برنامه یاد بعضی نفرات
 
دوران من تازه شروع شده است
گفت‌و‌گویی خواندنی با محسن چاوشی در آستانه‌ی تکميل آلبوم تازه‌اش
دوران من تازه شروع شده است
موسيقی ما- علی بحرينی: حرف‌زدن با محسن چاوشى براى من هم «مهم» بود و هم آموزنده. مهم بود از اين جهت كه «طرف» من معمولاً اهل حرف زدن نيست. چهار سال پيش او را كاملاً مرموز مى‏دانستم اما تصور امروزم اين است كه هر حرفى را نمى‏زند، گفته‏‌هايش را قبل از روى زبان آورده، مزمزه مى‏كند... و البته مرموز و تودار هم هست!

خيلی‌ها «متفاوت» حرف مى‏زنند اما در عمل آدم‏هاى متفاوتى نيستند. بعد از پنج سال آشنايى و برخوردهاى گاه‌و‌بي‌گاه، تو را اينطورى شناخته‏ام كه اگرچه اصلاً متفاوت حرف نمى‏زنى اما در عمل واقعاً متفاوت عمل مى‏كنى. خيلى‏ها، در ماه‏ها يا يكى، دو سال اول ظهورشان زحمت زيادى كشيده‏اند تا به ما بفهمانند كه نگاه خاصى دارند، اما دستشان «رو» شده! در خودت چه تفاوت‏هايى ديده‏اى؟
من هيچ‏‌وقت خودم را با خواننده ديگرى مقايسه نكرده‏ام تا متوجه تفاوت‏ها بشوم! اما اگر بخواهم درباره خودم حرف بزنم، مى‏توانم بگويم كه من فقط به خاطر موسيقى، وارد موسيقى شدم و از روز اول به دنبال شهرت يا ساير مسائل حاشيه‏اى نبودم. هرگز نخواستم بگويم «من» هستم. از «منيت» متنفرم. دوست داشتم با كارهايم به مردم انرژى بدهم و محبوب بشوم.

خيلى از خواننده‏هاى ديگر هم با همين نيت وارد موسيقى شدند اما به مرور حاشيه روى آنها غلبه كرد و دچار تغييرات رفتارى شدند! احساس كردند مى‏توان در موسيقى، از راه‏هايى جز موسيقى هم مطرح شد اما تو تغييرى هم نداشته‏‌اى. هنوز دور از جريانات حاشيه‏اى و بی‏سر و صدا هستى. نه اهل مصاحبه هستى، نه می‏توان عكس‏ها و اخبار جديدى در موردت به دست آورد.
من ترجيح مى‏دهم يك «چاه» بى‏نام و نشان كه 250 متر عمق دارد باشم، نه دريايى كه عمق آن 20 سانتيمتر است. در اين پنج سال، از نظر خودم هيچ كار خاصى انجام ندادم ولى باز هم وقت كم آوردم. اصلاً بهتر است بگويم در اين پنج سال فقط تجربه كردم. سعى كردم در ملودى‏سازى حركت تازه‏اى داشته باشم. تلاشم اين بود كه با هر كارى مخاطبم را غافلگير كنم اما او باز هم مرا بشناسد و قبول داشته باشد. از طرف ديگر روى صدايم به شدت كار كردم. سعى كردم از فضايى كه به من نسبت مى‏دادند، فاصله بگيرم.

در اين سال‏ها موسيقى تنها حرفه‏ات بوده يا به كارهاى ديگر هم گريز زده‏‌اى؟
فقط موسيقى. من زندگى‏ام را پاى موسيقى گذاشتم. هميشه سعى كردم تلاش كنم تا به نقاط بالاتر برسم. تمام اطلاعاتم در مورد آدم‏هاى موفق به من ثابت كرد كه آنها براى موفقيت سختى كشيده‏اند. به همين دليل سعى كردم در اوج تنگناهاى زندگى كه مسائل مالى قسمت مهمى از آنها بود، آدم «تمام‏وقت» موسيقى باشم و تمام مرارت‏ها را تحمل كنم. اينكه مى‏گويم احساس مى‏كنم هنوز كار خاصى انجام نداده‏ام، اصلاً تعارف يا تواضع نيست، نظر قلبى من است.

يكى از آسيب‏هاى بزرگ موسيقى پاپ كه نمونه‏اش در موسيقى سنتى وجود ندارد، اين است كه حتى بسيارى از خواننده‏هاى حرفه‏‌اى ما، اين كار را به چشم «تفريح» نگاه مى‏كنند.
به نظر من حرفه‏‌اى بودن با تفريح خيلى فرق مى‏كند. شايد كارى كه ما به صورت حرفه‌‏اى انجام مى‏دهيم، براى مردم حكم تفريح را داشته باشد اما براى خودمان نبايد اينطور باشد.

حرفت كاملاً درست است اما من از اتفاقى كه در حال رخ دادن است، گفتم و تو از آنچه «بايد» باشد حرف زدى! يك مسأله ديگر هم وجود دارد و آن اينكه اگرچه اكثريت مردم، گوش دادن به موسيقى را «تفريح» مى‏دانند اما به هر حال ما به مخاطب حرفه‏اى هم احتياج داريم تا موسيقى‏مان پيشرفت كند.
مگر نداريم؟!

داريم؟
بله، من خيلى‏ها را از دور يا نزديك مى‏شناسم كه مخاطب حرفه‏اى موسيقى هستند. ما در تمام ريزه‏كارى‏هايى كه در آهنگ‏هايمان انجام مى‏دهيم، به فكر آنها هستيم.

مخاطب حرفه‏اى چه تعريفى از نظر تو دارد؟
كسى است كه قدرت تشخيص دارد؛ در ترانه، در آهنگ، در تنظيم، در زير و بم صداى خواننده، در ميكس قطعات و خيلى فاكتورهاى ديگر.

انصافاً از نظر تو به اندازه كافى مخاطب حرفه‏‌اى داريم؟
نه، اما تا دلت بخواهد «منتقد» داريم. منتقدهايى كه نه در عرصه موسيقى كارى انجام داده‏اند و نه از نظر تئورى با آن آشنايى دارند!

به اين جور آدم‏‌ها كه نمى‏شود گفت منتقد!
اما حالا كه اين‌جورى باب شده!

اين منتقدهايى كه تو مى‏گويى، تريبون هم دارند؟
متأسفانه بله، هم در مطبوعات و هم در سايت‌‏ها جايگاه دارند.

مثل اين‌كه از دست آنها خيلى آزرده هستى!
براى خودم نمى‏گويم چون تكليف من الان ديگر روشن است اما متأسفانه بعضى غرض‏ورزى‏ها باعث مى‏شود خيلى از آدم‏هاى بااستعداد پيشرفت نكنند. با عرض معذرت، حتى خودِ تو هم كه از نظر من منتقد واقعى هستى، گهگاه در اتفاق نو با برخوردهاى شخصى‏ات به ضرر بعضى از آدم‏هاى شايسته عمل كرده‏اى و در پرداختن به بعضى‏هاى ديگر هم جور ديگرى اشتباه داشته‏اى.

منكر حرف‏هايت نيستم اما اشتباه در كار مطبوعات، تا درصدى قابل پيش‏بينى و اغماض است. اين طبيعت شغلى ماست.
خيلى از مواقع دركت مى‏كنم، اما بعضى وقت‏ها نمى‏توانم.

برويم سراغ «يه شاخه نيلوفر» اولين آلبوم رسمى محسن چاوشى. نظر كلى خودت درباره اين آلبوم بعد از گذشت حدود يك سال چيست؟
«يه شاخه نيلوفر» مى‏توانست آلبوم خيلى بهترى باشد.

اشكالش كجا بود؟

اشكال اصلى اين آلبوم بيشتر «فنى» است، البته اصلاً نمى‏خواهم بگويم من به عنوان آهنگساز يا خواننده ايرادى در كارم نداشته‏ام اما بزرگترين اشكال اين آلبوم را در صدابردارى‏اش مى‏دانم. ما در صدابردارى فقط دو، سه نفر را به عنوان مرجع كنار خودمان مى‏بينيم. آنهايى كه در صدابردارى مرجع هستند، معمولاً به ديگران چيزى ياد نمى‏دهند و طبيعى است كسى كه به ديگران ياد ندهد، خودش هم چيز تازه‏اى ياد نخواهد گرفت. به همين دليل كيفيت بسيارى از آلبوم‏ها در حد ايده‏آل نيست. در «يه شاخه نيلوفر» بافت آلبوم طورى بود كه من روى صدابردارى محاسبه ويژه‏اى كرده بودم اما اين محاسبات تقريباً به صورت كامل به هم ريخت.

واقعاً مهم‌ترين ايراد «يه شاخه نيلوفر» را در وضعيت صداى آن مى‏دانى؟
بله، وقتى صداى خوب به گوش مخاطب نرسد، در ذهن او «زدگى» ايجاد مى‏شود.

ايرادهاى ديگر اين آلبوم چه بود؟
غمگين بودن تمام قطعات حالت يكنواختى به وجود مى‏آورد. البته سبك من هميشه همين بوده اما تعداد زياد قطعات اين آلبوم باعث مى‏شد مخاطب براى برخورد با آن كم بياورد. بايد انواع ديگرى از موزيك‏ها را هم در اين آلبوم قرار مى‏دادم. مى‏بينى چقدر خوب خودم را تخريب مى‏كنم!

تو هميشه با غمى كه در صدايت وجود داشته، شناخته شده‏اى. آلبوم «متاسفم» هم سراسر غم بود اما يك تفاوت بزرگ با «يه شاخه نيلوفر» داشت و آن هم اينكه همه عناصرش غمگين نبودند! در «متاسفم» شعرها و آهنگ‏ها و صداى تو غمگين بودند اما تنظيم‏ها انرژى مى‏داد و مخاطب را به دنبال خودش مى‏كشيد.
بله، با حرفت موافقم و سعى كرده‏ام در آلبوم جديدم اين مسأله را هم تعديل كنم اما در هر صورت من نمى‏توام «غم» را از خودم جدا كنم!

حالا كه اينقدر راحت از خودت انتقاد مى‏كنى، در مورد نظرات ديگران هم درباره «يا شاخه نيلوفر» بگو. منظورم نظرات منفى است!
بيش‌ترين انتقادها مربوط می‌شد به روزهاى اول انتشار آلبوم. خيلى‏ها از فضاى آلبوم جا خورده بودند...

چند درصد نظرات منفى بود؟
حدود پنجاه درصد اما به مرور تعداد موافق‏‌ها بيشتر شد. البته من هرگز سر خودم را كلاه نمى‏گذارم. «يه شاخه نيلوفر» براى من آلبوم ايده‏آلى نشد.

اما قبل از انتشارش به آن اميد داشتى.
دقيقاً همين‏‌طور بود!

چه زمانى فهميدى كه ايده‏آل نيست؟
دو، سه ماه بعد از انتشارش. يك بدشانسى بزرگ هم داشتم و آن هم اين بود كه «يه شاخه نيلوفر» اولين آلبوم مجاز من شد و بعضى دوستان گفتند چاوشى هم مثل خيلى از خواننده‏هاى ديگر، وقتى مجاز شد، افت كرد.

اين‌طورى نبود؟
نه! من كار خودم را مى‏كردم. در آلبوم‌‏هاى غيرمجاز من هم هيچ سوءاستفاده‏اى وجود نداشت و «شريف» خواندم. من با تمام وجودم كارم را انجام دادم ولى متأسفانه «يه شاخه نيلوفر» مصادف شد با مجاز شدن آلبوم‏هاى من.

كانون انتقادها از «يه شاخه نيلوفر» در اينترنت بود؟
بله، انتقادهاى خيلى خوبى هم از من شد. مثلاً از بابك افشار و بابك رياحی‏پور كه هر دو موزيسين‏هاى فوق‏العاده‏اى هستند، در اينترنت (سايت موسيقی ما) دو انتقاد خيلى خوب به دستم رسيد كه انصافاً هر دو هم به دردم خورد.

مثل اين‌كه هنوز هم به اينترنت تعلق خاطر زيادى دارى؟
بله، اينترنت و بچه‏هاى اينترنت هميشه از من حمايت كرده‏اند. به هر نقطه‏اى برسم، هرگز يادم نمى‏رود كه از طريق اينترنت به موسيقى معرفى شدم. در زمان انتشار «يه شاخه نيلوفر» هم اغلب سايت‏ها و فعالان اينترنت همكارى خوبى با من داشتند، خصوصاً از اين جهت كه باعث شدند امكان دانلود آلبوم از بين برود.

در اينترنت، معمولاً به تو «بى‏احترامى» هم نمى‏شود. نه از جانب هنرمندهاى ديگر، نه از طرف مردم.
دليل اصلى‏اش لطف آنهاست و از طرف ديگر من هم كارى با كسى ندارم. متأسفانه اين روزها اخبار خوبى درباره فضاى موسيقى نمى‏شنوم. خيلى‏ها عليه يكديگر حرف مى‏زنند و اين مسأله به ضرر موسيقى تمام مى‏شود. وقتى ما درون خودمان مشكل داشته باشيم، چطور مى‏توانيم مشكلات بيرونى را حل كنيم.

شايد تو به خاطر محبوبيت و مقبوليت بالايت، مى‏توانستى بهترين گزينه براى جنجال‏آفرينى و نقد كردن و تخريب ديگران خصوصاً در اين چند ماهه باشى. قطعاً اگر حرفى عليه ديگران بزنى، خيلى خريدار پيدا مى‏كند چون معمولاً اهل حرف زدن نيستى!
من اصلاً حقى براى خودم قائل نيستم كه بخواهم درباره ديگران حرفى بزنم. همين كه كار خودم را انجام دهم و سرم به كار خودم گرم باشد، كافى است. تا حالا زمينه‏هاى زيادى به وجود آمده كه درگيرى با ديگران را شروع كنم اما به دنبالش نرفته‏ام و چون به جرقه‏اى كه عليه من زده شد، عكس‏العملى نشان نداده‏ام، مسأله سر و صدا نكرده...

اما همين چند هفته پيش يك بيانيه رسمى دادى كه در آن پاى فرزاد فرزين و محسن يگانه وسط كشيده شد و از آنها بابت اجراى آهنگ «نفس‌بريده» كه از ساخته‏هاى قديمى‏ات بود، انتقاد كردى.
به اين دوستان قبلاً گفته بودم كه اين آهنگ را در كنسرت‏‌هايشان نخوانند چون امتياز «نفس‌‏بريده» را واگذار كرده‏ام و براى من مسأله‌ساز مى‏شود. از آنها خواسته‌‏ام براى اجراى «نفس بريده» لااقل با من يا شركتى كه امتيازش را به آن واگذار كرده‏ام، هماهنگ باشند.

دوباره برگرديم «يه شاخه نيلوفر». يكى از اشكالات اين آلبوم تعداد قطعاتش بود. قطعه‏هايى كه شبيه هم بودند!
براى اين‌كه پيش‏دستى كنم و زودت راز تو پرونده تخريب «يه شاخه نيلوفر» را ببندم، بايد اعتراف كنم بله، تعداد قطعات به خاطر فضاى مشابه آنها خيلى زياد بود و جا داشت دو قطعه را «كم» كنيم! از طرف ديگر مى‏شد قطعات را با سليقه بهترى كنار هم قرار داد و الان از چيدمان آلبوم هم راضى نيستم.

اما در كنار تمام اين انتقادها «يه شاخه نيلوفر» آلبومى بود كه در آن محسن چاوشى، باز هم محسن چاوشى بود و مثل بعضى خواننده‏هاى ديگر رنگ عوض نكرد. در اين پنج سال، فضاى كارهايت خيلى تغيير كرده اما خودت عوض نشده‏اى.
خدا را شكر كه بالاخره يك نكته مثبت پيدا كردى!

«يه شاخه نيلوفر» پارسال پرفروش‏ترين آلبوم پاپ ايران بود و تو هزاران طرفدار دارى. اين سؤال هميشه وجود دارد كه چرا محسن چاوشى كنسرت نمى‏دهد.
من تازه يك سال است مجوز گرفته‏ام و فقط دوازده قطعه مجاز دارم...

مى‏توانستى در همين يك سال براى آهنگ‏هاى ديگرت هم مجوز كنسرت بگيرى.
اما يك كار مهم‌تر هم داشته‏ام و آن هم سر و سامان دادن به 3 آلبوم ديگرى است كه مقابل تهيه‏كنندگان آنها مسئول هستم.

در مورد اين سه آلبوم، حرف مى‏زنيم. فعلاً درباره كنسرت بگو.
اول بايد گروهم را انتخاب كنم. الان با دوست خوبم اميد حجت درباره تكميل گروه صحبت‏هايى داشته‏ام و همين‏طور با رضا تاج‏بخش و هومن غفارى. اتفاقى كه من در كنسرت‏‌ها به دنبال آن هستم، به يك گروه توانا احتياج دارد و به زمان بيش‌ترى احتياج دارم تا گروهم را انتخاب كنم.

مبادا اين زمان آن‌قدر طولانى شود كه وقتى گروهت آماده شد، دوران محسن چاوشى تمام شده باشد!
دوران من تازه شروع شده!

فكر نمى‏كنى براى اجراى آهنگ‏ها به صورت زنده با مشكل مواجه شوى؟
اصلاً!

تا حالا نشنيده‏‌ام كه به تماشاى كنسرتى رفته باشى. فكر نمى‏كنى بايد بيشتر در محيط كنسرت‏ها حاضر باشى تا با حال و هواى آن آشنا شوى؟
در سال‏‌هاى خيلى دور به بعضى كنسرت‏ها رفته‏ام. در اين سه، چهار سال هم يواشكى چند كنسرت را از نزديك ديده‏ام!

يعنى هيچ‏كس نفهميد در سالن هستى؟
دو‌ سه بار حتى خواننده‏ها هم نفهميدند كنسرت‏هايشان را ديده‏ام!

مگر خواننده‏ها دعوتت نكردند؟
نه! خودم رفتم تا ببينم چه خبر است! به همين خاطر می‏توانم ادعا كنم كه براى كنسرت اصلاً ناپخته نيستم. فكر می‏كنم فقط سى ثانيه التهاب داشته باشم كه آن هم براى هر خواننده‏اى طبيعى است.

در كنسرت‏هايت ساز هم مى‏زنى؟
نه، چون حواسم پرت مى‏شود!

قبل از انتشار «يه شاخه نيلوفر» گفته مى‏شد آلبومى با نام «من خود آن سيزدهم» را با صدايت خواهيم شنيد. خيلى مشتاق بوديم اين آلبوم را بشنويم. خصوصاً از اين جهت كه مى‏خواستيم بدانيم چاوشى روى اشعار شاعرانى مثل مولانا چگونه ملودى‏هاى پاپ خواهد گذاشت. الان يك سال از انتشار «يه شاخه نيلوفر» گذشته و هنوز از «من خودم آن سيزدهم» خبرى نيست...
امتياز «من خود...» متعلق به شركت آواى باربد است و نمی‏دانم چه زمانى منتشرش خواهند كرد. در اين آلبوم چهار شعر مولانا، دو شعر مرحوم شهريار و يك شعر از باباطاهر و وحشى بافقى را اجرا كرده‏ام و فكر مى‏كنم با توجه به فضاى «من خود...» بايد در موردش بسترسازى شود. اين آلبوم را با پيشنهاد حوزه هنرى به مناسبت سال مولانا توليد كرديم. البته من قبل از آن به پيشنهاد امير ارجينى و حسين صفا روى يكى از اشعار مولانا آهنگ ساخته بودم و بعد از اين پيشنهاد سه شعر ديگر از مولانا را هم ساختم...

اشعار مولانا، باباطاهر، وحشى بافقى و شهريار را چه كسى انتخاب كرد؟
همه كارها را خودم انتخاب كردم. هدفم اين بود كه چهار قطعه از مولانا بخوانم و چهار قطعه از شعراى ديگر. ديوان باباطاهر و وحشى بافقى را در خانه داشتم و همين‏طور يك كتاب ناقص از غزليات مولانا را. اما ديوان شهريار را همان روزها خريدم. سراغ شعراى ديگر هم رفتم اما با سروده‏هايشان به نتيجه نرسيدم.

تمام آثار مولانا، شهريار، وحشى بافقى و باباطاهر را خواندى؟
تقريباً بله! حدود يك ماه زمان برد. شعرهايى كه فكر می‌كردم مى‏توان روى آن ملودى پاپ گذاشت را علامت زدم. اول در مورد مولانا به نتيجه رسيدم و سپس دو قطعه از شهريار را انتخاب كردم. يكى از كارهايى كه روى شعر استاد شهريار ساخته‏ام را فوق‏العاده دوست دارم و فكر نمى‏كنم در آينده بتوانم مشابه آن را توليد كنم. از زمانى كه اشعار آنها را خواندم، تا يكى، دو ماه هيچ ترانه‏اى برايم جذاب نبود! مرحله انتخاب شعر براى آلبوم «من خودم...» يكى از مقاطع غيرقابل پيش‏بينى در زندگى من بود...

براى ايجاد ارتباط با معناى اشعار مشكلى نداشتى؟
سعى كردم به سراغ اشعار ساده بروم. البته خوشبختانه در كتاب اشعار اين چهار نفر، معناى بعضى عبارت‏ها و كلمات هم مقابل شعرها چاپ شده بود. مثلاً من اصلاً نمى‏دانستم «قراضه‌چين» كه مولانا از آن استفاده كرده، يعنى چه!

يعنى چه؟
«قراضه‌چين» يعنى تراشه‏هاى طلا كه به زمين مى‏ريزد.

شعرى كه «قراضه چين» داشت را در آلبوم خوانده‏اى؟
بله!

اميد دارى كه «من خود...» روزى منتشر شود؟
بله، دوست دارم اين اتفاق بيفتد البته اگر تهيه‏كننده چنين تصميمى داشته باشد بايد تنظيم‏ها را عوض كنيم. چون اين آلبوم فقط در سه ماه توليد شد و از آن روزها زمان زيادى گذشته است.

از بين «من خودم...» و «يه شاخه نيلوفر» كدام‌شان با سليقه خودت بيشتر سازگار است؟
من آلبوم جديدم را كه فعلاً اسمى ندارد، بيشتر از آن‌ها دوست دارم!

راستى زمانى هم گفته شد كه يك آلبوم ديگر با قطعات فيلم «سنتورى» و چند قطعه ديگر هم منتشر مى‏شود. آن خبر واقعيت داشت؟
بله، اين آلبوم مجموعاً شش قطعه دارد: چهار قطعه از فيلم «سنتورى» به اضافه دو قطعه ديگر از كارهاى قبلى‏ام. امتيازش را هم به آقاى آزادى واگذار كرده‏ام و دقيقاً نمى‏دانم مجوز گرفته يا نه.

تنظيم‏ها با فيلم «سنتورى» تفاوت دارند؟
اگر قرار باشد آلبوم منتشر شود، احتمالاً تغييراتى خواهيم داشت.

اجازه هست در مورد آلبوم جديدت حرف بزنيم يا همه چيز «سكرت» است؟
نه حرف بزنيم!

چند قطعه دارد؟

يازده ترک.

تمام قطعات را بعد از «يه شاخه نيلوفر» ساخته‏اى؟
جز يك قطعه كه قبل از «يه شاخه نيلوفر» ساخته شد و حالا تنظيم آن را عوض كرده‏ايم، تمام قطعات جديد هستند. اين آلبوم برخلاف «يه شاخه نيلوفر» به شدت تنوع ريتم و فضا دارد. سعى كردم از تمام تجربه‏هايم در اين سال‏ها استفاده كنم و با خودم تعارف نداشته باشم. به همين دليل حتى لازم دانستم كه دو آهنگ «شيش‌و‌هشت» در آلبوم جديدم داشته باشم.

نقش محمدرضا آهارى در اين آلبوم چقدر است؟
محمدرضا دوست خوب من است و در آلبوم جديد هم تنظيم تعدادى از قطعات را انجام داده است.

اغلب ترانه‏ها را هم كه احتمالاً امير ارجينى و حسين صفا گفته‏اند.
بله.

براى خيلى‏ها سؤال است كه چرا چاوشى و ارجينى و صفا فقط با هم كار مى‏كنند و وقتى كنار يكديگر هستند، خوب نتيجه مى‏گيرند.
خيلى از خواننده‏‌ها خواسته‏اند با امير و حسين همكارى كنند اما برايشان ارتباط برقرار كردن با آنها سخت بوده! خوشبختانه امير و حسين در چند ماه گذشته فعال‏تر شده‏اند و مطمئن هستم كه در آلبوم خواننده‏هاى ديگر هم حضور موفقى خواهند داشت. از طرف ديگر من براى آلبوم جديدم از ترانه‏هاى ديگران هم استفاده كرده‏ام.

در راستاى همان تنوع؟
بله، در كتاب «بانو» كه شامل سروده‏هاى كيكاووس ياكيده است، يك شعر متفاوت را ديدم و اجرايش كرده‏ام. على مهرگان هم ديگر ترانه‏سرايى است كه در اين آلبوم به ما ملحق شده، جسارت كرده‏ام و يك ترانه را هم خودم گفته‏ام. امير و حسين هم با پنج و سه قطعه در اين آلبوم حضور دارند.

آلبوم‏‌هايى كه در ماه‏هاى اخير منتشر شده‏اند را شنيده‏اى؟
بله، تقريباً تمام آلبوم‏ها را شنيده‏ام. به نظر من آلبوم‏هاى خوبى بيرون آمده‏اند اما استقبال از آنها چندان خوب نبوده است.

كدام آلبوم بيشتر به دلت نشست؟
همه آلبوم‏ها را دوست داشتم. هم ترانه‏ها، هم آهنگ‏ها و هم صداى خواننده‏ها خوب بودند.

مثل اينكه قسم خورده‏اى اسم هيچ خواننده‏اى را نگويى!
نه اصلاً اينطور نيست. آلبوم‏هاى احسان خواجه‏اميرى، سيروان، بنيامين، سعيد شهروز و امين رستمى را دوست دارم.

آلبوم‏‌ها را خودت مى‏خرى؟
اگر از خانه بيرون بروم، آلبوم‏ها را در اولين فرصت مى‏خرم.

مثلاً آلبوم بنيامين را همان روزى كه منتشر شد، خريدى؟
نه، فكر مى‏كنم چند روز بعد. يادم هست كه آلبوم بنيامين و سيروان را با هم خريدم.

تا حالا پيش آمده كه از فضاى آلبوم‏هاى خوانندگان ديگر تأثير بگيرى يا فقط در مسير خودت حركت مى‏كنى؟
من كار خودم را مى‏كنم اما از كارهاى ديگران هم تأثير مى‏گيرم. خيلى از مواقع پيش آمده كه با گوش دادن به آلبوم‏‌هاى ديگران نكات تازه‏اى ياد گرفته‏ام.

خيلى از اطرافيانت كه از سال‏هاى گذشته تو را مى‏شناختند، تصور نمى‏كردند كه محسن چاوشى به اين زودى‏ها ازدواج كند...
چرا؟

به خاطر اينكه هميشه «تنهايى» را به همه چيز ترجيح مى‏دادى و فوق‏العاده گوشه‏گير بودى!
الان كه به گذشته برمى‏گردم، گاهى اوقات به اين نتيجه مى‏رسم كه نبايد تمام زندگى‏ام را صرف موزيك مى‏كردم. به هر حال خواسته‏هاى من در موسيقى، هزينه‏اى داشت كه بايد پرداختش مى‏كردم و حالا بسيار خوشحالم كه اتفاقى به نام «ازدواج» در زندگى‏ام افتاده و زندگى مشترك را بدون آن كه در كارم تأثير منفى بگذارد، آغاز كرده‏ام. همسرم اولين و تنها گزينه من براى ازدواج بود. ما سه سال پيش آشنا شديم و نوروز امسال ازدواج كرديم. او نسبت به حرفه من درك كامل دارد و نه تنها مانع فعاليت من نيست بلكه كمك هم مى‏كند تا پيشرفت كنم. بعد از ازدواج حسم عوض نشد. همسرم هم موسيقى را مى‏شناسد و هم شنونده خوبى براى كارهاى من است.

در آلبوم جديدت رد پاى او هم ديده مى‏شود؟
يك قطعه «مخصوص» دارم كه اگر الان در موردش توضيح بدهم، مزه‏اش را از دست مى‏دهد اما همين‏قدر بگويم كه در آلبوم جديدم حركتى كرده‏ام كه شايد از من بعيد باشد! در آلبوم جديدم، انرژى حضور همسرم را كاملاً احساس مى‏كنم.

هنوز هم مثل زمانى كه مجرد بودى، اغلب ساعات روز در خانه هستى و آهنگ مى‏سازى؟
بله، الان انگيزه‏ام براى كار كردن در خانه خيلى هم بيشتر شده، خانواده مى‏تواند به پيشرفت هر هنرمندى كمك كند. همسرم مرا بيشتر از هميشه اجتماعى كرده، بيشتر از هميشه به مسافرت مى‏رويم اما اگر در تهران باشم، ترجيح مى‏دهم در خانه باشم.

مقصد سفرها، خارج است؟
نه، هنوز در ايران جاهاى خيلى زيبايى هست كه حداقل براى من ناشناخته هستند.

يكى از انتقاداتى كه گروهى از هوادارانت مطرح مى‏كنند، اين است كه تو خيلى بيش از اندازه در دسترس آنها نيستى. بالاخره طرفداران يك هنرمند از او توقعاتى دارند. با خواننده‏هايى كه در خارج از كشور زندگى مى‏كنند، راحت‏تر مى‏توان ارتباط برقرار كرد تا تو! اين همه دورى از مردم هم چندان قشنگ نيست، خصوصاً وقتى امكان ديدن تو در كنسرت‏ها هم وجود ندارد.
حرف شما درست است. قطعاً بعد از اين بيشتر به مردم نزديك مى‏شوم. الان قسمت عمده‏اى از ايميل‏هايى كه به دستم مى‏رسد را جواب مى‏دهم. قبول دارم كه كوتاهى‏هايى شده اما تلاش مى‏كنم كه خصوصاً در ايام كنسرت بيشتر با مردم ارتباط بگيرم. اگر خودت را جاى يكى از هوادارانت بگذارى، فكر مى‏كنى به آنها حق بدهى؟
تصورم اين بود كه هرچه ديده نشوم، بهتر است اما فكر مى‏كنم براى از اين به بعد بايد فكر تازه‏اى بكنم!

البته اين همه دورى از مردم جنبه‏هاى مثبتى هم دارد. مثلاً همان‏طور كه گفتى، يواشكى به كنسرت‏ها مى‏روى و شناخته نمى‏شوى. فكر مى‏كنم در خيابان هم خيلى زير ذره‏بين نباشى!
بله، خدا را شكر معمولاً راحت در خيابان‏ها مى‏چرخم. البته تازگى‏ها تعداد كسانى كه گاهى اوقات مرا مى‏شناسند، بيشتر شده!

شايد علتش اين باشد كه به عكس‏هايت بيشتر شبيه شده‏اى!
شايد!!

در مورد خواننده‏ها كه چندان اظهار نظر نكردى. با توجه به سابقه حضورت در سينمان با فيلم «سنتورى» لطفاً به چند سؤال سينمايى جواب بده. از داريوش مهرجويى چه خبر؟
كاملاً از ايشان بی‏خبرم.

يعنى ارتباط تو با مهرجويى، كاملاً ادارى و خشك بود و فقط به همان زمان كه ترانه‏هاى «سنتورى» را خواندى، محدود شد؟
بله، البته همكارى با ايشان مايه افتخار من بود. فكر نمی‌كنم در سينما، اتفاقى بهتر از «سنتورى» برايم رخ بدهد. به همين دليل چند پيشنهاد جديد را رد كردم. چون نمى‏خواستم «عقب‏گرد» داشته باشم.

گويا يكى از پيشنهاداتى كه رد كردى هم مربوط مى‏شد به فيلمى كه توسط يك كارگردان خانم ساخته شد و او از تو خواسته بود براى تيتراژ پايانى فيلمش يك ترانه بخوانى!
بله، من هم خيلى سريع عذرخواهى كردم!

از بهرام رادان چه خبر؟
با هم ارتباط داريم و گه‌گاه حال و احوال مى‏كنيم.

آخرين تماستان كى برقرار شد؟
حدود بيست روز پيش. روز تولدم هم قرار بود همديگر را ببينيم كه متأسفانه گرفتار يك فيلم سينمايى شد و نتوانست به منزل ما بيايد اما پژمان بازغى افتخار داد و آمد. حالا كه در مورد بازيگرها حرف مى‏زنيم، اجازه بده بگويم كه حامد بهداد را خيلى دوست دارم. گرچه هنوز او را نديده‏ام اما به نظر من بازيگر بى‏نظيرى است. كامبيز ديرباز را هم واقعاً دوست دارم و خوشحالم كه با او ارتباط دارم.

براى ديدن فيلم‏ها به سينما مى‏روى؟
بيشتر صبر می‌كنم تا سی‏دى فيلم‏ها منتشر شوند و در خانه تماشايشان كنم! اخيراً «سوپراستار» و «اخراجی‏ها-2» را ديدم.

آخرين فيلمى كه در سينما ديدى؟

فكر مى‏كنم «چارچنگولى». راستى، فيلمى كه جواد رضويان آهنگ مرا در آن خوانده بود را هم در سينما ديدم. اسمش يادم رفت.

دل‌داده؟

بله، فيلم خوب و گرمى بود.

براى استفاده از آهنگ‏هاى «عروس قصه» و «نامادرى» در اين فيلم از تو اجازه گرفتند؟
نه!

ناراحت شدى؟
نه!

از اينكه صداى بعضى خواننده‏ها در سال‏هاى اخير به شدت شبيه صداى تو شده(!) ناراحت نيستى؟
نه، هركسى می‏تواند هر جورى كه دوست دارد، بخواند!

حتى اگر مردم، صداى اين خواننده‏ها را با صداى تو اشتباه بگيرند و كارهايشان را به حساب تو بنويسند هم ناراحت نمى‏شوى؟
مردم اشتباه نمى‏گيرند، مطمئن باش!
منبع: 
اتفاق نو
تاریخ انتشار : سه شنبه 7 مهر 1388 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

منم با اقای موافقم.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

واقعا اين بچه سوسولها و بچه قرتي هايي مثل اين ساسي و رپرها گند زدن به موسيقي و به طرفداراشون ميگم آب بكشيد دهنتون كه اسم اقا محسن مياريد.
تو عمرم مردتر اقا محسن نديدم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

این است مرد بزرگ موسیقی ایران...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

کجاست بگو؟ آلبومی که میگفتی کو؟
همون که گفتی عید فطر میاد کجاست؟

هفته ها میگذره اما آلبومت نیومده
دارم از غصه می پوسم چقدر این روزا بده

چی بگم از کجا بگم ، دردمو با کیا بگم
بهتره که دم نزنم ، حرفی از آلبوم نزنم

پس چرا نمیاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

ببینیم امسال دیگه چه آشغالی می خواد بده به بازار

من که اصلا از این یارو خوشم نمیاد
موسیقی رو به مسخره گرفته

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

علی آقای بحرینی از اینکه تونست با چاووشی مصاحبه کنه به نظر من کارستان کرد.اما حس میکنم مصاحبه همچین چالش نبوده که احتمالا به درخواست خود چاووشی بود...ضمنا این مصاحبه تو مجله اتفاق نو به سردبیری خود آقای بحرینی به چاپ رسیده...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

mosahebey e jalebii ood vali dar har soorat rajebe ahang e nafas boride farzad va mohsen ham hagi daran beklakhare ham sedaii e in 3 nafar baes shod in ahang mahboob beshe

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

با اینکه مجله رو خریدم و قبلا خوندم این مصاحبه رو بازم ممنون
فقط اگر میشه عکسایی که در این مصاحبه از چاوشی چاپ شده بود بذارید
یه سوال دیگه هم داشتم شما میدونید خبری که منتشر شده راجع به فیلم خداحافظ که میگن با صدای چاوشی هست صحت داره یا نه ؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

فقط گفتم چرا مصاحبه رو دیر گذاشتید همه سایت ها گذاشتن نظرمو تایید نکردید ؟ ؟
واقعا که ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

منم با محسن کاملا و و صد و بیست درصد موافقم به نظرم چاوشی موسیقی رو مسخره کرده خدا رو شکر امثال ساسی مانکن هستن تا اعتبار از دست رفته موسیقی توسط چاوشی رو برگردونن :ۀول

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

اخه اینم شد سبک؟اینم شد صدا؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

دورد بر تواضع،فروتنی،صداقت و شرافت محسن چاووشی که این روزها،به ندرت در بین خواننده ها دیده میشه. به حق سلطان موسیقی پاپ ایرانه.تنها روزنه ی امید برای کسانی که به معنی واقعی کلمه میخوان موسیقی گوش بدن.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

نقل قول از سایت موسیقی ما:
چاووشی‌: «انتقادهای بابک رياحی‌پور و بابک افشار که در زمان انتشار «يه شاخه نيلوفر» در سايت موسيقی ما از من شد، خيلی به‌دردم خورد»
نقل قول از محسن چاووشی:
كانون انتقادها از «يه شاخه نيلوفر» در اينترنت بود؟
بله، انتقادهاى خيلى خوبى هم از من شد. مثلاً از بابك افشار و بابك رياحی‏پور كه هر دو موزيسين‏هاى فوق‏العاده‏اى هستند، در اينترنت دو انتقاد خيلى خوب به دستم رسيد كه انصافاً هر دو هم به دردم خورد.
دوستان محترم،طرفداران محسن چاووشی،تا همیشه پشتیبان خواننده ی محبوبشون هستن و نمیشه اونارو فریب داد.مطمئن باشید که این افشاگری ها ادامه داره.برای سایتی که ادعای معتبر بودن داره،این تناقض ها بسیار زشت و زننده س.برای شما متأسفم.با اینکه میدونم که نظر من تأیید نمیشه ولی شمارو نصیحت می کنم که کمی به وجدانتون رجوع کنید!!
موسیقی ما - دوست عزیز، سایت موسیقی ما تحریفی در گفت‌و‌گوی محسن چاووشی نداشته است. فقط در یک مورد در پرانتز و جهت توضیح بیشتر یادآوری کرده است که دو نقد مورد اشاره آقای چاووشی در سایت موسیقی ما منتشر شده است. که این‌گونه ثصحیح‌ها در پیاده‌سازی گفت‌و‌گو‌ها  بسیار متداول است. به‌هر حال هم لینک نقد بابک ریاحی‌پور (که در نخستین روزهای انتشار «یه شاخه نیلوفر» اختصاصی و برای موسیقی ما گرفته شد) در آرشیو سایت موجود است و می‌توانید با مشاهده تاریخ به آن مراجعه کنید و هم نقد بابک افشار در کامنت‌های اولیه راجع به این آلبوم.

  •    نقد بابک افشار بر آلبوم چاووشي / غم پنهان
  •    نقد بابك رياحي پور درباره پديده چاووشي / صدايِ يك سينه سوخته
  • سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    من خودم طرفدار پر و پا قرص رضاصادقي هستم
    ميخام بگم كه چاووشي هم خاننده ي خوبيه چون كلا ادم بي حاشيه اي هست وكمتر مصاحبه ميكنه

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    یعنی فقط همین مونده بود به چاوشی بگن سلطان!!تا فردا پس فردا سلطان عسگری و سلطان لهراسبی رو هم می شنویم!!!صدای افتضاح سبک در حد مداحی و ناله خدایا برس به داد موزسیقی ما.این یارو انقدر جوگیر همیشه می گه من ناراحت میشم تو خیابون کسی من و بشناسه اون بار می گفت یه بار یکی من و تو رستوران شناخت دیگه نتونستم غذا بخورم حالا خوبه طرفدارم نداری بابااااااااااااااا تو یه صدایی هم داشتی می خواستی چیکار کنی.یکی نیست بگه عامل اصلی گل کردن اهنگ نفس بریده خوندن فرزاد و محسن بود حالا تازه ناراحت شده!!

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    دوستانی که با چاوشی مشکل دارید هیچ احتیاجی نیست مصاحبه رو بخونید و نظر بدید شماها برید هر خواننده ای که دوست دارید گوش بدید نه اینکه هر جا اسم چاوشی میاد شروع میمنید به توهین کردن

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    شما اول برای خودتان متاسف باشید سپس دلسوزی وتاسف خودتان را اعلام کنید.هرچند بی آبرو کردن خواننده ها تاسف ندارد شرمندگی دارد.

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    عجب.
    حالا خوبه محسن چاووشی هست تا موسیقی ایران یه صدایی بپا کنه هر چند وقت یه بار.
    حالا فرزاد فرزین و محسن یگانه شدن عامل گل کردن؟؟
    اگه اینا بلد بودن بخونن آلبومای خودشون گل میکرد

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    تو این سایت موزیک ما درباره بهترین خواننده تاریخ جهان هم مطلب بذارن یکی دو نفر میان میگن اصلا خواننده نیست طرف چه سبکی داره و از این حرفا من این رفتارها رو فقط تو این سایت دیدم دیگه اینا عادی شده برای مثال من طرف محسن یگانه ام میرم تو مطلب چاوشی یه حرف بر علیهش میزنم یا برعکس به جز هدر دادن وقتمون هم چیزی عایدمون نمیشه مثلا با گفتن این حرف که این چه سبکیه این چه صداییه خواننده محبویتشو از دست میده ؟ نه عزیز من
    پس دوست عزیزی که بسیار انگشت نما 3 بار با اسم مختلف نظر دادی این چه سبکیه این چیه دیگه و از این حرفا بهتره دست از این بچه بازی ها برداری
    با تشکر از مدیران موزیک ما

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    از قديم ميگن درخت هر چه پر بار تر سر به زير تر
    محسن عزيز نشون داده كه مرد محبوب موسيقي ايران هست حالا يك سري آدم كوته فكر و نادون كه فقط دنبال توهين و بي شخصيتي هستند به محسن عزيز توهين مي كنند
    باز هم از قديم ميگن الماس وگوهري تو دهن سگ هم بره ارزشش كم نميشه
    و باز هم ميگن آدم هر چه محبوب تر باشه حسود بيشترحسودي ميكنه
    افتادگي و فروتني اين مرد خونگرم خرمشهري از مصاحبه هاش پيداست نه توهين به كسي كرده و نه انتقاد به خواننده هاي ديگه
    اگه چيزي هم از كسي ياد گرفته گفته كه اين خودش نشون از با معرفت بودنش هست مانند نكته اي كه اين سايت روش تاكئيد كرده بود
    گر چه از ابتداي آغاز به كار اين سايت غرض ورزي و شايد هم يك نوع دشمني سايت موزيك ما با محسن چاووشي آشكار بود و اين از مطالب و انتقاداتي كه از محسن و نوع بيان ان و مقايسه آنها با مطالبي كه درباره ديگر خوانندگان در اين سايت ارائه ميشد بر هر عقل سليمي كاملا واضح و آشكار بود حالا چرا اين را بايد از مسئولين سايت پرسيد
    اميدوارم كه روزي اين سايت وافعا به بزرگترين سايت موزيك ايراني تبديل بشه با آرزوي موفقيت بيشتر براي ستاره پر فروغ موزيك پاپ ايران و سلطان جديد موزيك غمناك ايراني
    و با ارزوي موفقيت براي مسئولين اين سايت

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    valla duste aziz in site be jaye musice ma shode chavoshiye MAA !!!! hameye havadaraye chavoshi hame ja khodeshoono ghaati mikonan ! oona kootah fekran ke masalan miran tuye khabare hamid asgari migan solta chavoshi , ya in afradi ke inja migan agha az sabkesh khoshemoon nemiyad ?! havadaraye aghaye chavoshi hame jaa tuye in site shoooreshoono neshoon dadan . adabam khoob chiziye.

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    موسیقی آقای چاووشی نه فقط به خاطر اشعار پر معنی و موسیقی خوب، بلکه به خاطر بافت شخصیتی خواننده، بسیار زیبا و دوستداشتنی است. شاید شنیدن یک کلمه از زبان افراد مختلف، معانی متفاوتی بدهد. شاید شنیدن همین اشعار با موسیقی و صدای مشابه، مثلا از فردی مثل داریوش به هیچ وجه جالب نباشد. اما سابقه و گذشته موسیقی آقای چاوشی، که به نظرم از احساسات ساده یک نوجوان ایجاد شده، و تا مرز عمیق ترین معانی ذهن یک بزرگسال پیش رفته، باعث شده حس سادگی و صداقت در قطعه ها دیده شود... گذشته از اینکه نباید فراموش کرد، که محسن چاوشی به واقع محبوب تری خواننده موسیقی فارسی در ده سال گذشته است. این واقعت را از میزان تکثیر و انتشار آلبوم های زیر زمینی ایشان، که بدون هیچ گونه تبلیغ و سازماندهی در بین مردم مشاهده میشد، میتوان مشاهده کرد. در حقیقت محسن از هیچ کسی نخواست به صدای او گوش بدهد... ولی همه عاشق معانی و مفاهیمی شدند که او با زبان موسیقی بیان می کرد.
    محسن چاوشی یک خواننده منحصر به فرد است... نباید فراموش کرد که چگونه بین مردم مطرح شد و محبوبیت پیدا کرد. مسیری که او در موسیقی طی کرد، شاید شبیه هیچ هنرمند دیگری نباشد... به نظرم شیوه محبوبیت و معروفیت آقای چاووشی، که در آن ردی از تواضع، صداقت و استقلال دیده میشود، میتواند کلاس درسی باشد برای خیلی از افرادی که در موسیقی فعالیت میکنند و نمیتوانند منکر وابستگی هایشان در کسب شهرت بشوند!
    من از همه منتقدین و بزرگان موسیقی تقاضا داردم، نوع نگاه به موسیقی و شخصیت آقای چاووشی را متفاوت کنند. اجازه بدهیم این پدیده، در دنیای متفاوت خودش پیش برود. مقایسه و ارزیابی این هنرمند با سایر فعالان موسیقی کار اشتباهی است. شرکت نکردن در کنسرت ها یا گوشه گیر بودن و یا حتی داشتن صدای زمخت، جزو ویژگی ها و شناسنامه این هنرمند است، به نظرم لزومی ندارد با شایعه پراکنی و نوشتن مطالب تاثیر گذار، سعی در عوض کردن وضعیت حال آقای چاووشی کنید.
    با تشکر

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    خودت نظر دادی بعد میگی با خودت موافقی ؟ ( خنده ) تو هر مطلبی از چاوشی میذارن میای یه چیزی میپرونی ولی هیچکی محلت نمیذاره راست گفتن حسود هرگز نیاسود

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    در اینکه من بنیامین را دوست دارم، هیچ شکی نیست! هم کارهایش را دوست دارم و هم تا جایی که از اخلاق و رفتارش می دانم شخصیتش را می ستایم با این وجود هیچ انسانی کامل نمی تواند باشد... حرف های اخیر بنیامین درباره ی خواننده های دیگر اصلا به مذاق من و قطعا خیلی های دیگر خوش نیامد! بنیامینی که ما می شناختیم خیلی زیرک تر از این حرف ها بود که با چنین اظهارنظرهایی اسباب دردسر برای خودش فراهم کند. البته می دانیم که اول بنیامین بود که مورد بی مهری دیگران قرار گرفت اما مظلومیت سابقش برایمان دلچسب تر بود. همان وقت هایی که توهین ها و بی احترامی ها را با بزرگواری ندید می گرفت و در ذهن طرفدارانش مصداق همان ضرب المثل بخشش از بزرگان است می شد! این جور مصاحبه ها که چند وقتی است میان اهالی موسیقی باب شده نتایج خوبی نداشته. بعد از بنیامین نوبت به محسن یگانه رسید که اشتباه بزرگ او را تکرار کند اما خوشحالم که این وسط کسانی هم بوده اند که به جای تن دادن به این موج عجیب از آن درس گرفته اند! منظورم مصاحبه ی جدید محسن چاوشی با نشریه ی اتفاق نو است. با اینکه بنیامین درمورد او در مصاحبه هایش نظرات منفی داشت ولی چاوشی از آلبوم بنیامین تعریف کرد. با خواندن این مصاحبه محسن چاوشی کم حرف را بهتر شناختم. او قطعا معنای بزرگی را خوب یاد گرفته است که در چنین شرایطی خویشتن داری پیشه کرد و بزرگی از خودش نشان داد! کاش کمی حسن نیت را از چاوشی یاد بگیریم!

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    www.mohsenchavoshi.ws

    به نظر من محسن چاووشی بهترین و متواضع ترین خواننده پاپ ایران است. با وجود اینکه خیلی طرفدار داره ولی هیچ وقت مغرور نشده

    من که شخصاً هم خودش و هم آهنگاش رو خیلی دوست دارم.

    راستی اگر آهنگ های غم انگیزه چاووشی نبود ما چطور لحظه های پر از غم عشق رو سپری میکردیم ؟

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    فقط سلطان غم چاووشی

    سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:36

    عهشقشم محسن چاوشی رو میگم

    افزودن یک دیدگاه جدید

    محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

    Plain text

    • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
    • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
    • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
    CAPTCHA
    This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



    دانلود دوران من تازه شروع شده است | موسیقی ما