سلامی به بلندی شیمبیل های گرم تابستانی...
خیلی دلم تنگ شده بود برای این سایت و همه عزیزان
از چند روز پیش گفته بودم باید برم سفر (رفتن از شهری به شهر دیگر)
تو جاده دلم خیلی گرفته بود چشمم به کویر می خورد ( زمین های ترک خورده ) و تنهاییم مضاعف میشد.
یاد جمله معروف نوازنده روسیه کئیرطوط افتادم که صدای باد در بیابان را به صدای باد در کان تشبیه کرده.
در همین لحظات عاشقی و عرفانی بودم که راننده اتوبوس( ماشین های بزرگ برای حمل بیش از 40 نفر )
یه آهنگی گذاشت که منو باز هوایی کرد متن آهنگ این بود آب حموم داغه بیا لیف بزنیم ... با شنیدن این آهنگ یاد عشقم افتادم که از داغ بودن آب همیشه گله میکرد.(دمای آب بالای 74 در سانتی گراد )
البته در پاسخ به انتقاد بیضکتوحلقک عزیز عرض کنم که منطق داشته باش ( عدالت داشتن )
در آخر هم خیلی خوشحالم که مجدد باهاتون حرف میزنم باورتتون میشه متن گزارش تو سفر با خودم مرور میکردم که یادم نره و دوست دارم اگه خدا بهم یه پسر داد (اولاد مذکور) اسمشو بزارم گزارش
راستی یادم رفت از امیر خامنه عزیز هم تشکر ویژه کنم ما همیشه دوستون داریم.