برنامه یاد بعضی نفرات
 
...
چهارشنبه 12 آذر 1393 - 20:43

وقتی به چشمای مامانش نگاه میکنم .. دلم میخواد فریاد بزنم مامان مرتضی.. بهمون خدایی که همون واسه موندن مرتضی التماسش کردیم قسم.. ما اگه بیشتر از تو نباشه اما کمتر از تو هم داغون نیستیم.. ماهم زندگیمون بیرنگ شده .. انگار هممون سرگردون شدیم.. اگه هم نفسی داره میاد و میره به این خاطره که میدونیم الان توی آغوش خدا داره هممون رو بدون درد میبینه .. و دلتنگیمونو میفهمه.. کنارمونه!! بخدا کنارمونه هر لحظه...
همیشه از زیر خاک رفتن در هراس بودم.. اما الان هروقت به سنگ غرق گلش نگاه میکنم .. حس میکنم دلم میخواد برم.. دیگه نمیترسم.. فقط لبخند میزنم.. مدیونش هستیم اگه هربار که ذهنمون عبور میکنه واسش دعا نخونیم.. هرچند که بازم میگم.. اون دیگه باید برامون دعا کنه از خدا صبر بخواد واسمون ...پس .. التماس دعا امپراطور..!

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما