آهنگسازِ برجسته از روند شکلگیری «رستم و سهراب» گفت
لوریس چکناواریان: فکر میکردند چون من ایرانی نیستم، نباید دربارهی رستم بنویسم
موسیقی ما- «لوریس چکناواریان» ـ آهنگساز و رهبر ارکستر ـ در مصاحبه با برنامه رادیویی «پنجشنبه جمعه» با اجرای «منصور ضابطیان» دربارهی شکلگیری اپرای «رستم و سهراب» توضیحاتی را ارایه داد.
او دراین باره گفت: «آنزمان که جوان بودم، همه به من انتقاد میکردند که رستم و سهراب را ننویسم؛ آنها بر این اعتقاد بودند که من نمیتوانم از پسِ نوشتنِ این قطعه برآیم و به همین خاطر پشیمان میشوم، در واقع در آن زمان آهنگسازان کلاسیک همه مخالف بودند. شاید حسادت بود یا فکر میکردند عملی نمیشود. شاید هم درگیر تنگنظری بودند یا فکر میکردند من ایرانی نیستم. اما من ایرانی و متولد بروجرد هستم؛ در چنین شرایطی استاد خالقی با من صحبت و مرا تشویق کرد که این اثر را بنویسم. به خاطر تشویقی که ایشان کردند سالها روی اثر «رستم و سهراب» کار کردم. علاوه بر ایشان، آقای «حسین تهرانی» -نوازندهی برجستهی تنبک- هم انگیزهی بسیاری برای نوشتنِ این قطعه به من دادند.»
چکناواریان با بیانِ اینکه 25 سال، وقت صرفِ نوشتنِ این قطعه کرده است، ادامه داد: «نوشتنِ این اپرا کار سختی بود. چون میخواستم کار روی موسیقی ایرانی باشد و به همین خاطر از موسیقی محرم و زورخانه بهره بردم و سه نبرد پدر و پسر، ریتمهای زورخانهای دارد. استاد خالقی یکی از آهنگهایشان را به من دادند و گفتند «اگر بخواهی میتوانی این را در اپرایت اجرا کنی»، ولی نتوانستم. یک سونات ایرانی هم به من دادند که تا دو سال پیش که گلنوش خالقی آثار پدرش را جمعآوری میکرد، جزو آثاری بود که تنها در اختیار من بود و برایش تنظیم کردم و فرستادم تا کارهایشان تکمیل شد.»
او دربارهی «روحالله خالقی» میگوید: «اولین باری که برنامه گلها را شنیدم، «ای ایران» مرتب اجرا میشد. استاد خالقی یکی از دانشمندان حوزه موسیقی بود و در موسیقی کلاسیک و سنتی حرفهای. دخترشان گلنوش خالقی رهبر کُر بود و کتابهایی که درباره موسیقی سنتی ایرانی نوشتهاند، مهم هستند.»
او همچنین دربارهی ساختِ سرود پرسپولیس گفت: «این سرود در دو قسمت ساخته شد. یک قسمت را ۴۵ سال پیش درباره تخت جمشید نوشتهام و دیگری را هم به تازگی کامل کردهام به نام سرود کوروش کبیر که با حمایت بانک سامان در لندن ضبط کردم. داستان کوروش کبیر را کامل نوشتم، پرسپولیس فقط درباره تخت جمشید است.»
او دراین باره گفت: «آنزمان که جوان بودم، همه به من انتقاد میکردند که رستم و سهراب را ننویسم؛ آنها بر این اعتقاد بودند که من نمیتوانم از پسِ نوشتنِ این قطعه برآیم و به همین خاطر پشیمان میشوم، در واقع در آن زمان آهنگسازان کلاسیک همه مخالف بودند. شاید حسادت بود یا فکر میکردند عملی نمیشود. شاید هم درگیر تنگنظری بودند یا فکر میکردند من ایرانی نیستم. اما من ایرانی و متولد بروجرد هستم؛ در چنین شرایطی استاد خالقی با من صحبت و مرا تشویق کرد که این اثر را بنویسم. به خاطر تشویقی که ایشان کردند سالها روی اثر «رستم و سهراب» کار کردم. علاوه بر ایشان، آقای «حسین تهرانی» -نوازندهی برجستهی تنبک- هم انگیزهی بسیاری برای نوشتنِ این قطعه به من دادند.»
چکناواریان با بیانِ اینکه 25 سال، وقت صرفِ نوشتنِ این قطعه کرده است، ادامه داد: «نوشتنِ این اپرا کار سختی بود. چون میخواستم کار روی موسیقی ایرانی باشد و به همین خاطر از موسیقی محرم و زورخانه بهره بردم و سه نبرد پدر و پسر، ریتمهای زورخانهای دارد. استاد خالقی یکی از آهنگهایشان را به من دادند و گفتند «اگر بخواهی میتوانی این را در اپرایت اجرا کنی»، ولی نتوانستم. یک سونات ایرانی هم به من دادند که تا دو سال پیش که گلنوش خالقی آثار پدرش را جمعآوری میکرد، جزو آثاری بود که تنها در اختیار من بود و برایش تنظیم کردم و فرستادم تا کارهایشان تکمیل شد.»
او دربارهی «روحالله خالقی» میگوید: «اولین باری که برنامه گلها را شنیدم، «ای ایران» مرتب اجرا میشد. استاد خالقی یکی از دانشمندان حوزه موسیقی بود و در موسیقی کلاسیک و سنتی حرفهای. دخترشان گلنوش خالقی رهبر کُر بود و کتابهایی که درباره موسیقی سنتی ایرانی نوشتهاند، مهم هستند.»
او همچنین دربارهی ساختِ سرود پرسپولیس گفت: «این سرود در دو قسمت ساخته شد. یک قسمت را ۴۵ سال پیش درباره تخت جمشید نوشتهام و دیگری را هم به تازگی کامل کردهام به نام سرود کوروش کبیر که با حمایت بانک سامان در لندن ضبط کردم. داستان کوروش کبیر را کامل نوشتم، پرسپولیس فقط درباره تخت جمشید است.»
تاریخ انتشار : شنبه 15 شهریور 1399 - 13:03
افزودن یک دیدگاه جدید