پرچم سفید
امتیاز:
خواننده:
محسن چاوشی
ترانه سرا:
حسین صفا، اسلام ولی محمدی
آهنگساز:
محسن چاوشی
تنظیم کننده:
محسن چاوشی، سینا حجازی، شهاب اکبری، امیر جمال فرد، کوشان حداد
نوازنده ها:
شاهرخ پورمیامی، فیروز ویسانلو، مجتبی تقی پور، سیامک شکوری، ایمان قیاسی، بابک یوسفی، بابک صفرنژاد، رضا تاجبخش، امید حاجیلی، محمد جاسمی، نسترن نفریه (آوا)
ژانر:
انتشارات:
تصویر گستر پاسارگاد
فصل انتشار:
زمستان
ماه انتشار:
اسفند
سال انتشار:
1390
صفحه عوامل آلبوم:
لیست فطعات:
تعداد رأی: 2194
(2194 رأی)
تعداد رأی: 2945
(2945 رأی)
تعداد رأی: 1522
(1522 رأی)
تعداد رأی: 1914
(1914 رأی)
تعداد رأی: 6717
(6717 رأی)
تعداد رأی: 1662
(1662 رأی)
تعداد رأی: 1636
(1636 رأی)
تعداد رأی: 1823
(1823 رأی)
تعداد رأی: 1810
(1810 رأی)
تعداد رأی: 2123
(2123 رأی)
مظالب مرتبط :
دیدگاهها
تــــِرک قطــار به تنهایی به کل آلبوم خیلیا میارزه ، نیازی نیست اسم بیارم !
به نظرم آلبوم "یک شاخه نیلوفر" بهترین آلبوم چاووشی بوده . . .
همه آهنگاشو میپسندیدم
تاحالا نشده بود همه آهنگهای یه آلبومو بپسندم . . .
tabrik be havadaraye mohsen chavoshi e aziz
kheili albume khobieh
زیبا ترین آلبوم چاوشی . واقعا زیبا بود . عالیییی بود . لذت بردم
آلبوم نسبتا ضعیفی بود.حریص بهتربود
با قطعه قطار خیلی حال کردم
بعد از اومدن حریص فکر نمیکردم حتی تا چند سال آلبومی بیاد بتونه رو دستش بزنه حتی خود محسن اما با اومدن پرچم سفید محسن نشون داد که میتونه کارای خارق العاده انجام بده .تا حالا چندین بار اشکمو در آورده وقتی آهنگ قطا رو میشنوم موهای بدنم سیخ میشه.خدایا از خلقت این اعجوبه متشکریم
بهترین آهنگ و بدون نقص ترین ان تنها تراک قطار است اما ان بی شباهت به آهنگ قدیمی سیاوش قمیشی قاب شیشه ای نیست آهنگ
تن من پاره ای از ان شب توست.... و قشنگترین شبای پرستاره شب توست
بگو شب بخوابه من بیدارم .... من شب و زنده نگه می دارم
نقد ترانه های آلبوم پرچم سفید
به نظر من نقد سنتی به ترانه یعنی نگاه کردن به وزن و قافیه و ردیف ، دیگر بیمعناست . یک ترانه میتواند قافیه ی سنتی نداشته باشد و یا اصلا قافیه ای اشتباه داشته باشد اما تا آنجا که به کلیت ترانه لطمه نخورد و شنونده از آهنگ به بیرون پرت نشود .
علاوه بر نگاه سنتی ، میتوان ترانه ها را با نگاهی جدید به نقد نشست ؛ در این نگاه مخاطب و مفهوم ترانه مورد توجه قرار میگیرد و سعی میشود در چارچوب همان چیزی که ترانه سرا میخواسته بسراید ؛ ترانه ی او مورد ارزیابی قرار بگیرد ؛ در واقع در این نوع نقد معیاری بیرونی برای نقد ترانه وجود ندارد و معیار نقد همان است که خود ترانه در کلیتش آنرا طلب میکند. در اینجا سعی میکنم با همین نگاه به نقد ترانه های آلبوم پرچم سفید به ترانه سرایی حسین صفا و اسلام ولی محمدی بنشینم .
