دی 1393
خواننده:
آهنگساز:
ترانهسرا:
تنظیمکننده:
طراح کاور:
محمد زمانیان
همزمان با چهلمین روز درگذشت هنرمند فقید موسیقی پاپ، مرتضی پاشایی، تنها برادر وی قطعه ای از ساخته های او را خواند. «مصطفی پاشایی» که رابطه ی صمیمانه و نزدیکی با برادرش داشت، قطعه «سرت رو برنگردوندی» را در اختیار سایت «موسیقی ما» قرار داده است.
این اثر با ترانه ی «مهرزاد امیرخانی»، ملودی «مرتضی پاشایی» و تنظیم، میکس و مسترینگ «معین راهبر» و صدای «مصطفی پاشایی» را در ادامه به صورت اختصاصی از «تماشاخانه سایت موسیقی ما» بشنوید و دانلود کنید.
ماکت این قطعه با کیفیت پایین و با صدای مرتضی پاشایی چند روز پس از درگذشت این هنرمند در برخی سایتها منتشر شده بود.
این اثر با ترانه ی «مهرزاد امیرخانی»، ملودی «مرتضی پاشایی» و تنظیم، میکس و مسترینگ «معین راهبر» و صدای «مصطفی پاشایی» را در ادامه به صورت اختصاصی از «تماشاخانه سایت موسیقی ما» بشنوید و دانلود کنید.
ماکت این قطعه با کیفیت پایین و با صدای مرتضی پاشایی چند روز پس از درگذشت این هنرمند در برخی سایتها منتشر شده بود.
آرتین ولی الهی
متن ترانه
سرت رو برنگردوندی ببینی
داره دنیا سرم آوار میشه
چقد این صحنه ی تاریکِ رفتن
داره تو زندگیم تکرار میشه
سرت رو برنگردوندی ببینی
چقد خواهش توی چشمام دارم
ببینی کاری از من بر نمیاد
به جز این که ازت چشم بر ندارم
میبینی چی به روزم عشق آورد
منی که گرگ بارون دیده بودم
تموم لحظه های این عذابو
از آشوبِ نگات فهمیده بودم
از آشوبِ نگات فهمیده بودم...
سرت رو برنگردوندی واسه این
یه عمره بی تو آرامش ندارم
چشام خیرهست به اون راهی که رفتی
نمیدونی چقد چشم به انتظارم
سرت رو برنگردوندی که شاید
پشیمون شی از این رفتن دوباره
بمونی پیش اون که تا ته خط
کسی رو جز تو تو دنیا نداره
میبینی چی به روزم عشق آورد
منی که گرگ بارون دیده بودم
تموم لحظه های این عذابو
از آشوبِ نگات فهمیده بودم
از آشوبِ نگات فهمیده بودم...
داره دنیا سرم آوار میشه
چقد این صحنه ی تاریکِ رفتن
داره تو زندگیم تکرار میشه
سرت رو برنگردوندی ببینی
چقد خواهش توی چشمام دارم
ببینی کاری از من بر نمیاد
به جز این که ازت چشم بر ندارم
میبینی چی به روزم عشق آورد
منی که گرگ بارون دیده بودم
تموم لحظه های این عذابو
از آشوبِ نگات فهمیده بودم
از آشوبِ نگات فهمیده بودم...
سرت رو برنگردوندی واسه این
یه عمره بی تو آرامش ندارم
چشام خیرهست به اون راهی که رفتی
نمیدونی چقد چشم به انتظارم
سرت رو برنگردوندی که شاید
پشیمون شی از این رفتن دوباره
بمونی پیش اون که تا ته خط
کسی رو جز تو تو دنیا نداره
میبینی چی به روزم عشق آورد
منی که گرگ بارون دیده بودم
تموم لحظه های این عذابو
از آشوبِ نگات فهمیده بودم
از آشوبِ نگات فهمیده بودم...
دیدگاهها
صداتون خوبه
عالی بود
خیلی زیبا بود . ای کاش مرتضی خودش این شعر را کامل میخوند.
خدا رحمتش کنه.
اصلا قابل قیاس نیست با داداشش
صفحهها
افزودن یک دیدگاه جدید