برنامه یاد بعضی نفرات
 
جمعه 29 شهریور 1398 - 13:29

عجب شعری عجب فنّ بیانی

که الفاظش بُوَد پر از معانی

به غیر از آب چیزی من ندیدم

به این صافی و پاکی و روانی

تو را در خاک می جویند اینان

از آن روزی که گشتی آسمانی

به عشق واقعی تا دست یابی

پلی شد عشق ایّام جوانی

به تهران شد به نامت بچّه تبریز

خیابانی برای قدردانی

خداداده ست طبعی که تو داری

کشیده روی ذوقت پرنیانی

اگر که شاعرت زاییده مادر

نیازی نیست آرایه بخوانی

به لطف سایه ی سیمرغ رحمت

بجوشد در مزارت شادمانی

شدی چیره به مرگت #شهریارا

که شاعر هستی و از زنده گانی

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما