برنامه یاد بعضی نفرات
 
درباره طرفدار (فن) در موسیقی
من یک طرفدار بی‌اعصاب هستم
[ امیر بهاری]

موسیقی ما - «بیتل­مانیا» یا «بیتلز شیدایی» در دهه 1960 نه تنها انگلیس و امریکا بلکه کل دنیا را دربر گرفته بود. 4 جوان نه چندان خوشتیپ با ترانه‌هایشان محبوبیت غریبی به دست آورده بودند. بیتلز (و رولینگ استونز، د هو، آنیمالز و ...) جنبش فرو کش کرده راک اند رول امریکایی را در انگلیس احیا و به جهان عرضه کردند. محبوبیت بیتلز البته از همه آن‌ها بیشتر بود. پیش از بیتلز الویس نبض موسیقی جهان را (از بُعد محبوبیت) در اختیار داشت. الویس فرزند سال‌های افسرده پس از جنگ جهانی بود. همه خسته بودند و نیاز به سرخوشی داشتند. بلوز سیاهان پاسخگوی احساسات درونی آن‌ها بود اما حُزنش آن‌ها را می‌آزرد. الویس و جریان راک اند رول این بلوز را کمی تلطیف کردند، اندوه­اش را کم و سرخوشی آن را ساده تر و قابل فهم­تر. وقتی چاک بری و الویس جوان‌ها را به هیاهو و سرخوشی دعوت می‌کردند، آنها به خیابان‌ها می‌آمدند و دوست داشتند با این موسیقی خوش باشند. مخاطبان آن‌ها همگی متولدین سال‌های جنگ بودند (بالطبع تین ایجرهای سال‌های 1955 تا 60 متولدین سال‌های 1940 تا 1945 بودند). الویس خواسته و صدای نسل آن‌ها بود. طرفدارن «دو آتیشه» ای داشت که برایش می­مُردند. در دهه 1960 این محبوبیت متعلق به بیتلز بود. بیتلز داشت راک اند رول را کمی جدی‌تر نگاه می‌کرد و در عین حال از عشق و مفاهیم اجتماعی روز حرف می‌زد و... طرفدارن این دو نسل صدایی از هنرمندان محبوبشان می‌شنیدند که نیاز زمانه‌شان بود. بخشی از این علاقمندان دیگر تنها علاقمند نبودند، شیدای بیتلز شده بودند. اغراق آمیز و غیر منطقی در جهان بیتلز ذوب شده بودند. تعدادشان هم کم نبود تا آنجا که وقتی بیتلز از هم پاشید، روز مهمی در قرن بیستم رقم خورد.

طرفداران سوپربندها و سوپراستارهایی از این دست، اتفاقا اجتماعی بودند که انفعال نداشتند. وقتی بیتلز از هم پاشید، این تلقی وجود داشت که اعضای گروه بتوانند شهرت و موفقیت تجاری بیتلز را داشته باشند در صورتی که به هیچ وجه اینگونه نشد. جورج هریسون که اساسا راه بسیار متفاوتی رفت. رینگو خیلی کار نکرد و پل مک کارتنی و جان لنون هم به رقم موفقیتشان، حتی 20 درصد موفقیت بیتلز را به تنهایی تجربه نکردند. این نشان می‌دهد که طرفدارن این گروه می‌دانستند که طرفدار چه چیزی هستند. آن‌ها طرفدار چیزی بودند که در کلیت بیتلز معنا پیدا می‌کرد.

باب دیلن هنرمندی بسیار تاثیرگذاری در دهه 1960 بود ولی به لحاظ تجاری به هیچ وجه موقعیت سوپربندهای دهه 60 را نداشت. در مورد طرفدارن او هم همین آگاهی عمومی وجود داشت. وقتی در سال 1966 باب دیلن گیتار الکتریک به دست گرفت بسیاری از طرفدارنش برآشفتند و حتی یکی از طرفدارنش او را در حین اجرای زنده یهودا خطاب کرد. دیلن مخاطبانی که به واسطه ادبیات آکوستیک موسیقی فولک آن دوره دوستش داشتند را از دست داد.

مسئله مهم این است که طرفدارن هنرمندانی از این دست اغلب چیزی که ضرورت زمانه‌شان بود را از هنرمندانشان کسب می‌کردند. در دهه 1980 مشکل خاصی وجود نداشت. زمان زیادی از جنگ جهانی گذشته و جنگ ویتنام هم به پایان رسیده بود و بحران خاصی در جامعه امریکا و حتی اروپا وجود نداشت. به همین خاطر این دوران موسیقی مردمی کم عمق و مخاطب محوری دارد. پاپ خوشحال و کم دغدغه ولی خوش آب رو رنگی وجود دارد. البته از طرف دیگر موسیقی هوی متال می‌خواهد چالش‌های راک را به زور به جهان بینی بزرگ‌تری دعوت کند و می‌خواهد فرهنگ سلحشوری شوالیه‌ها و وایکینگ ها را دوباره زنده کند. واقعیت این است که دهه 80 پویایی دهه 60 و 70 را ندارد. فرم‌های خیلی خاصی از موسیقی در این دوران تجربه می‌شود ولی به لحاظ تفکر تاثیر دو دهه قبل از خود را ندارد. در همین دهه که سرخوشی و لذت محض از موسیقی مطرح است، ابر پدیده پاپ تمام دوران به وجود می‌آید؛ مایکل جکسون. مایکل جکسون تجسم محبوبیت در موسیقی است، هنرمندی با طرفدارن بی شمار. هنوز هم در همه جای دنیا او را می‌شناسند. او رکوردار فروش آلبوم است. مایکل چه در ترانه و چه در ارائه پرفرمنس (بخش مهمی از محبوبیت مایکل جسکون به پرفرمنس او مربوط می‌شد) خلا پیش آمده در دهه 1980 را پوشش می‌داد. مایکل صدای خوب و تصویر جذابی داشت. در آن دوران بحث بر سر ن‌ژادپرستی لوث و دم دستی شده بود، مایکل هم با سفید کردن پوست خود با این مسئله به همان شکل ناخوشایند دوران خودش برخورد کرد. مایکل صدای نسل خودش بود، با همه سطحی بودنش در برخی مسائل و جدی بودنش در مسائل فنی و تکنیکی. طرفداران او، خواسته ای که طرفداران از سوپربندهای دهه 60 و 70 داشتند را از مایکل نداشتند و ...

این بحث را بسیار بیش از این می‌توان ادامه داد در موسیقی جریان اصلی امروز جهان هم این بحث‌ها را می‌توان بسط داد اما این مقدمه طولانی برای این بود که برسیم به موسیقی ایران و پدیده هنرمندان مشهور و طرفداران آن‌ها. در دهه 1350 موسیقی پاپ محبوبیت و مقبولیت پیدا می‌کند. بسیاری از آهنگسازان و ترانه سرایان آن دوره همگام با مسائل اجتماعی بودند و همین بین موسیقی پاپ و مردم رابطه خاصی ایجاد کرده بود. متاسفانه خیلی نمی‌توان درباره آن دوران وارد جزئیات شد. نکته جالب موسیقی پاپ، مربوط به بعد از انقلاب است؛ یک الگوی شلخته و بی هویت در لس آنجلس شکل می‌گیرد و از اواخر دهه 70 شمسی در ایران ادامه پیدا می‌کند. طرفدار این موسیقی (طرفداربه مفهوم جدی که هنرمندش را دنبال می‌کند و فراز و فرود هنرمند محبوبش را مهم می‌داند) هم به اندازه همان موسیقی شلخته است و رابطه‌اش با هنرمند در سطح باقی می‌ماند.

مثلا موسیقی پاپ ایران با نام‌هایی همچون خشایار اعتمادی و علیرضا عصار وجاهت پیدا می‌کند و مطرح می‌شود اما واقعا اثار این دو خواننده در دو، سه سال اخیر خوب یا بد چه موفقیتی کسب کردند!؟ مخاطبشان به آن‌ها وفادار نبوده. از سوی دیگر خواننده های بد و آهنگسازان ضعیف که غالب موسیقی 8 سال اخیر را شکل می‌دهند، طرفدارانی سفت و سخت دارند. طرفدارانی که درصد بسیار کمی از آن‌ها درک و دریافت درستی از موسیقی دارند و به واسطه خوراکی که از رسانه های تلویزیون و رادیو می‌گیرند و البته موسیقی سهل الوصول این جریان، هنرمندان این نسل را دوست دارند. نکته جالب شکل دادن فرهنگ قرمز و آبی در موسیقی پاپ ایران است. مثلا شما اگر نقدی بر آلبوم محسن چاووشی بنویسید و کمی منتقدانه به آن بپردازید، دل طرفدارن فلان خواننده خنک می‌شود. در پاسخ به این مطلب ادبیات طرفدارن چاووشی این است: «محسن چاووشی همیشه برترین است.» و کامنت های طرفدارن خوانندگان دیگر پاپ این است : «همه این حقیقت را فهمیدند که فلانی بهترین است.» حالا کدامیک از این جمله‌ها به آن نقد ارتباط دارد، این در تخصص فن‌های جدی موسیقی امروز ایران است.

در چشم و گوش بسته‌بودن طرفدارن موسیقی پاپ ایران همین بس که هنرمند کار بلدی همچون سیروان خسروی در سالن غیر استاندارد و با صدایی بسیار بد کنسرت برگزار می‌کند (صدابرداری کنسرت سالن میلاد نمایشگاه بین المللی واقعا افتضاح بود) ولی مخاطبانش همچنان بسیار راضی هستند و کسی هم به هنرمند محبوبش نمی‌گوید که ما صدای بهتری حداقل در حد اجراهای قبلی را توقع داریم! البته که این نوع برخورد از جانب طرفدارها در موسیقی کم مخاطب‌تر سنتی هم به همین شکل است. یعنی یک استاد بزرگ هرکاری هم کند استاد است. همین برخورد طرفدارها به مسئله نقد و کارکرد رسانه جدی در موسیقی هم تاثیر گذاشته است. مثلا اگر سایت موسیقی ما نقد تندی بر آلبوم فلان هنرمند منتشر کند، امکان دارد آن هنرمند دیگر با سایت موسیقی ما گفتگو نکند. از این زاویه هنرمند و «طرفدار بی منطق» در ایران هم عرض شده‌اند. در واقع مشکل را نباید در طرفدار جستجو کرد، مشکل از هنرمند به علاقمندش منتقل می‌شود. یعنی بی تاب و کم تحمل بودن طرفدار در مقابل انتقاد از هنرمند محبوبش، خصیصه اس منتقل شده از هنرمند مطبوعش به اوست. اینکه هنرمند طاقت نقد ندارد و نمی‌تواند برخورد دموکراتیک داشته باشد هم از کلیت فضای اجتماعی ایران نشات می‌گیرد، فضایی که در 40 سال گذشته به شدت سیاسی بوده است. در نتیجه نمی‌توان به طرفدار بی اعصاب و «حکم صادر کن» موسیقی پاپ امروز ایران خرده گرفت، مسئله ریشه در جای دیگر دارد.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 26 آبان 1392 - 10:24

دیدگاه‌ها

شنبه 25 آبان 1392 - 20:56

دوست گرام و نقاد عزیز
شما خودتون کارای علیرضا عصار و اعتمادی رو دوست داری و با کارایِ محسن چاوشی و یگانه ارتباط برقرار نمی کنی، چون دوست دارید حرف خودتون رو به کرسی بنشونید

درضمن تو یه جامعه ی آماری همیشه طرفداران سطحی نگر و بلعکس وجود دارن ، مطمئن باش هوادارای چاوشی از لحاظ آشنایی با سبک های موسیقی بیشتر از شما نباشه کمتر نیست(چون خود محسن چاوشی کارایی رو ارائه میده یا آثاری رو از موسیقی به هواداراش معرفی میکنه که هوادار رو به تکاپو میندازه) یکیش خوده بنده

عزیز شما نقدتون پر از انگیزه و علایق شخصی بود و کوبیدن محسن چاووشی و محسن یگانه...
فقط به کرسی نشوندن علایق خودتون رو نشون میداد

شنبه 25 آبان 1392 - 21:23

واقعا نقد یکرفه و پر از علایق شخصی توش موج میزنه
خواننده ی کار بلدی مثله سیروان، تو سالن بدون امکانات کنسرت میده یعتی چی! خب مخاطب این جمله ی شما معلومه ولی اگر حرف مخاطب حرفتون رو شنیده باشید این حرف رو نمی زدید. یکطرفه به قاضی نرید
خودتون نگاه به جملات به کار رفته ی خودتون بندازید
(خوانندگان بد)
(نوازندگان ضعیف که هوادارانِ سفت و سخت دارن! )
(هوادارن بی منطق!)
(درک از موسیقی ندارن)
و....

من این حرفای شما رو جز یه نظر و عقیده شخصی نمیدونم، و به صراحت خدمتتون عرض میکنم که پخته تر و بدور از توهین به مخاطب حرفتون رو بیان کنید

یکشنبه 26 آبان 1392 - 11:17

منتقد عزیز شما چه مشکلی با محسن چاووشی داری که انقدر واضح سعی در کوبیدن خودش و هواداراش داری؟!!
من خودم از هواداران سرسخت احسان خواجه امیری هستم ولی کارای سیروان و چاووشی رو هم کاملا دنبال می کنم!! با هواداراشونم در ارتباطم!! اینطوری که شما صحبت کردین انگار هوادارای چاووشی هیچ درکی از موسیقی ندارن!! توصیه می کنم یک بار (فقط یکبار!!) بدون پیش داوری آلبوم من خود آن سیزدهم رو گوش بدین تا ببینین کسی که درکی از موسیقی نداره همچین آلبومی می تونه بسازه و آیا فقط کسانی که درکی از موسیقی ندارن می تونن از این آلبوم لذت ببیرن؟!! من بین همین طرفداران چاووشی افرادی رو میشناسم که کاملا موسیقی رو درک و تحلیل می کنن و در مقابل افرادی که صرفا از روی هیجانات نوجوانی فریاد فقط چاووشی سر میدهند!! از طرف دیگه در بین هواداران سیروان هم همچین هوادارانی وجود دارند!! یعنی افرادی که هیچ درکی از تنظیم و هنر سیروان در تنظیم ندارند و صرفا به خاطر انرژی بالای بعضی آهنگای سیروان هوادارش شدن و چون بقیه میگن سیروان بهترین تنظیم کنندست، اونا هم همینو طوطی وار میگن!!!
این اصلا دلیل نمیشه که شما برای همه حکم صادر کنی!! اینکه شما تا الان نتونستی با کارای چاووشی ارتباط برقرار کنی اصلا دلیل بر ((خواننده بد )) بودن چاووشی نیست!! احساسی که چاووشی می تونه منتقل کنه به نظر شخصی بنده استاد اصفهانی هم نمی تونه منتقل کنه!!! شما نظر ایشون رو راجع به چاووشی بخون!!( تو همین سایت هم هست!!) موسیقی پاپ بیشتر بر سلیقه استواره!!همه نباید باب میل شما بخونن!!یه نکته ای هم هست که خودتون اشاره کردین که علت پرطرفداری الویس و بیتلز بخاطر این بود که صدای نسلشون بودن!! چاووشی هم بدون اغراق صدای نسل امروزه که این حجم طرفدار رو داره (یه نگاهی به برندگان تندیس موسیقی ما در بخش مردمی بندازین!!)!! حالا شما ببینین چرا باید صدای نسل امروز ایران این باشه؟!!!

یکشنبه 26 آبان 1392 - 11:26

سلام شما کلا با محسن چاوشی مشکل دارید
همیشه نقداتونو خوندم

یکشنبه 26 آبان 1392 - 13:27

من و تو هر دو درگیر یه حسیم
خیلی وقتها من هم به خاطر نقدهایم کنار گذاشته شدم و به من گفتند بی ادب برو این چه حرفی بود زدی
دوستان محسن چاوشی مثالی بود،اینکه گفتید از خواننده شروع میشه رو کاملا باهاش موافقم و عقیده دارم که اگر در مقابل یه نقد تند خواننده جبهه نگیره و لبخند بزنه و استقبال کنه باعث میشه که اگه طرفدارش هم از اون یاد بگیره حتی اگر بخواد خلافش رو انجام بده،مردم ما در عین هنر دوست بودن عاشق تعریفن و دوست دارن که فقط ازشون تعریف بشه،در سالهایی که در هنر حضور دارم و گوشه ی کوچکی رو اشغال کردم به این نتیجه رسیدم که با کمال احترام عموم مردم راه اشتباهی رو دارن میرن و این روزها جای اندیشه کردن و تعصب زیاد نداشتن و انتقاد پذیر بودن(در جهت پیشرفت خود طرف) بسیار خالیه

یکشنبه 26 آبان 1392 - 15:54
♥حامد خواجه زاده♥ http://chavoshcover.mihanblog.com//

نقاد بودن یعنی راه رفتن سرلبه ی تیغ
کاملا معلومه که این نقد بر اثر قرار گرفتن در یه جوی که غیر از عقیده یِ خودشون بوده شکل گرفته...
من هنوز نقادی ندیدم که بتونه بدون جانب داری حرفی بزنه، اگرم باشه انگشت شمار هستن.
اینکه شما دوست دارید همه از یک سیب بخورن یا از یک چشمه آب بخورن جَبر محسوب میشه...
بله کسی منکر این نیست که شمار افرادی که سطحی به موسیقی نگاه میکنن غلبه داره به اهل فن ولی بازم دلیل نمیشه...
همه ی ما همچین حسی داریم که دوس داریم مردم اون چیزی رو ببینن که ما دوست داریم، ولی این یعنی گرفتن آزادی

5.201.129.36
یکشنبه 26 آبان 1392 - 23:40
جابر عین الهی

واقعا یک نفر هم که نقد درست و حسابی میکند،اینگونه استقبال میشود.
بله!

5.236.168.161
یکشنبه 26 آبان 1392 - 15:05

مطلالبی که فرمودید کاملا درست است. صحتش رو هم می شه از کامنت هایی که زیر این مطلب گذاشته شده دید. متاسفانه طرفدار ها یا درک موسیقی ندارند یا اگر داشته باشند به قول شما اعصاب ندارند. به جای توجه به مطلب و یکم فکر کردن سریعا رگ گردنشون باد می کنه نمونشم طرفدارای آقای چاوشی عزیز که در زیر این مطلب کامنت گذاشتن. مطلبی که اینجا گذاشته شده هیچ ایرادی به آقای چاوشی (که من خودم موسیقی ایشونو قبول دارم و شکی درش نیست که درک موسیقی دارند، ولی فن ایشون نیستم) وارد نکرده ولی در مقابل طرفدارای ایشون سریع جبهه گرفتن. با اینکه من فن سیروان هستم ولی مطلبی که در رابطه با صدابرداری گفته شد کاملا درست بود. حتی به نظر من صدا برداری برج میلاد خیلی افتضاح تر بود تا سالن نمایشگاه. البته این ایرادو فقط من در صدا برداری ضعیف میبینم نه در اجرا ایشون

یکشنبه 26 آبان 1392 - 17:21
♥حامد خواجه زاده♥ http://chavoshcover.mihanblog.com//

خب صد البته نظر نقاد با هوادارن سیروان یکسانِ
رگ غیرت ورم نکرد...رگ احترام به مخاطب ورم کرد
حرف امثال شما که بدون پروا به مخاطب میگن درک موسیقی ندارید رو نمیشه جدی گرفت...

منتظر یک نقاد پخته تر هستیم که بدون نیش و کنایه و غرض ورزی حرفاش رو ارائه بده ...

5.201.145.212
یکشنبه 26 آبان 1392 - 15:56

این که میگین از 8 سال پیش دقیقا مفهومه منظورتون چیه...
آهنگسازان ضعیف... خواننده های بد ...به نظر خودتون اینا نظرات کارشناسین؟؟؟
اطلاعات زیادی در مورد تاریخچه موسیقی و احتمالا خود موسیقی دارین اما این تفکر که علیرضا عصار و خشایار اعتمادی خواننده های خوب بودند اما نسل بعدی بد بوده خیلی وقته پوسیده شده... همون خواننده های نسل اول هم یا کوچ داده شدن یا عملا کنار رفتن.
موسیقی پاپ ما هنوز هم تحت تاثیر سنتی قرار داره و کارشناسان عزیز هنوز نتونستند به این باور برسند که اشعار فاخر و صدای کامل در موسیقی پاپ یک امتیازه و نه یک ضرورت...درست برخلاف موسیقی سنتی
همین آقایی که ازش اسم بردی(چاووشی) که این روزا خیلی زیر ذره بینه با اشعار کسی شروع کرد که آقای اعتمادی به همراه ایشون اولین آلبوم رو ارائه کردند... اما مقایسه کنید بین اشعار...
کوبیدن این دوتا هنرمند کوبیدن خود موسیقیه... وقتی سالن استانداردی وجود نداره و صدا به قول شما افتضاحه دیگه هنرمندا انگیزه ای برای کنسرت به یاد ماندنی نمیبینن و سیروان خسروی اونطوری اجرا میکنه.
من طرفدار یا هوادار هیچیک از این دو خواننده نیستم اما معتقدم زحمتکش ترین ها به سطح اول پاپ میرسند...
در آخر اینکه مقایسه ی موسیقی ما با موسیقی 100 سال پیش دنیا هم اشتباهه... دلیلشم هیچی نیست بجز اینکه این خطه محروم مونده و بیشتر مردم به حسابش نمیارن بخاطر همین مهجور موندن این واکنشهای متعصبانه و غلط طبیعیه

یکشنبه 26 آبان 1392 - 17:09

خوب شد این ستون نقد روزانه افتتاح شد تا آقای امیر بهاری هم با استفاده از اسم محسن چاوشی به محبوبیت برسند. چشم دیدنشو ندارید دیگه... وقتی بهروز صفاریان و محمد اصفهانی، چاوشی رو تایید میکنند پس حرف شما خریداری نداره.
موسیقی ما لطفا تایید کنید.تشکر

یکشنبه 26 آبان 1392 - 18:54

لطفا زیاد شلوغش نکنید ...
من خودم طرفدار دواتیشه محسنم ولی ...
من همیشه طرفدارای چاوشی را تحسین میکنم بخاطر حسی که به چاوشی دارن ولی این کارتون
درست نیست که به هرکسی میایید گیر میدید ...
چاوشی از خیلی چیزا و افراد ضربه خورده برید دنبال اونا ...
یاحق

یکشنبه 26 آبان 1392 - 23:37

دوستان 2 آتشه چاووشی دقت بفرمایید که ایشون فقط مثال زدند و با کسی دعوا ندارن.
همین شما متعصب ها ، با این سخنانتون حرفهای آقای امیر بهاری رو تایید کردید،دیگر لازم نیست من چیزی اضافه کنم.

دوشنبه 27 آبان 1392 - 03:31

خیلی جالبه. دوستان کامنت گذار دقیقا همان حرکتی رو زدند که جناب بهاری نقدش کرده بود!! یعنی این جماعت همونایین که ریشه رو ول کردنو ....ولش کن به قول فامیل دور من دیگه حرفی ندارم!!

دوشنبه 27 آبان 1392 - 10:37

با سلام به تمامی دوستان و هواداران تمامی خوانندگان.دوستان نویسنده ی گرامی نقد خوبی رو نوشتن ولی تنها ضعف و بهتره بگیم بزرگترین ضعف ایشون اینه که از اسامی استفاده کردن.ای کاش بیایم تعصبات خودمون رو کنار بذاریم و با دید باز تری به فرهنگ موسیقیایی خودمون نگاه کنیم.بهتره بجای خرده گرفتن به طرز نگاشتن این نقد کمی بیشتر به روش برخورد خودمون نسبت به خوانندگان کشورمون وسایر دنیا نگاه کنیم که دیگه ما دچار این ورطه نشیم.یا حق.

دوشنبه 27 آبان 1392 - 12:47

کاملا با نوشته های نویسنده عزیز موافقم و این وضعیت بد چیزی جز واقعیت نیست ، فک میکنم بهترین مثال برای اثبات این موضوع همین کامنتهایی هستن که میبینیم..!
در پایان باید بگم برطرف کردن این اتفاق بد.. بعد از گذشت این همه مدت و تبدیل شدنش به یک فرهنگ کار بسیار سختیه! ولی شدنیه...

دوشنبه 27 آبان 1392 - 15:22

نقد جالبی بود بخشیش هم درست بود ولی متاسفانه پر بود از علایق شخصی شما

دوشنبه 27 آبان 1392 - 20:43

اولین مشکل اینجاست ک عموما نقد ها سلیقه ای هستش نه اصولی و تخصصی

سه شنبه 28 آبان 1392 - 22:43

شما که نام خودتونو منتقد موسیقی گذاشتید؛ فقط از علایق شخصیتون نوشتید. اگر خشایار اعتمادی و عصار درجا نمیزدند و نو آوری داشتن الان اوناهم طرفداران سر سختی هم چون محسن چاوشی داشتن.

سه شنبه 28 آبان 1392 - 23:30

واقعا این نقد بود؟ ارزش کامنتو نداره که هیچ فقط هم ابراز علایق شخصیه! شما سعی کن کامنت بزاری تا نقد! نقد کردن کار هرکسی نیست. متاسفانه این روزها نقاد زیاد شده. فردا منم که دو تا پارتی گیر بیارم میتونم نقاد اول موسیقی ما بشم. اگه یخورده این به اصطلاح نقادتون از موسیقی چیزی میفهمید اولا کارهای محسن چاوشی رو جز کار های ضعیف معرفی نمیکرد و علایق خودشو بکشه بالا! البته من هم خودم کار های سیروان خسروی و گوش میدم. به نظر من بزرگترین نقدی که به ایشون میره اینه که تقریبا بالای 50% اشعار خیلی ضعیفن و در تنظیم های اشون هم هیچ شکی نیست که جز بهترین هان. واقعا اینقدر سروان خسروی خوبه که شما اینقدر کشیدینش بالا و محسن چاوشی اینقدر بده که و کشیدید پایین. خوب شد شما مسئول نشدید. البته مملکت ما از اینجور مسئول ها کم نداره. الکی نیست یکی از بهترین آلبوم های دهه اخیر موسیقی 5 سال توقیف شد. همینقدر که موسیقی ما بخونه و به این به اصطلاح نقاد هم بگه بخونتش کافیه چو میدونم که 100% تایید نخواهد شد. ممنون

چهارشنبه 29 آبان 1392 - 07:00

اقای بهاری اینکه بیای و در یک نقد نام چند تا هنرمند معروب و محبوب جهانی رو به زبون بیاری دلیلی بر این نمیشه که شما مثلا خیلی با معلومات هستین و موسیقی رو میشناسین.دم محسن خان چاوشی گرم که محبوبیتش اونقدر زیاده و کارهاش اونقدر قوی و پرفروشه که عده ی زیادی اینگونه بهش حسادت میکنن و توان دیدن موفقیتهای همیشگیش رو ندارن.محسن چاوشی و اهنگاش برای من یه تنه میرزن به همه ی این خواننده هایی که نام بردی نمیدونم مثل باب دیلن و بیتلز و مایکل و جان لنون و باقی دوستان.اقای بهاری خیلی ها به محبوبیت محسن چاوشی حسادت میکنن و سعی در تخریبش دارن ولی موفق نیستن شما هم همه ی تلاشت رو بکن ولی موفق نخواهی شد و این وسط ادم بده شما خواهی شد

چهارشنبه 29 آبان 1392 - 14:04

نقد جالبی بود و اشاره به محسن چاوشی کاملا به جا.

چهارشنبه 29 آبان 1392 - 18:41
وبلاگ سعداباد مذهب

خواهشا نظر الکی ندید ...

فقط اقای خاص

2.184.113.43
چهارشنبه 29 آبان 1392 - 14:30

ممنون، مدتها بود که منتظر خوندن چنین نقدهایی در موسیقی ما بودم، خوشحالم که شروع شد
مقایسه موسیقی دهه 40 و 50 ایران با موسیقی دو دهه اخیر نشون میده که چه اتفاقی در موسیقی ایران افتاده، به امید تجربه کردن دوباره اون روزها

پنجشنبه 30 آبان 1392 - 18:01

سلام... خوبی آقای منتقد؟

من دوتا سوال ازتون داشتم..

یکی اینکه شغل شما دقیقاً چیه؟ کارشناس مُد هستید؟ که در مورد نوع پوشش بیتلز نظر میدین؟

دوم اینکه فکر نمیکنین که "رغم" درسته نه "رقم" ؟ یعنی میشه "به رغم اینکه" و اونی که شما گفتین رَقَم خونده میشه؟

آیا بهتر نیست در مورد چیزی که تخصص نداری نظر ندین؟

آیا بهتر نیست کمی زبان فارسی کار کنید و املای کلمات رو درست بنویسید؟

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود من یک طرفدار بی‌اعصاب هستم | موسیقی ما