برنامه یاد بعضی نفرات
 
گفتگوی مفصل سایت «موسیقی ما» با سرپرست گروه «دارکوب» پس از انتشار آلبوم جدید این گروه «لیوا»:
همایون نصیری: نسل ما باید از این قبیل جسارت‌ها داشته باشد
موسیقی ما – بهمن بابازاده: کافی است یک دور کامل آلبوم «لیوا» را گوش کنید. کافی است بی هیچ دغدغه ای در موسیقی این آلبوم غرق شوید و روی تک تک نت ها و بالا و پائین شدن ریتم ها، تمرکز کنید. حواستان به نوع تلفیق ها و رنگ بندی سازها باشد تا در انتهای کار به یک نتیجه ویژه برسید: «لیوا آلبوم پرهیجان و خوش ساختی ست که حالتان را خوب می کند». بعد که به این نتیجه رسیدید، آلبوم را برای چند بار دیگر گوش کنید و به فضاسازی ها و تاثیر هیجان انگیز موسیقی اصیل و کهن نواحی ایران در جان گرفتن این ملودی ها دقت کنید و بعد که ظرافت های تلفیق های مدرن این آلبوم را توانستید با تمام وجود احساس کنید، سر پا بایستید و به احترام خالقان این اثر ایستاده کف بزنید. خالقان بی ادعایی که باز هم در بازی های خاص شرکت ها و پخش کننده ها گیر افتادند ولی محترم ماندند تا بازار این روزها، آلبومی قوی، مدرن، خوش ساخت و پرهیجان را شاهد باشد. حالا وقتش رسیده که سرپرست گروه «دارکوب» درباره این تجربه حرف هایش را بزند. درباره آلبومی که قطعا حضورش در بازار این روزها، غنیمتی بزرگ به حساب می آید.
 
  • *بگذار از ریسک خطرناک و بزرگ شما در آلبوم جدید شروع کنیم: «تلفیق موسیقی نواحی با موسیقی الکترونیک». خودت از عواقب این ریسک نترسیدی؟
من اسم آن را ریسک خطرناک نمی گذارم. چون نسل ما باید این ریسک را انجام بدهد. اگر نسل ما این جسارت را نداشته باشد دیگر اتفاقی رخ نمی دهد. الان دنیا به سمتی رفته است که به نظر من هیچ محدودیتی وجود ندارد. در موسیقی مرزها برداشته شده است و به سمتی رفته که هر چیزی که زیبا به گوش برسد می توان از آن لذت برد. خود ما گنجی داریم به نام موسیقی نواحی که آنقدر ملودی ها و ترانه ها و مقام های زیبا دارد و دلیلی ندارد از این گنجینه استفاده نکنیم. یا چه قانونی است که ملودی ها و نغمه های نواحی ما در همان چارچوبی که بوده است استفاده شود؟ این حرف من دلیل بر این نیست آن چیزی که بوده، با اصالت خودش نباشد. چون جایگاه خودش را دارد و برای حفظ باید با همان فرم و روش اجرا شود و باقی بماند. ولی به نظر من ایرادی ندارد مثل کاری که ما انجام دادیم که از آنها الهام گرفته شود و استفاده شود. نسل ما باید این جسارت را انجام بدهد و شاید خطا هم داشته باشد. اما به هرحال باید انجام شود که روز به روز پخته شود. سعی کردیم تا جایی که می توانیم به نحو احسنت از آن استفاده کنیم و طبیعتا هرچه زمان بگذرد پخته تر می شود و بهتر می توانیم از آن استفاده کنیم.
 
  • *این قبیل اتفاقات را در مقیاس های کوچکتر چندین بار شاهد بوده ایم که واکنش های تند و تیز بزرگان موسیقی نواحی را به دنبال داشته. آیا فکر می کنی این بزرگان این حق را دارند که به صورت شش دانگ موسیقی نواحی را متعلق به خودشان بدانند؟
اتفاقا این حرفی که اشاره کردی خیلی بزرگتر از موسیقی نواحی است و کسانی که کاسه داغ تر از آش هستند این کارها را انجام می دادند. من خودم با افرادی مثل استاد «دُرپور» که برای اجرای برنامه به تهران آمده بودند کار کردم و خیلی هم استقبال کردند. یا آقای «پورعطایی» را از نزدیک دیدم که از انجام چنین کاری استقبال کردند. در جنوب ایران تحقیق کردم و موزیسین های مختلف را دیدم و آنها هم استقبال می کنند که کارهای نو انجام بدهند. در بین کسانی که حداقل من با آنها در ارتباط بودم و اساتیدی که دیدم، اصلا بدشان نمی آید که این اتفاق رخ بدهد و بیایند و کار کنند و کنسرت برگزار کنند. من نمی دانم افراد دیگری که کاسه داغ تر از آش هستند چرا اینقدر واکنش نشان می دهند و می گویند از آن چارچوب نباید خارج شد. این خیلی جالب است و ما در این چند سال داستان کاسه داغ تر از آش زیاد دیدیم!
 
  • *به نظر من این داستانی که از این چارچوب نباید خارج شود همان ماندن در گذشته و تکرار مکررات است.
در کشوری مثل اتریش می بینید که این همه رپرتوارهای کلاسیک با اجراها و ارکسترهای متفاوت اجرا می شود. این ایرادی ندارد. چون حفظ آن چیزی است که بوده و شما ببینید که چه اتفاقات جدیدی در آنها رخ می دهد. ما اصلا مشکلی نداریم که خود اصل موسیقی نواحی اجرا نشود یا نباشد. ولی شما ببینید که چند درصد هستند که به آنها گوش می دهند یا وزارت ارشاد چقدر حمایت می کند؟ سال به سال یک سری آدم مشخص برای جشنواره می آیند و کسی از آنها خبردار نمی شود یا آنها را نمی بیند. آن استاد «اسپندار شیرمحمد» را چه کسی بادش مانده و از او سراغ می گیرد؟ ایشان در فقر زندگی می کنند و فقط سنگ او را به سینه می زنند. آیا کاری برای آن افراد یا حفظ موسیقی شان انجام شده است؟ عده ای مثل استاد «درویشی» یا افراد دیگر آمده اند مجموعه های آنها را جمع و اجرا کرده اند. ولی چند نفر هستند؟ ما هم نمی خواهیم نه زیر سوال ببریم و این شعار را نمی دهیم که موسیقی نواحی اجرا می کنیم. برداشتی که خودمان داریم و از ملودی ها الهام می گیریم را سعی می کنیم با سبک و فرم دیگری اجرا کنیم. نمی خواهیم کل قضیه را زیرسوال ببریم و بگوییم آن بد است و باید با این روشی که ما و امثال ما کار می کنیم انجام شود.
 
  • * با این کاری که در آلبوم جدید انجام دادید به گونه ای مخاطب این روزهای موسیقی را از گذشته و پیشینه موسیقی کشوری که در آن زندگی می کنند آگاه می کنید. این اتفاقا قابل تمجید است و فکر می کنم منتقدین اگر از این زاویه به قضیه نگاه کنند همه مشکلات حل شود.
بله. دقیقا در تایید حرف شما باید بگویم ما کاری کردیم تا آن نسلی که کلا با این نوع موسیقی غریبه است حداقل به واسطه این نوع تنظیمی که در کارها انجام می دهیم این نوع موسیقی هم به گوششان آشنا شود و شاید همین باعث شود که به سراغ اصل آن هم بروند.
 
  • *در آلبوم «لِیوا» تاکید عمده قطعات روی ریتم، خیلی بیشتر به گوش می رسد. تعمدی در این قضیه بوده یا ناخواسته این اتفاق رخ داده است؟
من یک پرکاشنیست هستم و قبل از هر تخصصی که داشته باشم یک نوازنده سازهای ضربی ام و اول با پرکاشن های ایرانی شروع کردم و بعد به پرکاشن های لاتین و آفریقایی رسیدم. نمی خواستم گروهی که تشکیل می دهم یک کار خیلی خیلی تخصصی باشد که صرفا یک عده پرکاشنیست یا علاقه مند به ساز ضربی آن را پیگیری کنند. اصلا شکل گیری گروه «دارکوب» بر همین اساس است و زنجیره اتحادی که بین قطعات هست همین چیزی است که شما می فرمایید. یعنی در همه این ها ریتم محوری را از نواحی مختلف ایران تا کشورهای دیگر مثل یک زنجیره دنبال کنید و ارتباط سازهای بومی ایران با سازهای جهانی هم هست.
 
  • *اتفاقا این گروه در این آلبوم با توجه به تلفیق هایی که صورت گرفته است و فضاهایی که هست، سوای بحث ریتم و ملودیک بودن کار و فضای پرهیجانی که هست، از لحاظ محتوایی هم خیلی نسبت به کارهای قبلی شما غنی تر و محتوامحورتر شده است.
صد در صد. این آلبوم طبیعتا نسبت به آلبوم اول ما این قدم به جلو را داشته است. آلبوم اول دارکوب سال 86 ضبط شد و استارت قضیه بود. بعد از آن ما فکر کردیم و نقایص کار را بررسی کردیم و از انتقاداتی که فکر می کردیم صحیح است و از دوستان موزیسین و افراد دیگر همفکری گرفتیم. خودمان بارها و بارها جلسه داشتیم و فکر کردیم. خود من موسیقی جدید و متفاوت گوش کردم و سعی کردیم از لحاظ محتوای کار ، ساختار ، چیدمان و هارمونی کارها نسبت به آلبوم اول تا جایی که می توانیم بهتر باشد. فکر می کنم نتیجه را گرفتیم و این طبیعتش است. چون ما بچه های گروه افراد شش هفت سال پیش نیستیم. موسیقی گوش کردیم و یاد گرفتیم و سعی کردیم پیشرفت خودمان را در کار دوم دارکوب نشان بدهیم. همین کار را روی این آلبوم انجام می دهیم و کالبد شکافی می کنیم و تمام ایراداتی که فکر می کنیم باشد را برای کار سوم اصلاح کنیم و یک قدم به جلو برداریم. باید بعد از پنج شش سال آلبوم به جایی برسد که دیگر آن امضای دارکوب وجود داشته باشد و کارهایش مشخص باشد.
 
  • *یک مقدار در مورد اصالتی که در موسیقی های این آلبوم استفاده شده مثل قطعه «ساری گلین» صحبت کن.
اول از همه آن چه که هست و در کارها هم می شود حس کرد ، روحیه خود من است. آن جنب و جوش و ناآرامی و حتی انتخاب سازم که ضربی است، در درون من وجود دارد. برخی انتقاد می کنند که چرا چند نوع موسیقی هست و من همیشه گفته ام که این به توانایی ما باز می گردد. یعنی اینکه ما چگونه می توانیم «ساری گلین» از آذربایجان ، «مجنون» از خراسان ، «لِیوا» از جنوب یا تم کردی که در کارها داریم را در یک مجموعه جمع کنیم و در عین حال از اول تا آخر آلبوم که شما گوش می کنید جدایی بین این ها حس نمی شود. آنچه که می بینم این است که ما آنقدر سرمایه و گنجینه در موسیقی نواحی داریم و ملودی های بکر و دست نخورده وجود دارد که خیلی زیبا می توانیم الهام بگیریم و در کارها استفاده کنیم. ما سعی کردیم که در فرم و کاری که انجام می دهیم در قالب خودمان از آن ملودی ها استفاده کنیم. ساری گلین قطعه به این زیبایی است که بارها و بارها با تنظیم های مختلف اجرا شده است و ما هم سعی کردیم با فرم و سازبندی گروه یک تنظیم مجددی انجام بدهیم.
 
  • *این انتخاب ها چگونه شکل می گیرد؟ آیا شما به صورت تیمی تصمیم می گرفتید یا یک سری قطعات از سوی هسته اصلی دارکوب انتخاب می شد و بقیه روی تنظیم آنها کار می کردند؟
ببینید در همین قطعه «ساری گلین» یا قطعه «مجنون» که من برای حامد انتخاب کردم که بخواند و ملودی آن را تغییر دادیم ، اینها کارهایی است که خود من تصمیم اولیه را می گیرم که کدام کارها انتخاب و کنار هم چیده شود. بعد در گروه مطرح می شود و شروع به تنظیم آنها می کنیم. ما اول این را اجرا کردیم و بعدا ضبط شد. یعنی چندین بار تمرین شد و تنظیم تغییر کرد تا به نتیجه رسیدیم. در قطعه لِیوا به «محسن شریفیان» گفتم که چنین تنظیمی می خواهم و چندین و چند بار جلسه گذاشتیم و کارهای مختلف معرفی کرد تا من بالاخره به لِیوا رسیدم. در قراری که با محسن و «پویا نیکپور» داشتیم این قطعه تنظیم شد و ضبط کردیم. خود من بیشتر در موسیقی ایرانی هستم و می دانم چه می خواهم و آنها را انتخاب می کنم سپس با بچه های گروه و هسته اصلی تنظیم می شود.
 
  • *در این راه قطعا آزمون و خطاهای زیادی هم هست. یک مقدار در مورد این آزمون و خطاها و این که چطور شما به صورت تیمی روی یک قطعه ای کار می کنید به نتیجه می رسید؟
اختلاف سلیقه هست و اگر همه سلایق را تک تک لحاظ کنیم به نتیجه نمی رسیم. سعی می کنیم از هرکدام از بچه ها نظر را بپرسیم و آنچه که در نهایت به نتیجه می رسیم چیزی است که اکثریت روی آن توافق داریم. این نیست که تکی تصمیم بگیریم یا اکثرا موافق باشند. با همدیگر بحث می کنیم و آن چیزی که زیبا به گوش برسد روی آن به نتیجه می رسیم.
 
  • *برویم سراغ خواننده های این آلبوم یعنی «محسن شریفیان» و «حامد بهداد». داستان حضور خواننده ها از کجا وارد آلبوم شد؟
من با محسن شریفیان از طریق «حبیب مفتاح» آشنا شدم. با محسن کار کردیم و در کنسرت های ما بود. یک قطعه ای به نام «افرو» داشتم که بعدا محسن اضافه شد و با او کار می کردیم. چون محسن پژوهشگر قوی ای است و آگاهی خوبی نسبت به موسیقی جنوب ایران دارد من همیشه از او کمک می گیرم. این کاری که خود محسن خواند را در تمرین به نحو احسنت اجرا کرد و من خیلی خیلی دوست داشتم و همان شد که محسن به عنوان خواننده کار را اجرا کرد. من خودم نتیجه را خیلی دوست دارم و راضی هستم و دقیقا آن چیزی که فکر می کردیم شد.
 
  • *حضور دوباره «حامد بهداد» از کجا شکل گرفت و آیا قرار بود آن وجهه ای را نشان بدهد که در واقع یک ستاره سرشناس همچنان هست و قرار است که این اتفاق ادامه پیدا کند؟
آن چیزی که «حامد بهداد» خوانده، باز هم خراسانی است. حامد چند تک قطعه هم در اینترنت داشت که فضای پاپ و راک هم داشت. آن کاری که من با حامد دارم فضای بکر و خراسانی او است که در قالب کارهای ما قرار دارد. قطعا حضور وی در دارکوب به خاطر خواندن آن گونه اش است. قبل از آلبوم اول و ضبط آلبوم ، حامد حضور داشت و آن موقع حامد بازیگر بود ولی سوپراستار فعلی نبود. خیلی ها می گویند تو به واسطه سوپراستار بودن حامد با او کار می کنی ولی خیر اصلا اینگونه نبوده است. اما قطعا ستاره بودن حامد و آقای «مهران مدیری» به ما کمک کرد چون مخاطبان آنها به خاطر آنها کار دارکوب را گوش کردند و با کار ما هم آشنا شدند. حضور این ستاره ها باعث شده که به مخاطبان ما اضافه شود و من منکر این نیستم. ولی اصلا اینطور نبوده که حضور این افراد فقط به خاطر ستاره بودن آنها باشد. مطمئن باش در این صورت کارها موفق از آب در نمی آمدند.
 
  • *در تایید حرف تو می خواهم بگویم گروه «دارکوب» با چهره هایی مثل مهران مدیری حامد بهداد و در مقاطعی با «محمدرضا گلزار» معرفی شد و بالا آمد. الان حالا شاهد هستیم بدون حضور این افراد هم کنسرت های شلوغی دارد.
دارکوب گروه با استخوانی است. تک تک افرادی که در دارکوب هستند هرکدام به نوعی جزو بهترین موزیسین های مملکت هستند. «دارا دارایی» ، «پویا نیکپور» ، «امید حاجیلی» ، «آرش پژند مقدم» ، «پیتر سلیمانی پور» ، «بهرام آقاخان» ، «شروین مهاجر» و همه بچه های گروه اگر بهترین نباشند جزو بهترین های مملکت هستند. ما تا جایی که بتوانیم خودمان بیشتر از هرکسی آن را کالیبره و ایراداتش را برطرف می کنیم. اگر دنبال این بودیم که از یک کسی فقط به عنوان نردبان استفاده کنیم و بالا برویم مطمئن باشید در یک مقطع کوتاهی می توانستیم این کار را انجام بدهیم و عین آتش تندی است که زود می خوابد. خدا را شکر از سال 86 توانستیم خودمان را حفظ کنیم و هر سال با مخاطبان بیشتر کنسرت برگزار کنیم.
 
  • *برنامه جدید چه خبر و کنسرت چه زمانی است؟
از اول محرم تمرینات ما با قطعات جدید آغاز می شود و پس از ماه صفر در برج میلاد کنسرت داریم.
 
  • *قطعا در برج میلاد است؟
بله. ما رزرو سالن را انجام می دهیم و باید مراحل اداری طبق روال انجام شود.
 
  • *فکر می کنم با انتشار این آلبوم حال و هوای کنسرت های شما کلا از این رو به آن رو شود؟!
بله. ما پیشنهاد کنسرت در مهرماه داشتیم و من قبول نکردم. چون ما برای هر کنسرت و رپرتوار حداقل دو ماه تمرین انجام می دهیم. چیزی که درون من ایجاد شده این است که تا جایی که به قطعیت نرسیدیم که بهترین شکل اجرایی باشد برای کنسرت تایید نمی کنیم. باید اجرا بهترین باشد و وسواس خودمان را مطمئنا از قبل بیشتر می کنیم. من محرم و صفر را برای تمرین انتخاب کردم چون بچه ها با گروه های مختلف کنسرت ندارند و همه متمرکز هستند وهفته ای سه جلسه تمرین می کنیم تا انشالله به آن نتیجه مطلوب برسیم. کنسرت ما قطعا متفاوت است و برنامه ریزی های زیادی انجام دادیم. نسل ما باید از آن یکنواختی خارج شود و سطح را تغییر بدهد و قطعا نهایت سعی را انجام می دهیم که این سطح را تغییر دهیم.


عکس : اشکان هاشمی - اختصاصی موسیقی ما
پیاده کردن و ویرایش گفت و گو: وحید لشکری
منبع: 
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 25 شهریور 1392 - 11:40

دیدگاه‌ها

دوشنبه 25 شهریور 1392 - 07:39

مرررررررررسي حامد بهداد ... صداش، بازيهاش و حضورش تو هرجا و مصاحبه اي هميشه بمن انرژي مثبت زيادي ميده . اين انسان بزرگ و عزيزو خيلي دوست ميدارم. واسش موفقيت روز افزون وسلامتي هميشگي را از خداوند خواستارم .

پنجشنبه 28 شهریور 1392 - 00:48

حضور و همکاری هنرمند بزرگ و محبوبــی چون جناب آقای "حــــامد بــــهداد " با گروه «دارکوب »علاوه بر اینکه به شهرت و شناخت این گروه کمک بسزایی کرده بلکه باعث جذب و استقبال زیادی از مخاطبان برای آلبوم و اجراهای زنده این گروه شده است.قاعدتا اگر همکاری جناب" بهـــــداد "با گروه «دارکوب» نبود این گروه موفقیت،شناخت و شهرت کنونی را در نزد مردم نداشتند، پس باید قدر "حـــامد بهـــداد " عزیـــــز را بیشتر بدانند.و باید بگویم اینجاب به شخصه آلبوم این گروه را بخاطر شخص جناب " بـــهداد" با کمال میل خریداری کرده و می کنم.
بنده آلبوم « لیوا» را نیز تهیه کردم . حقیقتا آلبوم خوش ساختی است و مشخص است زحمت زیادی برایش کشید شده است . قطعه «مجنون » که جناب "بهـــداد" با هنرمندی آنرا اجرا نموده اند بسیــــــار زیبــا و شنیدنی است از شنیدن این قطعه بسیـار لــذت بردم و حال خوشی پیدا کردم.
کلا جناب "بـــهداد "در عرصه موسیقی نیز استعداد و توانایی بسیار زیادی دارند و موفق می باشند . از فعالیت گروه دارکوب نیز خرسندم.
از آقای بابا زاده و «موسیقی ما» نیز بابت این گفت و گو بسیار سپاسگزارم.

پنجشنبه 28 شهریور 1392 - 01:12

حضور و همکاری هنرمند بزرگ و محبوبــی چون جناب آقای "حــــامد بــــهداد " با گروه «دارکوب »علاوه بر اینکه به شهرت و شناخت این گروه کمک بسزایی کرده بلکه باعث جذب و استقبال زیادی از مخاطبان برای آلبوم و اجراهای زنده این گروه شده است.قاعدتا اگر همکاری جناب" بهـــــداد "با گروه «دارکوب» نبود این گروه موفقیت،شناخت و شهرت کنونی را در نزد مردم نداشتند، پس باید قدر "حـــامد بهـــداد " عزیـــــز را بیشتر بدانند.و باید بگویم اینجانب به شخصه آلبوم این گروه را بخاطر شخص جناب " بـــهداد" با کمال میل خریداری کرده و می کنم.
بنده آلبوم « لیوا» را نیز تهیه کردم . حقیقتا آلبوم خوش ساختی است و مشخص است زحمت زیادی برایش کشید شده است . قطعه «مجنون » که جناب "بهـــداد" با هنرمندی آنرا اجرا نموده اند بسیــــــار زیبــا و شنیدنی است از شنیدن این قطعه بسیـار لــذت بردم و حال خوشی پیدا کردم.
کلا جناب "بـــهداد "در عرصه موسیقی نیز استعداد و توانایی بسیار زیادی دارند و موفق می باشند .
از آقای بابا زاده و «موسیقی ما» نیز بابت این گفت و گو بسیار سپاسگزارم.

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود همایون نصیری: نسل ما باید از این قبیل جسارت‌ها داشته باشد | موسیقی ما