اگر بخواهم ترانه ها راتقسیم بندی کنم دو ترانه ی قطار و هر روز پاییزه ترانه های شاعرانه ی شخصی هستند که اول از این دو ترانه شروع میکنم:
1- ترانه ی قطار : ترانه ای که عناصر شاعرانگی در آن به چشم می آید و سعی در تصویر سازی دارد . این جور ترانه ها قاعدتا باید با احساس مخاطب سر و کار داشته باشد ؛ اما نکته ی جالب این ترانه همین است که بیش از احساس با شعور مخاطب سر و کار دارد بدین صورت که در اوایل ترانه دو بیت: قطار رد شد و رفت مسافرا موندن / مسافرا که برن قطار میمونه . کاملا در ذهن مخاطب علامت سوال ایجاد میکند و ناخداگاه به جای تحت تاثیر قرار گرفتن احساسات عقل او شروع به کار کردن میکند . این مساله رها نمیشود و در انتهای ترانه جایی که میگوید: مسافرا شعرن تو برف و بارونی قطار قلب منه چشم تو پنجره هاست . بعدر از این دو بیت است که استفاده ی شاعرانه از این تشبیهات میشود و تازه میگوید مسافرا خستن و در همین جاست که باز عقل مخاطب به کار می افتد چون میبایست در حافظه ی خود دو بیت قبلی را به یاد بیاورد و بفهمد منظور از مسافرا همان شعرها میباشد. این طریق ترانه سرایی از احساسات کم میکند و ذهن مخاطب را در گیر میکند ضمن اینکه ترجیع بند بگو شب بخوابه من بیدارم / من شبو زنده نگه میدارم به این دور شدن از احساسات کمک شایانی کرده است . این ترانه در واقع احساساتی ترین ترانه ایست که در این آلبوم به کار رفته ولی ترانه سرا توانسته است از احساسات همین نوع ترانه کم کند و به فکر کردن بیشتر و استفاده ی نا خود آگاه از عقل درهنگام گوش کردن ترانه کمک کند .
2- ترانه ی هرشب پاییزه : این ترانه در عین اینکه عناصر شاعرانگی را دارد اما بسیار شخصی است به این معنا که شاعر باید همواره همراه شعر وجود داشته باشد تا منظور خویش را بگوید. این شخصی بودن از وا ژه ی زنجیر در شعر شروع میشود . زنجیری که یکدفعه می آید بدون هیچگونه مقدمه چینی و به مخاطب شوک وارد میکند. شاید اگر بخواهیم به صورت کلاسیک بحث کنیم بزرگترین مشکل شعر آوردن کلمه ی زنجیر است که در بین دیگر واژگان و فضای شعر کاملا بیگانه است و ترانه سرا هیچ تلاشی هم برای مانوس کردن این واژه در شعر نمیکند و این واژه تا انتها نا مانوس میماند . اما به نظر من این مسئله و نامانوسی که در بحثهای کلاسیک نقطه ی ضعف شعر حساب میشود ؛ در این ترانه نقطه ی مثبت است ؛ دقت کنید که این یک ترانه ی کاملا شخصیست و در این طور ترانه ها در واقع مخاطب هیچ ارزشی ندارد و ترانه سرا برای دل خودش شعر میگوید . اگر مخاطب خوشش آمد یعنی وارد فضای کلی روحی شاعر شده است و فقط کلیت نه جزئیات و اگر مخاطب خوشش نیامد باز هم اتفاقی نیفتاده چون شعر برای خود ترانه سراست نه کس دیگر. به این ترتیب آوردن واژه ی زنجیر و تلاش نکردن در جهت مانوس کردن آن در شعر در راستای همین است که ترانه سرا بگوید این ترانه ی من است و مخاطبش هم خودمم و این یعنی نوعی غرور در ترانه سرا که خود را در حدی میداند که حاضر است همه ی اصول کلاسیک را زیر پا بگذارد و البته این نوع ترانه سراییدن برای کسی جواب میدهد که قبلا آشنایی خود را به اصول کلاسیک و آنگونه ترانه گفتن اثبات کرده باشد و اکنون بخواهد بدون توجه به آن اصول برای دل خودش ترانه بگوید که اگر ترانه سرایی تازه کار چنین کاری بکند به عدم فهم ترانه و اصول آن متهم میشود.
3- ترانه ی پرچم سفید : این ترانه ترانه ای ساده است که دو جا از این سادگی بیرون میزند یکجا در مصرع دستامون نمک نداشت که میزان تفکری که باید انجام داد تا مفهوم آن فهمیده شود بیشتر از بقیه ی مصرعهای شعر است که با یک نگاه نقطه ی ضعف است و با نگاهی دیگر میتوان گفت ترانه سرا میخواهد کمی ذهن مخاطب را در گیر گند تا سادگی ترانه گولش نزند و نکته ی داخل آن را متوجه شود. اما جای دیگر که ترانه از سادگی بیرون می آید همان مفهوم بسیار ریز داخل شعر است : ترانه سرا در اول ترانه می گوید : زیر پرچم سه رنگ واسه پرچم سفید و در انتها میگوید: واسه پرچم سه رنگ زیر پرچم سفید . این نکته نماینگر نوعی تغییر نگاه در طول سالیانی است که شعر در آن میگذرد و بسیار ظریف بیان شده است .
4- ترانه ی خواب بعد از ظهر : شاید به نوعی بهترین ترانه ی آلبوم همین ترانه است که بسیار شیرین با تفاوت عشق و دوست داشتن بازی میکندو آنجا که میگوید عشق من به دوست داشتن قبل تصور نیست ؛ یک افق باز تری را در مقابل شنونده ی آگاهترش باز میکند و شنونده را به سوی تخیل بینهایت سوق میدهد. البته این یک ترانه ی خاص است و نباید انتظار داشت همه با ان ارتباط برقرار بکنند و کسانی که ذهنی فلسفی دارند و بیشتر کتاب خوان هستند مخاطب اصلی این ترانه هستند و در آهنگسازی این قطعه به این نکته توجه شده است و سطح آهنگ متناسب با این شنوندگان تنظیم شده . در هر صورت این ترانه بسیار ترانه ی خوبیست و گل سرسبد ترانه های آلبوم.
5- ترانه ی تقاص : این ترانه نیز یک ترانه خاص میباشدو البته چیزی که این ترانه را از یک ترانه ی معمولی به یک ترانه خوب آورده است بخش تکرار آن که این قصه اولش با غم شرو شده پس باید آخرش با غم تموم بشه اینجوری بهتره حتا مقدره ؛ است ؛ میباشد و البته بیت با هر گناه باید عمری تقاص پس داد .اینجا هم مخاطب انسانهای تحصیل کرده تر هستند و این مخاطب در میابد که گویا این ترانه با والد فرد گفته شده و خبری از کودک و بالغ نیست و همین نکته و استفاده ی زیاد از کلمات باید وحتما ترانه را به یک ترانه ی خاص تبدیل میکند و فکر مخاطب را در گیر خود میکند.
6- ترانه ی مردم آزار :این ترانه شاید در نگاه اول بسیار معمولی به نظر برسد و هیچ عنصر شاعرانگی در آن به چشم نیاید اما بیت زخم میزنی اما از جزام بیزاری و اشارات جمعی که در ترانه شده:هیشکی از تو راضی نیست و نوع موسیقی که یک موسیقی خاص است گویی مخاطب را دعوت میکند که بیشتر به آن فکر کند و گمان نبرند این ترانه تنها یک ترانه ی عاشقانه ی سادست . یک بار دیگر این ترانه را گوش کنید اما این بارمثلا از زبان رهبر معظم انقلاب به ریاست محترم جمهور و آنوقت متوجه میشوید این ترانه پتانسیلهای زیادی دارد.
7- ترانه ی بامن بمون : وقتی میگییم منظومه های شمسی قاعدتا یا دچار دو بینی شده ایم و یا در فضایی رویایی به سر میبریم که هیچ کدام ار اینها در شعر ساخته نمیشود. شعر مولفه های شخصی بودن را نیز ندارد که بگوییم شخصیست . به نظرم این ترانه بخشی از یک ترانه ی بزرگتر میباشد و کامل نیست . البته شاید میشد با تنظیمی دقیق تر و خاصتر و خواندنی متفاوت تر فضای رویایی را ساخت ؛ فضایی که اگر ساخته میشد شاید ضعفهای ترانه کمتر به چشم می آمد.
8- ترانه ی جوابم نکن : یک ترانه ی ساده بدون عنصر شاعرانگی در نوع ترانه های متاخر مریم حیدر زاده که قرار است فقط یگوید و بگوید و هیچ خبری از تشبیه و استعاره و .. نباشد. اما چیزی که مزاحم همین سادگیست و مخاطب رااذیت میکند تکرار به خوابم بیا پیش از آنکه بمیرم هست آنهم با فاصله ای بسیار کوتاه که گویی ترانه سرا برای پوشاندن ضعف خود و این که کم اورده این مصرع را تکرار کرده است و این تکرار به این ترانه ضربه زده است.
9- ترانه ی بگو مگو و ترانه ی خوان هفتصد : این دو ترانه نیز ترانه هایی ساده هستند از نوع جوابم نکن و البته ترانه ی بگو مگو برای آن بیت عجیبش که بیمعنا به نظر میرسد در جایگاه بالاتری می ایستد و به نوعی نو آوری محسوب میشود .
در کل باید گفت نباید انتظار به دل نشستن این ترانه ها را داشت چون ترانه سرا اگاهانه از این موضوع پرهیز کرده است و در کارهای خاصش بیشتر ذهن مخاطب را مدنظر قرار داده است. برای این نوع ترانه ها موسیقی خوبی نیز در نظر گرفته شده است. در کل میتوان گفت این ترانه ها حالتی کارگاهی داشتند که در بعضی از موارد مثل خواب بعد از ظهر بسیار موفق و در مواردی شکست خورده اند.
salam....mohsen jan babate albooom zibat motashakeram....khili doset daram.....
من تو رو خوب میشناسم.اولین بارت که نیس.هر وقت چاوشی یه کار میده بیرون تو میای و نظر منفی میدی.اگه البوم ضعیفه گوش نکن.کسی زورت نکرده که.برو کارای خواننده خودت رو گوش کن.مهم اینه که ما طرفدارای چاوشی از این البوم رضایت کامل داریم...
صفحهها
افزودن یک دیدگاه جدید