بهعنوان داور بخش رقابتی فعالیت کرده است، در اینباره میگوید: «رقابتی بودن جشنواره کمک بزرگی به استعدادیابی جوانان میکند و از طرفی به هیجان گروهها میانجامد. البته باید حمایتهای بیشتری از گروههای منتخب انجام داد و شرایط اجرای برنامه و شرکت در مقاطع آموزشی برای آنان فراهم شود؛ ضمن آنکه گروههای جوان با یکدیگر آشنا میشوند و این اتفاق خوبی است».
او اما به مسئلهای مهم اشاره میکند: «جشنواره بدون شک نقاط ضعفی دارد، اما هیچكس نباید این نکته را فراموش کند که بودن آن بهتر از نبودنش است؛ بنابراین باید همه در ارتقای آن تلاش کنند و اهالی موسیقی از همه بیشتر».
جشنواره تنها شده اما...
اسم جشنواره که میآید، انتظار آن است که سیاستگذاران آن از نظرات تمامی اهالی موسیقی کمک بگیرند. این اتفاق البته برای موسیقی، کمی بعید بهنظر میآید. اهالی موسیقی یاد گرفتهاند که چون جزیرهای تنها به دغدغههای خود فکر کنند. به همین خاطر است که نه حوصلهای مانده و نه رمقی برای این چیزها. دکتر شاهین فرهت در اینباره به فرهنگ آشتی میگوید: «تبادلنظرها میتواند به بهتر شدن سطح جشنواره بینجامد، اتفاقی که خلأ آن به شدت احساس میشود، اهالی موسیقی نیز ابایی از این همکاری ندارند، اما باید از آنان دعوت شود که که این اتفاق بیفتد».
او که بهعنوان داور بخش کلاسیک در جشنواره امسال حضور دارد، سطح جشنواره امسال را از سال گذشته بهتر میداند.
مصطفی کمال پورتراب، اما نگاهی دیگر دارد. او به فرهنگ آشتی میگوید: «بهتر است بهجای نقدهای مدام به جشنواره، به این نکته توجه کنیم که جشنواره موسیقی فجر در چه شرایطی برگزار میشود. در شرایطی که موسیقی، همواره زیر ضربه بوده است و با مشکلاتی اساسی دست و پنجه نرم میکند. ما تنها دو هنرستان موسیقی داریم و تعداد محدودی دانشگاه که در این زمینه وجود دارد، بودجه آن هم از تمام هنرها کمتر است و هنرمندان کمی نیز در آن حضور دارند، در این شرایط چه توقعی میتوان داشت؟».
حرف آخر
جشنواره با تمام نقاط ضعف و قوتش آغاز میشود. اما آیا امیدی برای حل مشکلات اهالی موسیقی وجود دارد؟ مشکلاتی چون نداشتن سالن مناسب اجرای برنامه. مسالهای که رضایی نیز بر آن، صحه میگذارد: «سالن استاندارد و آكوستيك براي اجراي برنامههاي موسيقي وجود ندارد، اما با وجود اين مشكلات تلاش كردهايم تا فاصله سالنها را به حداقل ممكن با سالنهاي استاندارد موسيقي برسانيم و با مشورت كارشناسان صوتي و افراد صاحبنظر، صدابردار و امكانات صوتي در نظر گرفتهايم. ضمن آنکه تالار رودکی نیز پس از 40 سال، بازسازی شده است».
این در حالی است که امسال، نمایشگاه موسیقی به دليل محدوديت زماني و درگيريهاي فراوان در امور اجرايي و همينطور كمبود نيروي انساني برگزار نمیشود. ضمن آنکه نباید انتظار دیدن چهره شاخصی از هنرمندان بینالمللی داشت، چرا که کیوان فرزین، دبیر بخش بینالملل جشنواره موسیقی فجر میگوید: «حضور اساتيد درجه يك كه در جهان شناخته شده هستند نيازمند برنامهريزيهاي طولاني مدت است و ما به دليل محدوديتهاي موجود و برنامهريزيهاي كوتاهمدت براي حضور اين هنرمندان با مشكل روبهرو هستيم».
اگرچه در بخش بینالملل جشنواره موسیقی فجر امسال هنرمندان كشورهاي روماني، تركيه، هلند و دو نوازنده از ايران به اجراي برنامه ميپردازند.
منبع:
فرهنگ آشتی
تاریخ انتشار : چهارشنبه 13 آذر 1387 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید