برنامه یاد بعضی نفرات
 
گفت‌وگو با آهنگساز آلبوم «مسخ»
وحید زردی: آلبوم «مسخ» تراژدی غم‌انگیز دنیای هزاره سوم است
موسیقی ما - «وحید زردی» آذر ماه امسال آلبوم موسیقی مسخ را منتشر کرد. این هنرمند برای اولین بار این آلبوم را در نمایشگاه بین‌المللی کتاب در کشور اتریش رونمایی کرده و در نظر دارد تا آلبوم بعدی خود به نام «کهن دژ» را بر اساس آثار شاعر بنام، شفیعی کدکنی منتشر کند. او متولد سال 1358 در شهر نیشابور است و هم‌زمان در دو رشته موسیقی و فلسفه تحصیل کرده است. در 14 سالگی موسیقی را با نوازندگی سه‌تار نزد مجید سجادیان در نیشابور، آغاز و سپس نوازندگی سه‌تار را نزد استاد محمود اسکندری در شهر مشهد و تئوری موسیقی را در جهاد دانشگاهی ادامه داد. او  پس از اخذ دیپلم نقاشی با ورود به دانشگاه موسیقی از محضر استادانی چون زنده‌یاد عطاء جنگوک، فرخ مظهری و حمید سکوتی بهره برد و دوره‌هایی کوتاه را با اساتیدی چون، بهروز همتی و بهداد بابایی گذراند. او همچنین دوره عالی را به‌طور خصوصی نزد استاد حسین علیزاده شاگردی کرد و در این بین برای کسب دانش هارمونی و کنترپوان و آهنگسازی نزد وارطان ساهاکیان تلمذ کرد. «زردی» پس از همکاری در تشکیل و اجرا کنسرت‌های گروه نیاش در شهر نیشابور، سال 78 به‌عنوان تک‌نواز گروه دانشگاه در جشنواره شیراز شرکت داشت. وحید زردی آهنگسازی برای انیمیشن‌های ماران آتا، سرباز و پرنده، به کارگردانی نوید فیروز و آهنگسازی و تنظیم آلبوم لالایی و را در کارنامه هنری خود دارد.
 
  • * چطور شد که عنوان آلبومتان را مسخ گذاشتید؟
- علت اصلی انتخاب این اسم و محتوا برای این آلبوم به مدت‌ها قبل برمی‌گردد. مدت‌ها قبل وقتی رمان مسخ را می‌خواندم، متوجه ابعاد وسیعی در این رمان شدم که اتفاقاً بسیاری از لایه‌های ظریف و پنهان این رمان تابه‌حال کشف و درک نشده بود و جالب اینکه در پی تحقیقاتی که درباره مسخ کافکا کردم، متوجه شدم که در زمان چاپ این اثر در اکتبر 1915 مخالفت های زیادی با آن شد و چالش‌های زیادی را برای همه فیلسوفان، منتقدان، الهی‌دانان و روانشناسان ایجاد کرده و صرفاً به‌عنوان یک اثر جزمی به گوشه‌ای رانده شد، مدت‌ها به این فکر بودم که با ساخت یک اثر، باید هم سوءتفاهم‌های گذشته رفع شود و هم زوایای پنهانی که برای من کشف شده بود را از نگاه خودم و دنیای مدرن امروز به‌عنوان یک هنرمند ایرانی مطرح کنم.
 
  • * در مورد آلبوم مسخ توضیح دهید و بیان کنید چطور ابتدا در اتریش رونمایی شد؟  
-    همان‌طور که توضیح دادم به‌زعم بنده، آلبوم مسخ، نقاشی و تصویری از تراژدی غم‌انگیز دنیای هزاره سوم است که بر اصل اصالت بشر و فلسفه وجودی انسان و گسستی که در میان اجتماع امروز مشاهده می‌شود، تمرکز می‌کند و در هر قطعه بنا به ویژگی‌های سوژه و محتوا، ارکستراسیون، ریتم و دینامیک قطعات به نهایت خود می‌رسد. بخش اول با ترک مکاشفه به بخش دوم انتقال پیدا می‌کند، سپس بخش دوم کار در تقابل با بخش اول مانیفستی برای چگونگی و چیستیِ رهایی از گرداب دهشتناک عصر امروز است. این خلاصه‌ای از روند آلبوم است، ولی در مورد رونمایی در اتریش مدت‌ها بود که پس از آهنگسازی‌های متفاوت برای اروپا، استرالیا و اجراهای آثار در آمریکا، در اندیشه ارائه کلیه آثارم در یک رونمایی بودم. از سوی دیگر، مدت‌ها در نظر داشتم که آلبوم ارکسترال «منشور کوروش» را به سازمان ملل تقدیم کنم. در همین راستا قرار شد که یک رونمایی از کل آثار در اتریش داشته باشیم و همان‌جا آلبوم منشور را نیز به سازمان ملل تقدیم کنم که در نهایت در اتریش با استقبال رئیس‌جمهور و صدراعظم اتریش و بسیاری از سفرای دیگر و اساتید دانشگاه و هنرمندان و مردم اتریش روبه‌رو شدم و همین‌جا لازم می‌دانم از جناب دکتر مولایی، سفیر کشورمان در اتریش و جناب دکتر وصفی رایزن فرهنگی ایران در اتریش و همچنین از حمایت خانه فرهنگ اتریش تشکر کنم و در نهایت تا چند روز دیگر نیز رونمایی این البوم در ایران هم صورت خواهد گرفت.
 
  • * چه علاقه‌ای به کافکا دارید که این‌گونه بر آن تمرکز دارید؟
- علاقه من به کافکا درواقع از علاقه‌ی من به سور رئالیست‌ها نشات می‌گیرد. ببینید ازآنجا که واقعیت، آشکار و‌ قابل‌لمس و تجربه هست به‌راحتی و به‌زودی پذیرفته می‌شود؛ ولی این اصل را نباید از یاد برد که واقعیت فریبنده هست و این حقیقت هست که باقی می‌ماند و اصیل است. اساساً حقیقت انسان‌ها را آزاد می‌کند. بنابراین هنر و هنرمندی اصیل هست، که بتواند انسان را از مرزهای واقعیت ملموس خارج کند و به قلمرو حقیقت هدایت کند. این اتفاق را به‌راحتی می‌توان در نقاشی‌های ونگوگ و سالوادور دالی و ... مشاهده کرد. وقتی اولین بار مسخ را خوندم، متوجه شدم که کافکا هم دقیقاً همین نظر را داشته و آثار و مفاهیم خود را با ورود به قلمرو حقیقت بیان می‌کند و این چیزی فراتر از هنر است. هنر اینجا تمام می‌شود، چون اینجا موضوع انسان و زیستن و ابدیت او است. به نظر من کافکا در عین اینکه در دوران خود عمیقاً درک نشد؛ ولی سرآمد ادبیات جهان هست و تعجب می‌کنم که چرا کسی به نوشته‌های این نویسنده در ایران آن‌طور که باید توجه نکرده است.
 
  • * از روند تولید این اثر بگویید، ظاهراً برای یک انیمیشن بوده است.
-بله! در ابتدا قطعه‌ی «تباهی فزاینده» قرار بود برای یک انیمیشن کارشود که در جشنواره انسی و زاگرب شرکت داشت؛ ولی به دلایلی پروژه متوقف شد. بعد از پروسه‌ای، ایده‌ی مسخ که در ادامه‌ی همین مفهوم بود ساخته شد. بعد از ساخته‌شدن مسخ بود که منتظر پروژه‌ی انیمیشن نشدم و کاملاً به ساختن یک آلبوم با این اسم و فرم تمرکز کردم.
  • * گویی جامعه و زندگی امروز و به‌هم‌ریختگی جامعه کنونی یکی از دلایل شما در ساخت این اثر است، درباره‌اش توضیح می‌دهید؟‌
- بله مهم‌ترین مسئله‌ای که مدنظر من بوده، جامعه‌شناسی موجود در رمان کافکاست، باور دارم که بارها و بارها از زوایای هنری، روانشناسی، الهیاتی و فلسفی به رمان کافکا توجه شده؛ ولی ابعاد جامعه‌شناسی و لایه‌های اجتماعی در رمان کافکا نسبت به روند جامعه جهانی امروز نیازمند تشریح مجدد است، گسستگی که ثمره گم‌شدگی در دنیای امروز است در زمان انتشار رمان مسخ خیلی نامحسوس و نامشهود بود؛ ولی با توجه به روند سقوط فزاینده جامعه جهانی در گرداب مدرنیته و ازهم‌پاشیدگی اجتماعی در ابعاد کلان، جای بحث و نقد و کالبدشکافی دارد. به نظر من رمان کافکا تشریح ظریف و بسیار دقیقی از یک خانواده کوچک در 1915 است که کل جامعه امروز را بسیار هوشمندانه پیشگویی کرده است.
  • روند موسیقی مدرن را در ایران چگونه ارزیابی می‌کنید؟
   - اساساً هنر کل دنیا در یک لغزش بزرگ به سر می‌برد و هنر از جایگاه خودش خارج‌شده و کاملاً از مسیر اصلی خودش منحرف‌شده و متأسفانه این اتفاق در ابعاد زیادی در شرق هم صادق است. در مورد هنر مدرن در ایران ازآنجاکه متأسفانه سیر تاریخی هنر و ادبیات در نظر هنرمندان، تاکنون موردتوجه قرار نگرفته، به همین خاطر آنچه توسط هنرمندان خلق می‌شود صرفاً یک عکس و تصویری از واقعیت است و نه خود حقیقت، زیرا حقیقت چیزی فراتر از واقعیت است و متأسفانه همین وضعیت، اغلب باعث تولید آثار سطحی و بدون تعمق شده است. تراژدی بزرگ‌تر اینکه ذائقه مردم هم بیشتر به این تولیدات سطحی عادت کرده است و کمتر تقاضایی برای هنر اصیل و ناب موجود است. در موسیقی شرایط کمی بغرنج‌تر است. ذات موسیقی که دارای ابعاد قوی انتزاعی و متافیزیکی است، ظرفیت زیادی برای تولید آثار موسیقاییِ کاذب و مخرب دارد که متأسفانه خودِ آهنگسازان نیز در این مورد حساس غفلت می‌کنند و خواسته و ناخواسته به خاطر مسائل اقتصادی، صرفاً در مسیر تولید قرار می‌گیرند، بدون درگیر شدن با اصل محتوا و این خود یک تراژدی اجتماعی را در پی دارد. به‌وضوح مشخص است که هنر و به‌طور ویژه، موسیقی تأثیر بسیار درونی و فراگیری در ابعاد کلان جامعه‌شناسی دارد و درواقع، موسیقی تعیین‌کننده فرم و ساختار روانی و ساختار جامعه‌شناسی انسان را تشکیل می‌دهد. به همین صورت، موسیقی که صرفاً از ابعاد اقتصادی تولید شود شاید مقطعی کارساز بوده و در ابعادی مؤثر واقع شود ولی درگذر زمان، تراژدی‌های غیرقابل‌جبران را به پیکره اجتماع وارد می‌کند. خوشبختانه امروز من شاهد یک جنبش خوب در بین برخی هنرمندان ایرانی هستم که اگر به‌طور منسجم و برنامه‌ریزی‌شده موردحمایت قرار بگیرد، به‌زودی می‌توانیم در عرصه‌های بین‌المللی حرفی برای گفتن داشته باشیم. درهرصورت باید توجه داشت که این حرکت موسیقایی از سال‌ها پیش در بسیاری از کشورهای هم‌جوار ما در خاورمیانه صورت گرفته و ما در این زمینه دچار تأخیر جدی هستیم.
  • *معمولاً در ایران زیاد به موزیک مدرن اهمیت نمی‌دهند و مخاطب چندانی ندارد، دلیلش چیست؟
 - بحث درباره این مطلب بسیار پیچیده است و از زوایای مختلف قابل‌بررسی است. مهم‌ترین مسئله این است که موزیک مدرن به‌درستی تعریف‌نشده و این خود باری سنگین است بر دوش هنرمندان این مرزوبوم. ولی از طرف دیگر ازآنجاکه یک ترس اقتصادی برای هنرمندان وجود دارد و اغلب اوقات می‌دانند که اگر یک اثر مدرن خلق کنند باید قید مسائل اقتصادی را بزنند، بنابراین سراغ این نوع موسیقی نمی‌روند، پس می‌بایست که از سمت کمپانی‌ها یک حمایت جدی صورت پذیرد و یا یک حمایت جدی و عملی از سمت خانه موسیقی برای این موضوع در نظر گرفته شود. به هر صورت با توجه به آثاری که اخیراً می‌شنوم، قابلیت‌های بسیار عالی در میان آهنگسازان برای موسیقی مدرن مشاهده می‌شود و این می‌تواند با حمایت کمپانی‌ها، خانه موسیقی، وزارت ارشاد و مسئولان، تبدیل به یک جنبش هنری جدی برای تولید موسیقی مدرن شود که به‌طور خودکار آشنایی بیشتری در اذهان جامعه صورت خواهد گرفت. یادمان نرود که موسیقی یک کشور نماد سطح اقتدار و ویژگی‌های قومی و فرهنگی آن کشور است. متأسفانه کل پروسه تولید از آهنگسازی گرفته تا چاپ و پخش، همه به صورتی پیش رفته تا صرفاً یک تیپ از آثار تولید شود و این ذائقه جامعه را به یکنواختی و سکون عادت داده است.
  • *الگوهای شما در موسیقی مدرن چه کسانی هستند؟
- اساساً برای یک موزیسین، تمام آهنگسازان و تاریخ موسیقی باید موردتوجه باشد. ولی در ابعاد هارمونی و ارکستراسیون مدت زیادی مجذوب پارتیتورهای شوستاکویچ، شونبرگ و استرا وینسکی و مالر بودم و در شرق، مجذوب فکرت امیروف و طالب شهیدی بودم ولی درزمینه‌ی فرم و ترکیب‌بندی شیفته کارهای اساتید مینیمال چون ارووپارت هستم که اتفاقاً در آلبوم مسخ، قطعه فانوس دریایی به ایشان تقدیم شده ولی مهم‌ترین الگوهای من در موسیقی، نقاشی‌های مکاتب مختلف است. در دوره‌ای که تحصیل نقاشی می‌کردم نقاشی‌های دوره امپرسیون، تأثیر زیادی در من گذاشت. نقاشی‌های بزرگانی چون پل سزان، ونسون ونگوک و پیسارو تأثیر زیادی در خصوص درک زمان را در من داشت و ازلحاظ مفهوم و محتوا، آثار سالوادور دالی، پیکاسو وفرانسیس بیکن تأثیر زیادی در روح من ایجاد کرد. آنچه من در موسیقی انجام می‌دهم درواقع به‌نوعی نقاشی است. نقاشی با ابزار نت‌ها، به‌نوعی با اصوات، من طرح و نقاشی خودم را از جهان امروز ترسیم می‌کنم. نقاشی مهم‌ترین الگوی ذهنی من در موسیقی است. باور دارم موسیقی ناب، ایجاد تصویری در ذهن و روح مخاطب است. آلبوم مسخ نمونه‌ای از تلاش برای ترسیم مفاهیم در درون مخاطب است.
  • *سخن آخر؟
- از این فرصت استفاده می‌کنم و از حمایت‌های بی دریغ استاد نادر مشایخی و تمام عوامل تولید کار کمال تشکر را دارم و برای خوانندگان این مصاحبه نیز آرزوی توفیق روزافزون را دارم.
نویسنده: ماهور جاوید
تاریخ انتشار : شنبه 4 دی 1395 - 13:23

برچسب ها:

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود وحید زردی: آلبوم «مسخ» تراژدی غم‌انگیز دنیای هزاره سوم است | موسیقی ما